پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤٨٨)

بازدید
١,٠٨٨
تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

بینایی سنج دکتر بینایی سنج

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گوندولاران قایقران

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در ایتالیا قایق ونیزی قایقی دراز که دو سر آن به سمت داخل برگشته است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوستان غیرارادی غلطه باید بفرمایید: ناخواسته غیرارادی و ارادی موضوعش یک چیز دیگه است. خواسته و ناخواسته هم یک چیز دیگر. غیرارادی یعنی شما هیچ اراده ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان میدونیم تراست یعنی چی. مشکلمون اینه معادل فارسی براش نداریم. به جای توضیح دادن یه معادلی پینهاد کنید!

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دارای جنس نر و ماده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوریختی گونه ای که دارای دو جنس نر و ماده باشد. مانند پرندگان و پستانداران و غیره. در بحث های جنسیتی، بحث بر سر این است که آیا انسان یک موجود دوریخت ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بله من هم دقیقا این اصطلاح را جستجو کردم و دیدم که مربوط به حوزۀ روان شناسی است و نه علوم سیاسی! برای همین برایم عجیب بود. البته ممکن است این اصطلاح ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گرانباری شناختی سربار شناختی بیشباری شناختی اضافه بار شناختی بار شناختی بیش از حد وقتی اطلاعات و ایده های بیش از توان تحلیل ذهن است و باعث گیجی و سرد ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بحران وجودی بهتر نیست؟ فکر میکنم موجودیت دقیقا به معنای existential نباشه.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز سیامک این خودبینی که شما فرمودید معادل egotism میشه نه ego ego که معادل فارسی آن خویشتن، خود و نفس است لزوماً چیز منفی نیست بلکه معنای عزت ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در حال اوج روبه فزونی رو به رشد و رونق در حال تسلط رو به تعالی رو به افزایش فزونی گرفته

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

دوستان کوبلن فقط یکی از انواع tapestry هست. غربیها کلا به چیزی که حالت منسوج و بافته شده داشته باشه و به دیوار بزنن میگن tapestry. پس لزوماً کوبلن ن ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حاشیۀ خطای ( محاسباتی )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

ذخیره گر خورشیدی ذخیره کننده نور خورشید برای تولید گرما ( برای برق نیست با پنل خورشیدی اشتباه نشود )

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

solar collector با پنل خورشیدی متفاوت است. پنل خورشیدی نور خورشید را مستقیم به برق تبدیل میکند و برای تولید برق به کار میرود. solar collector برای ذ ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مکان دوستی - مکان گرایی

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

Tit for tat is an English saying meaning "equivalent retaliation". It is an alteration of tip for tap "blow for blow", first recorded in 1558 منبع: و ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٤

دوستان توجه کنید. all the more در واقع همان more یا even more است. برای تاکید بیشتر، بر سر more، کلمه دیگری اضافه میکنند مانند even یا all the بناب ...

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قاچ - تکه - بخش - شق - وجه - باریکه - جزء

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بده بستان جبران متقابل - کمک متقابل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
١

بده بستان داشتن دادن و ستاندن جبران کردن تلافی کردن

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٢

دودمان، تبار، تبار ژنتیکی توجه کنید که کمی با blood line متفاوت است ولی بسیاری اوقات هر دو به یک معنی به کار میروند

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زیاده روی، افراط

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اصلاح مانند اصلاحات و تغییراتی که در یک سیستم یا کارگاه یا شرکت یا موسسه انجام می شود

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کپی برابر اصل

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زاهد تارک دنیا قدیس گوشه نشین قدیس معتکف

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بزرگ کردن بافت های خاص در حیوانات اهلی در اثر مهندسی ژنتیک یا شیوه های تغییر و اصلاح سنتی به مرور زمان مانند افزایش حجم عضلات در گاوها و گوسفندان

تاریخ
٦ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کبوتر شاهی کبوتر شاهنشاهی نام علمی: Ducula

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بشریت میشه humanity و اگر برای نسل بشر هم بگیم بشریت دو تا چیز رو با هم خلط کردیم

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
١

در هیچ فرهنگ لغت معتبر انگلیسی، این کلمه به معنای موقعیت شناس و فرصت شناس نیست situational یعنی وابسه به موقعیت. ترجمه اش بستگی به جمله دارد مثلا sit ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ناباورمند ناباورمندان

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بی باور

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در بریتانیکا: Nuer, people who live in the marsh and savanna country on both banks of the Nile River in South Sudan. They speak an Eastern Sudanic la ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

در فرهنگ لغت آکسفورد: A member of an African people of South Sudan and Ethiopia, traditionally pastoralists and cattle - rearers. مردمان حاشیه رود ن ...

