patronizingly


لطفا، ازروی بزرگ منشی، ازراه تشویق

جمله های نمونه

1. He patted her hand patronizingly.
[ترجمه گوگل]با حامیانه دستش را زد
[ترجمه ترگمان]دستش را نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bernard Walton's face grinned patronizingly down from the wall.
[ترجمه گوگل]صورت برنارد والتون به طرز حامیانه ای از دیوار به پایین پوزخند زد
[ترجمه ترگمان]چهره برنارد Walton از دیوار به لرزه افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Schneider patted the girl patronizingly on the cheek.
[ترجمه گوگل]اشنایدر با حامیانه دستی روی گونه دختر زد
[ترجمه ترگمان]شنای در دست دخترک را نوازش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Then Heisenberg patiently, and perhaps a bit patronizingly, demonstrates to Popper the mistake in his thought experiment.
[ترجمه گوگل]سپس هایزنبرگ با صبر و حوصله، و شاید کمی حامی، اشتباه را در آزمایش فکری خود به پوپر نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]سپس (هایزنبرگ)صبورانه، و شاید کمی patronizingly، این اشتباه را در تجربه فکری خود نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The sun beamed patronizingly upon the glowering earth.
[ترجمه گوگل]خورشید به طور حامی بر زمین درخشان تابید
[ترجمه ترگمان]آفتاب بر روی زمین glowering می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He said patronizingly, "This picture is budgeted at five million. "
[ترجمه گوگل]او با حامی گفت: این تصویر پنج میلیون بودجه دارد
[ترجمه ترگمان]او گفت: \" این تصویر به پنج میلیون می رسد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'Write it down, ' he said patronizingly. 'Why not? You seem to be more comfortable writing. '
[ترجمه گوگل]او با حامی گفت: "آن را بنویس" 'چرا که نه؟ به نظر می رسد راحت تر می نویسی '
[ترجمه ترگمان]او گفت: بنویس ین چرا که نه؟ به نظر می رسه از نوشتن بیشتر راحت باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It was Johnny's turn to be patronizingly patient. "My voice is weak. "
[ترجمه گوگل]نوبت جانی بود که صبورانه حمایت کند "صدای من ضعیف است "
[ترجمه ترگمان]نوبت جانی بود که بیمار شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was Johnny's turn to be patronizingly patient.
[ترجمه گوگل]نوبت جانی بود که صبورانه حمایت کند
[ترجمه ترگمان]نوبت جانی بود که بیمار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. After dominating much of the past two millenniums in science and philosophy, they've spent the past 100 years being invaded, split apart and patronizingly lectured by the West.
[ترجمه گوگل]پس از تسلط بر بسیاری از دو هزاره گذشته در علم و فلسفه، آنها 100 سال گذشته را با تهاجم، جدا شدن و سخنرانی حمایتی غرب سپری کرده اند
[ترجمه ترگمان]پس از تسلط بیشتر از دو هزار سال گذشته در علوم و فلسفه، آن ها ۱۰۰ سال گذشته را گذرانده اند، از هم جدا شده اند و patronizingly در غرب سخنرانی کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Scheidmann Ebert and others tried at first to slap us patronizingly on the back.
[ترجمه گوگل]Scheidmann Ebert و دیگران در ابتدا سعی کردند به پشت ما سیلی حامیانه بزنند
[ترجمه ترگمان]Scheidmann Ebert و دیگران ابتدا سعی کردند به پشت ما سیلی بزنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : patronize
✅️ اسم ( noun ) : patronization
✅️ صفت ( adjective ) : patronizing
✅️ قید ( adverb ) : patronizingly
بطور تحقیر آمیز

بپرس