پیشنهادهای ایمان (٥٦٦)
این اصطلاح کاربردهای زیادی در مکالمات روزمره داره. معادلهایی که در فارسی براش داریم: یالا ! زود باش! بجنب! عجله کن! دست بجنبون! تکون بخورید! تکونی به ...
قسمتی از بروزر که محتوای وبسایت رو داخلش میتونیم مشاهده میکنیم. viewport با صفحه نمایش فرق داره. مثلا در صفحه نمایش، نوار Bookmark هست، نوار taskba ...
1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...
1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...
1. Look out پاییدن، مراقب بودن Look out! There's a car coming. مراقب باش! یه ماشین داره میاد بپا ! یه ماشین داره میاد 2. Look up - جست و جوی اطلا ...
اوراق بهادار منفرد یا تکی. اوراق بهادار تکی یا منفرد به یک سهام، اوراق قرضه یا سایر دارایی های مالی خاص گفته میشه که توسط سرمایه گذار نگهداری میشه. ...
10 تا افعال دو کلمه ای یا همون phrasal verb برای فعل come : 1. Come across I came across an old photo album while cleaning out the room. موقع تمی ...
به کسی میگند که معتقد به این جمله است: ز گهواره تا گور دانش بجوی یا اُطلبوا العِلم مِن المَهد اِلی اللَحد یعنی خود را ملزم و متعهد به علم آموزی میدان ...
عبارت هایی که میتونیم در انگلیسی برای آلوده شدن به دنیا بیاریم: being consumed by greed این عبارت برای کسی به کار میره که دغدغه اش توی زندگی، ثروت ا ...
به کمک عبارت partial to something میتونید علاقه شدیدتون نسبت به چیزی رو بیان کنید. مثال: I am partial to bananas
مدل موی فرق از بغل
بعد از تمام رسیدگی به پرونده در دادگاه از این عبارت استفاده میشه و نشون میده قاضی حکم رو صادر کرده و حکم قاضی قطعی و لازم الاجرا است
روایت های انضباطی روایت انضباطی یه گزارش مکتوب از یه رویداد یا رفتاری هست که آیین نامه های یه شرکت یا سازمان رو نقض میکنه. سه تا مثال پرکاربرد میزنم: ...
روایت انضباطی روایت انضباطی یه گزارش مکتوب از یه رویداد یا رفتاری هست که آیین نامه های یه شرکت یا سازمان رو نقض میکنه. سه تا مثال پرکاربرد میزنم: 1 ...
معنی لغوی: داشتن دستان چسبناک معنی اصطلاحی: پاکدست نبودن، دست چسبناک بودن، دزد بودن برای کسی که اهل دزدی هست به کار میره
مفت خور، مرده خور، لاشخور. کسی که از بخشندگی و سخاوت دیگران سو استفاده میکنه، بدون اینکه جبران کنه. مثل کسی که دوستش چند بار مهمونش میکنه، ولی خودش ...
وقتی مطلب یا حرفی که موی لای درزش نره، rock solid هستش. متقن و موثق، تردید ناپذیر، قابل اعتماد a rock solid argument یک استدلال متقن
بینابین حد وسط متوسط معمولی عادی
I want to feature my brother on my channel میخوام برادرم رو توی کانالم معرفی کنم
دقیق، جامع و کامل، موشکافانه a painstaking analysis یک تحلیل جامع و کامل
she intends to wean herself off her father's pocket او قصد داره وابستگیش به جیب پدرش را بذاره کنار ( قصد داره از نظر مالی از باباش مستقل بشه )
side effects عوارض جانبی
عقب نشینی از مواضع، اظهارات، نظرات، عقاید و . . .
منحرف کردن
محاصره کردن میشه besiege، نه besige
زمین سوخته
at the height of the storm در اوج طوفان at the height of fame در اوج شهرت
sheer brazenness وقاحت محض بی شرفی محض
job openings فرصت های شغلی
یکی از انواع مقاله ( ذکر نظر )
how do you combat misinformation before taking hold چطور با این اطلاعات غلط مقابله میکنید، قبل از اینکه تاثیر بگذارند؟
Los Angeles police says that If you don't want to get mugged, don't wear high - end car and don't wear flashy jewelry پلیس لس آنجلس میگه اگه میخواید ...
Biden sneaked off to Israel بایدن یواشکی به اسرائیل رفت
tear those absurd flyers off the wall اون تراکت های تبلیغاتی مزخرف رو از دیوار بکن ( از دیوار جدا کن )
the fire department is taking on water آب داره آتش نشانی را میگیره یا آتش نشانی داره از آب پر میشه
surging waves امواج خروشان
نامردی کردن، خیانت کردن
پیروز شدن، بردن، دست یافتن همون معنی win را میده، با این تفاوت که win رسمیه، ولی walk away with غیررسمیه و بیشتر در مکالمات روزمره استفاده میشه
Two cities are captured by the enemy, but we managed to hold on to key cities دشمن دو شهر را تصاحب کرده، ولی ما موفق شدیم شهرهای کلیدی را حفظ کنیم
حرکت بازیکن در والیبال نشسته به معنی جستن سریع
وقتی گزارشگر در برنامه زنده تلویزیونی گزارش خودش را ارائه داد، وقتی صحبت هاش تموم میشه خطاب به مجری اخبار میگه: back to you یعنی حرفای من تموم شد، حا ...
are we going to see president Biden in the Ukrain? I rule it out آیا بایدن را در اوکراین می بینیم؟ ( بایدن قراره بره اوکراین؟ ) من اینو رد میکنم ( ق ...
قابل حصول، قابل دستیابی در دسترس
دست نیافتن، نائل نشدن، کم آمدن، ناکام ماندن
این فعل گذرا هستش ( transitive ) ترجمه صحیح: مجددا تنظیم کردن، مجددا طبق استاندارد درآوردن، مجددا استانداردسازی کردن
flak jacket جلیقه ضد گلوله
جمع آوری اطلاعات یا وسایل یا پول و غیره از جاهای مختلف و انتقال آنها به یک نقطه یا منطقه ( متمرکزسازی ) we managed to funnel funds and materials f ...
حیرت همراه با ترس و وحشت
آسیب دیده، خسارت دیده، hard hit people مردم آسیب دیده here's the hardest hit area by that dire storm اینجا، خسارت دیده ترین منطقه در اثر آن طوفان ...
تحت تعقیب قرار دادن مورد پیگرد قرار دادن
نفربر زرهی
whipping rain باران شلاقی
چراغی که روی سر نصب میشه surgical headlight چراغ سر جراحی
life saving aid کمک های حیاتی بسته های غذایی حیاتی مخصوص مواقعی که حوادثی مثل سیل و زلزله رخ میده
خبر یا مسئله ای را مورد واشکافی و تجزیه و تحلیل قرار دادن
چی توی سرته ؟
در اوج خداحافظی کنید. مثل بازیکنان فوتبال که وقتی اسمشون همچنان سر زبونهاست، از میادین بازی خداحافظی میکنند
طرفدار دو آتیشه
کیف سفر یه کیف کوچیک که به اندازه یه سفر یک روزه جا داره
معادل: on me, on my tab
مثلا میری فروشگاه، به اندازه 1 میلیون و 25 هزار تومن خرید میکنی. بهت میگه keep the change یعنی نمیخواد 25 هزار تومنش را پرداخت کنی، نگه دار برای خودت ...
غذای پرچرب و پرکالری مثل بریان
I will poke your eyes out if you cheat on me اگه بهم خیانت کردی چشماتو از حدقه درمیارم
If I'm not mistaken, they're done اگه اشتباه نکنم اونا از هم جدا شدند
از نظر من in my opinion in my view
My grandmother's doctor will visit her the next two weeks. Meanwhile, I am living with her. دکتر مادربزرگم دو هفته آینده مادربزرگم را ویزیت میکنه. د ...
see if I care اصلا برام اهمیتی نداره، اصلا برام مهم نیست
وقتی کسی بابت موضوعی ناراحته، گریه میکنه، یا عصبانی و هیجان زده شده، میگیم احساساتت را کنترل کن، به اعصابت مسلط باش، و عبارت هایی از این دست
به خودت بیا دست از حماقت و گیجی و نفهمی بردار
can you keep your mouth shut ؟ میتونی دهنتو قفل نگه داری؟ نخود توی دهنت می خیسه؟
داش مشتی، پایه، بامعرفت، با مرام، باجنبه
اوضاع و احوالت چطوره؟
گوتره ای، کیلویی مثال: your analysis was so sketchy تحلیلت گوتره ای بود. تحلیلت کیلویی بود منظور اینه که بدون تفکر و بررسی دقیق، و صرفا معیوب و ناقص ...