تاریخ
٨ ماه پیش
پیشنهاد
٠

large, open natural landscapes such as grasslands, shrublands, woodlands, and savannas

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

می تونیم این موارد رو بگیم از بنیانگذاران/ ی بنیانگذار مشترک

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٢

شاید این دوستمون مشکلی داره که به کلاغ و زاغ هر دو میگه کلاغ : ) ) زاغ ها خیلی کوچکتر از کلاغ ها هستن و صدا و ظاهر خیلی متفاوتی دارن و تنوع زیرگونۀ ز ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکته pandemic: به بیماریهای واگیردار ( مسری ) ( که در مناطق بزرگی از جهان شایع میشود ) اطلاق میشود epidemic : دربارۀ بیماریهای واگیردار و نیز غیروا ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به عنوان صفت: در ترکیباتی مثل burning love burning jealousy burning curiosity گدازان، سوزنده، صبرسوز، طاقت سوز، گدازنده، تحریک کننده، بی تاب کننده و ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مجموعه نمایش هاف اپراها و باله هایی که یک کمپانی نمایشی در طول یک دوره مثلاً یک سال روی صحنه خواهد برد: فهرست نمایش های سال/ فهرست نمایش های شرکت و غ ...

تاریخ
٩ ماه پیش
پیشنهاد

An open space in a forest, especially one cleared for cultivation. یکی از دوستان اصطلاح "برهنه خاک" را پیشنهاد کرده که هم دقیق و هم زیباست

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درباره ادعاهای عجیب و اشتباه بعضی افراد کم دان و مغرض: در میان زبان ها اینجور نقل و انتقالات رایج است و در اثر همنشینی و بده بستان های طولانی در بست ...

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

a safety rope secured to a sailor's waist ( as when he is working over the ship's side ) طناب دور کمر ملوان ها طناب کمکی طناب نجات

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٢

پرده منقوش، دیوار کوب دستبافت، تابلوفرش، فرشینه به طور مجازی در معنای بافته، منسوج، دستبافته، تار و پود

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نام علمی گونۀ سهره هایی که داروین در جزایر گالاپاگوس کشف کرد

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

لطف خدا، مرحمت الهی، رحمت الهی، رستگاری

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

he Beatitudes, found in the Gospel of Matthew ( 5:3 - 12 ) , are a set of teachings delivered by Jesus Christ during the Sermon on the Mount. These v ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

هر یک از این کلمات در بسترهای مختلف می تواند مناسب باشد: یکه تاز، تک تاز، مستقل، سرکش، سنت شکن، آزاده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روانشناسی رفتارگرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دستگاه تزریق ماشین تزریق سیستم تلقین به نظر من بهتر است از خود واژه تزریق استفاده کنیم چون لزوما در این مفهوم همه چیز دروغ و فریب نیست یا حداقل تعم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه شناسی کلمه: hype از کلمه hypodermic می آید و به معنای زیرپوستی است مثلا تزریق زیرپوستی. از طرفی hype در محاوره به معنای معتاد تزریقی است. برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جدیداً این کلمه در رسانه های آمریکایی استفاده میشود ترامپ ایمن کردن ضد ترامپ کردن در برابر ترامپ مقاوم کردن مثلا در bbc آمده: ?US allies try to 'Trum ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معنی لانگمن: to completely accept an idea or belief and allow it to influence you معنی کمبریج: f you buy into an idea or plan, you give it your suppo ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

انسان مانند، انسان وار، انسان نما تفاوت با Hominids humanoid: در کل به هر موجودی اعم از خیالیف واقعی یا ربات که مانند انسان روی دو پا راه برود و ظاهر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دامپزشکی: حیوان مادر ( در پستانداران اهلی ) سد، بند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

