upbeat

/ˈəpˌbiːt//ˈʌpbiːt/

معنی: شادمان، شاد کام، خوش بین
معانی دیگر: روبه ترقی، روبه بالا، (عامیانه) سرحال، سردماغ، کیفور، سرزنده، بشاش، ضربه غیر موکد مخصوصا در پایان قطعه، موفق

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) optimistic and cheery.
متضاد: pessimistic
مشابه: sanguine

- The story gave me an upbeat feeling about the future.
[ترجمه گوگل] داستان به من احساس خوشایندی نسبت به آینده داد
[ترجمه ترگمان] این داستان به من احساس خوش بینانه ای در مورد آینده داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The tone of her recent letter was much more upbeat than in her last.
[ترجمه گوگل] لحن نامه اخیر او بسیار شادتر از نامه قبلی او بود
[ترجمه ترگمان] لحن نامه اخیر او از آخرین باری که به او رسیده بود لذت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: in music, an unaccented beat, esp. before a downbeat, or the upward movement of a conductor's arm used to indicate this beat.

جمله های نمونه

1. he is very upbeat on the future of space explorations
خیلی نسبت به آینده ی اکتشافات فضایی خوش بین است.

2. the company is on the upbeat
کار شرکت گرفته است.

3. The Defense Secretary gave an upbeat assessment of the war so far.
[ترجمه گوگل]وزیر دفاع ارزیابی مثبتی از جنگ تا کنون ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]وزیر دفاع تا کنون به یک ارزیابی خوش بینانه از این جنگ پرداخته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She's a very jolly, upbeat sort of a person.
[ترجمه گوگل]او یک فرد بسیار شاد و سرزنده است
[ترجمه ترگمان]او یک آدم شاد و خوش بینی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The presentation ended on an upbeat note.
[ترجمه گوگل]این ارائه با یک یادداشت خوش بینانه به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی با یک آهنگ خوش بینانه به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The tone of the speech was upbeat.
[ترجمه گوگل]لحن سخنرانی شاداب بود
[ترجمه ترگمان]لحن گفتار خوش و خرم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The upbeat jazz I listen to in the kitchen makes my food come alive.
[ترجمه گوگل]موسیقی جاز شادی که در آشپزخانه گوش می دهم غذای من را زنده می کند
[ترجمه ترگمان]جاز خوش و خرم به من گوش می ده تا غذا رو زنده کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The exhibition keeps an official, upbeat tally of progress.
[ترجمه گوگل]این نمایشگاه گزارش رسمی و امیدوارکننده ای از پیشرفت را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه تعداد رسمی و خوش بینانه پیشرفت را نگه می دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mr Annan tried to sound upbeat in the rest of his report.
[ترجمه گوگل]آقای عنان سعی کرد در ادامه گزارش خود خوشبین به نظر برسد
[ترجمه ترگمان]آقای عنان در ادامه گزارش خود سعی کرد خوش بین باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And there is something to be upbeat about in 1992: it's an election year.
[ترجمه گوگل]و در سال 1992 چیزی برای خوشحالی وجود دارد: این یک سال انتخاباتی است
[ترجمه ترگمان]و در سال ۱۹۹۲ چیزی برای خوشبین بودن وجود دارد: این یک سال انتخابات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the upbeat, booster verve that had brought the parliament together would not be derailed.
[ترجمه گوگل]اما شور و شوق تقویت‌کننده‌ای که مجلس را گرد هم آورده بود، از مسیر خارج نمی‌شد
[ترجمه ترگمان]اما شور و حرارت تقویت کننده و booster که پارلمان را به هم رسانده بود از خط خارج نمی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Despite the rebel gains, Western diplomats have been upbeat in recent days about the prospects for peace.
[ترجمه گوگل]علیرغم دستاوردهای شورشیان، دیپلمات های غربی در روزهای اخیر نسبت به چشم انداز صلح خوش بین بوده اند
[ترجمه ترگمان]علی رغم دستاوردهای شورشیان، دیپلمات های غربی در روزه ای اخیر در مورد چشم اندازه ای صلح خوشبین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But the locker room was considerably more upbeat than after the Maui losses, or the collapse at Kansas.
[ترجمه گوگل]اما رختکن نسبت به باخت های مائوئی یا سقوط در کانزاس به طور قابل توجهی شادتر بود
[ترجمه ترگمان]اما رخت کن به طور قابل توجهی نسبت به بعد از زیان های Maui و سقوط در کانزاس بسیار خوش بین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Officially the mood at the WTO is upbeat.
[ترجمه گوگل]رسماً حال و هوای سازمان تجارت جهانی خوشحال کننده است
[ترجمه ترگمان]به طور رسمی، وضعیت در سازمان تجارت جهانی خوش بین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شادمان (صفت)
merry, gladsome, frolicsome, upbeat

شاد کام (صفت)
merry, upbeat

خوش بین (صفت)
roseate, upbeat, optimistic

انگلیسی به انگلیسی

• (music) unaccented beat that precedes an accented downbeat; upward movement of the hand made by a musical conductor to indicate an unaccented beat
optimistic, cheerful
if people or their opinions are upbeat, they are cheerful and optimistic about a situation.

پیشنهاد کاربران

خوش برخورد
خوشرو
خوش آتیه
upbeat profession
حرفه خوش آتیه
Positive and with hope for the future
صفت/ مثبت و با امید به آینده، خوش بین.
For upbeat Reagan, America was a “shining city on the hill. ” For whining Donald Trump, it’s a waste bin for venom and lies.
...
[مشاهده متن کامل]

High wheat prices have created an upbeat atmosphere in farming communities throughout the region.
The company was upbeat at its annual meeting, saying turnover and profit are higher than at this time last year.
upbeat about sth/ She was feeling upbeat about her new job.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/upbeat?q=upbeat
سرکیف
سرکیفی عزیز؟
upbeat ( موسیقی )
واژه مصوب: پیش‏ضرب
تعریف: ضرب ضعیفی که قبل از ضرب قوی میزان اول یک قطعه یا عبارت می‏آید
adjective
[more upbeat; most upbeat] :
positive and cheerful : happy and hopeful
I like a story with an upbeat ending.
I tried to stay upbeat about losing the election.
شاد - شادکام
upbeat music
موسیقی شاد - موزیک شاد
👈🏿 When I was younger, I really enjoyed playing a game called “Mario Kart” on the Nintendo 64 console
I used to play it with my siblings and friends in the living room. The game involved racing different characters around various courses while collecting items to use against your opponents. I loved the excitement of the races and the challenge of trying to come in first place
...
[مشاهده متن کامل]

I also enjoyed the colorful graphics and ⭐upbeat music⭐. Even though it was a competitive game, it was always a fun time with everyone. I have many fond memories of playing it, and it’s still a game that I enjoy playing to this day
⚫⚫⚫
Iran offers upbeat assessment of progress in
nuclear talks
ایران ارزیابی خوشبینانه ای از مذاکرات هسته ای از خودش نشون میده/ایران نسبت به مذاکرات هسته ای خوشبینِ
AP. com@
⚫⚫⚫
Iran nuclear talks resume with upbeat commentsdespite skepticism
علی رغم بدبینی ( همیشگی ) ، مذاکرات هسته ای ایران با خوشبینی/شادمانی از سر گرفته شد
CNN. com@

شنگول
?Jolly
full of hope, happiness, and good feelings
خوشحال و خوش بینن ( صفت )
مترقًی
سرحال
شادمان
شادکام
And yet you're surprisingly upbeat.
خوشبین
دید خوب داشتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٤)

بپرس