look around

پیشنهاد کاربران

1 - نگاهی به اطراف انداختن، به دور و بر نگاه کردن، ( معمولا به خاطر اینکه ببینند چی به چیه؟ یا کنکاش کردن ) ، مثال: Can I look around your store میتونم یه نگاهی به دور و بر مغازه تون بندازم? 2 - بدنبال چیزی گشتن، چیزی را جستجو کردن مثال: He is looking around for a new car او بدنبال یک ماشین جدید میگردد.
گشت و گذار در اطراف جایی
جستجو کردن در اطراف
به دور و بر نگاه کردن
1. visit
2. به دنبال چیزی گشتن:
He is looking around for a new job
۲ معنی دارد :
گشت و گذار در اطراف
بدنبال چیزی گشتن
سر وگوش اب دادن
یه تابی خوردن!
یکی از معانیش جست و جو کردن میشه.
I am looking around for a job = I am searching for a job
دنبال کار میگردم
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما