پیشنهاد‌های کاربر آبادیس (٣٩٠)

بازدید
١,٠٨٣
تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

حداقل اعضای لازم برای رسمیت جلسه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

فوق العاده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

تراز شدن همتراز شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

نسبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بکارگیری بکاربردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

یکپارچه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

تشخیص دادن - - - - - - - - - - - - مشخص کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

سرمایه گذاری بلندمدت ( حساب بانکی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پس انداز savings account حساب پس انداز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

صفت: مالی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

ارث بردن "به ارث بردن"

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

پی بردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

فهمیدن متوجه شدن سر در آوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

افشا کردن نشان دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

کاهش کاهش دادن کم کردن کم شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

مردم افراد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

فاش کردن افشا کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

نامربوط بی ربط غیرضروری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

"اساسی" بنیادی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ارتباط مستقیم ( با هم ) داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

صریح معلوم معین واضح

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تمایل داشتن میل داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مستقل مجزا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

صفت: درونی، ذاتی، نهادینه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

موجودیت وجود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

جایگزین جایگزین دیگر جایگزین دیگری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

رویه ای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

رویه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک نوع بازی کلمه ای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

نگهداری قابل نگهداری بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

موجب شدن، سبب شدن، منجر ( به چیزی ) شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

قطع کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

دریافت، دریافت شدن، دریافت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

چه میشود اگر چه میشد اگر از کجا معلوم از کجا معلوم که اگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

انجام دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

اعداد کسری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

fractions اعداد کسری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٨

عدد صحیح integer

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

درونی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

[کامپیوتر] حساس به حروف کوچک و بزرگ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

از صفر از اول از ابتدا از آغاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

جا انداختن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

مزیت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

مقایسه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

همسان همانند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

از نظر عملکرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

"فضای خالی"، مکان خالی، جای خالی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

مخففِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جایبان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

mathematics, logic a symbol used in a logical or mathematical expression to represent another term or quantity that is not yet specified but may occu ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

"با حروف بزرگ نوشتن" Every word is capitalized. هر کلمه با حروف بزرگ نوشته میشود.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

به، از

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

فعلا، اکنون

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

کامپیوتر: پسوند ( قسمتی از نام فایل که پس از نقطه می آید )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١٨

بررسی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مورد نظر، مد نظر، ( اونچیزی که دلخواه و مد نظر ما هستش )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تشکیل شدن، درست شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

"شعار"

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

باقی ماندن، هنوز باقی ماندن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

دقیق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

موجودیت، وجود individual entity موجودیت مجزا، وجود مجزا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مجزا ( از هم ) ، مستقل ( از هم )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

صفت: که . . . شان، که . . . ش ضمیر: مال چه کسی، مال کی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

بلوپرینت نقشه ساخت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

وایت اسپیس ( جا و مکانی که خالی گذاشته میشود )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

نادیده گرفته شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

افزایش دادن، بالا بردن، بهتر کردن، بهبود، ارتقا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

"اصلی"

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

صنایع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

هیچ، هیچی، هیچ چیز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پیوستن، ملحق شدن، عضو شدن، شرکت کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مرور ( مرور کلی، مرور اجمالی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

" برنامه درسی" خلاصه مواد درسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

اصول the basics of the اصولِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به پیش پیش به سوی جلو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

اصطکاک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

تاثیر، اثر تاثیر گذاشتن، اثر گذاشتن، اثر داشتن، تاثیر داشتن small changes can create big impacts تغییرات کوچک میتوانند اثرات بزرگی ایجاد کنند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

آغازین، اولیه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشاهده، مشاهده ی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آزمایش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نشان دادن، نمایش دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

قابل تکرار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

به عنوان . . . شناخته میشود معروف به شناخته شده به عنوان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در حال حاضر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

وسط، مرکز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

proceed to the رفتن به، به . . . رفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

فعل: کدزنی، کدنویسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

take ( someone ) through: to tell ( someone ) how ( something ) happens or is done by explaining the details of each step ""to explain something to ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٢

مدرک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

They usually watch cartoons in the morning, but this morning they aren't paying any attention to the TV. اونا معمولا صبحزود کارتون نگا میکنن. اما ام ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

