پیشنهاد‌های پوریا برزعلی (٥٥٧)

بازدید
١,٢٦٢
تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دار و دسته مخفی ، گروه مخفی، محفل سری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پی بردن 1 - to come to an opinion about something, or have a belief about something 2 - to notice something or someone by using sight, sound, touch, ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

able to express thoughts and feelings easily and clearly, or showing this quality:

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای پشتوانه داده ای ، مبنتی بر داده

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسأله مهم و خیلی فوری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مدت تصدی، زمان اشتغال ( در یک سازمان یا شرکت )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در مدیریت منابع انسانی به معنی ) لیست افراد دارای صلاحیت و شایستگی [برای یک موضوع]

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفکر سازمانی

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

قاطعیت

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اخلاق برتر موضوع اخلاقی برتر= moral high ground

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اشتباه بزرگ

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمای کلی پروژه

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محمل اقدامات ناقل اقدامات حامل اقدامات

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محمل اقدامات ناقل اقدامات حامل اقدامات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مستمری قوت

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

با اینکه شایستگی و استعداد در رشته مدیریت منابع انسانی از هم جدا هستند و دو معنا و کاربرد متفاوت دارند، ولی برای این کلمه هر دو معنا را میتوان در نظر ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حد بالا

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

( در علم مدیریت ) شغل دوم داشتن [ ولی بی خبری دولت برای عدم پرداخت مالیات] توضیح: گاهی در سازمانها در زمان کمبود نیروی انسانی بصورت موقت از این تکن ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
١

سر زده

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکنیک های جاسوسی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خارجی، ترک وطن کرده ( لزوما به معنای تبعید شدن نیست، چرا که در تبعید اجبار هست ولی در مهاجرت می تواند شکلی از اختیار خود فرد وجود داشته باشد )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کارگری که به صورت قرارداد موقت یا مدت معین برای ارائه خدمات خاص برای یک پروژه یا دوره زمانی خاص استخدام شده است. کارگر یا کارمند قرارداد معین - کارم ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در رشته مدیریت ) تفویض اختیار

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

( در رشته مدیریت به معنی ) اداری - واحد اداری - اداره کردن ( اسم )

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

( در رشته مدیریت منابع انسانی به معنی ) کاهش نیرو، تعدیل نیروی انسانی

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

1 - زمانبندی 2 - وقت شناسی

پیشنهاد
٠

شیوه های جایگزین برای حل اختلاف

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پرسشنامه های کوتاه Pulse surveys are short questionnaires or feedback tools organizations use to gather real - time insights from employees, customer ...

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خلاصه گزارش

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بیش از حد توان

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آدم معقول ، آدم منطقی متضادش : hot headed

پیشنهاد
٠

سیستم پایگاه داده مدیریت خرده فروشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Managed well

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم و صفت ) همپو، مشارکتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در تضاد با، در تناقض با

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اخراج فوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پول معاش، پول گذران زندگی، حق معاش، پول برای امرار معاش ( حداقل پولی که برای گذران زندگی نیاز هست ) the condition of only just having enough money o ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سال بعد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فیلم ضبط شده که حاوی یه واقعه خاص هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فاصله زمانی، وقفه زمانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

گاهیدر شکل گذاشته فعل به معنی: دستور گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پول نقد و سهام

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) مترادف با supervision/نظارت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استثنایی برجسته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرسنل/کارکنان با کیفیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نقش کلیدی بازی کردن نقش اساسی داشتن نقش پایه ای داشتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. در صف ( ایستادن ) ۲. هم راستا ، مطابق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باکفایت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جابجایی مجدد نیروها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هزینه مورد نظر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معیار عینی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to make something such as a feeling or activity less strong کاهش دادن حس یا فعالیت از حالت هیجان اولیه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حرکت صعودی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی سریع موجودی یک محصول یا . . . را خریدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خط قرمز و دستورالعمل چاپ شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خرده فروشی داخلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تک فرهنگی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a form of financial assistance offered by employers to support employee well - being, productivity, and dietary needs بسته کمک معیشتی ، بسته خاروبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزایای معافیت مالیاتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صورت مالیات بر درآمد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قیمت اعلام شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزایای غیر نقدی متنوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزایای متنوع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاداش نقدی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مدیر اجرایی ارشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در خواست عمومی برای جستجو ( در مورد یک موضوع )

پیشنهاد
٢

شایستگی شغلی، شایستگی کاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فلسفه به معنی: حال نگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آموزش رسمی یا آموزش معتبر ( آموزشی که از سوی یک موسسه با نهاد معتبر و مجوز دار برگزار می شود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آموزش ضمن خدمت، آموزش در محل کار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارمندان همکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دلایل یا دلیل مستحکم confident because you are dealing with a subject you are sure about, or because you are in a safe situation

