castle
/ˈkæsl̩//ˈkɑːsl̩/
معنی: دژ، قلعه، قصر، رخ
معانی دیگر: ارگ، کلات، کاخ، کوشک، (شطرنج) رخ (rook هم می گویند که از ریشه ی فارسی است)، قلعه رفتن، دژدار یا قصر دار کردن، در دژ یا قصر جادادن، در شطرنج ر

بررسی کلمه
اسم ( noun )
• (1) تعریف: a large, fortified residence of nobles in feudal times, sited to dominate the surrounding countryside.
• مترادف: ch�teau
• مشابه: citadel, donjon, manor, mansion, palace
• مترادف: ch�teau
• مشابه: citadel, donjon, manor, mansion, palace
• (2) تعریف: any building resembling a feudal castle.
• مترادف: ch�teau, mansion, palace
• مشابه: citadel, fortress, manor, villa
• مترادف: ch�teau, mansion, palace
• مشابه: citadel, fortress, manor, villa
• (3) تعریف: one of two playing pieces in chess that may be moved forward, backward, or sideways over any unobstructed squares; rook.
• مترادف: rook
• مترادف: rook
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: castles, castling, castled
حالات: castles, castling, castled
• (1) تعریف: to enclose in, or as though in, a castle.
• مترادف: enclose, wall
• مشابه: protect, shield, surround
• مترادف: enclose, wall
• مشابه: protect, shield, surround
• (2) تعریف: in chess, to move (the king) two squares sideways and then move the rook to the first square passed over by the king.
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: in chess, to castle a king.
جمله های نمونه
1. a castle only moves in straight lines
رخ فقط به خط مستقیم حرکت می کند.
2. the castle had an aura of grandeur
قصر غرق در شکوه و جلال بود.
3. windsor castle
کاخ ویندسر
4. a haunted castle
کاخ دارای ارواح
5. the allamut castle is in the alborz mountains
قلعه ی الموت در کوه های البرز است.
6. to scale a castle wall
از دیوار قلعه بالا رفتن
7. the battlement of each castle . . .
دندانه ی هر قصری . . .
8. the crenelations of each castle give fresh words of advice
دندانه ی هر قصری پندی دهدت نونو
9. the indentations of each castle . . .
دندانه های هر قصری . . .
10. i have erected a high castle out of poetry
بنا کردم از نظم کاخی بلند
11. they kept the prisoners in a dungeon underneath the castle
زندانیان را در دخمه ای در زیر قلعه نگه داری می کردند.
12. The castle has remained intact over the centuries.
[ترجمه گنج جو] در پس قرن ها گذشت روزگار ، قلعه همچنان وضع اولیه ی خود را حفظ کرده است.|
[ترجمه ست هستم] با اینکه قرن ها گذشته قلعه همچنان باقی مانده ( درست باقی مانده )|
[ترجمه گوگل]این قلعه در طول قرن ها دست نخورده باقی مانده است[ترجمه ترگمان]قلعه در طول قرن ها دست نخورده باقی مانده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The castle dates back to the 14th century.
[ترجمه ارمان] تاریخ ساخت این قلعه به قرن چهاردهم برمی گردد|
[ترجمه Soroush] تاریخ قلعه به قرن چهاردهم برمی گردد.|
[ترجمه Sahar Azizi] تاریخ قلعه به قرن ۱۴ برمیگردد|
[ترجمه Nick afarin] قدمت این قلعه به قرن چهاردهم برمیگردد|
[ترجمه گوگل]قدمت این قلعه به قرن 14 باز می گردد[ترجمه ترگمان]این قلعه به قرن چهاردهم باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Medieval banquets are held in the castle once a month.
[ترجمه Sahar Azizi] ضیافتهای قرون وسطایی ، ماهی یکبار در قلعه برگزار میشوند .|
[ترجمه گوگل]ضیافت های قرون وسطایی در این قلعه هر ماه یک بار برگزار می شود[ترجمه ترگمان]شب نشینی Medieval در ماه یک بار در قلعه برگزار می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The castle was enlarged considerably in the fifteenth century.
[ترجمه گوگل]این قلعه در قرن پانزدهم به طور قابل توجهی بزرگ شد
[ترجمه ترگمان]قلعه در قرن پانزدهم به طور قابل ملاحظه ای بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قلعه در قرن پانزدهم به طور قابل ملاحظه ای بزرگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. The ancient ivy cleaved to the ruined castle walls.
