ballroom
/ˈbɒlˌruːm//ˈbɔːlruːm/
معنی: سالن رقص
معانی دیگر: تالار رقص، سالن بزرگ رقص
بررسی کلمه
اسم ( noun )
• : تعریف: a large room used for dancing, as in a hotel, club, or mansion.
جمله های نمونه
1. the grand ballroom
تالار اصلی
2. The ballroom is the crowning glory of the palace.
[ترجمه گوگل]سالن رقص تاج شکوه کاخ است
[ترجمه ترگمان]تالار شکوه و جلال کاخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تالار شکوه و جلال کاخ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She came gliding gracefully into the ballroom in a long flowing gown.
[ترجمه گوگل]او با یک لباس بلند و بلند با لغزیدن به سالن رقص آمد
[ترجمه ترگمان]خرامان خرامان خرامان خرامان خرامان وارد سالن رقص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خرامان خرامان خرامان خرامان خرامان وارد سالن رقص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. I dropped across a friend at the ballroom.
[ترجمه گوگل]در سالن رقص با یکی از دوستانم برخورد کردم
[ترجمه ترگمان]من یکی از دوستام رو توی سالن رقص پیاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من یکی از دوستام رو توی سالن رقص پیاده کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The chandelier depends from the ceiling of the ballroom.
[ترجمه گوگل]لوستر از سقف سالن رقص بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]چلچراغ از سقف سالن آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چلچراغ از سقف سالن آویزان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The ballroom was ablaze with lights.
[ترجمه گوگل]سالن رقص از چراغ ها شعله ور شده بود
[ترجمه ترگمان]تالار از روشنایی برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تالار از روشنایی برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They milled around the ballroom with video cameras.
[ترجمه گوگل]آنها در اطراف سالن رقص با دوربین های فیلمبرداری آسیاب می کردند
[ترجمه ترگمان]اونا تو سالن رقص با دوربین های ویدیویی محاصره شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اونا تو سالن رقص با دوربین های ویدیویی محاصره شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dancers wheeled gracefully on the ballroom floor.
[ترجمه گوگل]رقصندگان با ظرافت روی زمین سالن رقص چرخ می زدند
[ترجمه ترگمان]در سالن رقص، هوا به طرز زیبایی روی زمین نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در سالن رقص، هوا به طرز زیبایی روی زمین نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Jack danced Marry around the ballroom.
[ترجمه گوگل]جک در اطراف سالن رقص ازدواج کن
[ترجمه ترگمان] جک \"توی سالن رقص باه ام ازدواج کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] جک \"توی سالن رقص باه ام ازدواج کرد\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Several hundred people twirl around the ballroom dance floor.
[ترجمه گوگل]صدها نفر در اطراف سالن رقص می چرخند
[ترجمه ترگمان]صدها نفر دور سالن رقص می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدها نفر دور سالن رقص می رقصیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The ballroom was peopled with guests.
[ترجمه گوگل]سالن رقص مملو از مهمانان بود
[ترجمه ترگمان]سالن رقص پر از میهمانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]سالن رقص پر از میهمانان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The boss of the ballroom excused them the fee.
[ترجمه گوگل]رئیس سالن رقص هزینه آنها را بهانه کرد
[ترجمه ترگمان]رئیس مجلس رقص را معذور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]رئیس مجلس رقص را معذور داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I drift around the ballroom, spearing meatballs and feeling bad.
[ترجمه گوگل]من در اطراف سالن رقص می چرخم، کوفته می ریزم و احساس بدی دارم
[ترجمه ترگمان]دور اتاق می چرخم و کوفته و feeling را می گیرم و احساس بدی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دور اتاق می چرخم و کوفته و feeling را می گیرم و احساس بدی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. As you approach the hotel ballroom, you begin to hear the faint strains of a Mariachi band.
[ترجمه گوگل]همانطور که به سالن رقص هتل نزدیک می شوید، شروع به شنیدن صدای ضعیف یک گروه موسیقی ماریاچی می کنید
[ترجمه ترگمان]وقتی به سالن رقص وارد شدید، شما شروع به شنیدن صدای ضعیف یک گروه موسیقی Mariachi می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وقتی به سالن رقص وارد شدید، شما شروع به شنیدن صدای ضعیف یک گروه موسیقی Mariachi می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
سالن رقص (اسم)
ballroom
به انگلیسی
• large room for dancing
a ballroom is a very large room used for dancing or for formal balls.
a ballroom is a very large room used for dancing or for formal balls.
پیشنهاد کاربران
سالن رقص قابلمه ای
سالن رقص
سالن بزرگ رقص. تالار
سالن رقص، سالنی پر از توپ، استخر توپ
Ballرقص ( دو معنی دیگه که توپ و تخم هستن هم میده که کاریش نداریم ) بال یعنی رقص
وroomاتاق
خب چی میشه؟؟؟؟؟
وroomاتاق
خب چی میشه؟؟؟؟؟