salamander

/ˌsæləˈmændər//ˈsæləmændə/

معنی: سمندر، یکجور سوسمار یا مارمولک
معانی دیگر: (موجود افسانه ای که معتقد بودند در آتش زندگی می کند) سمندر، آذرتش، (علم کیمیا) روحی که در آتش زندگی می کند، آتش روان، (جانور شناسی) مارمولک، چلپاسه (انواع جانوران دوزیست دست و پادار از راسته ی caudata)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of a variety of small amphibians that have a long tail and moist scaleless skin, and that look like lizards.

جمله های نمونه

1. The salamander, who now barely moved, could never have moved fast.
[ترجمه گوگل]سمندر که اکنون به سختی حرکت می کرد، هرگز نمی توانست سریع حرکت کند
[ترجمه ترگمان]سمندر salamander که حالا به سختی تکان می خورد، هرگز نمی توانست سریع حرکت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. P. S. My substitute for Woozle is a salamander in the washroom.
[ترجمه گوگل]P S جایگزین من برای Woozle یک سمندر در دستشویی است
[ترجمه ترگمان]P جانشین من برای Woozle، یک سمندر salamander در دستشویی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The dusky salamander lives in the southern Appalachian Mountains, and likes to stay at home.
[ترجمه گوگل]سمندر تاریک در کوه های آپالاچی جنوبی زندگی می کند و دوست دارد در خانه بماند
[ترجمه ترگمان]این سمندر تیره در کوه های Appalachian جنوبی زندگی می کند و دوست دارد در خانه بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Characters: Tadpoles, Chicks, Mother Hen, Shrimp, Frog, Salamander, Crab, Tortoise, Baby tortoise and Goldfish.
[ترجمه گوگل]شخصیت ها: قورباغه، جوجه ها، مرغ مادر، میگو، قورباغه، سمندر، خرچنگ، لاک پشت، بچه لاک پشت و ماهی قرمز
[ترجمه ترگمان]شخصیت: tadpoles، Chicks، مادر مرغ، Shrimp، قورباغه، Salamander، Crab، لاک پشت، لاک پشت، لاک پشت، لاک پشت و لاک پشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They found that salamander regeneration begins when a clump of cells called a blastema forms at the tip of a lost limb.
[ترجمه گوگل]آنها دریافتند که بازسازی سمندر زمانی آغاز می شود که توده ای از سلول ها به نام بلاستما در نوک اندام گم شده تشکیل شود
[ترجمه ترگمان]آن ها دریافتند که بازسازی سمندر زمانی شروع می شود که یک دسته از سلول ها با نوک دست از دست رفته شکل blastema تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. European cave - dwelling aquatic salamander with permanent external gills.
[ترجمه گوگل]غار اروپایی - سمندر آبی ساکن با آبشش های خارجی دائمی
[ترجمه ترگمان]cave های آبی ساکن اروپا با شکاف های خارجی دائمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Year design ability is raise giant salamander 8000 end, crop amounts to 20000 kilograms.
[ترجمه گوگل]توانایی طراحی سال افزایش سمندر غول پیکر 8000 پایان، مقدار محصول به 20000 کیلوگرم است
[ترجمه ترگمان]توانایی طراحی سال، یک سمندر غول پیکر ۸۰۰۰ ساله را به میزان ۲۰۰۰۰ کیلوگرم افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Salamander Space Marines are raised from the populace of Nocturne, a deadly volcanic world.
[ترجمه گوگل]تفنگداران فضایی Salamander از جمعیت Nocturne، یک دنیای آتشفشانی مرگبار، بزرگ شده اند
[ترجمه ترگمان]نیروی دریایی سمندر Space از جمعیت nocturne، یک دنیای آتشفشانی مرگبار بزرگ شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The salamander experiment also yielded a direct correlation between survival and violacein concentration.
[ترجمه گوگل]آزمایش سمندر همچنین ارتباط مستقیمی بین بقا و غلظت ویولاسین به همراه داشت
[ترجمه ترگمان]آزمایش سمندر همچنین همبستگی مستقیمی بین بقا و غلظت violacein ارایه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "The surrounding salamander cells that contain the algae often have several mitochrondria bordering the algal symbiont, " Kerney says, pointing to a TEM image.
[ترجمه گوگل]کرنی با اشاره به تصویر TEM می‌گوید: «سلول‌های سمندر اطراف که حاوی جلبک‌ها هستند، اغلب دارای چندین میتوکرندری هستند که با همزیستی جلبک همسایه هستند
[ترجمه ترگمان]Kerney به تصویر TEM اشاره می کند و می گوید: \" سلول های surrounding که شامل جلبک ها هستند اغلب چندین mitochrondria در نزدیکی موجودات algal دارند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A maroon - and - orange salamander stalks across my path - a miniature dinosaur on a mission.
[ترجمه گوگل]یک سمندر قهوه ای - و - نارنجی در مسیر من ساقه می زند - یک دایناسور مینیاتوری در یک ماموریت
[ترجمه ترگمان]ساقه های salamander maroon و نارنجی در طول مسیر من - یک دایناسور کوچک بر روی یک ماموریت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Any of more than 40 salamander species (family Salamandridae) prevalent in the southeastern U. S. and Mexico and also found in Asia and Great Britain.
[ترجمه گوگل]هر یک از بیش از 40 گونه سمندر (خانواده Salamandridae) که در جنوب شرقی ایالات متحده و مکزیک شایع است و همچنین در آسیا و بریتانیا یافت می شود
[ترجمه ترگمان]هر یک از ۴۰ گونه salamander (خانواده Salamandridae)در جنوب شرقی ایالات متحده شایع است اس و مکزیک و همچنین در آسیا و بریتانیا نیز یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Mexican axolotl (pronounced ACK-suh-LAH-tuhl) salamander has the rare trait of retaining its larval features throughout its adult life.
[ترجمه گوگل]سمندر axolotl مکزیکی (تلفظ ACK-suh-LAH-tuhl) دارای ویژگی نادری است که ویژگی های لارو خود را در طول زندگی بزرگسالی خود حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]The مکزیکی (تلفظ شده ACK - suh - LAH)یک ویژگی نادر حفظ ویژگی های لاروی آن در طول زندگی بزرگسالی خود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. European salamander having dark skin with usually yellow spots.
[ترجمه گوگل]سمندر اروپایی دارای پوست تیره با لکه های معمولاً زرد است
[ترجمه ترگمان]salamander اروپایی که دارای پوست تیره و معمولا خال های زرد بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A striking new species of lungless salamander has been found living in a small stream in the Appalachian foothills of the US.
[ترجمه گوگل]یک گونه جدید و جالب از سمندر بدون ریه در یک رودخانه کوچک در کوهپایه‌های آپالاچی آمریکا زندگی می‌کند
[ترجمه ترگمان]یک گونه جدید قابل توجه از lungless salamander در یک رودخانه کوچک در دامنه \"آپالاچیان\" آمریکا یافت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سمندر (اسم)
firedrake, salamander, phoenix

یکجور سوسمار یا مارمولک (اسم)
salamander

تخصصی

[عمران و معماری] سالاماندر

انگلیسی به انگلیسی

• (zoology) tailed amphibian from the order caudata found in warm temperate climates (resembles a small lizard)

پیشنهاد کاربران

بپرس