rather than


1- در عوض، به جای 2- تا اینکه، به جای آنکه
دارالترجمه ر.س.م.ی کاج

جمله های نمونه

1. The party's policies were based on prejudice rather than on any coherent ideology.
[ترجمه mohammadali] سیاست های حزبی، به جای اینکه مبتنی بر ایدئولوژی های منطقی باشد، بر مبنای تعصبات بنا نهاده شده بود.
|
[ترجمه گوگل]سیاست های حزب به جای هر ایدئولوژی منسجمی بر اساس تعصب بود
[ترجمه ترگمان]سیاست های حزب بر پایه تعصب بنا شده به جای هر ایدئولوژی منسجم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her preference is for comfortable rather than stylish clothes.
[ترجمه Sadaf] ترجیح او لباس های راحت است تا شیک.
|
[ترجمه صبا] او ترجیح می دهد لباس راحت بپوشد تا لباس شیک
|
[ترجمه صبا] او ترجیح می دهد به جای لباس شیک، لباس راحت بپوشد
|
[ترجمه گوگل]ترجیح او برای لباس های راحت است تا شیک
[ترجمه ترگمان]ترجیح او به جای پوشیدن لباس های شیک، راحت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fairness, rather than efficiency, is the guiding principle.
[ترجمه گوگل]انصاف، به جای کارآمدی، اصل راهنما است
[ترجمه ترگمان]عدالت، به جای بازدهی، اصل راهنما است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The problem was psychological rather than physiological.
[ترجمه گوگل]مشکل روانی بود تا فیزیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]این مشکل روانی بود تا فیزیولوژیکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rather than being hoodwinked, I would endure anything.
[ترجمه گوگل]به جای اینکه سرم کند، هر چیزی را تحمل می کنم
[ترجمه ترگمان]به جای اینکه اغفال بشم حاضرم هر چیزی رو تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We prefer to die a hero, rather than live a slave.
[ترجمه Zara] ما ترجیح میدهیم قهرمان بمیریم، نه اینکه ( مثل ) یک برده زندگی کنیم.
|
[ترجمه گوگل]ما ترجیح می‌دهیم قهرمان بمیریم تا برده زندگی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما ترجیح می دهیم که یک قهرمان بمیریم، به جای اینکه یک برده زندگی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The enrolment criteria are geographical rather than academic.
[ترجمه گوگل]معیارهای ثبت نام به جای تحصیلی، جغرافیایی است
[ترجمه ترگمان]معیارهای ثبت نام به جای آکادمیک، جغرافیایی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They wait for the group to decide rather than making individual decisions.
[ترجمه گوگل]آنها به جای تصمیم گیری فردی منتظر تصمیم گیری گروه هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها صبر می کنند تا گروه به جای تصمیم گیری فردی تصمیم بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was a jest rather than a reproach.
[ترجمه Ehsan] این یک شوخی بود، نه سرزنش
|
[ترجمه گوگل]این یک شوخی بود تا سرزنش
[ترجمه ترگمان]این شوخی بیش از یک سرزنش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Really it's a workmanlike conference rather than a dramatic one.
[ترجمه گوگل]واقعاً این یک کنفرانس کارگری است تا یک کنفرانس نمایشی
[ترجمه ترگمان]واقعا این یک کنفرانس دوستانه است تا یک کنفرانس مهیج
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He cared for her as a whole person rather than just a sex object.
[ترجمه گوگل]او از او به عنوان یک فرد کامل مراقبت می کرد تا صرفاً یک شی جنسی
[ترجمه ترگمان]او بیش از یک هدف جنسی به او علاقه مند بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. would like weeping with the smile rather than repenting with the cry.
[ترجمه گوگل]دوست دارم با لبخند گریه کنم تا اینکه با گریه توبه کنم
[ترجمه ترگمان]به جای آن که از گریه خودداری کند به گریه می افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Heat the liquid in a large, wide container rather than a high narrow one, or it can boil over.
[ترجمه گوگل]مایع را در یک ظرف بزرگ و پهن به جای ظرف باریک گرم کنید، در غیر این صورت ممکن است بجوشد
[ترجمه ترگمان]مایع را در یک ظرف بزرگ و بزرگ حرارت دهید تا یک محفظه باریک و یا آن را بجوشانید یا ممکن است آن را به جوش آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They use opium as a sedative, rather than as a narcotic.
[ترجمه گوگل]آنها از تریاک به عنوان مسکن استفاده می کنند نه به عنوان یک ماده مخدر
[ترجمه ترگمان]آن ها به جای مواد مخدر از تریاک به عنوان یک مسکن استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. If we can only encounter each other rather than stay with each other,then I wish we had never encountered.
[ترجمه گوگل]اگر فقط می توانیم با همدیگر روبرو شویم نه اینکه با هم بمانیم، پس ای کاش هرگز با هم برخورد نکرده بودیم
[ترجمه ترگمان]اگر ما فقط می توانیم با هم برخورد کنیم نه با هم دیگر، پس کاش هرگز با هم برخورد نکرده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[ریاضیات] و نه، نه مانند، نه با، به جای

به انگلیسی

• instead of
and not (e.g.: "the legs of the table are glued to the body, rather than screwed onto it.")

پیشنهاد کاربران

تا آنکه
نه فقط
تا به
به جای
بعد از
instead of

بجای اینکه
نسبت به

( در رابطه با )
ناشی از
به جایِ
بیش از
و نه ( and not )
به جای آنکه
تا
rather than = instead of = in place of = بجای
He played football rather than doing his homework
Instead of
به جای اینکه
In place of
و نه
. E. g
to stay where you are rather than moving away or changing position
همون جایی که هستی بمون بجای اینکه هی اینور اونور بری و تغییر موقعیت بدی
ترجیحا
Their attitude for this isuue is rather than uncertain .

ورای اینکه. .
نه اینکه
بیشتر به
در عوض
در نقش حرف اضافه: به جای
در نقش جز قیدی: به جای اینکه
حرف ربط : به جای
بلکه باید
مشاهده پیشنهاد های امروز

معنی یا پیشنهاد شما