یعنی آماده شو get ready
واژه شیک یک واژه فرانسوی دخیل در فارسی هست به معنی مد روز، خوش لباس و از اینجور معادل ها such a chic boy چه پسر خوش لباسی! توی فارسی کلمه ای که مع ...
hijabi girls دختران محجبه دختران باحجاب
شلوار لی چاک دار در قسمت های مختلف به ویژه در قسمت زانو و بالای زانو یعنی قسمت thigh . این جور شلوارها سه چهار ساله که مد شده و معمولا روشنفکرها از ...
شما میخوای بری یه کسب و کاری برای خودت بزنی. می بینی توی به حوزه کامپیوتر علاقه داری. به ذهنت میرسه که یه فروشگاه تجهیزات و قطعات جانبی رایانه بزنی. ...
در زبان غیررسمی، go هم به معنی گفتن هستش که بیشتر در نقل قول به کار میره
در نقش اسم، به آدم خنگ و احمق میگند در نقش صفت، یعنی خیلی عالی، توپ، ناب، معرکه چه در نقش اسم و چه در نقش صفت، به صورت informal هستند مثال: you shou ...
هم سطح کردن، یکنواخت کردن از نظر ارتفاع
جمع شده، منقبض شده، کوچیک شده، آب رفته
batter = خمیر قنادی dough = خمیر نانوایی
I forgot to coat the pan with oil so the cake is pretty stuck to the pan فراموش کردم تابه را روغن مالی کنم، به همین خاطر کیک کاملا به تابه چسبیده.
وقتی میخوایم کیک تابه ای ( pancake ) درست کنیم، کف تابه را روغن مالی میکنیم و کمی گرد آرد می پاشیم تا کیک به کف تابه نچسبه و به راحتی جدا بشه [slide ...
dust در نقش فعل، دو تا معنی داره: 1 - گردگیری کردن 2 - گردپاشی مختصر مثلا وقتی میخواید پن کیک ( کیک تابه ای یا pancake ) بپزید، برای اینکه کیک به تا ...
غیرمسئولانه، سهل انگارانه
thank you so much for tuning in to my channel از اینکه از کانال من دیدن کردید، خیلی ممنونم
در متون مرتبط با آشپزی، اگه مثلا سیب زمینی یا پیاز رو به صورت قطعات درشت و نامنظم و بدون الگوی خاصی خرد کنیم و اونها رو ریز ریز نکنیم، از عبارت rough ...
disobey
I'm gonna hit the sack میرم بکپم ( میرم کپه کنم )
کار تبلیغ، فعالیت تبلیغی، تبلیغ ( مذهبی )
after lunch, I am gonna make my way to the school بعد از ناهار، راه میفتم سمت مدرسه. بعد از ناهار، میزنم میرم مدرسه بعد از ناهار، میفتم توی راه مدرس ...
مذاکرات صلح آمیز اشتباهه. اساسا مذاکره غیرصلح آمیز نداریم که مذاکرات صلح آمیز داشته باشیم. ترجمه درستش، مذاکرات صلح هستش. یعنی مذاکره میکنند برای ر ...
as soon as you can
معادل غیر رسمی give my regards to
معادل cheap یعنی ارزان. با این تفاوت که cheap غیررسمی ولی economical رسمی هستش.
مفهوم کلی معنای کلی
it's on me به حساب منه it's on the house به حساب میزبانه
come apart = break
یکی از معانیش جست و جو کردن میشه. I am looking around for a job = I am searching for a job دنبال کار میگردم
قطع رابطه کردن when that girl converted to Islam, some friends of hers broke off the relationship with her وقتی اون دختر مسلمان شد، برخی از دوستاش با ...
she is fed up with her job او از کارش خسته شده
مترادف با play up
یعنی حمله کردن attack
1 - زیر گرفتن 2 - توضیح مختصر دادن
افتخارآمیزترین غرورانگیزترین
timeless principles اصول ماندگار ( اصولی که در هر زمانی میتوان به آن ها تکیه کرد و مختص زمان خاصی نیست )
در تکمیل نظر سمن زنجانی: - نفر اول: الان توی این هوای گرم تابستانی یه لیوان آب انار ملس خنک خیلی می چسبه! - نفر دوم: آخ گفتی ( =کاملا با نظرت موا ...
morning person آدمی که صبح ها بیشتر انرژی داره و صبح ها را بیشتر دوس داره night person آدمی که شبها بیشترین انرژی را داره
مترادف for better or worse
kill that criminal, one way or the other هر طور که شده اون مجرم را بکش
مترادف I don't care تا حدودی مترادف I am easy هم هست که یعنی برام فرقی نداره
مترادف no way
where are your manners ؟ ادبت کو؟ ادبت کجا رفته؟
تحت هر شرایطی
behave yourself مودب باش
تقریبا با as you wish هم معنیه یعنی هرطور میلته، هرطور راحتی
I've got a favor to ask you. can you help me with doing the dishes? by all means یه خواهشی ازت دارم. میتونی توی شستن ظرفها بهم کمک کنی؟ با کمال میل ...
این کلمه به معنی خلاصه کردن نیست. به معنی بازنویسی یا بازگویی کردن به بیان دیگر هستش. بازگویی به بیان دیگر ( پارافریز ) یعنی مثلا یه داستان بخونی، ب ...
front page صفحه اول روزنامه
یکی از Idiom های انگلیسی به معنی : به جا زدن let's hit the road بیا بزنیم به جاده ( بیا بریم مسافرت )
معادل واژه job هستش. با این تفاوت که Job حالت غیررسمی داره، ولی vacancy حالت رسمی
یکی از کاربردهای no problem اینه که در جواب thank you میاد thank you for being here no problem ممنونم از اینکه اینجایید خواهش میکنم
یکی از گزینه های مربوط به فیلتر Noise در فتوشاپ
برگشتن: my kid turned away and said good - bye to me بچه ام برگشت و بهم گفت خداحافظ برگرداندن، راه ندادن: we were on bus stop, standing in line to e ...
If you don't have money, your lover don't give a crap about you اگه پول نداشته باشی، معشوقت پشیزی بهت اهمیت نمیده. . . به عبارت دیگه: همونقدر ارزشی ک ...
مترادف survive we survived the fire we rode out the fire از آتش سوزی جان سالم به در بردیم
unforeseen درسته، نه unforseen دیگران را به اشتباه نندازید
in control را با under control اشتباه نگیرید you are in control شما صاحب اختیار هستید ( کنترل امور به دست شماست ) you are under control شما تحت کنتر ...
بیخودی، بی جهت، بیهوده
درست کار نکردن، خراب بودن
دور اندیش، آینده نگر، با بصیرت
مترادف none of your business یعنی به تو مربوط نیست، به تو ربطی نداره
محرمانه و حساس
way جزو قیدهای تشدیدکننده محسوب میشه مترادف با a lot مثال: far better = way better = much better معنا: خیلی بهتر نکته: way better غیررسمی است ولی Mu ...
hear me out کامل به حرفام گوش بده ( منظور اینه که مثلا وسط حرفم نپر، یا مثلا وسط حرفم ول نکن برو و . . . )
در حال حاضر یا از حالا به بعد
we can't live up to your ideals ما نمیتونیم ایده آل های شما را برآورده کنیم
don't inflict your suffering on others درد و رنجت را بر دیگران تحمیل نکن
برای رسیدن به. . . مثال: he tried hard in pursuit of success برای رسیدن به موفقیت بشدت تلاش کرد
it's a matter of time دیر و زود داره، سوخت و سوز نداره it's about time وقتش رسیده دو اصطلاح بالا را با همدیگه اشتباه نگیرید
وقتی یه جایی یه لطفی در حق کسی انجام میدی، اون فرد یه جای دیگه یه لطفی در حقت انجام میده، و بهت میگه بی حساب شدیم
fire suppression اطفای حریق
تمام عیار، واقعی he was a true blue hero
don't spit in my face and tell me it's raining معنی لغوی: آب دهان به صورتم ننداز و بگو داره بارون میاد معنی اصطلاحی : فکر کردی خر گیر آوردی؟
surrogate father ناپدری
from nowhere ناگهانی، یهویی، بی خبر و غیرمنتظره
cold - blooded killer قاتلی که موقع انجام قتل، خونسرد باشه! همون قاتل بی رحم، قاتل سنگدل
کاری که موفقیت آمیز باشه، کاری که با موفقیت به انجام برسه، کار موفق و خیلی خوب
آدم منافق، آدم دو رو، آدم هزار رنگ، آدم حقه باز
do you mind if I hang on to your book میشه کتابت دستم باشه؟ میشه کتابت پیشم باشه؟ میشه کتابتو نگه دارم؟
عبارت غیر رسمی به معنی سخت نگرفتن به کسی مثال: you've been studying since this morning continuously . don't cut yourself some slack از صبح تاحالا ...
the road out of this dead end is paved with trying different ideas راه خروج از این بن بست با امتحان کردن ایده های مختلف هموار میشه
مستقیم
در زبان عامیانه به معنی شیطون و دردسرساز
مترادف عبارت none of your concern مثال: how old are you? that's none of your business چند سالته؟ به تو مربوط نیست
we're on the clock, hurry up وقت نداریم، زود باش
عقل کل
دستبند زدن هم معنی میده
در مکالمات روزمره و غیررسمی به معنی بیرون کردن the boss booted that girl out of the company, that's why she is unemployed now رئیس اون دختره را از ش ...