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شبیه سازی شده، شبیه ساخته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرمایه گذاری ریسکی مشترک ( بین چند نفر )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Seafront ، مشرف به دریا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a course in which the student comes to an institutional campus or instructional site as opposed to a course where the student stays at home دوره آموز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آموزش اجرایی، آموزش کاربردی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

طرح ارجاع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرد کارراهه محور ( فردی که رشد در مسیر شغلی اش در مسیر حرفه ای شدن، بیشترین اهمیت را برایش دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

دسترسی یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به توافق خود به میل خود بدون اجبار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صادقانه فکر و برنامه خود را بیان کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

۱. مخلص کلام ۲. سود و زیان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توافق متقابل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Strike

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مذاکرات دستمزد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

] مذاکرات پر تنش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اتحادیه سازی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پاداش بهره وری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

باید آن را شامل شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تهیه کردن صورتجلسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریاست جلسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسائل داخلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هزینه جابجایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بخشودگی مالیاتی برای برخی درآمدها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمک هزینه سرمایه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کمک هزینه سفر بر اساس مسافت پیموده شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قابل قبول در حد استاندارد، قابل قبول در حد حداقل to be of a good enough standard

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to succeed in doing something with difficulty, or not in a very satisfactory way به هر جان کندنی که هست کاری را درست انجام دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. معارفه ۲. جامعه پذیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

عدم انجام این کار

پیشنهاد
٠

مشمول برخورد انضباطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معوقات ماهانه قابل پرداخت ( همون حقوق ماهانه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استخدام/ اشتغال موقت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مهلت زمان اعلام ترک کار ( معمولا در قراردادها بصورت پیشفرض یک ماه در نظر گرفته میشود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دورت آزمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زمان و تایم اصلی کار ( بدون اضافه کار ) زمان کار قانونی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مزایای رفاهی، مزایای اختیاری ( چیزی که اضافه بر قانون کار هر شرکت بسته به میل و توان خود به پرسنلش می دهد مانند چند روز اقامت در ویلا بصورت رایگان در ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حق مرخصی ، مرخصی استحقاقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حق شیفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هویت شرکتی بصورت مختصر: ci هم می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روزنامه یا مجله تخصصی یک رشته یا تخصص

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف با : thorough knowledge good knowledge Knowledgeable ( صفت ) کسی که دانش کاملی در مورد موضوعی دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در حالت فعلی به معنی: آمیختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

behaviour that is controlled, calm, and polite رفتار بجا - رفتار درست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رنجش ( اسم ) to feel upset or annoyed, usually because you feel that someone has been rude or shown no respect to you

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ذهن خوان a magician who performs feats that apparently demonstrate extraordinary mental powers, such as mind - reading.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - اشتیاق ( اسم ) 2 - آرزو یا حسرت دیرینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

continuous change تغییرات پی در پی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سطح مدیران اجرایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

additional but subordinate; secondary. ثانوی، جنبی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تبرئۀ نفس ( توجیه خویشتن - خود توجیهی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

unwillingness to get involved in or influence other people's activities عدم مداخله عدم دخالت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

the usual standard or condition حالت استاندارد و عرف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به اشتراک گذاشتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک محل کار متنوع و فراگیر جایی است که باعث می�شود همه، صرف نظر از اینکه چه کسی هستند یا چه کاری برای کسب و کار انجام می�دهند، به طور یکسان در تمام زم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

an ability to understand what other people need, and be helpful and kind to them همدلی و تفاهم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

the quality of being morally right or justifiable. راستی - درستی ( به معنی راست کرداری، درست کرداری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خطای دسترس پذیری: این خطا در واقع نوعی میان بر ذهنی است که متکی بر مثال های فوری می باشد که در هنگام ارزیابی یک موضوع یا تصمیم به ذهن فرد می�رسد و فر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Direct reports are employees who, as the term implies, report directly to someone who is above them in the organizational hierarchy, often a manager, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Direct reports are employees who, as the term implies, report directly to someone who is above them in the organizational hierarchy, often a manager, ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

حکومت اقلیت ثروتمند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بطور تحقیر آمیز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a statement or principle that is generally accepted to be true, but need not be so اصل متعارف ( که نیاز به بررسی بیشتر دارد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خوشخویی، نزاکت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

the situation where middle - level employees in an organization are polite and flattering to superiors but abusive to subordinates. موقعیتی که در آن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پس رفت - عقبگرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

to have become associated with something powerful and potentially dangerous; to have a very difficult problem to solve. to find oneself in a situati ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

معمولا به زمانی گفته میشه که تا قبل از راه اندازی لازمه، مثل راه اندازی خط تولید و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زمان لازم برای اجرای عملیات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