[ترجمه گوگل]پیچک باستانی به دیوارهای ویران شده قلعه چسبیده است
[ترجمه ترگمان]پیچک باستان به دیواره ای ویران قلعه ویران شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پیچک باستان به دیواره ای ویران قلعه ویران شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
17. The castle had been used as a gaol.
[ترجمه armin] قلعه به عنوان یک هدف مورد استفاده قرار گرفته است.|
[ترجمه T.N] از قلعه به عنوان دروازه استفاده می شده است.|
[ترجمه گوگل]از قلعه به عنوان دروازه استفاده می شد[ترجمه ترگمان]قلعه از زندان استفاده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
18. Leeds Castle will provide a dramatic backdrop to a fireworks display next Saturday.
[ترجمه گوگل]قلعه لیدز پسزمینهای دراماتیک را برای نمایش آتشبازی در شنبه آینده فراهم میکند
[ترجمه ترگمان]قلعه لیدز در روز شنبه آینده یک پس زمینه نمایشی برای نمایش آتش بازی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قلعه لیدز در روز شنبه آینده یک پس زمینه نمایشی برای نمایش آتش بازی ایجاد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
دژ (اسم)
acropolis, fortress, fort, castle, stronghold, citadel, chateau, alcazar, presidio
قلعه (اسم)
acropolis, fort, castle, chateau, burg, munition, crow's-nest
قصر (اسم)
castle, alcazar
رخ (اسم)
countenance, face, castle, visage, slot, rook, roc, slit
به انگلیسی
• chateau, palace; turret, tower
put in a castle; make a certain move (in a chess game)
a castle is a large building with thick, high walls, built by important people in former times, for protection during wars and battles.
in chess, a castle is a piece which can move in a straight line, either forwards, backwards, or sideways. a castle is also called a rook.
put in a castle; make a certain move (in a chess game)
a castle is a large building with thick, high walls, built by important people in former times, for protection during wars and battles.
in chess, a castle is a piece which can move in a straight line, either forwards, backwards, or sideways. a castle is also called a rook.
پیشنهاد کاربران
قصر
قلعه
کاخ
A large building with high walls and towers
قلعه، قصر یا کاخ
Most of king lived in the Castle
Most of king lived in the Castle
قصر ، کاخ
A large building with high walls and towers
A large building with high walls and towers
قصر
قلعه
کاخ
قلعه
کاخ
A large building
دژ. حصار
این کلمه در reach 2 کانون زبان ایران میشه:
معنی :قلعه یا قصر
A large building with high walls and towers
ساختمانی بزرگ با دیوارها و برج های بلند
معنی :قلعه یا قصر
A large building with high walls and towers
ساختمانی بزرگ با دیوارها و برج های بلند
معنی :قلعه
A large building with high walls and towers
ساختمانی بزرگ با دیوارها و برج های بلند
A large building with high walls and towers
ساختمانی بزرگ با دیوارها و برج های بلند
( nown )
A large building with high walls and towers
قصر، کاخ
کانون زبان ایران
A large building with high walls and towers
قصر، کاخ
کانون زبان ایران
A goodlarge building with high walls and towers
قصر، کاخ
کانون زبان ایران
قصر، کاخ
کانون زبان ایران
کاخ، قلع، قصر یا هر آن برج بلندی مشابه آنها
واژه ی " castle " و واژه ی " قصر " از یک ریشه ی هند و اروپایی هستند . ریشه ی این دو لغت پس از آنکه به زبان انگلیسی وارد شد به " castle " تبدیل شد و به زبان عربی وارد شد به " قصر " تغییر شکل داد .
A large building with high walls and towers
Reach 2
IRAN LANGUAGE INSTITUTE
Reach 2
IRAN LANGUAGE INSTITUTE
A large building with high walls and towers
ساختمانی بزرگ با دیواره ها و ساختمان های بسیار بلند
( قلعه )
ساختمانی بزرگ با دیواره ها و ساختمان های بسیار بلند
( قلعه )
قلعه و قصر واقعا باهم فرق دارن حالا کودمش درسته خدا میدونه
Castle
قصر ، عموما برای استحکامات نظامی که در اصل برای سکونت اقشار سلطنتی ساخته شود ، کاخ هایی که محیط خارجی آن با برج ها و دیوار ها مسطحکم شود و افزون براینه محل مناسبی برای سکونت پادشاهان باشد بتواند بتواند در برابر حملات نظامی مقاومت کند
قصر ، عموما برای استحکامات نظامی که در اصل برای سکونت اقشار سلطنتی ساخته شود ، کاخ هایی که محیط خارجی آن با برج ها و دیوار ها مسطحکم شود و افزون براینه محل مناسبی برای سکونت پادشاهان باشد بتواند بتواند در برابر حملات نظامی مقاومت کند
بارگاه