اسباب بازی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٢

ریختن Ali is pouring a cup of coffee. علی داره یه فنجون قهوه میریزه.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

in italics به صورت ایتالیک، به ایتالیک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در برابر، در مقابل، در مقایسه با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

vs. در مقایسه با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

مخفف ( جمع: مخفف ها )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

is occurring, is happening در حال رخ دادن، در حال اتفاق افتادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

شنیدن صدا، صدا را شنیدن Ali and Reza are babies. They are crying. I can hear them right now. Maybe they are hungry. علی و رضا بچن. اونا داره گریه می ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

الان همین الان همین حالا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در مجموع خلاصه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیان کردن The SIMPLE PRESENT expresses daily habits or usual activities حال ساده عادت های روزرانه یا فعالیت های معمول ( متدوال یا همیشگی ) را بیان می ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

یک اسم است. اسم فرد تلفظ: اَن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

( دستور زبان ) استمراری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

نمودار نقشه جدول طرح ریختن نمودار کشیدن ( نمودار درست کردن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

زمان حال

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

تحلیل تجزیه آنالیز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

خطا اشتباه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیش آزمون، امتحان مقدماتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠٦

"اگه اینطوریه" "اگر اینطوریه" "اگه اینطوره" "اگر اینطوره" اگر اینطور است اگر اینطور باشد اگر چنین است اگر چنین باشد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

"دستورات"، "دستورالعمل"

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

برگه، برگ، ورق، ورقه Write the names of your classmates on a sheet of paper. اسم همکلاسیهات رو روی یک برگه ( وَرَق ) کاغذ بنویس.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

"محل اقامت" اقامتگاه محل سکونت سکونتگاه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیدا کردن، یافتن find out your classmate's name اسم همکلاسی هاتون رو پیدا کنید ( بیابید )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درسته؟ آره؟

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

تو چطور؟

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

چند وقت، چند وقت است که

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خوابگاه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

چرخیدن ( دورِ، به دورِ ) The earth goes round the sun زمین به دور خورشید میچرخد.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تابیدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

یک کمی یه کمی کمی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

مامان بابا بابا مامان اولیا والدین پدر مادر پدر و مادر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

جمعی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

مرکب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عام و عمومی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٣

برجسته و پیشتاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

برنامه درسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

مقدماتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

در نظر گرفته شدن طراحی شدن، ساخته شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

مقدمه، پیشگفتار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

هر کدام، هر کدام از آن ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

موثر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

در عمل، در اقدام، به صورت عملی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

اساس، پایه، بنیاد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بُر زدن، مخلوط کردن، آمیختن، بُر ( عمل بُر زدن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

با سایز ثابت با اندازه ثابت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

کوتاه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کوتاه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

دو نوع جمع برای کلمه index وجود دارد: 1. indexes 2. indices معنی index: شاخص، اندیس، ایندِکس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

مناسب بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

معادل برابر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

نَحو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

معمولا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

پیمایش کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

به جایِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

بدن، بدنه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

به همراهِ، همراه با ( منظور بعد از آن چیز میباشد )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دونقطه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

شروع می شود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

معرفی کردن شدن عرضه کردن شدن مطرح کردن شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

تکنیک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

پیمایش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

پیش نیاز پیش شرط

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

فعل: ذخیره کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

بازتاب، انعکاس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

مثل، مانند، مثلا، از قبیل، همچون

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مرتب کردن، مرتب سازی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

جستجو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

نمایش داده شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

شامل نشدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

انحصاری احتصاصی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

شامل - مشمول

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کار کردن، کار کردن با . . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

قرار است. . . ، قرار است که . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرتبط، مربوط به هم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

فعل: گروه بندی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

صفت: پیشرفته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

In accordance with بر طبقِ، مطابق با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

طبق، مطابق

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

بر طبق، مطابق با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بر طبق، مطابق با

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

نزولی descending order ترتیب نزولی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

صعودی ascending order ترتیب صعودی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

واضح آشکار بدیهی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

نشان دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

تصمیم گرفتن، تعیین کردن، تعینن شدن مشخص کردن، مشخص شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

به این ترتیب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤٨

1. کاملا 2. واقعا حقیقتا 3. خیلی بسیار، زیاد 4. نسبتا تا حدودی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مشابه، شبیه، همانند، مانند

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

با این حال، با این وجود، با وجود این

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-٢٧

توسط

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفت: تعیین شده، مشخص شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

جاری، کنونی، فعلی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

عضو داده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

تکی، تک، یکی ای، یک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بر اساس بر مبنای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

براساس ، بر مبنای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

خواستن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

فرض کردن گمان کردن، فکر کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

توانا، قادر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

بر اساس بر مبنای، برپایه ی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

بر اساسِ on demand براساس نیاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مرتب کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

ترتیب دهی سفارش دادن، سفارش دستور دادن، دستور in order to به منظورِ، برایِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

بلافاصله، فورا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

مورد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

آشکار بودن، واضح بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١٠

سناریو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

همزمان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تغییر اصلاح

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

دوری کردن اجتناب کردن، پرهیز کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

و همچنین، و نیز، به علاوه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

روی دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

که یعنی که به این معنی است

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بی اعتبار، نامعتبر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شکست

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

منسوخ شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١١

مبحثی در برخی زبان های برنامه نویسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

مربوط، مربوطه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

مبحثی در برخی زبان های برنامه نویسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

مربوطه، مربوطه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

در آغاز، درنخست، در ابتدا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فعل: توجه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

مشترک Important Common Points نکات مشترک مهم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

addition of افزودنِ اضافه کردنِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جایگزینی جای گذاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

جلو، به جلو، بطرف جلو

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

به دست آوردن تلافی کردن، انتقام گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فرد ( در برابر زوج )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

get even به دست آوردن تلافی کردن، انتقام گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

به دست آوردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

در دسترس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

هنوز، تا به حال، تا کنون

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

هر، به ازای هر، در هر ( در )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

یک بار، یک دفعه زمانیکه، هنگامیکه همینکه، به محض اینکه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تکرار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

موجود available

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تمام، کلِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تنها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

صف

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

شمردن، یکایک شمردن، یک یک نام بردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

برای تاکید از when قوی تر است هنگامیکه، هر گاه، هر زمان که، هر وقت که ، هر وقت، هر هنگام، هر موقع، وقتی که، زمانی که

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

توانایی، قابلیت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

کارکرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اضافی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

بهبود یافته

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

انجام دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

جهانی، همگانی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

محدودیت، کاستی، نقطه ی ضعف

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

شمارش

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

یک به یک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

دریافت کردن، پس گرفتن، بازیابی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پیمایشگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

حداکثر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

at most حداکثر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

قابل پیش بینی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١١

فعل: نگاشت کردن، نگاشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

پیمایش شدن، پیمایش کردن، پیمودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

تبدیل کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هیچگونه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

تکراری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشهور است به معروف است به

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

on the basis of برپایه ی، براساس، برمبنای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

بر اساس

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد

نقشه نگاشت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

سطحی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

قید: به تنهایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

نشت ، نشتی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

هربار، هر وقت، هر موقع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

اجباری، الزامی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

اهمیت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

>> مطابقت داشتن مشابه بودن، برابر بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

کاملا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سطل کامپیوتر: باکت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

تایید کردن، تایید شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شرح زیر به صورت زیر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عملی Practical Example مثال عملی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

اشکال و عیب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

به گفته ی . . . بنا به گفته ی . . . . بنا بر اساس . . . . . بر اساس . . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

فقط، تنها تازه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

کار کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٠

کامل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠٣

in order to به منظور، برای

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

( شرایط یا الزامات چیزی را ) برآوردن، رفع کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

قرارداد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
-١١

منحصر به فرد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

در نظر گرفتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

اثر جانبی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

وارد کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

کامپیوتر: دستور

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

اختصاص دادن، تخصیص دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

در داخل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

هیچ چیز، هیچی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

نامحدود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

صفت: مهم، کلیدی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

شامل بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

اندازه ثابت یعنی اندازه اش غیرقابل تغییر است و بک بار برای همیشه تعیین میشود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

ثابت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

همراه بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٩

اسم: شرح - توضیح مثال: Brief description توضیح مختصر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

مختصر و خلاصه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١

is irrelevant مربوط نیست

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

جلوگیری کردن ( از )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

شروع کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٣

توالی، دنباله، زنجیره in sequence به ترتیب، پشت سر هم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

فصل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سازماندهی، ساماندهی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

توصیه شده، پیشنهادی، پیشنهاد شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

مطرح شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

( برای روزنامه و مجله و غیره ) نوشتن This article is contributed by Taghi Taghavi. این مقاله توسط تقی تقوی نوشته شده است.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

