mentalist


ذهن گرای، اندیشه خوان

جمله های نمونه

1. To cast John Malkovich as a mentalist makes perfect sense.
[ترجمه گوگل]انتخاب جان مالکویچ به عنوان یک ذهن‌گرا کاملا منطقی است
[ترجمه ترگمان]انداختن جان Malkovich به عنوان یک mentalist منطقی به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Virtually all scientists and the majority of nonfunda mentalist religious leaders have come to regard "scientific" creationism as bad science and bad religion.
[ترجمه گوگل]تقریباً همه دانشمندان و اکثریت رهبران مذهبی غیربنیاد ذهنی، خلقت گرایی «علمی» را علم بد و دین بد می دانند
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه دانشمندان و اکثریت of mentalist رهبران مذهبی آمده اند تا \"creationism علمی\" را به عنوان علم بد و مذهب بد در نظر بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Whoever watched the American Soap Opera "The Mentalist" may be fascinated by Patrick Jane, a CBI consultant.
[ترجمه گوگل]هرکسی که سریال «The Mentalist» را تماشا کرده، ممکن است مجذوب پاتریک جین، مشاور CBI شود
[ترجمه ترگمان]کسی که اپرای آمریکایی را تماشا می کند ممکن است مجذوب پاتریک جین، مشاور CBI، شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hall beat Simon Baker (The Mentalist), Jon Hamm (Mad Men)[sentence dictionary], Hugh Laurie (House) and Bill Paxton (Big Love) to the Golden Globe.
[ترجمه گوگل]هال توانست سیمون بیکر (The Mentalist)، جان هام (Mad Men) [فرهنگ جملاتی]، هیو لوری (House) و بیل پکستون (Big Love) را در گلدن گلوب شکست دهد
[ترجمه ترگمان]هال سیمون بیکر (The mentalist)، جان هام (فرهنگ لغت)، هیو لاری (خانه)و بیل Paxton (از عشق بزرگ)تا گلدن گلوب را شکست دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If the mentalist holds onto it, the details could be discretely changed (as they often are), compromising the integrity of the prediction.
[ترجمه گوگل]اگر ذهن‌گرا به آن پایبند باشد، می‌توان جزئیات را به‌طور مجزا تغییر داد (همانطور که اغلب می‌شوند)، که یکپارچگی پیش‌بینی را به خطر می‌اندازد
[ترجمه ترگمان]اگر the بر روی آن بماند، جزئیات می تواند به صورت مجزا تغییر کند (همان طور که اغلب هستند)، یکپارچگی پیش بینی را به خطر می اندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. You are singer, producer, writer, mentalist, actor, and much more, and in which role do you find yourself much comfortable?
[ترجمه گوگل]شما خواننده، تهیه کننده، نویسنده، ذهنی، بازیگر و خیلی چیزهای دیگر هستید، و در کدام نقش خیلی راحت هستید؟
[ترجمه ترگمان]شما خواننده، تهیه کننده، نویسنده، mentalist، بازیگر، و خیلی بیشتر هستید، و در کدام نقش خود را بسیار راحت می یابید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What the all-knowing mentalist didn't know, however, was that Donald, the boy who missed the chance to share his limelight, already owned a place in history.
[ترجمه گوگل]با این حال، چیزی که ذهن‌گرای دانا نمی‌دانست، این بود که دونالد، پسری که فرصت اشتراک در کانون توجه خود را از دست داد، قبلاً جایگاهی در تاریخ داشت
[ترجمه ترگمان]با این حال، چیزی که همه می دانستند، این بود که دونالد، پسری که فرصت را از دست داده بود تا مرکز توجه او را به اشتراک بگذارد، قبلا مکانی در تاریخ داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Missing in these studies are any mentalist notions or descriptions of the cognitive, affective, or social processes by which learning occurs.
[ترجمه گوگل]در این مطالعات هرگونه تصور ذهنی یا توصیفی از فرآیندهای شناختی، عاطفی یا اجتماعی که توسط آن یادگیری رخ می دهد، وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]فقدان در این مطالعات، هر گونه ایده و یا شرح فرآیندهای شناختی، عاطفی یا اجتماعی است که یادگیری روی آن رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mentalist (Xadaganian); Will of the Mentalist, grants immunity to physical attacks for 10 seconds. You are unable to move or use abilities during this time.