تیر چوبی هم معنی میده first they tied him to stakes. then lit the fire and burn him آنها ابتدا او را به تیر چوبی بستند. بعدش آتش را روشن کردند و او ...
toodle - oo خداحافظ، عزت زیاد، فعلا در خداحافظی دوستانه به کار میره. I have to go now, see you later, toodle - oo
در امان، بخشیده شده، مورد عفو و بخشش قرار گرفته، مستثنی، معاف
پیچک
عصبانی کردن، از کوره به در کردن، کفری کردن your confidence is pissing me off اعتماد به نفست داره منو کفری میکنه
my father gave me his old car for nothing پدرم ماشین قدیمی اش را مجانی داد به من
the criminal killed him in cold blood مجرم اورا با کمال خونسردی به قتل رساند ( با نهایت بی رحمی )
خودم هستم، خودمم اینجا حی و حاضر
be careful not to wage war مراقب باش جنگ به پا نکنی
مردم از خنده
کاهش بافت عضلانی که قحطی و گرسنگی کشیدن طولانی مدت، یکی از دلایلشه
انگلیسی زبانها در مکالمات روزمره و خودمونی، بعضا به چیزهای ناخوشایند میگند bitch opiates are a bitch, destroy human مواد مخدر چیزای خیلی بدی هستند، ...
when the criminal came for me, my wife put herself between bullets and me without even blinking وقتی مجرم اومد سراغم، همسرم بی درنگ خودشو بین گلوله ه ...
این عبارت کنایی موقعی استفاده میشه که فکر میکنی یک ایده یا راهکار یا اقدام یا صحبت، فایده و ارزش نداره یا اون طور که فکر میکردی فایده داره، نداره. م ...
به معنی مواد مخدر هم به کار میره مثال: help me survived this illness and I will give your fix کمکم کنه از این وضعیت نجات پیدا کنم من هم بهت مواد میر ...
ترجمه درست اینه: چه کاره ای؟ برنامت چیه؟ مثلا میخوایم امشب بریم استخر، زنگ می زنیم به دوستمون تا ببینیم اونم سرش خلوته که باهامون امشب بیاد استخر: ...
بعدش یک عمر با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش تا ابد با خوبی و خوشی زندگی کنیم. بعدش برای همیشه با خوبی و خوشی زندگی کنیم.
it's safe to say you're screwed با اطمینان میشه گفت کارت ساخته ست ( بدون شک به فنا رفتی )
talk into یعنی ترغیب کردن و مجاب کردن = persuade talk out یعنی منصرف کردن ( با حرف اضافه of میاد ) = dissuade مثال: I wanted to go abroad to contin ...
انقراض تدریجی، نابودی تدریجی کامل انقراض حیوانات، گیاهان یا انسان در یک دوره زمانی The veterans of World War II are now old and gradually dying off ...
هم به معنای استفاده کردن ( بهره برداری ) و هم به معنای سوء استفاده کردن ( بهره کشی و استثمار ) . بستگی به متن داره که کدوم معنا ازش استنباط بشه
I have lost track of how many favor I owe you حساب لطف هایی که بهت بدهکارم، از دستم رفته
دیگه بسمه، صبرم تموم شده
شروع کن ببینم
شانس، فرصت، احتمال we can give everyone a shot at survival میتونیم به همه فرصتی برای بقا بدیم
به نمایندگی از، از طرف، تحت اختیار مثال: I am acting on the authority of the boss من تحت اختیار رئیس کار میکنم
یکی از معانی: تبعید کردن مترادف send away
توی سریال the 100 بخشهایی از سریال که زندگی در فضا را نشون میده، افرادی که محکوم به مرگ میشن، از ایستگاه فضایی میندازند بیرون که باعث مرگشون میشه. go ...
در تنگنا قرار دادن، در تنگنا گیر انداختن، راه را سد کردن و مانع پیشروی شدن
اعمال شدن، به اجرا گذاشته شدن، انجام شدن، عملی شدن، پیاده سازی
گپ زدن we have a lot of time to catch up when we get back home وقتی برگشتیم خونه، فرصت زیادی برای گپ زدن داریم
how do you remember your Email password ؟ not well چطور رمز ایمیلت یادت میمونه ؟ به سختی
I don't give a damn about you پشیزی برات ارزش قائل نیستم
یه اصطلاح عامیانه به معنی: دارمش، حواسم بهش هست، از پسش برمیام
بیحال کردن، آرام کردن، بیهوش کردن
a day will come that the Palestinian people retake their land from the Zionist regime روزی میرسه که مردم فلسطین سرزمینشان را از دست رژیم صهیونیستی پس ...
در بحث مخابرات و امواج رادیویی، یعنی پارازیت انداختن
ماندن در جایی، بعد از اینکه دیگران آنجا را ترک کردند. I stayed behind after class to ask the teacher to help me with my problem بعد از ( رفتن بچه ه ...
ماده آتش زا مثل باروت
یک اصطلاح کنایی هستش you and those donkeys should compare notes ترجمه تحت اللفظی: تو باید با اون الاغها تبادل نظر کنی مفهوم کنایی: تو با اون الاغها ا ...
today you're totally bombed امروز کلا قاطی کردی
در نقش اسم: چرت و پرت، مزخرف، هذیان did you believe this crap that he said چرت و پرتی که اون گفت را باور کردی؟
watch out for mother for me بخاطر من مراقب مادر باش
get off of me یعنی دست از سرم بردار، ولم کن تقریبا با let me go هم معنیه
special treatment معنی تحت اللفظی: رفتار خاص و ویژه مفهوم: پارتی بازی
wishful thinking تفکر رویاپردازانه، تفکر توهم آمیز
کنار کشیدن، جا زدن، میدون را خالی کردن ( میدون جنگ، مبارزه، مسابقه و . . . ) ، جیم شدن
در مکالمات روزمره و فیلم و سریال ممکنه با IDed یا I. D زیر مواجه بشید. ID یا I. D مخفف identify هستش که دو حرف اول اون را به صورت خلاصه در مکالمات غ ...
be careful ! she might slip you some poisonous food مراقب باش! ممکنه غذای سمی بهت بده در اینجا، slip معنای give میده
موشک پَسران یا موشکی که باعث کاهش سرعت فضاپیما میشه. نقطه ی مقابل موشک پیشران. کاربرد موشک پس ران: وقتی فضاپیما میخواد در موقعیت مورد نظر به ارامی ف ...
صرفا به معنای بستن کمربند ایمنی نیست. بلکه به معنای بستن بندهای چتر نجات هم هست
The sensors are designed to work as long as their batteries hold out سنسورها جوری طراحی شدند که تا وقتی که باتری دارند، کار کنند.
حادثه ای که موجب خسارت و ویرانی عظیم بشه و فاجعه بزرگی به بار بیاره، جوری که زندگی غیرممکن بشه
برداشتن، کندن، جدا کردن
دوستان توجه کنید که try out به معنی امتحان کردن هستش، ولی tryout یعنی مسابقه انتخابی
جای تودرتو که ممکنه توش گم بشی
security perimeter محدوده امنیتی
چرند، مضحک، مزخرف، چرت، مسخره مثال: what do you think the government should spend more money on ? in my opinion, the goverment should spend more mo ...
چهار چرخ محرک. معمولا از مخفف اون هم استفاده میشه: 4WD یا 4x4 یا 4by4 I need to rent a 4WD car باید یه ماشین چهار چرخ محرک اجاره کنم
مردی که فکر میکنه از نظر دخترها جذابه و با آدمهای مختلف رابطه جنسی داره و رمانتیک و عاشق پیشه هست. مرد دخترباز
بین کسی که میگه I don't have a job و کسی که میگه i am between jobs تفاوت وجود داره. این نکته ریز در مصاحبه های شغلی کاربرد داره. اگه بخوام تفاوت دو ...
