whenever

/weˈnevər//wenˈevə/

معنی: هنگامیکه، هر گاه، هر زمان که، هر وقت که
معانی دیگر: (برای تاکید - از when قوی تر است) کی، آخر چه هنگام، پس کی، هر وقت، هر هنگام (قدیمی - شاعرانه: wheneer)

بررسی کلمه

حرف ربط ( conjunction )
(1) تعریف: any time that.

- I am ready to start whenever you are.
[ترجمه گوگل] من حاضرم هر وقت که هستی شروع کنم
[ترجمه ترگمان] من حاضرم هر وقت که هستی شروع کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: at whatever time; when.

- Whenever he visited, he brought presents for the kids.
[ترجمه گوگل] هر وقت می آمد برای بچه ها هدیه می آورد
[ترجمه ترگمان] هر وقت که می رفت هدایایی برای بچه ها می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I go swimming whenever I can.
[ترجمه گوگل] هر وقت بتوانم شنا می کنم
[ترجمه ترگمان] هر وقت بتوانم شنا می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: on what day or occasion; at whatever time; when.

- Whenever has he offered to help?
[ترجمه گوگل] هر زمان که او پیشنهاد کمک کرده است؟
[ترجمه ترگمان] هر وقت که اون پیشنهاد کمک داده باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Whenever did you have time to arrange all this?
[ترجمه گوگل] هر وقت وقت داشتی همه اینها را ترتیب بدهی؟
[ترجمه ترگمان] تو کی وقت داشتی که همه اینا رو مرتب کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. whenever will he learn?
پس کی یاد خواهد گرفت ؟

2. come whenever it is convenient for you
هر وقت برایتان مناسب است تشریف بیاورید.

3. leave whenever you're ready
هر وقت آماده هستی برو.

4. you can leave whenever you like
هر موقع که بخواهی می توانی بروی.

5. he asks about you whenever he calls
هر وقت تلفن می زند احوال تو را می پرسد.

6. Whenever I see him, he seems to be rushing .
[ترجمه گوگل]هر وقت او را می بینم انگار عجله دارد
[ترجمه ترگمان] هر وقت که ببینمش، به نظر میاد عجله داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I shook with terror whenever I was about to fly in an aeroplane.
[ترجمه گوگل]هر وقت می خواستم با هواپیما پرواز کنم از وحشت می لرزیدم
[ترجمه ترگمان]هر وقت که می خواستم با هواپیما پرواز کنم با وحشت سرم را تکان دادم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You may leave whenever you please.
[ترجمه گوگل]می توانید هر زمان که بخواهید ترک کنید
[ترجمه ترگمان]هر وقت دلت خواست می توانی بروی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She always called at the vicarage whenever she was in the area.
[ترجمه گوگل]او همیشه هر زمان که در آن منطقه بود به نیابت زنگ می زد
[ترجمه ترگمان]هر وقت تو این منطقه بود همیشه به خانه کشیش می آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Whenever he returns to this place he is happy and contented.
[ترجمه گوگل]هر وقت به این مکان برمی گردد خوشحال و خشنود است
[ترجمه ترگمان]هر وقت که به اینجا برمی گردد، خوشبخت و راضی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Whenever you see an officer, you must salute.
[ترجمه گوگل]هر وقت افسری را دیدید، باید سلام کنید
[ترجمه ترگمان]هر وقت افسری رو دیدی باید سلام کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Plant out the spring cabbage whenever opportunities arise.
[ترجمه گوگل]هر زمان که فرصتی پیش آمد، کلم بهاره را بکارید
[ترجمه ترگمان]هر زمان که فرصت ها افزایش یابند، کلم فصل بهار را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I see red whenever I hear that man's name.
[ترجمه سعيد] وقتی آن مرد را میبینم عصبانی میشوم
|
[ترجمه گوگل]هر وقت اسم آن مرد را می شنوم قرمز می بینم
[ترجمه ترگمان]وقتی اسم اون مرد رو می شنوم قرمز می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That bookcase wobbles whenever you put anything on it.
[ترجمه گوگل]آن قفسه کتاب هر زمان که چیزی روی آن قرار می دهید می لرزد
[ترجمه ترگمان]اون قفسه تلو تلو می خورد وقتی چیزی روش میذاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Whenever did you find time to do it?
[ترجمه گوگل]هر وقت برای انجام آن وقت پیدا کردید؟
[ترجمه ترگمان]کی وقت پیدا کردی که این کار رو بکنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. I'll discuss it with you whenever you like.
[ترجمه گوگل]هر وقت بخوای باهات بحث میکنم
[ترجمه ترگمان]هر وقت دلت خواست با تو بحث می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هنگامیکه (حرف ربط)
as, while, whenever

هر گاه (حرف ربط)
if, whenever

هر زمان که (حرف ربط)
whenever

هر وقت که (حرف ربط)
whenever

تخصصی

[ریاضیات] هر جا، هرگاه، اگر

انگلیسی به انگلیسی

• at any time when; at any time
at any time when; at any time
you use whenever to refer to any time or every time that something happens or is true.

پیشنهاد کاربران

هنگامی که
وقتی که
هرگاه
برای تاکید از when قوی تر است
هنگامیکه، هر گاه، هر زمان که، هر وقت که ، هر وقت، هر هنگام، هر موقع، وقتی که، زمانی که
هر موقع . . . هر وقت . . . وقتی که. . . هنگامی که. . . زمانی که

بپرس