Pick to light ( یا PTL ) یک فناوری انتخاب سفارش برای انبارها و مراکز توزیع است که از چراغ ها و ال ای دی های روی قفسه ها برای نشان دادن مکان های انتخا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سیستم رفاقتی یک روش همنشینی و به اشتراک گذاری دانش است که برای راهنمایی کارکنان جدید استفاده می شود. این سیستم شامل اختصاص دادنیک دوست به او در محل ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سرخوشی شکر/قند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 - متفق 2 - دوست متحد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

a tendency to repeat the same, often purposeless acts وسواس گونه و بی اراده و با میل درونی شدید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به سراغ چیزی رفتن، به سمت چیزی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

با روحیه با روحیه بالا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آگاه شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

( پزشکی ) موضعی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشتیاق درونی Inner Steel is what makes you a responsible role model. Inner Steel is what makes you passionate about everything you do.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ازگرفتاری یا درهم پیچیدگی درآوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

a feeling of pleasure and satisfaction because you are happy with your life رضایت و خرسندی ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) to make something tidier or more level by cutting a small amount off it: پیراستن و اصلاح کردن ( تراشیدن و تمیز کردن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - ( فعل ) از موضوع اصلی منحرف شدن 2 - ( اسم ) انحراف از موضوع اصلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عصبانیت the feeling of being angry or annoyed, or something that makes you feel like this

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) قرار، متنانت، خونسردی ( بخصوص در زمان شُک و اتفاقات بد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) ثروتمند، wealthy

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اسم ) ثروت ; wealth

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

انحلال ( به معنی انحلال یه موضوع قانونی مثل انحلال یک سازمان یا موسسه و یا یک قرارداد ) ( اسم ) the act or process of ending an official organizatio ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اسم ) دعا یا کتاب مقدس the holy writings of a religion

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اسم ) همدلی ( یکدلی، پیوند فکری و احساسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

ارتباط متقابل داشتن ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خطاناپذیر ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اسم ) بیدار وجود در اندیشه های بودایی به موجوداتی که به همه موجودات هوشمند دیگر کمک می کنند تا به مرحله بیدار شدن روحانی ( بوداگی ) برسند بوداسَف ( ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) متین peaceful and calm, or ( of a person ) not worried or excited:

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) 1 - ستم کردن ( به گروه ) 2 - پریشان کردن ( فرد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( در فرهنگ هندی و بودایی ) اشراق ( در اروپای قرن 18 به همراه حرف the در ابتدا و با حرف بزرگ ) [عصر ] روشنگری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

هیچی - عدم ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

خطای زندگی ( وقتی یک الگوی رفتاری خطا را از بچگی یاد گرفتیم و مدام آن را در زندگی تکرار میکنیم بدون اینکه از آن مطلع باشیم - Lifetrap is a negative l ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

محرومیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - شمردن ( فعل ) 2 - به حساب آمدن 3 - مهم بودن ( matter ) 4 - ( اسم ) کُنت ( لقب اروپایی برای مردان اشرافی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوباره گفتن = repeat = restate

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) مشارکتی engaging or ready to engage in physically energetic pursuits.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

سبک پنداشتن ( بی ارزش یا کم اهمیت در نظر گرفتن چیزی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

درون نگری - خود اندیشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مطمئن بنفس خود ( صفت ) having confidence in yourself:

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

لذت بیکران ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

to make someone look more attractive than usual: ( فعل ) That new hairstyle really flatters her.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( اسم ) جاده رو گذر ( برای عبور ماشین یا قطار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

the number 0 or zero ( اسم ) عدد صفر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

provide people with everything they want or need. ( صفت ) همه چیز فراهم/موجود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

قایقرانی در رودخانه ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) به ناز و متنعم پروردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

extremely unpleasant or bad/بسیار بد ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( اسم ) شلوغ ترین یا محبوب ترین زمان/the busiest or most popular time. The peak period for holidays is July.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نیاز به کسب موقعیت و احترام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) فردی که ابزار وجود میکند = confident

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

If you get at someone, you keep criticizing or teasing them in an unkind way.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شیوه عمل ( شیوه های عملی اجرای یک برنامة سیاسی که ممکن است در ظاهر با اصل طرح هماهنگ نباشد. )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) خائن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فعل ) 1 - تدارک دیدن، فراهم آوردن 2 - پذیرایی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) تحول ( معمولا مثبت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - ( اسم ) دوشیزه 2 - ( صفت ) اولین ( به معنی اولین و جدید )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - ( اسم ) مزاح 2 - ( فعل ) مزاح کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( فعل ) قبل از دوره یا موقع خاص واقع شدن.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

به زبان آوردن، بیان کردن ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکایک گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرجع آموزش و پرورش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