با کمال احترام
در انتهای پایان نامه، یا انتهای ایمیل یا نامه استفاده میشه به معنی با آرزوی بهترینها
I didn't make the meeting because my car broke down به جلسه نرسیدم، چون ماشینم خراب شد
salon یعنی سالن زیبایی ولی saloon یعنی میخانه یا شراب فروشی
سانس we can see the late show of The Lord of the Rings میتونیم سانس آخر فیلم ارباب حلقه ها را ببینیم
کسی خونه هست؟
لباس رسمی، لباسی که افراد در جاهای رسمی مثلا در محل کار در اداره یا شرکت در یک کنفرانس می پوشند که معمولا کت و شلواره. در کشورهای خارجی، بعضا لباس ر ...
توی زبان انگلیسی سه دسته واژگان داریم که زشت و نامطلوب و غیرقابل قبول محسوب میشه: 1 - واژگان مرتبط با توالت ( مثل گوه و غیره ) 2 - واژگانی که فحش م ...
معادل Last Judgment و Judgment Day روز قیامت، روز جزا، روز قضاوت، روز رستاخیز، داوری نهایی، روز حساب
the day of resurrection روز قیامت
remember Allah in times of ease, and Allah will remember you in times of difficulties در زمان آسایش و راحتی خدا را یاد کن، تا خدا در زمان مشکلات تو ...
مرتکب گناه و خطا و اشتباه شدن
anytime you feel alone, remind yourself that first and foremost allah is with you هر وقت احساس تنهای کردی، به خودت یادآوری کن که قبل از هر چیز ( در د ...
there is no way to escape the police. we are done راهی برای فرار از دست پلیس وجود نداره! کارمون تمومه
Hassan and Husaisn are the chiefs of the youth of Paradise امام حسن و امام حسین، سید جوانان اهل بهشت هستند
طبقه همکف یا ground floor که به اختصار با حرف G در برخی جاها ( مثل آسانسور ) نشونش میدند
if you feel the call of nature, toilet is over there اگه دست به آب داشتی، توالت اونجاست
به کسی میگند که در استفاده از ابزارالات مرتبط با تعمیر چیزها، توانایی خوبی داره. آدم فنی، نیروی فنی، نیروی دست به آچار
you must renew your driver’s license no later than the expiry date showing on the card شما باید گواهینامه رانندگی تان را حداکثر تا تاریخ انقضا که روی ...
نزدیک از نظر مکانی یا زمانی Ramadan is around the corner ماه رمضان نزدیک است If you're not okay, I know a good doctor that his office is around the ...
خبر خوش، نوید، مژده مثال : give glad tidings to the patients بَشِّرِ الصَّابرِین به صابرین بشارت بده ( به صابرین مژده بده )
my very own driver راننده اختصاصی، راننده شخصی. راننده ای که فقط و فقط فرد خاصی را جابجا میکنه. کسایی که پولدار هستند، ممکنه راننده شخصی داشته باشن ...
این اصطلاح معمولا در پایان و نتیجه ی یه کاری که به شکل مطلوب انجام گرفته، گفته میشه. مثلا وقتی توی مسابقه فوتبال تیم ملی یکی از بازیکنان گل میزنه، گ ...
would you like to commission a portrait ؟ دوس داری سفارش پورتره بدی؟
رام، دستی، اهلی، دست آموز
روستاها مردم روستا هم معنی میده
don't you dare go out without me غلط میکنی بدون من بیرون بری نکته: don't you dare = you, don't dare
خانم مریم فتحی جمله ای را قرار دادند که معنی فارسیش را اشتباه نوشتند. what on earth are you doing? جمله انگلیسی بالا یعنی : آخه داری چیکار میکنی یا ...
how on the earth have you come this long way on foot ؟ معنی:آخه این مسیر طولانی را چطور با پای پیاده اومدی؟!! ( از روی تعجب ) why on the earth did ...
با آرامش و آهسته قدم زدن را میگند stroll
عامل، دست اندرکار مثلا theater practitioners یعنی عوامل تئاتر یا دست اندرکاران تئاتر ( بازیگر، طراح صحنه، تهیه کننده، کارگردان و غیره )
عوامل، دست اندرکاران مثلا theater practitioners یعنی عوامل تئاتر یا دست اندرکاران تئاتر ( بازیگر، طراح صحنه، تهیه کننده، کارگردان و غیره )
تحت تملک، تحت مالکیت، تحت اختیار
یعنی پوپولیستی بودن. یعنی طبق حرف مردم عادی، رفتار کردن یا حرف زدن. مثلا خیلی از مردم عادی معتقدند زمان محمدرضا شاه اوضاع اقتصادی خوب بود و گرونی نب ...
deep state دولت در سایه، دولت مخفی
در حالت فعلی و به زبان عامیانه یا همون slang، به معنی انجام رابطه جنسی است
به اندازه مثال: nothing is powerful as a changed mind هیچ چیز به اندازه یک ذهن تغییریافته، قدرتمند نیست.
طبق تجربه شما
باغچه جعبه ای
لحاظ کردن، مد نظر قرار دادن، به حساب آوردن، دخالت دادن، دخیل دانستن
زمینی که روی آن ساختمان ساخته می شود
ماده درزگیری ( بتونه درزگیری، ماستیک )
جلسه هیئت رئیسه ( که غیر علنی برگزار می شود )
تند و تیز، شدید، پر آب و تاب
بدون فوت وقت، عاجلا، بلافاصله
اولا، اول اینکه
بازه زمانی، محدوده زمانی
در واقع به مفهوم دفترچه راهنمای تیم فروش هستش. یعنی شیوه نامه اجرایی مخصوص تیم فروش
شکست خوردن، باختن، فرصت را از دست دادن، محروم شدن، بی بهره ماندن
محقق کردن، تحقق بخشیدن
در دنیایی ایده ال یا در دنیایی بی نقص
در برخی متون میشه از واژه قبلی به عنوان معادل استفاده کرد مثال: historical data یعنی داده های قبلی توجه: historic با historical فرق میکنه. اشتباه نگی ...
به تصویر کشیدن، نشان دادن
sales professionals کارشناسان فروش ( کارشناسان تیم فروش )
وارد میدان شدن، پا به عرصه گذاشتن
تسهیل کردن، میسر کردن، امکان دادن، زمینه سازی کردن، مقدمه سازی کردن، بسترسازی کردن
مجزا، منفک، غیرمتحد
قاطع، محکم، جدی و تاثیرگذار
وسط آوردن، به میدان آوردن bring your money and expertise to the table پول و تخصصت را بیار میدون ( پول و تخصصت را بیار وسط )
در متون اقتصادی و بازاریابی، معنی فروش هم میده: contribution margin یعنی حاشیه فروش
کیفیت یابی، کیفیت سنجی، سنجش کیفیت، کیفیت را تعیین کردن
تک تک، یک به یک، همه روزها مثلا each and every day یعنی تک تک روزها، همه روزها
شخصی سازی شده،
قابل قبول، کافی، مناسب، شایسته
Image of brand محبوبیت برند
طفره رفتن، خودداری کردن،
برای شروع، در بدو امر، در شروع، در ابتدا
برپایی، برپا کردن
اعلی حضرت، عالیجناب
یکی از معانی اون مربوط به وبسایتی میشه که وقتی واردش میشید، فهرستی از وبسایت های دیگه در اون قرار داره. مثلا اگه وارد وبسایت رسمی امارت دبی بشید، فهر ...
گواهی عدم مخالفت هم میشه معنا کرد
گواهی عدم اعتراض
برای لاگین کردن ( log in ) و ورود به حساب کاربری در وبسایتها، به نام کاربری و کلمه عبور میگند credentials که معادل همون چیزی هست که آقای حسین نجم نوش ...
شرکت مثال: the name of branch office opened in the UAE must be identical to the name of mother facility abroad نام شعبه ای که در امارات تاسیس میشود، ...
Ministry یعنی وزارتخانه، ولی department یعنی اداره.
1 - مخفف not applicable یعنی نامربوط، نامناسب، غیرکاربردی: مثلا قسمت وضعیت نظام وظیفه در فرم استخدامی، برای زنان NA محسوب میشه. 2 - مخفف not availab ...
معنوی، فکری intellectual property مالکیت معنوی ( مالکیت فکری )
اصلاح کردن، تنظیم کردن، بهینه سازی
در حال کار، در حال اجرا
وام وثیقه دار، وام با وثیقه، وام تضمینی، وام تضمین شده
عرضه عمومی
در بریتیش به اساسنامه میگند articles of association و در آمریکا میگند charter البته charter بیشتر برای سازمان های غیرشرکتی به کار میره مثلا برای دان ...
