shiva_sisi

━━━━━━❥✿❥━━━━━━
آدمی که روزهاست در انتظار تو مانده
بی کس نیست!
دور و برش پر است از آدم هایی، که شاید خیلی بهتر از تو راه و رسم عاشقی را بلد باشند
منتظرت مانده چون وفادار است
وفادار به آدمی، که با تمام خوب و بدش
روزی انتخاب دلش بوده…!
نمیدانم اسمش چیست
شجاعت…
یا حماقت…
اما بعضی ها عجیب، به انتخاب های دلشان پایبندند…tࣹࣸ꙰҈꙰҈꙰҈꙰❰̶ུࣹࣸ͟͞꙰҈҈҈꙰҈꙰ࣹ🔥 ࣹࣸ꙰҈꙰҈꙰҈꙰̶ུࣹࣸ͟͞꙰҈҈❱ུࣹࣸꪲ꙰҈꙰҈꙰҈꙰҈꙰꙰̸̸̷̶͟͞⟦
━━━━━━❥✿❥━━━━
مَعرِفَـت دآشتیحـ🚶 🖤
تَنهآممـ نِمیذآشتیحـ😒 🖤
هِی قَهـر و هِـی آشتیحـ😏 🖤
دیگِحـ شورِش دراومـد😐 🖤
تـو دِلِـت چیحـ هَـس؟🥀 🖤
آیَندَموونـ چیـ پَـس؟🙇 🖤
یِهو بِهَممـ زَدیحـ از قَـصد🌚 🖤
عآخِحــ دِلِـت میومَـد😞 🖤
. . . . .
ببیـن تـا پـر شدممـ از نآ امیدییـ، غمو از تـو دلممــ
بیرونـ کشیدییـ، دآرممـ دنیآ رو زیبآتـرر میبینممـ، عجـب جآییــ ب دآد مـن رسیدییـ. . !*G OD*
#وَلیی مِنِ حُتًیً بُیِ تْفُاٌوُتْیً هَاِمّمٌ بٌوَیٍ دْوٌسُتٌ دَاّشِتْنًشِوّ رٌوّ مّیًدْاْدٍ عٌاّقَاًیّ قًاّضِیّ. . !🌚 🖤
** تَِوَِ هَِمَِوَِنَِیَِ کَِهَِ اَِگَِهَِ اَِزَِمَِ بَِپَِرَِسَِنَِ
َِاَِمَِنَِیَِتَِ یَِعَِنَِیَِ چَِیَِ!َِ؟َِ
َِمَِیَِگَِمَِ آَِغَِوَِشَِشَِ: ) 🙊 sɦ🖤
( :A_Tomboy_& _ A_Novelist _girl#
❤perspolisii#
( :#
فهرست واژه ها و پیشنهادهای نوشته شده
the south pole١٥:٥٤ - ١٣٩٨/١١/٢٤قطـب شمآل *the north pole* ≠ ≠ قطـب جنووب *the south pole*گزارش
60 | 5
lisbon١٥:٠٩ - ١٣٩٨/١١/٢٤شهـر لیسبوون ، پآیتخـت پـرتغآل شهـری ک کرستیانو رونآلدوو در آن ب دنیآ امده اســت. . !گزارش
37 | 3
barcelona١٤:٥٦ - ١٣٩٨/١١/٢٤بآرسلونآ، نآمم شهـری در اسپآنیآ & نآمم تیمم فوتبآل ، بسکتبآل ، والیبآل ، . . .گزارش
34 | 4
lecture hall١٧:١٣ - ١٣٩٨/١١/٠٧سآلـن اجتمآعآت سآلـن همآیش سآلـن سخنرآنی سآلـن کنفرآنــس محل سخنرانی: )گزارش
57 | 4
humor١٥:٢٣ - ١٣٩٨/١١/٠٧شــوخ طبع RAMBOD JAVAN is the humor Man and the people laugh him: )گزارش
44 | 20
fairly cold١٥:١٩ - ١٣٩٨/١١/٠٧تـا حدودی ســـرد نبستـا ســـرد کمی ســرد مقداری ســــرد مقـدار کمی ســرد Maybe coldگزارش
99 | 5
careless١٥:٣٠ - ١٣٩٨/١١/٠٣not paying enough attention to what you are doing, so that you make mistakes, damage things etcگزارش
21 | 3
bill٠١:٠٣ - ١٣٩٨/١٠/٣٠a written list showing how much you have to pay for services you have received, work that has been done etcگزارش
21 | 1
فهرست جمله های ترجمه شده
volcano٠٠:٣٧ - ١٣٩٨/١٠/١٩
• You can hike to the top of the volcano since it's not active.
شمآ میتوانیـــد از کوه بآلآ بروید وقتی که اتش فشان ان کوه فعال نیســـت21 | 4
volcano٠٠:٣٥ - ١٣٩٨/١٠/١٩
• Many of Japan's mountains are volcanoes.
بسیآری از کوه هآے ژآپـن، کوه هآے آتش فشآنی هستنــد�39 | 5
volcano٠٠:٣٤ - ١٣٩٨/١٠/١٩
• Lava spilled out of the volcano.
