unique

/juːˈniːk//juːˈniːk/

معنی: یکتا، بی مانند، بی نظیر، بی همتا، فرد، یگانه، منحصر به فرد، بی تا
معانی دیگر: تک، غیر عادی، ناروال، فوق العاده، نادر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: being the only one of its type; sole; single.
مترادف: lone, one, single, singular, sole, solitary
متضاد: conventional
مشابه: alone, distinctive, exclusive, individual, peculiar, special, specific

- Everyone's fingerprints are unique.
[ترجمه مهلا] اثر انگشت هر کس منحصر به فرد است
|
[ترجمه Zahra] اثر انگشت هر شخص بی نظیر است
|
[ترجمه سینا] اثر انگشت همه کس ( هر کس ) منحصر بفرد است.
|
[ترجمه مترجم] اثر انگشت هر شخص منحصر به فرد و بی همتا است
|
[ترجمه ثریا] ترجمه هر فرد منحصر به فرد است
|
[ترجمه گوگل] اثر انگشت هر کسی منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان] اثر انگشت همه منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The figurines are handmade, and each one is unique.
[ترجمه محمد حسن اسایش] مجسمه ها دست ساز هستند ومانندونظیر ندارند
|
[ترجمه NJR] این تندیس ها دست ساز هستند و مثل ندارند.
|
[ترجمه گوگل] مجسمه ها دست ساز هستند و هر کدام منحصر به فرد هستند
[ترجمه ترگمان] The دست ساز هستند و هر یک منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: having no equal or equivalent; incomparable.
مترادف: incomparable, matchless, nonpareil, peerless, sui generis, unequaled
مشابه: characteristic, exceptional, inimitable, singular, surpassing, unexcelled, unmatched, unrivaled, unsurpassed

- Their product has a unique flavor that no one has been able to replicate.
[ترجمه گوگل] محصول آنها طعم منحصر به فردی دارد که هیچ کس نتوانسته است آن را تکرار کند
[ترجمه ترگمان] محصول آن ها طعم منحصر به فردی دارد که هیچ کس قادر به تکرار آن نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The Earth appears to be unique in our solar system in that it supports plant and animal life.
[ترجمه گوگل] به نظر می رسد زمین در منظومه شمسی ما منحصر به فرد است زیرا از حیات گیاهی و جانوری پشتیبانی می کند
[ترجمه ترگمان] به نظر می رسد که زمین در منظومه شمسی منحصر به فرد است و از زندگی گیاهی و حیوانی حمایت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: exclusively found in or limited to a particular area, category, or condition.

- The kangaroo is unique to Australia.
[ترجمه گوگل] کانگورو منحصر به فرد استرالیا است
[ترجمه ترگمان] کانگورو منحصر به استرالیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Is language unique to humans, or do other animals possess language as well?
[ترجمه گوگل] آیا زبان منحصر به انسان است یا سایر حیوانات نیز دارای زبان هستند؟
[ترجمه ترگمان] آیا زبان برای انسان ها منحصر به فرد است یا حیوانات دیگری نیز زبان دارند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: (informal) very different from the average or ordinary; unusual.

- That's a unique hairstyle she's got.
[ترجمه گوگل] این مدل موی منحصر به فردی است که او دارد
[ترجمه ترگمان] این یک مدل موی منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
مشتقات: uniquely (adv.), uniqueness (n.)
• : تعریف: unique people or things collectively (usu. prec. by the).
مترادف: original
متضاد: ordinary

- It's a wonderful gift shop specializing in the unique.
[ترجمه گوگل] این یک فروشگاه هدیه فوق العاده است که در موارد منحصر به فرد تخصص دارد
[ترجمه ترگمان] این یک مغازه استعداد فوق العاده متخصص در زمینه منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a unique achievement
موفقیت بی نظیر

2. a unique opportunity
یک فرصت فوق العاده

3. a unique specimen
یک نمونه ی تک

4. a woman of unique talents
زنی دارای استعدادهای منحصر بفرد

5. every human being is unique
هر انسانی منحصر به فرد است.

6. that book is a unique treasure house of love poetry
آن کتاب گنجینه ی منحصر به فردی از اشعار عاشقانه است.

7. this problems, i submit, is not unique to our country
به عقیده بنده این مسئله منحصر به کشور ما نیست.

8. the narrow alleys of isfahan have a unique charm
کوچه های باریک اصفهان جذابیت منحصر بفردی دارند.

