detractor

/diˈtræktər//dɪˈtræktə/

بدگو

جمله های نمونه

1. This performance will silence many of his detractors.
[ترجمه صبا] این اجرا بسیاری از منتقدانش را در سکوت فرو خواهد برد.
|
[ترجمه گوگل]این اجرا بسیاری از مخالفان او را ساکت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]این نمایش بسیاری از detractors را خاموش خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His detractors claim that his fierce temper makes him unsuitable for party leadership.
[ترجمه گوگل]مخالفان او ادعا می کنند که خلق و خوی خشن او او را برای رهبری حزب نامناسب می کند
[ترجمه ترگمان]detractors مدعی هستند که خلق و خوی تند او او را برای رهبری حزب نامناسب می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She put up a game fight against her detractors.
[ترجمه گوگل]او به مبارزه با مخالفان خود پرداخت
[ترجمه ترگمان]او یک مبارزه با detractors را کنار گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Even the President's detractors admit that the decision was the right one.
[ترجمه گوگل]حتی مخالفان رئیس جمهور اذعان می کنند که این تصمیم تصمیم درستی بوده است
[ترجمه ترگمان]حتی منتقدان رئیس جمهور هم تصدیق می کنند که این تصمیم درست بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Detractors claim the building will be ugly and impractical.
[ترجمه گوگل]مخالفان ادعا می کنند که این ساختمان زشت و غیر عملی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]مخالفان ادعا می کنند که این ساختمان زشت و غیرعملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The scheme is better than its detractors suggest.
[ترجمه گوگل]این طرح بهتر از آن چیزی است که مخالفان آن پیشنهاد می کنند
[ترجمه ترگمان]این طرح بهتر از این است که detractors پیشنهاد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The most cynical of his detractors did not doubt that; the President had got carried away.
[ترجمه گوگل]بدبین ترین مخالفان او شک نداشت که; رئيس جمهور از دست داده بود
[ترجمه ترگمان]most cynical او شک نداشت؛ رئیس جمهور باخود برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And detractors question whether the allegations have been motivated by a search for justice or a search for money.
[ترجمه گوگل]و مخالفان این سوال را مطرح می‌کنند که آیا این اتهامات با انگیزه جستجو برای عدالت بوده است یا جستجو برای پول
[ترجمه ترگمان]و detractors این سوال را مطرح می کنند که آیا این اتهامات با جستجو برای عدالت و یا جستجوی پول برانگیخته شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The detractors say they are relative newcomers who would have constituted a gamble.
[ترجمه گوگل]بدخواهان می گویند که آنها تازه واردان نسبی هستند که می توانستند یک قمار را تشکیل دهند
[ترجمه ترگمان]The می گویند که آن ها تازه واردها هستند که یک قمار را تشکیل می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He warily gazed around at his detractors, fully aware that any slim camaraderie they shared was likely to smolder as well.
[ترجمه گوگل]او با احتیاط به اطرافیان خود خیره شد و کاملاً آگاه بود که هر گونه رفاقت لاغری که آنها با هم داشتند احتمالاً از بین می رود
[ترجمه ترگمان]او با احتیاط به دور و بر او خیره شد و کاملا آگاه بود که هر گام باریکی که در آن ها با هم سهیم بوده اند، هم در حال سوختن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Detractors then and now thought it was designed to satisfy the lustful desires of the lusty prophet.
[ترجمه گوگل]بدخواهان در آن زمان و اکنون فکر می کردند که برای ارضای امیال شهوانی پیامبر شهوانی طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]در آن زمان هم مخالفان، و هم اکنون فکر می کردند که این امر برای ارضای امیال نفسانی پیامبر نیرومند طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mrs Ozal's detractors claim that her candidacy is an example of third-world dynastic ambitions in the Peron mode.
[ترجمه گوگل]مخالفان خانم اوزال ادعا می کنند که نامزدی او نمونه ای از جاه طلبی های سلطنتی جهان سوم در حالت پرون است
[ترجمه ترگمان]منتقدان خانم Ozal ادعا می کنند که نامزدی او نمونه ای از جاه طلبی dynastic third در حالت Peron است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. His approach has won keen admirers and vociferous detractors in the United States.
[ترجمه گوگل]رویکرد او تحسین‌کنندگان و مخالفان پر سر و صدایی را در ایالات متحده به خود جلب کرده است
[ترجمه ترگمان]رویکرد او دوستداران و and تیز را در آمریکا به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mannheim's relationism seemed to his detractors like a hollow promise, an attempt to have it both ways.
[ترجمه گوگل]رابطه‌گرایی مانهایم برای مخالفانش مانند یک وعده توخالی به نظر می‌رسید، تلاشی برای داشتن آن از هر دو طرف
[ترجمه ترگمان]relationism، detractors او را مانند یک قول میان تهی می دید، سعی می کرد هر دو طرف را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• one that insults; informer; one who belittles or derogates

پیشنهاد کاربران

someone who criticizes something or someone, often unfairly
کسی که از چیزی یا شخصی انتقاد می کند، اغلب ناعادلانه، منتقد عیب جو
His detractors claim that his fierce temper makes him unsuitable for leadership.
...
[مشاهده متن کامل]

He is much more popular with his teammates than his detractors would have you believe.
Synonyms;
hater/ informal
knocker ( CRITIC ) UK /informal /disapproving

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/detractor
خرده گیرِ بدگو
کسی که در مورد کسی یا چیزی بد می گوید تا او را کمتر از آنچه هست جلوه دهد
منتقدِ عیب جو ( اسم )

منتقد غیر منصف، منتقد مغرض
کسی که با آیه یاس خواندن دیگران را از اهدافشان نامید می کند
عیب جو
تخریب کننده ها
نقصان دهنده. کاهنده.
منتقد, نکته گیر:critic
منتقد, غیبت

بپرس