به جز، به غیر از، علاوه بر، مازاد بر، you need approval from government bodies other than social security authority lisence شماعلاوه بر مجوز سازمان ...
در متون رسمی به معنی در مثال: new employees need to register with social security authority کارمندان جدید باید در سازمان تامین اجتماعی ثبت نام کنند
memorandum of association را میشه قرارداد مشارکت یا قرارداد شرکت هم معنا کرد.
memorandum of association با articles of association فرق میکنه. ولی متاسفانه در برخی سایتهای دیکشنری و حتی در وبسایت آبادیس، هر دو را یکسان معنا کرده ...
this job doesn't fit my personality این شغل با شخصیت من جور در نمیاد ( برازنده شخصیت من نیست ) this shirt fits me very well این پیراهن خیلی خوب بهم ...
دو منظوره
Establishment card کارت مهاجرت ( دبی )
تحدید حدود ملک ( مشخص کردن حدود چهارگانه شمال، جنوب، شرق و غرب مربوط به ملک )
برای اعداد ترتیبی هم به کار میره: مثلا 25# یعنی بیست و پنجمین
از لحظه لحظه زندگی لذت ببر، از تک تک لحظات زندگی لذت ببر، از تمام ثانیه های زندگی لذت ببر. چون در این اصطلاح، از full استفاده میشه، منظور لذت بردن ا ...
شرکت آماده ( shelf company )
تصدیق و تایید
دفتر روزنامه شرکت که در آن کلیه معاملات و تراکنش ها و رویدادهای مالی شرکت به صورت روزانه با ذکر تاریخ، ثبت میشه
فرم اظهارنامه شرکت
ارائه دادن، ارائه کردن، صادر کردن this license is subjected for renewal annually این مجوز هر ساله از نو صادر میشود
با مفهوم هویت ( هویت سازمانی ) هم به کار میره
انحلال و تصفیه ( شرکت )
واحد تجاری ( مثل شعبه شرکت یا دفتر نمایندگی شرکت )
انحلال ( شرکت )
ثبت کردن، وارد کردن ( مثلا وارد کردن شروط به قرارداد )
اداره، کنترل و نظارت کردن
ثبت شرکت جدید
trending صفت است، به مفهوم پرمخاطب، پربحث، باب، شایع، رایج، داغ. ولی در مجموع، هیچکدام از این معانی، معادل دقیقی برای trending نیست، صرفا نزدیک ترین ...
اصول، مبانی chemistry basics مبانی شیمی
افزایش مقیاس ( افزایش حجم تولید ) مثال ساده: اگه یه شرکت تولید پنیر قبلا برای شهرهای استان تهران پنیر تولید میکرده، اگه بر اساس مدل کسب و کارش بخواد ...
معادل watch your head یعنی سرتو بپا
in a while هم معنی after a while هستش. هر دو به معنی چند لحظه دیگه، چند لحظه بعد I am going to go out in a while قصد دارم چند لحظه دیگه برم بیرون ( چ ...
در متون غیرتخصصی، مترادف با tone، به معنی لحن، طرز بیان. End your negotiations on a good note مذاکرات خود را با لحن مناسبی به پایان برسانید
پرتوقع، مستلزم تلاش، مهارت و صبر زیاد
خوشایند، بچسب در مقابل ناخوشایند و نچسب such a unwelcome person you are چه آدم نچسبی هستی! such a welcome place چه جای بچسبی ( چه جای خوشایندی، چه ...
در این صورت بدین صورت بدین ترتیب بدین نحو این شکلی این جوری این مدلی
در متون تجاری و اقتصادی، به معنی بستن معامله و قرارداد
در متون سیاسی: از موضع قدرت حرف زدن یا عمل کردن ( در مقابل: از موضع انفعال حرف زدن یا عمل کردن، منفعلانه رفتار کردن )
1 - وقتی در شرایطی باشی که ادامه دادن در اون شرایط برات سخت باشه، یا برات سودی نداشته باشه، اگه خودتو از این شرایط بیاری بیرون، از عبارت walk away اس ...
سبز زیتونی
دو دلی، شک و تردید، گمانه زنی
بالا بردن، افزایش دادن، تحریک کردن، انگیزاندن
کسی که شغلش مبله کردن و طبق مد روز کردن خانه هایی است که قرار است به فروش بروند. این کارها برای این منظور انجام میشه که خانه جذابیت داشته باشد و موقع ...
تفاوت curtain با drapery اینه که curtain به پرده هایی میگند که نازکه و تار و پودش فشرده نیست، به طوری که نور ازش عبور میکنه، در حالی که drapery به پر ...
تیره، پررنگ. Heavy tea چای پررنگ، چای تیره
put/push/send/drive someone over the edge وقتی کسی یا چیزی یا شرایطی باعث بشه شما تحملت تموم بشه، به تنگنا برسی و کنترلت را از دست بدی، از این عبارات ...
سنگ کابینت آشپزخانه
1 - سفره دل را باز کردن، درد دل کردن I've never opened up to anyone like I do to you. اونجور که سفره دلم رو برای تو باز کردم، هیچوقت برای کسی دیگه ب ...
ساز و کار ویژه مالی
نقطه تحول، نقطه دگرگونی، در آستانه مثال: She is on the cusp of being super star او در آستانه سوپر استار شدن است.
زور زدن، سعی و تلاش کردن
در متون بازاریابی، به معنی �عشق به برند� یا �طرفداری متعصبانه از برند�
سختی، سفتی، یکدندگی، سماجت، کله شقی، انعطاف ناپذیری، پافشاری
راه اندازی کردن، تاسیس کردن
ترتیب اثر دادن، اجرا کردن، پیاده کردن، انجام دادن، به اجرا در آوردن، عملی کردن
به معنای بهترین! یعنی اگه یه جا go to دیدید ( در نقش صفت ) ، برای راحتی ترجمه، best را به جاش بذارید و ترجمه کنید البته در برخی جاها، نه همه متون. ...
اگه در نقش اسم به کار بره، معنی نابغه و نبوغ و استعداد میده، اگه در نقش صفت به کار بره، این معنی ها رو میده: هوشمندانه، مبتکرانه، ماهرانه، نابغه، نوآ ...
شفاف، معین، مشخص، واضح و دقیق، مثلا well defined strategy یعنی استراتژی ای که تمام جوانبش بررسی شده باشه و بدون ابهام و ایراد باشه.
رگه هایی که در روکش های چوب وجود داره: cherry veneer straight grains یعنی رگه های مستقیم روکش چوب گیلاس. همون خط های مستقیمی که روی روکش چوب دیده میش ...
پرمتقاضی، پرطرفدار . مثل رشته های پزشکی و داروسازی و دندانپزشکی که رشته های پرمتقاضی و پرطرفداری هستند : )
جلب توجه، ابراز هویت. همون style statement
سکوی نفت ( سازه بسیار بزرگی که دور از ساحل احداث میشه ) . مترادف با offshore platform و oil platform است.
در برخی متون، به عنوان قید برای تاکید به کار میره و معنی �هرگز� یا �هیچوقت� میده. after you, we just can't breathe بعد از تو، ما هرگز نمیتوانیم نفس ...
murum یا moorum واژه ای هستش که از زبان بومیان جنوب هند ( زبان تامیل ) گرفته شده. moorum با soil فرق داره. moorum یا murum یه نوع خاک هست که برای ساخ ...
murum یا moorum واژه ای هستش که از زبان بومیان جنوب هند ( زبان تامیل ) گرفته شده. moorum با soil فرق داره. moorum یا murum یه نوع خاک هست که برای ساخ ...
طرح باربرداری ( متون مهندسی عمران )
طرح جانمایی ساختمان
dumper : کمپرسی. excavator : بیل مکانیکی از ماشین آلات مربوط به گودبرداری
تراز، سطح، دوربین تراز، ترازسنج، ترازیاب
در ازای دریافت پول نقد، نقداً، نقدی
درمورد وجه نقد: غیرتقلبی، اصل، معتبر
آکنده، پر ، انباشته، مملو، غرق در،
به جز اینکه معنی طرفداران ( هواداران ) میده، حالت جمع Pro یا همون professional هستش به معنی حرفه ای.
مخفف عبارت tender loving care به معنای مراقبت همراه با عشق، مراقبت دلسوزانه، مراقبت از سر دلسوزی، مراقبت از سر عشق و محبت، مراقبت عاشقانه،
خانه اولی، کسی که اولین بار است خانه میخرد،
احتمال دارد که، احتمال میرود که
شیفته کردن، مجذوب کردن، دلربایی کردن، دلفریبی کردن، احساساتی کردن، سر ذوق آوردن، احساسات را برانگیختن، به ذوق و شوق آوردن، مشتاق کردن.