9. Each person's genetic code is unique except in the case of identical twins.
[ترجمه گوگل]کد ژنتیکی هر فرد به جز در مورد دوقلوهای همسان منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]کده ای ژنتیکی هر فرد به جز در مورد دوقلوهای همسان، منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The preview offers a unique opportunity to see the show without the crowds.
[ترجمه گوگل]پیش نمایش یک فرصت منحصر به فرد برای تماشای نمایش بدون جمعیت ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]پیش نمایش فرصتی منحصر به فرد برای دیدن نمایش بدون جمعیت ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Its magnificent proportions make this palace unique among the buildings of the world.
[ترجمه گوگل]تناسبات باشکوه آن این کاخ را در بین بناهای جهان بی نظیر کرده است
[ترجمه ترگمان]نسبت های باشکوه آن این کاخ را در میان ساختمان های دنیا منحصر به فرد می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His style of singing is rather unique.
[ترجمه گوگل]سبک خوانندگی او نسبتاً منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]سبک خواندن او نسبتا منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This phenomenon is unique in nature.
[ترجمه گوگل]این پدیده در طبیعت منحصر به فرد است
[ترجمه ترگمان]این پدیده در طبیعت منحصر به فرد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sometimes, the everlasting hate have no unique period.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، نفرت ابدی دوره منحصر به فردی ندارد
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات، نفرت ابدی، هیچ دوره منحصر به فردی ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The tranquil beauty of the village scenery is unique.
[ترجمه گوگل]زیبایی آرام مناظر روستا بی نظیر است
[ترجمه ترگمان]زیبایی آرام مناظر روستایی بی نظیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The examples are unique to this dictionary.
[ترجمه گوگل]نمونه ها منحصر به این فرهنگ لغت هستند
[ترجمه ترگمان]این مثال ها برای این فرهنگ لغت منحصر به فرد هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. His designs have a unique brand of stylishness.
[ترجمه گوگل]طرح های او دارای برند منحصر به فردی از شیک هستند
[ترجمه ترگمان]طراحی های او برند منحصر به فردی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The tribunal is unique because Mr Jones is not subject to the normal police discipline code.
[ترجمه گوگل]دادگاه منحصربه‌فرد است زیرا آقای جونز مشمول قوانین انضباطی عادی پلیس نیست
[ترجمه ترگمان]این دادگاه منحصر به فرد است، زیرا آقای جونز تابع مقررات روال عادی پلیس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. That building is unique because all the others like it were destroyed.
[ترجمه گوگل]آن ساختمان منحصر به فرد است، زیرا تمام ساختمان های دیگر مانند آن تخریب شده اند
[ترجمه ترگمان]این ساختمان منحصر به فرد است، زیرا همه کسانی که آن را دوست دارند نابود شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یکتا (صفت)
alone, unique

بی مانند (صفت)
unique, inapproachable, unparalleled, unprecedented, inimitable, incomparable, unexampled

بی نظیر (صفت)
unique, inapproachable, unparalleled, unprecedented, inimitable, incomparable, unrivaled, unbeatable, nonpareil, unexampled

بی همتا (صفت)
unique, unparalleled, incomparable, unrivaled, unbeatable, unmatched, matchless, peerless, nonpareil, unexampled

فرد (صفت)
single, only, unique, odd, unparalleled, unexampled

یگانه (صفت)
one, only, sole, unique

منحصر به فرد (صفت)
unique

بی تا (صفت)
unique, unrivaled, unmatched

تخصصی

[عمران و معماری] منحصر به فرد - یکتا - یگانه
[برق و الکترونیک] منحصر به فرد، یکتا
[صنایع غذایی] یکتا، یگانه، منحصر به فرد
[ریاضیات] یکتا، منحصر به فرد، یگانه، تک، منحصر

انگلیسی به انگلیسی

• singular, matchless, unequaled, rare
if something is unique, it is the only thing of its kind.
if something is unique to one thing or person, it concerns or belongs only to that thing or person.
some people use unique to mean very unusual and special.

پیشنهاد کاربران

منحصر به فرد
مثال: Each snowflake is unique.
هر برفک منحصر به فرد است.
Unique products
تولیدات خاص یا تولیدات بی نظیر
منحصر به فرد
بی همتا
تک
منفرد
منحصر به فرد، بی نظیر، بی مانند
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : uniqueness
صفت ( adjective ) : unique
قید ( adverb ) : uniquely
مجزا، جداگانه
Unique:special‚one of a kind
being without example
جداگانه، خاص، به خصوص
[ ویژه و خاص ]
خاص
united هم همین معنی را دارد برای یادگیری زبان اِنگلیسی و فرانسه و همه زبانهای مهم جهانی که همه با فارسی هم ریشه هستندباید دیکشنری ها بازنویسی شوند برابر فارسی این واژه، یکه - یکه شده - یکان - یگان - یگانه - یک - هستند
منحصر به فرد
یکتا
مختص
بی نظیر
بی مانند
تک
مختص
یکتا، . منحصر به فرد، . بی نظیر، بی مانند.
بی مثل و مثال
ویژه
His voice is unique
صدای او منحصر به فرد است
👈بی نظیر* بی مانند* تک👉
❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
بی همتا
From the supervisor to unique
از سرپرست به منحصر بفرد
Unique son پسر منحصربفرد
One king is unique
تک پادشاه منحصر به فرد است
منحصر به فرد
تک ، منحصر به فرد
He is with decency and with love
My heart Saeed is unique
جداگانه ،

بی نظیر
رشته حقوق :عین
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس