• : تعریف: the act of justifying or rationalizing one's actions or motives with excuses, explanations, and the like.
پیشنهاد کاربران
توجیه خود/ توجیه خویشتن/خودتوجیهی. توضیح: به معنی توجیه کردن رفتار یا باورهای خود است حتی زمانی که اشتباه باشد. این نوع توجیه میتومنه با دلایل منطقی و غیرمنطقی برای رفتارها و باورهای ما انجام بشه. خودتوجیهی اغلب یه مکانیزم دفاعیه ( سالم و غیرسالم ) که برای حفظ عزت نفس شخص استفاده میشه و کم پیش میاد که شخص توجیه منطقی برای رفتار و باورهاش بیاره. ... [مشاهده متن کامل]
مثلا شخص امتحان رو خراب میکنه و خودش رو مقصر نمیدونه و تقصیر رو گردن معلم و سیستم و سوالهای دشوار میندازه. مثال: But perhaps this is merely so much self - justification And Taylor is hilarious as a very stoned listener to Harvey’s self - justifications
تبرئۀ نفس ( توجیه خویشتن - خود توجیهی )
تبرئۀ نفس
خود - موجه موجه بالذات خود - توجیه گر در فلسفه این گونه ترجمه میشود.