توجه کنید که praxeology یه بررسی اعمال هدفمند انسان می پردازد. رفتار ذاتا هدفمند نیست این کردار است که هدفمند است. در ضمن رفتارشناسی بیشتر درباره حی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

track یا tracking در زمینه آموزش: رشته بندی گزینش رشته ای در مدارس آمریکا دانش آموزان را بر اساس تواناییهایشان به دسته های مختلف تقسیم می کنند مثل گر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مورد کودکان یا افراد کمسن و سالی که نابغه هستند به کار میرود. و معمولا می گویند child prodigy مثلا درباره انیشتین و . . . به کار نمی رود. برای ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اندام ورزیده اندام درشت بدن درشت و عضلانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تغییرات - اصلاحات - جرح و تعدیل ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The full idiom is usually stated as "when the shit hits the fan", and it implies a scenario where something unexpected or unpleasant suddenly occurs, ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

من چنین کلمه ای را در هیچ فرهنگ لغت انگلیسی پیدا نکردم. این یک غلط املایی است. منظور corporeal بوده که می شود تنی، بدنی و . . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ممکن است واژه array و آرایه و آراستن ارتباطی با هم نداشته باشند ممکن هم هست که هم ریشه باشند. اما این که برخی کاربران گفتند ممکن است array از فران ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در حوزه پژوهش یک چیزی داریم به نام همبستگی های معنادار significant correlations

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این کلمه دو معنا دارد: یکی رفو کردن و وصله پینه یکی هم در کاربرد عامیانه صورت ملایم تر Damn است مثلاً می شود گفت زکی د بیا بخشکی ( شانس )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بعضی متون علمی و پژوهشی از این اصطلاح زیاد استفاده می کنند عوامل تهدیدآمیز عوامل مخاطره آمیز عوامل مخرب عوامل منفی الخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو معنای متضاد دارد: 1. آزار دادن، روی مخ رفتن she is really a nuisance. every time I dee her, her arrogant words gets under my skin 2. کم کم کسی را ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیب زمینی بنفش از انواع سیب زمینی های شیرین است که در فرهنگ غذایی فیلیپین رایج است و به تازگی به آشپزی آمریکایی ها نیز راه پیدا کرده است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زنی که در زمان جنگ از قبیله دیگر به غنیمت می گرفتند امروزه به زن جوانی که با مردی پیر و پولدار ازدواج کند نیز می گویند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اردوگاه اقامت اجباری بازداشتگاه ( اسرای جنگی/اقلیت ها/ زندانیان سیاسی ) ممکن است در آن کار اجباری صورت بگیرد اما هدف آن کار کشیدن از زندانیان نیست. ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معمولا در حوزه درمان می گویند عوارض یا عوارض بعدی/ آتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اما می تونه معنای تضاد و اختلاف هم دربر داشته باشه در فرهنگ آکسفورد: place or deal with close together for contrasting effect. متباین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مسعود درست میگه. این کلمه صفته. یعنی همجوار، کنارِ هم، همسایه ( مفاهیم ) و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معانیش تقسیم بندی و دسته بندی کردن است to assign to an often restrictive category : CLASSIFY

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در دیکشنر وبستر اینطور امده: 1 a : a secondary school emphasizing Latin and Greek in preparation for college b : a British college preparatory school ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

littluns که تغییر شکل یافته little ones است یعنی کوچولوها فسقلی ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بهتر است این مجموعه واژگان را که مربوط میشوند به تکامل با هم در نظر بگیریم: fit unfit the survival of fittest fittest fitter

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوع انسان انسان ریخت ها انسان واران

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جناب روحان موضوع هیچ ارتباطی به زبان فارسی و ایراد داشتن فارسی ندارد. زبان فارسی هیچ ایرادی ندارد. هیچ زبانی هیچ ایرادی ندارد. دوره این حرفهای غیرعلم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در واقع معمولا با within میاد به شکل within striking distance

پیشنهاد
١

در آستانه ی . . . خیلی نزدیک به. . . چیزی نمانده به. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستان اون بالا تلفظ امریکایی و بریتانیایی هست و دوستان میتونن ببینن و بشنون. خودتون رو با نوشتن چیزهای عجیب غریب اذیت نکنید : ) ) ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ترمز روانی با مفهوم بازدارندگی یا همان inhibition مرتبط است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جمعیت کلی محققان وقتی از این اصطلاح استفاده میکنند که بخواهند به جمعیت کلی یک منطقه، شهر، کشور و . . . اشاره کنند و آن را از جمعیت های خاص و زیرگروه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بدون هیچ پشتوانه ای بی هیچ پایه و اساسی از هیچ چیز، ( چیزی ساختن )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حدس و گمان بی سند و مدرک حرف از روی هوا حدس از روی هوا/ الکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

درخت افتاده/ قطع شده/ خشک لاشه درخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