در متون مربوط به املاک و مستغلات، منظور از line حد و مرزهای چهارگانه املاک است. مترادف با boundary house lines یعنی حدود خانه ( حد شرق، حد غرب، حد شم ...
خطور کردن، تداعی شدن، مجسم شدن مثال: What words would you associate after seeing our logo؟ معنی: پس از دیدن لوگوی ما، چه واژگانی به ذهنتان خطور میکند ...
ضوابط و شرایط
پیشنهاد بالاتر دادن، پیشنهاد بهتری دادن
بسیاری از دوستان این واژه را �بر علیه� یا �بر ضد� معنا کردند. در نگارش فارسی باید بگیم �علیه� یا �ضد�. در واقع استفاده از �بر� در عبارتهای �بر ضد� و ...
مورد اجتناب و خودداری واقع شده، متروک
دافع، دفع کننده، غیرجذاب، مشوش کننده، دستپاچه کننده، آزاردهنده
در متون بازاریابی و فروش، به معنی بازار عمودی است. در بازار عمودی، به بخش خاصی از بازار خدمت رسانی میشه. یا اینکه محصولی تولید میکنیم که نیاز بخش خاص ...
طوفان فکری به راه انداختن
دقیقا، صریحا، به طور قطع، عملا، در حقیقت، بدون شک، مطمئنا، به طور حتم
خیلی خوب، به طور کامل every business need to know its target audiences inside and out هر کسب و کاری باید مخاطبان هدفش را به طور کامل بشناسد
به طور یکپارچه
معنی تحت اللفظی: جیب عمیق معنی مفهومی و اصطلاحی: منبع مالی سرشار، سرمایه هنگفت
چربیدن، بیشتر بودن مثال: its advantages outweight the challenges مزایای آن بر معایبش می چربد، مزایایش بیشتر از معایبش است
آگهی بازرگانی که از تلویزیون پخش میشود ( مخفف television commercial )
احیای زمین، بهسازی زمین، آبادسازی زمین. مترادف reclamation است
خورندگی، تخریب
شمع درجا ( = bored shaft )
در متون مهندسی عمران، به معنی بلندشدگی فونداسیون ساختمان
غیر سمج، تغییرپذیر، قابل تغییر، کسی که سمج نباشه flexible هستش یعنی موقع مذاکره میشه نظرشو عوض کرد.
در متون مهندسی عمران به معنی درجا یا ساخته شده در محل یا بدون تغییر محل یا ریختنی است. مثلا bored pile یعنی شمع درجا که یکی از فناوری های اجرای فوندا ...
شمع پافیلی ( مهندسی عمران )
افق خاک
محیط اطراف
امید الکی، امید واهی، نقشه خیالی، موهوم و دست نیافتنی
افت و خیز، تنش، فراز و فرود، تب و تاب. مثلا موقع مذاکره برای خرید یه خونه، اگه طرف مقابل چیزی بگه و شما با ملایمت و نرمی و بدون ابزار مخالفت، حرفش ر ...
از این بدتر وقتی است که، مشکل وقتی پیچیده میشود که. ( در ترجمه، از واژه تازه هم میشه استفاده کرد ) مثال: we won't be able to go for a trip this week ...
متر کردن با قدم ( قدم گرفتن ) مثال: this room is about 6 meters long. I just paced it off طول این اتاق 6 متره. همین الان قدم گرفتم
1 - تقریبا، حدودا 2 - بستن قرارداد
به خود گرفتن ( رنجیده خاطر شدن ) ،
چیز مهم، چیز با اهمیت
معنی لغوی: باقی گذاشتن پول روی میز معنی اصطلاحی: فرصت پول درآوردن را از دست دادن، به پول یا درآمد کم بسنده کردن و راضی شدن، پولی که میتونی دربیاری را ...
چسباندن چیزی به دیوار ( بیشتر برای آگهی به کار میره ) - چسباندن آگهی به دیوار
در متون مرتبط با املاک و مستغلات، واژه flip هم معنی resell هست یعنی فروش مجدد برای کسب سود. در واقع در زبان انگلیسی ( خصوصا در آمریکا ) وقتی کسی خانه ...
در جملات غیر سوالی، معنی هر وقت، هر زمان، هر موقع یا �روزی� میدهد. مثال: if you ever want to build a new house, don't make these mistake اگر روزی ( ...
overlooked صفت هست به معنای چشم پوشی شده، نادیده گرفته شده، مغفول مانده، مورد غفلت واقع شده، مورد بی توجهی واقع شده. مثال: a few overlooked fault یع ...
برعکس از آب در آمدن
1 - همکاری، مشارکت، دخالت 2 - استنباط، استنتاج، مفهوم
به دلیل، به خاطر، به پشتوانه
در متون مهندسی عمران: جداکننده، حایل، آب بند
استراحتگاه حیوان
چاه فاضلاب
رشد و شکوفایی، توسعه، پیشرفت
در ابتدا، در اصل ( برای اولین بار )
در بازاریابی به مفهوم �سر زبانها افتادن� است.
همبستگی، مناسبات و روابط ( در متون تجاری و اقتصاد ) ، راهبندان ( ترافیک خیابان و جاده و . . . )
پیاده کردن، اجرایی کردن، به مرحله اجرا رساندن، از روی کاغذ به صحنه اجرا آوردن. مثلا در متون مهندسی عمران، وقتی تحلیل سازه ( اطلاعات روی کاغذ ) انجام ...
معنی لغویش میشه اونجا، اوناهاش، اون طرف. در کل اشاره به دور هست، ولی دور داریم تا دور. به مثال اول توجه کنید: . why didn't you take a trip to Paris ...
پهنه آب
در صورتی که با عبارت affiliate website برخورد کردید، اصطلاحا به معنای وبسایت تبلیغ کننده ( وبسایت معرف یا همکار فروش ) است.
بنگاه کاریابی، موسسه کاریابی
1 - تغییر قاب عکس با و قاب گرفتن ( عکس همان عکس است، فقط قابش عوض شده ) 2 - تغییر در طرز بیان عقاید و افکار، برنامه ها، نقشه ها. نقشه و برنامه یا ...
خط مقدم معنای لغوی هستش. در مباحث بازاریابی و فروش، به پرمسئولیت ترین پست شغلی ای که بیشتر از همه توی چشمه، front line گفته میشه.
ترجمه لغوی: کسی که در خط مقدم حضور داره. مفهوم: در مبحث بازاریابی و فروش، به کارمندی گفته میشه که مستقیما با مشتری سر و کار داره یا مستقیما درگیر تول ...
بیجا و غیرمعمول، غیرمتعارف، نامربوط، غیرطبیعی، بی ربط، غریب، نابجا، بدجا. اگه فرضا یک سلبریتی ( چهره های شاخص ) در مسائلی که به حوزه تخصصیش ارتباط ن ...
هر چی شد، شد! هر چه بادا باد! هرچه پیش آید خوش است، هر چه پیش آید خوش آید
کش دار کردن، به درازا کشاندن، طول دادن، کش دادن، طولانی کردن، لفت دادن، طفره رفتن
کاهش دادن، تضعیف کردن، به زمین زدن یا به زمین انداختن، پایین آوردن، ناامید کردن
منفی نگری، منفی بافی
در متون بازاریابی و فروش، prospect به معنی مشتری احتمالی و prospecting به معنی مشتری یابی است.
گشادی، فراخی، باز بودن. در سازه های فولادی، استفاده از فولاداین امکان رو ایجاد میکنه که فضاهای داخلی بدون ستون و بزرگی ایجاد کنیم. در این زمینه، از ...
کنارهم چیدن واحدهای بنایی ( سنگ، آجر و غیره ) به صورت یک الگوی منظم برای افزایش مقاومت و بهبود ظاهر و نمای ساختمان. اگه از آجر استفاده بشه، bond معن ...
بنایی با آجر، آجرکاری
یکی از موارد کاربرد fade: وقتی نور خورشید به برخی وسایل و تجهیزات و اثاثیه می تابه و به مرور زمان باعث رنگ پریدگی و کاهش غلظت رنگ اونها میشه، از fade ...
به معنای محل فروشه، ولی دو مفهوم را میرسونه: 1 - محل عرضه کالا ( فروشگاه های خرده فروشی ) جهت فروش 2 - محل پرداخت هزینه کالا ( پایانه فروش یا پیش صند ...
you have yet to defeat me دو جور میشه معنا کرد: 1 - هنوز مونده منو شکست بدی. 2 - هنوز منو شکست ندادی بنابراین در ترجمه جملاتی که حاوی عبارت have yet ...