بهترین نمونه بهترین الگو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شفقت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a high school دبیرستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

a school in the UK for children who are seven to eleven years old دبستان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( فعل ) 1 - بازبینی کردن، تجدید نظر کردن 2 - برای امتحان خواندن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) 1 - لوس، ناز پرورده 2 - بد بار آمده ( بد بزرگ یا رشد یافته از نظر اینکه لوس شده )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( صفت ) 1 - لوس، ناز پرورده 2 - بد بار آمده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلنگ تخته انداختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

خود شکوفایی - خودکامبخشی =self fulfillment

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیش زمینه بیماری ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناتوانی disability = عجز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - دهان ( اسم ) 2 - لب زدن ( بی صدا حرف زدن یعنی بدون اینکه صدایی از حنجره خارج شود با حالت لب و دهان چیزی را به کسی فهماندن ) ( فعل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

تربیت پایدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

family gatherings دورهمی خانوادگی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) کمک کن /اهل کمک به دیگران

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پرارزش ( صفت )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مجری ( به معنی اجرا کننده یک کار، کنشگر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

A mononymous person is an individual who is known and addressed by a single name, or mononym. تک نام، مشهور به یک نام، شناخته شده به یک نام، مثلا س ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

Co - creation is engaging in an intentional relationship in order to make something together هم آفرینی - آفرینش مشارکتی - خلق مشترک - همکاری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

The term 'psychological contract' refers to individuals' expectations, beliefs, ambitions and obligations, as perceived by the employer and the worke ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

The term 'psychological contract' refers to individuals' expectations, beliefs, ambitions and obligations, as perceived by the employer and the worke ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ربایش مغزی یا ربایش آمیگدال ( نام علمی: Amygdala hijack ) به یک پاسخ شخصی و عاطفی اشاره دارد که در پاسخ به محرک خارجی، فوری، پرتلاطم و بیش از اندازه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساده نگهش دار اصل سادگی: یا انجام کار به ساده ترین و بدیهی ترین روش یا اصل کیس ( به انگلیسی: KISS principle ) عنوان اصلی است که توسط کلی جانسون ( به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تعهد شغلی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعلق خاطر کارکنان

پیشنهاد
٠

مدیر ارشد اداری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مطالعه /بررسی طولی. یک روش پژوهشی برای مطالعه فرد در گستره زمان و ارزیابی وی در فواصل منظم زمانی

پیشنهاد

ادغام عملکرد متقابل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دفتر کل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نظر اجمالی a short description of a subject or situation that gives the main ideas without explaining all the details

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

به خوبی آشنا، به خوبی آگاه ، کاملا آشنا و آگاه در مورد یک شخص یا موضوع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

سواد کار با کامپیوتر داشتن، سواد کامپیوتری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

چه چیزی جا افتاده? چه چیزی مفقود شده است؟

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

not hurt or damaged صحیح و سالم مثال: Three days later, the hikers were found safe and sound.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

the large size or importance of something بزرگی و اهمیت ( اسم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

needing great strength and determination بسیار دشوار ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to support an activity or opinion

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فعل ) 1 - to perform a story or play اجرا/بازی کردن ( نمایش ) 2 - قانون گذاشتن to make a law, or to make an idea into a law

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

1 - حساب سر انگشتی 2 - قاعده کلی و تجربی ( علمی و دقیق نیست )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

to develop توسعه دادن ( عبارت فعلی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

Cultural sensitivity, also sometimes referred to as cross - cultural sensitivity or simply cultural awareness, is the knowledge, awareness, and accep ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

=rowhouse

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جمع سپاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Social loafing describes the tendency of individuals to put forth less effort when they are part of a group. Because all members of the group are poo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تنبلی گروهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

quick and exact either in movement or thoughts فرز و زیرک ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to have a strong desire for something ( فعل ) اشتیاق شدید داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

فردی که بسیار تغییر شغل می دهد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

نر غالب، نر برتر، نر رهبر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

a person who achieves more than the average person in their work [فرد] با عملکرد بالا ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

جاری و در حال پیشرفت ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حقایق تلخ - تلخی های واقعیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

an employee کارمند ( اسم ) ( البته فعل هم هست )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

to improve or increase something بهبود/ افزایش دادن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( اسم ) ۱. ساخت و ساز ۲. سازه ( بنا، ساختمان )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

refusing to change your opinions or behaviour لجباز ( adjective )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

to avoid risks and actions that might cause problems or make you feel uncomfortable, with the result that you might not achieve what you want to achi ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( noun ) روشنایی - اشراق - light

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

action and reflection

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

in addition/ in addition to what has already been done or said.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( فعل ) 1 - با قاشق غذا دادن to feed a baby or other person using a spoon 2 - به کسی آنقدر کمک یا اطلاعات دادن که شخص خودش نیازی به امتحان کردن نداش ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a pole with a sign on it, esp. showing the way to a place or the name of a road جهت دادن ( راهنمایی کردن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

the state of being confidential رازداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - آدرس، نشانی ( اسم ) 2 - مورد ملاحظه قرار دادن ( فعل ) to give attention to or deal with a matter or problem

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to depend on something وابسته بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

کمبود بودجه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( مخففش میشود : VP ) 1 - معاون رئیس جمهور the elected official immediately below the president who is elected with the president every four years 2 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to leave a situation ترک کردن - خارج شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وضع را بدتر کردن to make the situation even more unpleasant or difficult

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

If something comes to a head or someone brings something to a head, a situation reaches a point where something must be done about it حاد شدن، بغرنج ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نتیجه اخلاقی داستان ( چیست؟ )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

= in a related vein به همین سیاق؛ به همین ترتیب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to be easily seen or noticed برجسته بودن، مشخص بودن ( عبارت فعلی/phrasal verb )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

despite what has just been said با این وجود، با این اوصاف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

به راحتی - فوراً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

the opposite, less good, or less popular side of something روی دیگر سکه - وجه دیگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( صفت ) ضمنی متضادش: explicit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( صفت ) صریح متضادش : implicit

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) آبرومندانه done so that other people will continue to respect you

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهنگ جمع گرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تعریف و تمجید/ انتقاد زیاد از کسی کردن ( عبارت فعلی ) to give someone a lot of praise, criticism, etc

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

the amount of money that you receive from your job after taxes etc have been taken out خالص دریافتی ( بعد از کسر مالیات )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سالهای آخر زندگی/عمر Last few years of one's life

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

۱. نجیب ( اخلاق ) ۲. استاندارد، قابل قبول of a good enough standard or quality

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تامل کردن ( اندیشیدن ) to spend time considering a possible future action, or to consider one particular thing for a long time in a serious way

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرآغاز ( اسم ) the beginning, when someone starts to do something, or a process starts

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

to develop in a particular way or in a successful way به بار نشستن، به ثمر نشستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

to make someone feel less confident and slightly frightened مرعوب کردن ، ترساندن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

۳. علناً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

something that happens or that is made or done only once یک باره ( نه چند باره ) ، فقط برای یک دفعه ( noun )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

to begin to understand something فهمیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

برون رانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

to send someone a copy of an email you are sending to someone else

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاداش مشخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - آوازی 2 - صریحاً by expressing opinions and complaints often

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

If someone has more than one string to their bow, they have more than one ability or thing they can use if the first one they try is not successful. ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مخفف رزومه یا همان CV هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. ربودن = grab ۲. قاپیدن فرصت ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به طور دقیق تر ( بگم ) , از جمله، شاملِ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

۱. فقط ۲. ناچیز ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

به مراتب بیشتر ≠ far fewer به مراتب کمتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به مراتب کمتر ≠ far more به مراتب بیشتر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تعلق خاطر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - مسافت طولانی travelling a long distance 2 - زمان طولانی a period of years, rather than days, weeks, or months

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در طولانی مدت over a long period into the future

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

در پی If something happens in the wake of something else, it happens after and often because of it

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

پارچه لی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

a fly - by - night company or businessman is one that you cannot trust because they have only been in business for a short time and are only interes ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

زمانی طولانی محبوب بودن last or remain popular for a long time.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

گزینه پیش فرض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بهبود دادن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرام ولی آماده بخدمت - ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) بستری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

۱. انجام با مهارت ۲. بازیچه یا ملعبه دست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مجذوب , فریفته، مفتون ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تدارک دیدن، فراهم آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فرافکنی، برون افکنی، پرتو افکنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

someone's relatives who lived a long time ago نیاکان - اجداد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

very many; a lot ( of ) فراوان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( noun ) a product, service, store, etc. that is so successful that similar products, businesses, etc. fail because they cannot compete صنف کش ( محص ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( صفت ) معتقدان به ظهور منجی موعود ( در ادیان مختلف ) A messianic religious group believes that a leader will or has come who has the power to chang ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - ناجی موعود a person who is expected to come and save the world 2 - مسیح ( ع ) In the Christian religion, the Messiah is Jesus. 3 - ( در مذهب یه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدیهی - خودگواه - پر واضح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

خیلی دقیق، نازک بینانه، موشکافانه ( adjective )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( دادن شغل و امتیازات ناسزیده به خویشاوندان ) تبارگماری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1 - حل کردن مشکل و مسئله 2 - عزم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانع کننده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

the most unhappy that someone has ever been in their life بدبخت و بیچاره ( noun )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

“Hitting rock bottom” is a phrase that almost everyone has heard when talking about the topic of addiction. . . . Generally, rock bottom refers to a ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مغازه ی گروبرداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( صفت ) 1 - فارغ التحصیل شده 2 - درجه بندی شده ، مدرج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( an example of ) serious crime that can be punished by one or more years in prison تبه کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

( adjective ) تکمیلی - مکمل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

to add information in support of an idea, opinion, or statement تکمیل کردن ، کامل کردن ( اضافه کردن ) ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( در انحلال شرکت ها و غیره ) مدیر تصفیه an official person or organization that is given the job of closing a company, by selling its assets so that ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

قابل فروش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

to drive someone somewhere اگر فعل باشد : رساندن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

قدیمی مسلک - امل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بستنی فروشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مهار رایگان ( یک نوع مدل کسب و کار است که معمولاً یک کالا مانند نرم افزار، رسانه، بازی یا خدمات وب به صورت رایگان به درخواست کننده ها ارائه می شود ول ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

Trialability is the ease with which customers can try a new product or service. This is quite important for innovative products that have to be exper ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - the act of sending goods somewhere ترابری 2 - goods that are being sent somewhere محموله

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کسی که فکر میکند از دیگران پاکتر و مقدس تر است ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

People who are holier - than - thou think that they are morally better than anyone else.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

مورد کم توجهی قرار دادن، نادیده گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

درباره چیزی روشنگری کردن - نادرست بودن یک تئوری را اثبات کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نادرست بودن یک تئوری را اثبات کردن - درباره چیزی روشنگری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

پرحرارت و آتشین و قاطع ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شدیداً و قویاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

منطقه مرکزی وحیاتی ( noun )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

someone who is unwilling to change or give up their ideas or ways of behaving, even when there are good reasons to do so لجوج و با استقامت بر سر فکر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1 - soft when pressed - نرم، شکل پذیر 2 - not clear or exact - مبهم ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

large ( adjective$ ) 1 - قابل ملاحظه 2 - بزرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عذرخواهی میکنم ، فعل نیست ، "صفت" هست.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

full of hope, happiness, and good feelings خوشحال و خوش بینن ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شدید ( especially of actions ) severe and sudden or having very noticeable effects

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1 - مشتی از چیزی 2 - تعداد کم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خلاف انتظار ( adjective ) Something that is counter - intuitive does not happen in the way you would expect it to

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

منتقدِ عیب جو ( اسم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

درخواست رسمی کردن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

محیطی که در آن فرد فقط با عقاید یا عقایدی منطبق بر عقاید خود روبرو می شود ، بنابراین دیدگاه های موجود وی تقویت می شود و ایده های جایگزین در نظر گرفته ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

= filter bubble

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( اسم ) کم گفتن ( در مقابل : اغراق =overstatement ) a statement that describes something in a way that makes it seem less important, serious, bad, e ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - ( adjective ) تراجنس used to describe someone who feels that they are not the same gender ( = sex ) as the gender ( = sex ) they were said to hav ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

to pay part of the cost of something یارانه دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سر دفتراسناد رسمی an official who has the legal authority to say that documents are correctly signed or true or to make an oath ( = promise ) official

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1 - ( فعل ) آسان کردن - تسهیل کردن 2 - ( اسم ) سهولت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

متحمل شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

if you give someone an amount of money up front, you pay them before they do something for you پیش پرداخت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جانبداریِ غرضمندانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دست کم گرفتن - کم ارزش تلقی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

نو هراسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - راه انحرافی 2 - میانبُر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خائن به نژاد ( خود ) Race traitor is a pejorative reference to a person who is perceived as supporting attitudes or positions thought to be against ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

1 - وضوح 2 - راه حل 3 - تصمیم برای تغییر عادت 4 - قطعنامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a combination of sounds or musical notes that are not pleasant when heard together: ناهمسازی - ناموزونی ( noun )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

a look that shows one does not understand what someone has said or does not know the answer to a question My question only drew/got a blank stare. ن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ناهمخوانی، تفاوت ، عدم همخوانی ( noun )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

1 - حامی 2 - مشتری همیشگ

پیشنهاد
٧

معاون اجرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

شمار خوانندگان، خوانندگان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بازیچه یا ملعبه دست ( اسم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ضد استدلال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بیزار - بی میل ( adjective )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

یکدفعه غوغا به پا شد، ناگهان محشر شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

چرب زبانی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مراقب چیزی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

کنایه از : یک سر و گردن بالاتر بودن ( مزیت یا برتری داشتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنایه از آدم با تجربه ( با وجود داشتن حرف اس ، مفرد است )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سمج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) نکته یا بُعد مثبت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

the range of things that someone is good at, especially things that are useful in a particular job مجموعه مهارت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کوته بین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

to eat a meal in a restaurant and then leave without paying: بخور و در رو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

to put something in a private, safe place در جای امن گذاشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

نامرتب to arrange parts of a machine or system so that they do not fit together correctly, with the result that they do not work well together