آن موقع، در آن موقع

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

that’s why

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

همانطور که، بطوریکه، درحالیکه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

اینکه آیا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ناسازگار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

ازطرف دیگر، وگرنه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

باید، باید باشد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

واضح کردن، شفاف کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بکار بردن، مورد استفاده قرار دادن، استعمال کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

به نامِ . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

توضیح

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اجتماعی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جزییات

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

لغو کردن، باطل کردن، بازتعریف کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

که

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

والد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

به طور پیشفرص، به صورت پیشفرض

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

آنگاه ( اونوقت )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

محل، مکان

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢

به عبارت ساده ( تر )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

مقدار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

ارزیابی کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

در حالیکه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

یکسان، برابر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

اشیا

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اشاره کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٩

اگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مقایسه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

عملگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

دیگری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

این است که ( اینه که )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢١

برابری، تساوی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٧

فعل: بررسی کردن، چک کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

به طور کلی، در حالت کلی، در کل

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

صفت: مرتب، منظم فعل: دستور دادن، سفارش دادن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ساختمان ( به معنای ساختار ) Data Structure ساختمان داده ها

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

چاشنی ( مربوط به خوراکی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

برویم به سراغِ، بریم سراغِ

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

مخفف utility

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

صدای خوک

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩

در ریاضی: توان مخفف: pow

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

در طول این مدت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

حلقه

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نیاز، نیازمندی، الزام

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اسم: نظر، توضیح

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

وابسته بودن، متکی بودن همیشه بعدش on می آید. rely on، relies on

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

وابسته بودن، متکی بودن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همیشه بعدش on می آید. rely را سرچ کنید

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

به همین ( این ) خاطر مثال: My mother always gives me good advice , so that is why I need to ask her opinion . مادرم همیشه توصیه های خوبی بهم میکنه، ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

هر دو، هر دوی هم . . . . و هم . . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

محدود کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

این به آن معناست که . . . به این معناست که . . . یعنی اینکه . . .

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

زیاد پُر کردن، بیش از حد پُر کردن ( مثال: زیاد پُر کردن ماشین لباسشویی ) زیاد بار زدن ( مثال: زیاد بار زدن قایق )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦

انجام دادن، انجام شدن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

on demand = بر اساس نیاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥

top differences = تفاوت های اصلی ( اساسی )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٥

تعریف کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

نیاز داشتن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

مکانیزم، ساز و کار

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بررسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

کنترل کردن، مدیریت کردن ( اداره کردن )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٨

کنترل کردن ( شدن ) I need a car that handles well. من به یه ماشینی نیاز ( احتیاج ) دارم که خوب کنترل بشه.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥١

وجود دارد، هست، دارد

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

دیگر ( دیگه )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٨

غیرفانونی کامپیوتر: غیر مجاز

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

شکل لاتین id est برای that is معنی that is: به عبارت دیگر، یعنی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٩٨

استفاده از، با استفاده از

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

در دسترس، موجود

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٣

محیط زیست، محیط software environment محیط نرم افزاری

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

LOL: Laughing out loud Occasionally mistaken for “Lots Of Love, ” LOL is one of the most widely known texting abbreviations and has been around for ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

اجرا، پیاده سازی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤٦

" اجرا " توجه داشته باشید که این کلمه اسم است و نه فعل.

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

تخصیص = نسبت دهی = انتصاب

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

فراهم کردن، اراِئه کردن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١١

اولیه، ابتدایی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤

مفهوم. جمع: مفاهیم

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٥٥

از وسط = از میان، درون = از = از درون، به واسطه = از طریق = بوسیله، سرتاسر = سرتاسری = سراسر = سراسری، تمام = تمام شدن = تمام شده، داخل = درون ...

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٤١

رسم، سنت، سفارشی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

به هر حال، در هر دو حالت

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
١٦

کرسر، مکان نما، نشانگر

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٣١

باز نویسی

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

تعبیه شده، جاسازی شده

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

بسیار بزرگ. ( مفهومی بزرگ تر از کلمه Large )

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٧

بعد، بعدش، بعد آن

تاریخ
٦ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

ارجاع، رجوع، مراجعه، مرجع

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دو نسخه ای کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

رها کردن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

نسبت دادن

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٦٤

in order to = به منظور

تاریخ
٧ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

به منظور، برای