confidentiality

/ˌkɑːnfəˌdenʃiˈæləti//ˌkɒnfɪˌdenʃɪˈælɪti/

محرمانگی ,محرمیت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the state or condition of being kept private or communicated only in private.

- The doctor would not violate the confidentiality of his patient's test results.
[ترجمه فرزانه] دکتر نتیجه آزمایش بیمار را فاش نمیکند
|
[ترجمه شان] پزشک ( موضوع ) محرمانه بودن نتایج آزمایشات بیمار ش را، نقض نمی کند .
|
[ترجمه گوگل] پزشک محرمانه بودن نتایج آزمایش بیمار خود را نقض نمی کند
[ترجمه ترگمان] این پزشک محرمانه بودن نتایج آزمایش بیمار را نقض نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. It is important to maintain strict confidentiality at all times.
[ترجمه گوگل]مهم است که همیشه محرمانه نگه دارید
[ترجمه ترگمان]مهم است که در تمام زمان ها محرمانه بودن را حفظ کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Attorneys are ethically and legally bound to absolute confidentiality.
[ترجمه گوگل]وکلا از نظر اخلاقی و قانونی ملزم به رازداری مطلق هستند
[ترجمه ترگمان]دزدان دریایی از نظر اخلاقی و قانونی به رازداری کامل پایبند هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He breached confidentiality by releasing information on weapons tests.
[ترجمه گوگل]او با انتشار اطلاعات مربوط به آزمایش های تسلیحاتی، محرمانگی را نقض کرد
[ترجمه ترگمان]اون با آزاد کردن اطلاعات روی آزمایش های سلاح نفوذ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Confidentiality is implicit in your relationship with a counselor.
[ترجمه گوگل]رازداری در رابطه شما با یک مشاور مستتر است
[ترجمه ترگمان]قابلیت اعتماد به طور ضمنی در رابطه شما با یک مشاور صادق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Confidentiality is important because of the sensitivity of the information.
[ترجمه گوگل]محرمانه بودن به دلیل حساس بودن اطلاعات مهم است
[ترجمه ترگمان]محرمانگی به دلیل حساسیت اطلاعات مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A confidentiality clause was added to the contract.
[ترجمه گوگل]یک بند محرمانه به قرارداد اضافه شد
[ترجمه ترگمان]یک بند محرمانه به قرارداد افزوده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The contract contains a confidentiality clause.
[ترجمه گوگل]قرارداد شامل یک بند محرمانه است
[ترجمه ترگمان]قرارداد شامل یک بند محرمانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He was fired for a breach of confidentiality .
[ترجمه گوگل]او به دلیل نقض حریم خصوصی اخراج شد
[ترجمه ترگمان]اون به خاطر نقض محرمانه رازداری اخراج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a breach of confidentiality for a priest to reveal what someone has said in the confessional.
[ترجمه گوگل]این نقض محرمانه است که یک کشیش آنچه را که کسی در اعتراف گفته است فاش کند
[ترجمه ترگمان]این نقض رازداری برای یک کشیش است که آنچه را که کسی در اعتراف می گوید آشکار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. All replies will be treated with complete confidentiality.
[ترجمه گوگل]تمام پاسخ ها با محرمانه بودن کامل برخورد خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تمام پاسخ ها با قابلیت اعتماد کامل مورد بررسی قرار خواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Such behaviour constitutes a breach of confidentiality.
[ترجمه گوگل]چنین رفتاری به منزله نقض محرمانگی است
[ترجمه ترگمان]چنین رفتاری، نقض حریم خصوصی را تشکیل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All letters will be treated with complete confidentiality.
[ترجمه گوگل]با تمام نامه ها کاملا محرمانه رفتار خواهد شد
[ترجمه ترگمان]تمام نامه ها با رازداری کامل درمان میشن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We discussed the question of confidentiality.
[ترجمه گوگل]ما در مورد مسئله محرمانه بودن بحث کردیم
[ترجمه ترگمان]ما درباره رازداری محرمانه بحث کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They have a duty of confidentiality.
[ترجمه گوگل]آنها وظیفه دارند محرمانه باشند
[ترجمه ترگمان]اونها وظیفه رازداری دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Social workers are bound by rules of confidentiality.
[ترجمه گوگل]مددکاران اجتماعی ملزم به رعایت قوانین رازداری هستند
[ترجمه ترگمان]کارکنان اجتماعی تحت قوانین محرمانه بودن قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] قابلیت اعتماد
[آمار] محرمانه بودن

انگلیسی به انگلیسی

• secrecy; confidential quality
confidentiality is the state or condition of being secret or private.
confidentiality is also the ability to keep information secret or private when this is necessary.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : confide
✅️ اسم ( noun ) : confidence / confidentiality / confidant
✅️ صفت ( adjective ) : confident / confidential / confiding
...
[مشاهده متن کامل]

✅️ قید ( adverb ) : confidently / confidentially / confidingly
❗️دوستان با اینکه تمامی این کلمات از یک خانواده هستند اما در معنی خیلی تفاوت دارند مثلا confident به معنای مطمئن و دارای اعتماد به نفس هست اما confidential به معنای سرّی و محرمانه می باشد! لطفا معنای همه کلمات را سرچ کنید تا در استفاده اونها دچار اشتباه نشید 🤝

the state of being confidential
رازداری
در متون روانشناسی "رازداری"
رازداری
محرمانگی

بپرس