این فعل مخصوصا برای به دست گرفتن ابزار یا سلاح به کار می رود پس شایسته است بگوییم: به دست گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صورتی چرک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربرد طنزآمیز/ کنایه آمیز: گاهی به کنایه درباره وسایل خیلی قدیمی به کار میرورد مثل همین که در فارسی میگیم مثلا یه "پراید خسته" خسته عهد دقیانوسی زه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همون خودکار است. اسم جدید براش نسازید : ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جناب فرکیانی شما با این نظرات سطحی آبروی فرکیانی و زبان فارسی را نبرید لطفا. تا جایی که من مطالعه کردم، از عربی هم واژه های بسیاری وارد زبانهای دیگر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در آستانه ظهور/وقوع/ نزدیک شونده/ قریب الوقع/ تهدیدکننده/ هول برانگیز/ محتوم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی باک بی پروا جسور بی ترس و وحشت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

in his/her wake به دنبالش از عقبش بر جای او در پی او

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای کم اشتها و کم غذا هم هست: Shaun is tall, underfed and pale, like me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این که کاری ندارد هر کلمه ای را زارت گرته برداری کنیم!!!! اگر می تونیم باید معادلسازی کنیم نه گرته برداری: بلندی پیاده ها سکوی عابر عابرجا عابرسکو پ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پر از مملو از

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فارسی اینو میگن ماهگونی که اشتباهه باید بگن ماهونی، رنگ چوب ماهون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

radio static = radio noise صدای خش دار رادیو وقتی صاف و شفاف پخش نمی شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در بعضی موارد به نوشیدن زیاد الکل یا مصرف زیاد از حد مواد ( سبک ) هم می گویند she got twisted in all parties

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

روی مواد تحت تاثیر الکل I promised to never get that twisted again but every Sunday we went to the bar and get twisted just like other weekends

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معنای دقیق: جمجمه معنای مجازی: کله، سر، دِماغ، مغز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

می شود گفت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایزدتبارنامه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در فرهنگ وبستر آمده: 1 : something causing or meant to cause interest, surprise, or shock 2 : a pointed witty remark or retort بذله گویی، شیرین زبان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلمه قشنگ ( برای یک مفهوم جدی یا تلخ یا مذهبی یا هر چیزی که نمیخواهیم به خود آن اشاره کنیم ) مثال: به نظر من اضطراب اجتماعی یک کلمه قشنگ برای انزوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

معادل است با کمدی سیاه طنز تلخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان "بزن و بکوب" در فرهنگ خودمان به رقص و آواز و شادی گفته میشود. در معادل سازی مراقب باشیم عناصر فرهنگی بی ربط رو به هم ربط ندیم. من "زد و خورد" ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

به معنای گیجی هست گاهی اما فریب خوردگی من ندیدم!!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

استعدادهای درخشان دانش آموزان برتر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

deductive : استنتاجی. یعنی نتیجه گیری کردن از کل و کلیت inductive : استقرایی. یعنی نتیجه گیری کردن از موارد و مشاهدات خاص بزرگترین ایراد این دیکشن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دربرخی موارد معنی خاص، منحصربه فرد و ویژه و نادر و کمیاب می ده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

علوم انسانی می شود Humanities این می شود ادبیات و تاریخ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طبق فرهنگ آکسفورد دو معنی دارد 1. NORTH AMERICAN arts subjects such as literature and history, as distinct from science and technology. 2. HISTORI ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

روحانی - کشیش یار خود کشیش نیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشکل این دوستان که اصرار دارند "شوخی خرکی" درسته اینه که فکر میکنند چون جلوی این کلمه تو دیکشنری نوشته practical joke یعنی شوخی خرکی و فیزیکی و . . . ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلم پیچ/curly kale/ kale اینه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلمۀ همه گیری قبلاً برای epidemiology تعیین شده و به بیماری های شایع مانند فشار خون، دیابت و غیره که غیرمسری هستند و نیز بیماری های مسری مانند تب کنگ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

ربطی به بیماری های مسری ندارد. واقعا جای تاسف است که ابادیس اشتباهات را تصحیح نمی کند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستمان فرهود کاملا درست گفتند. این یک سبزی است شبیه اسفناج یا کاهو ولی از خانواده کلم هاست. به هر حال کلم برگ غلطه. اما چون انگلیسی بهش میگ curly k ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