[ترجمه گوگل]روانشناس (خداگانیان); Will of the Mentalist به مدت 10 ثانیه در برابر حملات فیزیکی مصونیت می بخشد در این مدت قادر به حرکت یا استفاده از توانایی ها نیستید
[ترجمه ترگمان]mentalist (Xadaganian)؛ ویل of، در برابر حملات فیزیکی به مدت ۱۰ ثانیه مصونیت دارد در این زمان قادر به حرکت یا استفاده از توانایی های خود نیستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mentalist stated that language and thought were the same thing. Thinking involved the same motor activities used in speaking.
[ترجمه گوگل]منتالیست اظهار داشت که زبان و اندیشه یکی هستند تفکر شامل همان فعالیت های حرکتی مورد استفاده در صحبت کردن است
[ترجمه ترگمان]mentalist اظهار داشت که زبان و تفکر یک سان هستند فکر کردن در مورد همان فعالیت های موتور مورد استفاده در صحبت کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This mentalist yearn easily trigger a large - scale consumption campaign.
[ترجمه گوگل]این آرزوی ذهنی به راحتی یک کمپین مصرف در مقیاس بزرگ را راه اندازی می کند
[ترجمه ترگمان]این mentalist به راحتی می تواند یک کمپین مصرف بزرگ را تحریک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He can begin to analyse the distinctive features of communicative interactions while still using the language of the mentalist.
[ترجمه گوگل]او می تواند شروع به تجزیه و تحلیل ویژگی های متمایز تعاملات ارتباطی کند در حالی که هنوز از زبان ذهن گرا استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]او می تواند ویژگی های متمایز تعاملات ارتباطی را در حالی که هنوز از زبان of استفاده می کند، تحلیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Richard Osterlind is an entertainer who is considered by many to be the foremost Mentalist performing in the English language.
[ترجمه گوگل]ریچارد اوسترلیند هنرمندی است که بسیاری او را برجسته‌ترین منتالیستی است که به زبان انگلیسی اجرا می‌کند
[ترجمه ترگمان]ریچارد Osterlind، یک هنرمند است که از بسیاری جهات در نظر گرفته می شود که مهم ترین فردی است که در زبان انگلیسی بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. With the economic development of China and the globalization, in order to satisfy the people's demands both in materialism and mentalist, the social welfare policy in China is also in the change.
[ترجمه گوگل]با توسعه اقتصادی چین و جهانی شدن، سیاست رفاه اجتماعی در چین نیز به منظور برآورده ساختن مطالبات مردم چه از نظر مادی گرایی و چه در ذهنیت گرایی در حال تغییر است
[ترجمه ترگمان]با توسعه اقتصادی چین و جهانی سازی، به منظور برآوردن خواسته های مردم در مادی گرایی و mentalist، سیاست رفاه اجتماعی در چین نیز در این تغییر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Of course, Brentano's descriptive psychology has a great difference from the various psychology theories that have resulted in the later mentalist value paradigm.
[ترجمه گوگل]البته، روان‌شناسی توصیفی برنتانو تفاوت زیادی با نظریه‌های روان‌شناسی مختلف دارد که منجر به پارادایم ارزشی ذهن‌گرای بعدی شده است
[ترجمه ترگمان]البته، روان شناسی توصیفی برنتانو تفاوت زیادی از نظریه های روان شناسی مختلف دارد که منجر به الگوی ارزش mentalist بعدی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• advocate of mentalism (theory that items of knowledge do not exist except in the mind); mind reader

پیشنهاد کاربران

ذهن خوان
a magician who performs feats that apparently demonstrate extraordinary mental powers, such as mind - reading.
نکته mentalist یعنی روانکاو
و mentalism یعنی روانکاوی
همیشه توجه داشته باشید پسوند ist برای اسمه
روان خوان ، ذهن خوان
روان پرداز ، ذهن پرداز
روان کاو ، روانکاوی
سریال منتالیست آمریکایی هست اینگونه ترجمه کردن و شبکه maxxو تی وی پرشیا پخش شد
روانکاوی، روانکاو

بپرس