در برخی متون مثل متون اقتصادی به معنی خالص به کار میره. مثل رشد خالص
در بحث املاک، میتونه به معنی فهرست ملک های در دست فروش یا خرید یا اجاره باشه
غمی نیست، خیالی نیست، یادمم نیست، عب نداره. وقتی از این عبارت استفاده میشه که با یه نفر سر موضوعی بحث کردید، یا خواستید یه معامله ای بکنید، ولی با ه ...
جذب مشتری معنای دقیقی برای این عبارت نیست، معنی ارائه فروش یا بازارگرمی فروش معادل بهتری است. جذب مشتری درواقع نتیجه ارائه فروش میتونه باشه. معادل s ...
عبارت take a gander at هم معنا با take a look at یا look at یا glance at هستش یعنی نگاه انداختن به take a gander at that black cat یعنی به آن گربه س ...
قانون سرانگشتی، حساب سرانگشتی
اولویت اول، مهمتر از هر چیز
عموم مردم
همزادپنداری کردن
اگر با حرف اضافه on یا upon یا across بیاد، معنی تصادفا پیدا کردن یاتصادفا ملاقات کردن یا برخورد اتفاقی میده. هم معنی با come across هستش. Workmen s ...
بر خلاف چیزی که برخی از دوستان در بالا اشاره کردند، اسم نیست، بلکه یک صفت دو کمله ای هستش به معنی خودانگیز، خودبرانگیزاننده، خودجوشاننده، خودتحریک کن ...
مثلا وقتی گفته میشه it is all about myself یعنی مهم خودمم. مثال دیگه: these days it's all about money and being rich معنی : این روزا پول و پولدار بو ...
دست خودته، با خودته، خودت مسئولش هستی، به خودت ربط داره، به خودت بستگی داره
خودمختار، خود تصمیم گیرنده ( یا خود تصمیم گیر ) ، خود تعیین کننده، خود معلوم کننده.
لحظه عصبانیت و هیجان، لحظه ای که عقل انسان کار نمیکنه و کارهایی میکنه و حرفهایی میزنه که در اون لحظه به عواقبش فکر نمیکنه
در متون اقتصادی، معنی به هم خوردن میده. مثلا به هم خوردن معامله: the deal fell apart by buyer yesterday خریدار، دیشب معامله را به هم زد.
دست به دست کردن، دست به دست رساندن،
ترجمه تحت اللفظی: مایل اضافی را بروید ( مایل اضافی را بپیمایید ) ترجمه اصطلاحی و مفهومی: سنگ تمام بگذارید. my friend goes extra mile to help me دوس ...
یکی از روش های وصله کردن میلگرد بتن مسلح ( وصله پوششی یا lap splics )
در متون مرتبط با عمران و ساخت و ساز، معنی تزئین برجسته میده. rustic terrazzo یعنی ترازوی تزئین برجسته
حق کمیسیون، پورسانت، درصد، حق دلالی
در صورتی که با in بیاد معنی متمرکز شدن میده. Honing in a missile is honing in on its target موشکی که روی هدفش قفل کرده ( متمرکز شده ) یا میشه اینطو ...
برای همه یه اندازه، یک نسخه برای همه ( پیچوندن )
برای همه یه اندازه
vertical development به معنای رشد فکری و بهبود ظرفیت فکری انسان است.
اظهار نظر مثبت و رضایت بخش افرادی که از محصول یک شرکت استفاده کرده اند.
به طور متفاوت
طرف مقابل در جلسه مذاکره
present with مواجه شدن با، رویارویی با،
کمیت سنجی سنجش کمیت تعیین مقدار تعیین کمیت
دوستان اشتباه ترجمه کردند. معنی واژه disability میشه معلولیت. معلول به انگلیسی میشه disabled
خوره Computer freak خوره کامپیوتر ( معتاد کامپیوتر )
موکول کردن تصمیم گیری به روز بعد یا دیرتر از این، عدم تصمیم گیری زودهنگام
مطرح کردن یک موضوع، یک مطلب یا بحثی را پیش کشیدن مترادف: broach a subject ، put forward a subject ، raise a subject
how do I get through to you that I hate this music چطور بهت بفهمونم که از این آهنگ متنفرم
از کاه کوه ساختن، قضیه ای را بزرگ کردن، بزرگ جلوه دادن، مبالغه کردن، چیزی را گنده کردن. my father always blow things out of proportion پدرم همیشه از ...
he dwell on the negative aspects of his life او مدام به جنبه های منفی زندگی اش فکر میکند ( دائما فکرش مشغول جنبه های منفی زندگی اش است )
he always called my friend's name rudely. next time is the last straw. او همیشه اسم دوستم را با بی ادبی صدا میزد. دفعه بعدی، دفعه آخر است ( یعنی دفع ...
you can't make tea, let alone prepare a dinner for ten تو نمیتونی چای درست کنی، چه برسه به اینکه برای ده نفر شام درست کنی.
boss is in the mood for nothing today. don't wander around here. if I wander around here, what will happen? he will let out an angry oath to say the ...
mom! I got 97 out of 100 on English exam it's great. keep it up مامان! امتحان انگلیسی را از 100 ، 97 گرفتم. عالیه. ادامش بده ( به گرفتن نمرات این چن ...
he walk so fast that no one can keep up with him اینقدر سریع راه میرود که کسی به پایش نمیرسد
success secret of mine comes down to two things: working hard and trusting in God رمز موفقیت من در دو چیز خلاصه میشود: سخت کوشی و توکل بر خدا
در این عبارت، به جای come میتوان از boil استفاده کرد که در نهایت مفهوم مشابهی را میرساند.
some TV programs get me bored to death. برخی از برنامه های تلویزیون مرا تاحد مرگ خسته میکنند ( عبارت های معادل: مرا شدیدا خسته میکنند، شدیدا حوصله ا ...
بسیار خسته، بی نهایت خسته
we know you're an trustworthy person. we know you're understanding. we know you love our daughter, but the bottom line is that you need to find a goo ...
I have nothing against coming to party, but I prefer to be alone. با آمدن به مهمانی مشکلی ندارم، ولی ترجیح میدهم تنها باشم.
she went through the trouble of cooking her husband's favorite food but he ate nothing of it. او زحمت درست کردن غذای مورد علاقه شوهرش را به خود داد، ...
از لغات مربوط به حوزه بازاریابی و فروش است. به زبان ساده، یک مشتری ( customer ) قبل از اینکه از نظر ما مشتری باشد ( مشتری کسی است که بستن قرارداد با ...
the job offer was so great that he couldn't pass it up پیشنهاد شغلی آنقدر عالی بود که نتوانست آنرا رد کند ( نتوانست قبول نکند )
it's Ramadan. don't pass up this great opportunity for purging در ماه رمضان هستیم. این فرصت عالی برای تطهیرسازی را از دست نده.
women usually don't take the initiative when talking to opposite sex. موقع صحبت با جنس مخالف، معمولا زنان پیشقدم نمیشوند.
I think I will get a great grade on math exam that'll be the day فکر کنم نمره امتحان ریاضیم توپ بشه! حتم! ( جواب طعنه آمیز که در اصل منفی است. یعنی ...
sometimes addiction to drugs begins when our friend say to us: don't be afraid! smoking only one cigarette won't damage you. take it and give it a sh ...
don't bottled up your feelings, try to get them off your chest احساساتت را توی خودت نگه ندار. بریزشون بریز.
از چی ناراحتی، از چی نگرانی؟ چی شده؟ what's eating you? I got a bad grade on chemistry exam از چی ناراحتی؟ ( چِت شده؟ ) در امتحان شیمی یه نمره بد ...
یکهویی، ناغافلی، ناگهان everything was out. I was opening the door when all of a sudden a horrible black cat jumped onto me. همه جا تاریک بود. داشتم ...
how was your wedding? I didn't get married why? we didn't have much in common. our relationship didn't workout مراسم ازدواجت چطور بود؟ ازواج نکردم. ...
you were going to go away, what are you doing here? I really liked to go away, but it didn't work out. قرار بود بری مسافرت، پس اینجا چیکار میکنی؟ وا ...
you are better off continuing education than . بهتره تحصیلاتت را ادامه بدهی. you will be $100 a month better off if you try to spend thriftily. اگ ...
when I was child, I used to get a lot out of watching cartoons. وقتی بچه بودم، از تماشای کارتون خیلی لذت می بردم. I got a lot out of this book چیز ...