کلم سفید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گل کلم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلم بنفش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلم فندقی/کلم غنچه ای / کلم بروکسل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان بیایید یه چیز جالب بهتون بگم. این کلم های بامزه که بهش میگیم کلم فندقی جدیدا. همون "کلم برگ" قدیمیِ خودمون هست. این اصلاح شده و کوچولوتر شده د ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلم برگ/ اگر کوچولو باشه کلم فندقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پوسیدون یا نپتون ایزد یا الهه دریاها. اولی یونانی و دومی معادل رومی آن است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

واژگان مصوبی که معمولا برای اینها به کار می رود: id: نهاد ego: من، خود، نفس superego: فرامن، فراخود، وجدان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخلص، بی ریا، صادق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

هجوم - خیز - پیشروی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان این کلمه دو معنا داره: 1. یعنی توقف ناپذیر، مهارنشدنی و. . . 2. آشتی ناپذیر، لجوج، سرسخت، و این دومیه گاهی تعمیم پیدا میکنه به "سنگ دل" و بی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کنایه از اتفاقی که احتمال ندارد روی دهد وقت گل نی مگه خواب ببینیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همچنین دوستمان آقای محمدزاده هم یکی از معنایهای درست social order را آوردند. در زیر، social order به معنای طبقه اجتماعی است ( به نقل از آکسفورد ) : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

من فکر میکنم ساختار اجتماعی معادل بهتری هست تا نظم اجتماعی چون طبق تعریف: the totality of structured human interrelationships in a society or a part ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مخفف sound navigation ranging پس میتوان گفت ردیابی صوتی یا ردیابی پژواکی پژواک یابی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به فراخور مکان چران می توان عبارات مختلفی گفت: چراغ بیرونی چراغ ایوان چراغ بالای در چراغ دم در چراغ سرسرا و غیره چراغ طارمی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به نقل از دهخدا: موش . ( اوبهی ) . و در بعضی از ولایت دارالمرز موش را گرزه میگویند. ( جهانگیری ) ( برهان ) ( حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی ) : آهو از دا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

در مورد جانوران: روز زی در برابرِ nocturnal که یعنی شب زی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

متین قاسمی عزیز دقیق تر بگوییم fable قصه ها و افسانه هایی است که شخصیت های آن حیوانات هستند ولی اینکه فرمودید �از زبان حیوانات� غلط است. لزوما اینطور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Dis در اساطیر رومی ایزد جهان زیرین است و pluto در اساطیر یونان خدای جهان زیرین است. تقریبا هر دو با هریمن نزدیکی دارند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

درنا نیست. عکس درنا رو سرچ کنید می بیند یک پرنده دیگه ایه. مرغ ماهیخوار درسته. حواصیل هم درسته ولی خب حواصیل ها یک دسته بسیار بزرگ و متنوع هستند

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

منظور بنی اسرائیل است نه یهودی یا اسرائیلی امروزی a member of the ancient Hebrew nation, especially in the period from the Exodus to the Babylonian C ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سخنان تهدیدآمیز صحبت خشونت آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هیجان زده شدن و شور چیزی را درآوردن وحشی شدن افراط کردن اختیار از کف دادن و زیاده روی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Peanuts وقتی جمع باشه یعنی چندرغاز، پول کم، وقتی مفرده، علاوه بر بادوم زمینی معنی آدم ریزه میزه و بی اهمیت هم می ده. اسم کارتون Peanuts رو از همین ج ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

an uneasy feeling of doubt, worry, or fear, especially about one's own conduct; a misgiving. "military regimes generally have no qualms about contro ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. پول پرست 2. سرباز مزدور/ مزدور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلب انسان 4 دریچه دارد. دریچه های قلب را در انگلیسی heart valves می گویند: mitral valve, tricuspid valve, aortic valve, and pulmonary valve

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان �گیجی� فقط یکی از معادل های confusion است. خلْط که آقای صادقی نوشته است کاملا درست است. در بعضی موارد، confusion یعنی جابه جا گرفتن دو موضو ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک مقام در نظام اشرافی فرانسه در انگلیسی می شود count در فارسی همان کُنت می گوییم مثلا کنتِ مونت کریستو در فرانسه می شود: comte de monte cristo در ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قدیس محافظ قدیس نگهبان/پشتیبان در مسیحیت به ویژه در میان کاتولیک ها هر قدیس حامی گروه یا مکان ها یا موجودات یا چیزهای خاصی است. مثلا قدیس کریستوفر، ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرهنگ میریام - وبستر: 1 : a saint to whose protection and intercession a person, a society, a church, or a place is dedicated 2 : an original leader ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شقاوت مثلا در Eternal damnation: شقاوت ابدی ( در مسیحیت ) یعنی به دوزخ رفتن.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نوچه، پادو، وردست، دستیار، کمک، کمک حال، آدم ( میگن این شخص آدمِ فلانیه )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ آکسفورد: a large, shapeless mass of something, especially soft food. مقدارش زیاده، کم نیست: ) ) ) )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

oxen [جمع ox است به معنای ورزا: گاور نر اخته برای شخم زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

a body of traditions and knowledge on a subject or held by a particular group, typically passed from person to person by word of mouth. ادبیات شفاهی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

چرا پوسیده خوار بهتر از لاشخور و مرده خوار است؟ چون لاشخور و مرده خوار یعنی جانوری که از بقایای بدن جانوران دیگر تغذیه می کند مانند شغال و ( پرنده ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر Mahboubeh پیشنهادشان غلط است زیرا اذعان کردن با توجه به فرهنگ دهخدا و . . . یعنی اقرار کردن، گردن نهادن، اعتراف کردن، قبول کردن و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

این آقای اصغر کجای ایران زندگی می کنه که در تاریخ 20 دی ماه 1402 نوشته: در ایران اگر زنی موهاش پیدا بشه obscene هست و در آمریکا. . . . ؟؟!!! حالا بما ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اون subsistence که میشه معیشت، معاش. sustenance میشه غذا و تغذیه و. . . شاید هم ریشه باشند ولی یکی نیستند محمدجواد اشتباه گرفته

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

جناب قانعی انتزاعی رو با ز می نویسند. لطفا تصحیح کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

گله برای چهارپایان و پستانداران استفاده میشه برای زنبورها باید بگیم �دسته�.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فرهنگ وبستر: an adult castrated male domestic ox گاو نر اخته برای شخم زدن زمین معادل دقیق فارسی ( دهخدا ) : وَرزا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

این صفحه کلا نیاز به بازنگری داره. تمام اطلاعات غلطه. گراز دریایی میشه Walrus که بزرگ جثه است و دندان های بسیار درازی داره خوک دریایی همان فک یا Sea ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

توری است که دانشمندان، شکارچیان و . . . برای گرفتن پرندگان یا خفاشان استفاده می کنند تور نامرئی تور پرنده گیری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

من نمی فهمم این دوستانی که بدون کمی جستجو فقط دیس لایک می زنند می خواهند نادانی خود را اثبات کنند یا چی؟ برای expedition قبلا معنی لشگرکشی آوردم چون ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

صفت: تحقیر آمیز، توهین آمیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شُره قطره جرعه ذره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در فرهنگ معاصر پویا ( دکتر باطنی ) به ترتیب آمده: مظهر تجسم انسان انگاری شخصیت بخشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مغ، مجوس، سه فرزانه ای که از شرق نزد مسیح رفتند و برای او هدیه بردند به نام های ملکیور ( فرزانه پارسی ) ، کاسپار ( فرزانه هندی ) و بالتازار ( فرزانه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ریشه کنی از اصل جدا کردن، از محیط بومی جدا کردن ویژگی های نژادی و قومی را از بین بردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تجسد جسم یافتن کالبدیابی صورت جسمی گرفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

نامشروع، حاصل زنا با محارم مجازا به معنای کثیف، شنیع، پست و . . . می آید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قهقرا، تنزل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دکتر محمدرضا باطنی در فرهنگ معاصر پویا: اکتشافی - یافتاری - تجربی - آزمایشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a : a Celtic group especially in the Scottish Highlands comprising a number of households whose heads claim descent from a common ancestor the MacDon ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تقریبا میشه طایفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

الگویی از حروف، علائم یا تداعی ها که کمک می کند چیزی را به خاطر بسپریم و به یاد آوریم: الگوی یادآورنده کدگذاری یادآور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عصر ظهور در پیشگویی های اشعیای نبی در عهد عتیق به دوران پس از ظهور منجی ( حضرت عیسی ) گفته می شود. در آن زمان همه انسانها و حیوانات در صلح و آرامش و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کارگر روزمزد پادو خدمتکار ( در نظافت مکان هایی مانند بیمارستان )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

( در متن های عامیانه ) تخم و ترکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