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

a time when you have to make a difficult decision about something.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اولویت - برتری ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کنکاش - کاوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

سرزمین بزرگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

noun ) . an ordinary person or citizen; an average man. ) ( سم ) مرد یا آدم معمولی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تزلزل ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
-١١

ورزش بشین و پاشو ( در مدارس میگفتن: برپایی ) تقریبا معادل squat

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

( صفت است و دو معنی تقریبا متضاد دارد که بسته به جمله معنا پیدا میکند ) 1 - جزئی ، نامحسوس 2 - کوچک اما مهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مانع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - ( اسم ) لانه کبوتر 2 - ( اسم ) قفسه نامه های پستی 3 - ( فعل ) طبقه بندی کردن ، دسته بندی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکامل خرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

If someone falls by the wayside, they fail to finish an activity, and if something falls by the wayside, people stop doing it, making it, or using it ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خشم شدید

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

someone with a very great ability that usually shows itself when that person is a young child جوان یا کودک با استعداد ( اسم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

( صفت ) پر کالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( صفت ) غذای مفصل در رستوران

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

یه جورایی شاید معنی �گدایی کردن� بده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

رشد و توسعه سریع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

Sometimes

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

involving everyone who works for a company or an organization همه افراد یک سازمان / تیم ( صفت )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

اشتیاق ( اسم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

no longer being considered چیزی که دیگه بررسی نمیشه ( مثلا چون قدیمی شده یا تاریخش گذشته )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

An investor objective that addresses risks associated with project and program financing and design.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ارتباط سازمانی ، ارتباط بین پرسنل یا واحدهای یک سازمان Reporting relationships refers to an organizational structure in which every employee is plac ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اندیشه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشوق مشروط

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

[روانپزشکی] تثبیت کارکردی. یک آمایه مفهومی که در آن اشیاء مورد استفاده برای کارکردی خاص فقط برای آن کارکرد مفید شناخته می شوند هر چند در سایر زمینه ه ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

ساختن مشترک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

کم توجهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رسم یا تشریفات آیینی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مبهم، تار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ناقص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

ordinary and not special or exciting in any way معمولی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

حمایت غیرنقدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به خوبی آگاه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پرزحمتو موشکافانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مغایرت، ناهمخوانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( صفت ) مایوس، دلسرد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

بسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مراجعه مستقیم ( بدون قرار قبلی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجارت/ تبادل کالا به کالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

نمایش/کنسرت/و. . . عالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرگرمی صرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

in connection with

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

مشتاق، پر اشتیاق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کمیته اجرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

هیئت اجرایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کارشناس عمومی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تامین بودجه ناکافی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به همان ناگهانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساختار سازمانی مسطح یا درهم تنیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ظاهر بامزه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوش آمد قهرمانانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. غذای سگ ۲. پیش مرگ ( [از پرسنل یک شرکت] از محصول یا خدمات توسعه یافته توسط آن شرکت استفاده می کنند تا قبل از اینکه در دسترس مشتریان قرار گیرد ، آن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

حزب محافظه کار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

به این معنی بود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

در سالهای بعد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

یا Show biz به معنی صنعت سرگرمی ( مثل سینما، تئاتر و. . . ) است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بازی تمرینی

پیشنهاد
١

قسمت بزرگی از تقصیرات را به دوش کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مهارت، practical knowledge and ability

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیش اتکا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سخن چین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

حول و حوش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پهنه , گستره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

غیر قابل تجدید پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

معیار, شاخص, ملاک

پیشنهاد
١٢

دوری و دوستی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بیشتر اوقات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

آدم بیخیالی که شانس می آورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بلند پرواز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دنیای جداگانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

منقرض ( adjective )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

دمپایی صندل لا انگشتی - صندل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پاپوش ( کفش - shoes, boots, or any other outer covering for the human foot )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

متصدی فروش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لباس بیرونی ( لباسی که روی لباسهای دیگر در زمان بیرون رفتن از منزل می پوشیم )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیام رسان فوری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

1 - فرسخ شمار 2 - نقطه عطف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1 - تخته 2 - هیئت مدیره 3 - سوار هواچیما، کشتی و . . . شدن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1 - بازپخش ( برنامه رادیویی و تلویزیونی ) 2 - تکرار 3 - بازپخش کردن ( برنامه رادیویی و تلویزیونی ) ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( فعل ) جلو زدن فیلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - فروشگاه 2 - ذخیره ( کالا ) 3 - انبار ( محل ) 4 - ذخیره کردن، انبار کردن ( فعل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - خدمت 2 - یک وعده یه یک پرس خوراک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

کمی زیاد - a lot

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1 - دستور دادن 2 - آموزش دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کار تکراری و ناخوشایندی که باید تکرار شود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دراور - میز ارایش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 - بازی بیس بال 2 - توپ بازی بیس بال