در جواب به جمله ای که خوشحال کننده و شگفتی آور و درعین حال لذت بخش است. mom! I got into Tehran university that's music to my ears! مامان! دانشگاه ته ...
در طول استراحت، فرجه یا هر وقفه موقتی what are you going to do over the break? nothing, I have to take care of my old mother در طی فرجه چیکار میخوای ...
my father used to turn a blind eye to my bad performance on exams when I was child. بچه که بودم، پدرم عملکرد بد مرا در امتحانات نادیده میگرفت ( واکن ...
a boy was staring at me for about 15 minutes when I was riding on bus till he approached me and say to me hello and called me by my name. who on ear ...
1 - مرور کردن ( تمرین کردن ) go through the line once more یک بار دیگه دیالوگ را مرور کن ( تمرین کن ) 2 - تجربه کردن شرایط بد، تحمل کردن my friend ...
last week I ran into my chemistry teacher in the bookshop. I hadn't seen him in ages. he knew me right away and called me by my first name. هفته پیش ...
مترادف عبارت in the future یعنی در آینده
I always longed for the man of my dreams to be a kind and honest doctor, but he turned out to be a inveterate criminal. همیشه آرزو داشتم که مرد آرزو ...
Keep them busy while I call the police تا به پلیس زنگ میزنم، سرشون را گرم کن ( مشغولشون کن )
he is through with being a lawyer and now he like getting involved with farming او وکیل بودن را کنار گذاشت ( وکالت را رها کرد ) و حالا دوست دارد که ...
when are you through with your homework? in two minutes کی تکالیفت تموم میشه؟ دو دقیقه دیگه
قبول کردن پیشنهاد she tooke me up on the offer of going on a trip to Italy together. او پیشنهاد من را قبول کرد که باهمدیگر به ایتالیا سفر کنیم.
when would you like to go for a walk together? when I am through with my homework when are you through with it? I think I will be through in twenty m ...
I wanted to go on a trip to abroad. after lots of searching, I went back and forth between Germany and Italy. میخواستم برم خارج مسافرت. بعد از کلی ت ...
weren't you to go away? yes i were, but weatherman remarks talked me out of it مگر تو قرار نبود مسافرت بروی؟ چرا قرار بود، ولی حرفهای گزارشگر هواشنا ...
تشویق کردن به انجام کاری، متقاعد کردن به انجام کاری، قبولاندن به انجام کاری how could you talk yourself into cheating on the exam? چطور به خودت قبول ...
کلک چیزی را کندن I wish I got this interview over with as soon as possible کاش هرچه زودتر کلک این مصاحبه را میکندم ( تمومش میکردم )
can you get your family past this dilemma? میتونی خانواده ات را از این مخمصه رد کنی ( نجات بدهی ) ؟ how did you get past this situation? چطور از این ...
عبور کردن، رد شدن، پشت سر گذاشتن
صاحب حق، ذیحق، محق I am entitled to live in every where I want حق دارم که هرجایی میخواهم زندگی کنم
هم برای انسان و هم برای وسایل استفاده میشه: I was a little awkward in my first class of university because I didn't know anyone. در اولین کلاسم در ...
با جرات، جسور، شجاع
توضیح دادن، تشریح کردن، بیان کردن گام به گام let me walk you through the tasks you will be doing when I am on vacation بذار برات توضیح بدم که وقتی م ...
some people go out of their mind working at really hard conditions برخی از مردم بیکار بخاطر کارکردن در شرایط سخت، دیوانه میشوند.
when my kids make a noise in a annoying way, I go out of my mind وقتی بچه هام به طرز آزاردهنده ای سروصدا میکنند، دیوونه میشم!
Zionist usurper regime times will be over soon دوران رژیم غاصب صهیونیستی به زودی تمام میشود.
the conflagration will probably spread to critical areas, I hope firefighters come arrive by then احتمالا آتش سوزی به مناطق حیاتی کشیده خواهد شد. امی ...
وصل شدن برق، آمدن برق we didn't have power last for three days due to storm, then it came back on به خاطر طوفان، سه روز برق نداشتیم سپس برق آمد ( بر ...
کسی که کرم تلویزیون دارد، دائم تلویزیون می بیند و از سر جایش تکان نمیخورد. do you agree that you are a couch potato? قبول داری که کرم تلویزیون داری؟ ...
به معنای من هم همینطور، موافقم با حرفت. I love reading romantic books that makes two of us عاشق خواندن کتاب های عاشقانه هستم. منم همینطور ( me to ...
if I used to study after each class, i didn't have to pull an all nighter for exams, so i had to stay up all night and hit the books. that's why I sl ...
مطالعه کتاب
امتحان دادن بدون مطالعه I never believe that I got grade 20 on math exam. why? I took the test cold! - باورم نمیشه که امتحان ریاضیم 20 شده! - چرا ...
I am angry with my friend because he encouraged me to cheat on chemistry exam. when cheating, the teacher notice it, came close and hand my exam pape ...
به معنی برگرداندن، پس دادن، برگشت دادن. my friend handed back my book las week. دوستم هفته پیش کتابم را پس داد ( برگرداند )
zahra! are you married ? No, I'm not. to be honest, seven years ago, i wanted to marry someone rich, sociable and charming named Sina. but there was ...
is your dad sleeping? I don't think so پدرت خوابه؟ فکر نکنم ( این جواب وقتی به کار میره که فرد، اطمینان 100 درصدی نداره ) did your son's elementary ...
how is your headache? it's ok for now سردردت چطوره؟ فعلا که خوبه
what else do you eat? that's it for now دیگه چی میل دارید؟ فعلا همین ( فعلا چیز دیگه ای میل نداریم )
get up به معنی بلند شدن از رختخواب یا محل خواب است و با wake up فرق دارد. wake up یعنی لحظه ای که چشمان فرد باز میشود ( باز شدن چشمان فرد پس از خوابی ...
I am beginning to get second thought about taking chemical drugs داره نظرم درمورد مصرف داروهای شیمیایی عوض میشه.
دو دل شدن I was going to marry mary, but she got cold feet and turn to me to give her two days for more thinking. قرار بود با مری ازدواج کنم، ولی ا ...
جم نخور، تکون نخور، سرجات بمون، حرکت نکن.
رابطه نامشروع مرد یا زن متاهل با فردی غیر از همسر خود ( با دوست پسر یا دوست دختر ) = زنای محسنه
you are just kidding yourself if you figure that it is possible to lawfully get huge money overnight اگر خیال میکنی میشه یه شبه به پول هنگفت حلال رسی ...
بعضی مواقع به معنای گول زدن و فریفتن است: why are you kidding yourself that situation is ok? چرا داری خودتو گول میزنی که وضعیت خوبه؟
could you tell me more about your past please ? you bet dear! میشه از گذشته خودت بیشتر برام بگی؟ البته ( که میشه ) عزیزم، یا حتما عزیزم
جدی، متعهدانه
چیزی که به رایگان داده میشود مثل بلیط رایگان تئاتر یا هر رویداد دیگر، یا مثلا دادن نمونه محصول در یک فروشگاه به صورت رایگان. معمولا برای تبلیغ محصول ...
turn to معادل ask به معنای درخواست کردن است. مثال: I turned to my mother for help از مادرم درخواست کمک کردم ( I asked my mother for help )
اگر you earn your stripes ، تجربه و مهارت لازم بدست می آورید تا سزاوار رسیدن به یک موقعیت بالاتر را پیدا کنید.
مخفف development به معنی توسعه
در علم فروش، به مجموعه ابزارهای تکنولوژیک گفته میشود که تیم فروش از آنها برای افزایش بهره وری و تصمیم گیری برای خرید مشتری و انجام کارهای تکراری روزم ...
مخفف representatives به معنی نمایندگان فروش
فراهم نمودن یا تهیه کردن چیزی که منفعت دارد.
روی غلطک انداختن ( راه انداختن ) افرادی که جدیدا استخدام میشوند. اشنا کردن انها با فوت و فن و اصول و مقررات و غیره
فرد استخدام شده
استراتژی ارائه به بازار ( go - to strategy )
خلاصه شدن my efforts, knowledge, strategies and experience eventually roll up into the final product تلاشها، دانش، استراتژی ها و تجربه ام نهایتا در م ...
1 - خریدن تعداد زیادی از چیزی 2 - سرمایه گذاری مالی در یک کسب و کار 3 - باور داشتن یک ایده، مفهوم یا سیستم و حمایت از آن
گذاشتن گوشی تلفن، قطع کردن تلفن، خاتمه دادن به تماس
turn around the situation اوضاع را تغییر بدهید ( برای موفق شدن )