توله کش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Act ( در نقش اسم ) : مصوبه ( یعنی از طریق یک نهاد مانند مجلس و با طی روند حقوقی تبدیل به قانون شود ) مقایسه کنیم با کلمات حقوقی دیگر: law: قانون. هم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فرهنگ معاصر پویا، محمدرضا باطنی: مصادره به مطلوب کردن، ( چیزی را بدیهی فرض کردن ) * فرهنگ آکسفورد: 1. سوالی را مطرح کردن، پرسشی پیش آوردن ( of a fa ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

توانبخش قدرت انگیز توانمندکننده تواناساز قدرت دهنده نیروبخش نیرومندکننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

همان طور که دوست عزیز آقای میرکریمی آورده اند numerate اصلا فعل ندارد، numerate صفت است!! عجیب است که فرهنگ آبادیس در ابتدا جلوی آن کلی فعل ردیف کرده ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

( آموزش ابتدایی ) : دست ورزی در مدارس ابتدایی و مهد کودک ها به تمرین هایی می گویند که دانش آموزان با دست انجام می دهند . مثلا با استفاده از دسته های ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

از آکسفورد: a set of facts or arguments supporting one side in a legal case. "the case for the defence" a set of facts or arguments supporting one s ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیش الگو نخست الگو نخست نمونه proto در فرهنگ های لغت معنای نخستین، اولیه، ابتدایی می دهد بنابراین کلماتی که با نخست می سازیم مناسبتر هستند تا کلماتی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دو معنا دارد: 1. معنای عینی: پی، رباط، رگ و پی 2. معنای مجازی: تار و پود، چفت و بست،

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودآگاهی به دو معنا: 1. آگاهی و توجه بیش از حد از خود، رفتار خود، ظاهر خود و غیره ( بار منفی دارد ) 2. عامدانه و آگاهانه از انجام عمل و سلوک به گونه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تدقیق، موشکافی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

استاد شدن خبره شدن پر کردن یعنی در مهارتی استاد شدن ( کار نیکو کردن از پر کردن است )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مثال های زیر: erudite attention erudite exploration/ examination عالمانه، فاضلانه، متبحرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستگان، وابستگان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در فرهنگ آکسفورد: شلوغ کردن سر موضوعات کوچک و بی اهمیت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جناب محمد هاجری شما جمله را اشتباه متوجه شده اید. معنی مثال شما این است: بیشتر افراد محکوم توانایی صحبت و دفاع از خود نداشتند. inarticulate به هیچ و ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

من فقط معنی آن را در سنت مسیحی آوردم: طبق فرهنگ آکسفورد: 1. رحمت، بخشایش، لطف الهی، فیض الهی 2. دعایی که قبل یا بعد از غذا میگویند و مانند prayer با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

when sth is in retreat یعنی عقب نشسته، پس رفته، پس نشسته، شکست خورده، کنار افتاده، افول یافته، از رونق افتاده و . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برتری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( البته ) این را هم بگویم که لازم نیست حتما به پرانتز و کمانک و غیره اشاره کنیم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشاورزی صنعتی کشاورزی مکانیزه کشاورزی مدرن کشاورزی مبتنی بر فن آوری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر به مثال توجه کنید و چندتا مثال چستجو کنید : The once bustling city, now abandoned and dilapidated, is all but a ghost town. متوجه خواهید شد که م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریبکارانه، مخفیانه، با حقه بازی، دسیسه گرانه

پیشنهاد
٠

در net primary productivity: کلمه net به معنای خالص و کلمه primary به معنای اولین تولیدکننده های است که انرژی یا زیتوده را تولید می کنند یعنی گیاهان ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحلیل هزینه ی حداقل تحلیل هزینه ی حداقلی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبزه راه، راه پرعلف، درخت راه، کوچه باغ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

"Metanoia" is a term with roots in Greek and is often used in philosophical and religious contexts. It refers to a transformative change of mind, a p ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

( در مورد احساسات ) عمیق it gave me an exquisite delight to watch that scenary

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان مادیان معادل درستی برای dam نیست. در واقع dam در فارسی معادل خاصی ندارد مادیان فقط به معنای اسب ماده بالغ است و بس و بنابراین می شود معادل Ma ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خودمحوری خودمداری خودمشغولی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشااخلاقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

amoral رو با immoral اشتباه نگیریم. amoral یعنی فاقد جنبه ی اخلاقی. اصلا اخلاقیات درش مطرح نیست. بی اخلاقی یا غیر اخلاقی یا ضد اخلاق می شود immoral