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - کاسه 2 - بولینگ چمنی ( که با گوی چوبی بازی می کنند ) ، بازی بولینگ روی چمن باتوپهای چوبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( عبارت فعلی ) 1 - سفر رفتن برای تعطیلات 2 - ناپدید شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( عبارت فعل ) 1 - پوشاندن یا پیچیدن چیزی در مثلا کاغذ یا پارچه و. . . 2 - تمام کردن کاری با موفقیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خوار و بار فروشی = grocery store = grocery shop

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

خوار و بار فروشی = grocery store

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

کارهایی که در حال استمراری انجام می شن و الان در حال انجام شدن هستن و اخبار تازه ای حساب می شن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

مادر ، mom=mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مادر ، mom=mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

مادر ، mom = mum

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) ساختمان شهر داری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

یک بار در طول زندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

هفته ای دو بار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عناوین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

parent ( مفرد ) پدر یا مادر، والد یا والده parents ( جمع ) پدر و مادر، والدین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

( اسم ) 1 - مالکیت 2 - دارایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اسم ) همچنین shalwar هم میگیوند، که همان "شلوار" است، شلواری شبیه آنچه سندباد در کارتون می پوشید.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( صفت ) 1 - مدام 2 - ثابت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

سویت شرت ( بالاپوش نخی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( قید ) قدری، تا حدی، to some degree

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

( فعل ) نشان دادن ، نشان دهنده بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

برتری تاکتیکی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاقمند شدن به

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

آشپزی. cooking

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

1 - ( فعل ) منگه کردن 2 - ( اسم ) سوزن منگنه 3 - ( اسم ) جزء/کالای اساسی 4 - ( صفت ) اساسی، بنیادین، مهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1 - حسن رفتار، راست کرداری 2 - حسن , مزیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خشنود و راضی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی صبر و قرار و عصبی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

( اسم ) 1 - باسن ، ما تحت، bottom ( صفت ) 2 - گدا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

( اسم ) مزرعه ذرت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

کوته فکر , مخالف اصول ازادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

( صفت ) لیبرال، آزاد، آزاده ( کسی که به فکر و عقیده دیگران احترام می گذارد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

( صفت ) سریع، تند، زود ، happening very quickly

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

پر جنب و جوش و شلوغ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( همه ی گیاهان محل یا دوران بخصوص ) گیا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

( صفت ) قابل تنفس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مجتمع اپارتمانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساخته شده برای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

( فعل ) 1 - یکهو وسط صحبت کسی پریدن 2 - سوار ماشین شدن، get in

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

( فعل ) طرح ریزی چیزی را بصورت دقیق انجام دادن، برنامه ریزی دقیق ( با جزئیات ) انجام دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

جاده سلامت ( پیاده روی مخصوص پیاده وری که معمولا در کنار دریا و جنگل و پارک ایجاد میکنند )

پیشنهاد
٨

پیش بردن یک سبک زندگی سالم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

( فعل ) عادت دادن یا عادت کردن ( خودمان یا دیگری )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیاده روی طولانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

( اسم ) جعبه یا گودال شن داخل پارکها که برای بازی بچه ها قرار میدهند.

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

قرار بازی بچه ها

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سمندر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

محدودیت شدیدتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مطمئنا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

از طریق - توسط - بوسیله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اسم ) ساعات بامدادی ( از 12 شب تا زمان بالا آمدن آفتاب )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1 - ( اسم ) عرشه کشتی 2 - ( فعل ) زینت کردن، تزیین کردن, decorate

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

( صفت - کنایه از : ) آدم خیلی رمانتیک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

آدم عاشق تعطیلات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

ترس توام با احترام

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بیماری راه زدگی ( حالت تهوع و سرگیجه در راه با هر نوع وسیله نقلیه )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

جهت دار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

( Adjective ) بی حال

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بوفه یا دکه فروش اغذیه مثل فست فود

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

کم کردن استرس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

شکوفا شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

شواهد متقن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

( عبارت فعلی ) چیزی را به دقت مرور یا بررسی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

( فعل عبارتی ) باهم در خوش ها و بدی ها همراه بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

If you do something all over again, you start again from the beginning

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

( اسم ) زمانی که صرف خودمان و کارهایی که دوست داریم میکنیم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

کسب درآمد کافی برای گذارن زندگی یک نفر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

مشکل ساز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

هر جور عشقمه؛ هر جور دلم بخواهد!

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

تعویق انداز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

( اصطلاح، کنایه ) آخر دنیا، قیامت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

( اصطلاح ) روده دو نفر بهم وصله! ( یعنی خیلی باهم رفیقن و همه جا باهم هستن )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

مسافرت زنانه/ذخترانه ( مردی همراه آنها نباشد )