موآد مذآب ( گدآزه ) از آتشفشآن خآرج شـــد�44 | 4
blue whale٢٣:١٨ - ١٣٩٨/١٠/١٨
• Which is bigger, a blue whale or a dinosaur?
کدوممـ یک بزرگ تـرر اسـت؟یک نهنگ آبی یآ یک دآیناسورر؟2 | 1
blue whale٢٣:١٢ - ١٣٩٨/١٠/١٨
• The blue whale is the largest living thing on the planet.
نهنـگ آبی یکی از بزرگ تریـن موجودات زنـده روی سیاره اســـت!108 | 3
ripe٠١:٣٢ - ١٣٩٨/١٠/١٦
• A green banana is not ripe enough to eat.
موز سبز نرسیده است و برای خوردن مناسب نیســت!25 | 1
fussy٠١:١٠ - ١٣٩٨/١٠/١٦
• Our teacher is very fussy about punctuation.
معلمم ما برای نشانه گذاری بسیار ایراد میگیرد!14 | 1
fussy٠١:٠٧ - ١٣٩٨/١٠/١٦
• She is very fussy about how the table is set for her dinner parties.
او خیلی درمورد چیدن میز شام برای مهمانی ایراد میگیرد!14 | 1
vet١٦:٤٢ - ١٣٩٨/١٠/١٢
• We need to take the dog to the vet.
ما باید سگ را پیش دامپزشک ببریممـ*_*60 | 5
uncrowded١٤:٣٥ - ١٣٩٨/٠٨/٠٢
• During this special period, the buses are uncrowded .
در طول این دوره خآص، اتوبوس هآ خـــلوت هستـند: )14 | 1
uncrowded١٤:٣٤ - ١٣٩٨/٠٨/٠٢
• I want have an uncrowded house for my family.
من خـونهـ اے سآکـــت برآے خآنوآدممم میخوآهمممم; )23 | 2
jealous٢١:١٣ - ١٣٩٨/٠٧/٠٧
• She becomes jealous when her mother kisses and holds the new baby.
او حسآدت میڪنــد، وقتـے مآدرش کودک دیگـرے رآ بغل میڪند و مےبوســد:/51 | 5
popular٢١:١٩ - ١٣٩٧/١٠/١٢
• I always wanted to be popular at school, but I was too shy.
من همیشه دوست داشتم در مدرسه طرفدار داشته باشم ولی خیلی خجالتی بودم.285 | 15
funny١٣:٣٥ - ١٣٩٧/٠٨/١٠
• It's not funny! Someone could have been hurt.
این اصلا خنده دار نیست، زیرا ممکن است کسی اسیب ببیند18 | 4
funny١٣:٣٤ - ١٣٩٧/٠٨/١٠
• 'What's so funny?' she demanded.
چه چیزی اینقد خنده دار است؟او یک خواستگار است ( اخطار برای اینکه کمی جدی باش )34 | 7
funny١٣:٣٣ - ١٣٩٧/٠٨/١٠
• The movie is a comedy, and it's very funny.
این یک فیلم کمدی، وبسیار خنده دار است110 | 7
funny١٣:٣١ - ١٣٩٧/٠٨/١٠
• She told us a very funny joke that had us all rolling with laughter.
او یک جک بسیار قشنگ و خنده دار گفت که همه ی ما از خندیدن زیاد خسته شدیم177 | 14
leopard١٢:٣٠ - ١٣٩٧/٠٧/١٩
• A leopard cannot change its spots.
پلنگ وحشی هیچوقت نمیتواند لکه هایش را تعویض کند.306 | 18
feed٢٢:٤٤ - ١٣٩٧/٠٦/١٣
• We should manage to house and feed the poor.
ما باید به فقرا خانه و غذا بدهیم41 | 2
feed٢٢:٤٣ - ١٣٩٧/٠٦/١٣
• Feed by measure and defy physician.
به اندازه کافی غذا بخورید تا به دکتر نیازی نداشته باشید9 | 1
pest١٥:٥٤ - ١٣٩٧/٠٦/٠٩
• That child is an absolute pest he keeps ringing the doorbell and then running away!
این کودک یک افت است او زنگ در را میزند و فرار میکند69 | 15
speech١٥:٢٩ - ١٣٩٧/٠٦/٠٢
• I'm nervous about having to make a speech at the wedding.
من به خاطر سخنرانی عروسی عصبانی هستمـــ39 | 13
degree١٧:٥٢ - ١٣٩٧/٠٦/٠١
• Marry a wife of thine own degree.
ازدواج با مردی که هم درجه ( سطح ) او هستید7 | 1
allow١٦:٠١ - ١٣٩٧/٠٥/٢٦
• The hospital does not allow smoking anywhere on the premises.
بیماریستان کشیدن سیگار را در ساختمان ممنوع کرده است87 | 10
horror٠٠:٣٥ - ١٣٩٧/٠٥/٢٤
• The sight of the corpse filled them with horror.
ان جسد چشم ها را به خود گرفت34 | 20
cool٢٣:٥٩ - ١٣٩٧/٠٥/٢٣
• You'll need to wear a light jacket on cool spring days.
شما باید در روز های سرد ژاکت بپوشید159 | 26