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف است با considering. . . with that in mind. . . . . taking into account پس در فارسی میشه گفت: با توجه به، بر اساس، با در نظر گرفتن، به خاطر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

منفرد، منفک، در انزوا، جدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیمانشکن، عهدشکن، خائن، فراری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیج کردن، گرد هم آوردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعامل کننده برهم کنشگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

کژتابی، ابهام. ایهام یک آرایه ادبی است و ارتباطی با این واژه ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستی همگرایی دوستانه رابطه دو طرفه درک متقابل ( به ویژه در میان ملت ها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

عذاب وجدان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوران پارینه سنگی به سه مرحله پارینه سنگ قدیم، میانه و جدید تقسیم می شود Lower Palaeolithic پارینه سنگی قدیم Middle Palaeolithic پارینه سنگی میانه U ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکیه گاه جانبی فارسی را پاس بداریم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرتعاملی بی تعامل بدون برهم کنش غیر کنشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در آکسفورد آمده of or inhabiting mountainous country. "montane grasslands"مثال یعنی کوهستانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

غنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

با آرش موافقم و حرفشون کاملا درسته. بعضی عبارات انگلیسی مانند for that matter نه تنها در فارسی اصلا معنی ندارند بلکه در خود انگلیسی هم فقط کاربرد ساخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

acculturation به معنای فرهنگ سازی نیست. یعنی پذیرفتن فرهنگ غالب، به رنگ فرهنگ غالب درآمدن. مثلا سرخپوستان آمریکا فرهنگ غالب آمریکا را که فرهنگ اروپ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تخریب زیستگاه، نابودی زیستگاه، تضعیف زیستگاه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضبط درست است. ظبط غلط است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a habit or pattern of behaviour that has become dull and unproductive but is hard to change. "the administration was stuck in a rut and was losing i ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز ابی arid fruit یعنی میوه های مناطق خشک و کم آب.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

/ ( ˌbaɪəʊˌsɪstɪˈm�tɪks ) / noun. ( functioning as singular ) the study of the variation and evolution of a population of organisms in relation to t ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

برخی دوستان این واژه را با illiterate یعنی بیسواد اشتباه گرفته اند. preliterate یعنی فاقد خط - فاقد الفبا - پیش از ابداع الفبا - پیشاالفبایی - پیشاخ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر راسخ و مصمم، معنای تک بعدی، صرف، محض هم دارد مانند مثال های زیر: our single - minded pursuit of knowledge has led to a lack of wisdom و mone ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرام، مسلک محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر پویا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سورتمه موتوری snowmachine = snowmobile

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موتور یا خودروی برفی برای حرکت روی برف. در واقع جایگزین سورتمه قدیم ماشین برف ساز می شود Snowmaking machine

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

fallowing در حوزه کشاورزی به معنای رها کردن زمین برای استراحت و بازیابی است که در فارسی به آن آیش و آیشگذاری می گویند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صفت: گشاینده، پذیرا، فراگیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز متین اضافه شدن حرف ر به پاس کردن و تبدیل آن به پارس، هیچ توهینی ندارد. البته که اصل کلمه پاس بوده اما این ربطی به داستان های تخیلی مانند ع ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

خدمت آقای حبیب عارضم که ترجمه من نیست، ترجمه فرهنگ آکسفورده! همونطور که می بینید دو معنی داره. معنای اولش یعنی تا آخر چیزی، به خصوص در مورد جنگ. معن ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

پرسر و صدا هم میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

خیلی عجیبه این تعداد آدمدر مورد یک کلمه به این سادگی اشتباه بکنن اون warewolf که میشه گرگنما wolverine یک نوع راسوی بزرگ در مناطق آلاسکا و شمال کانا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تفاوت complex و complicated به عنوان صفت: اول اینکه در انگلیسی هم خیلی اوقات به جای هم به کار میروند اما اگر دقیقش را بخواهیم: complex یعنی چیزی که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

امتزاج، آمیزش، هم آمیزی، ادغام، درهم آمیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

کبوتر مسافر کبوتر مهاجر بومی آمریکای شمالی منقرض این نوع کبوتر به خاطر مهاجر بودنش passenger نام گرفت و ارتباطی با نامه رسانی ندارد. استفاده از کبوتر ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شیر دریایی یک حیوان دیگر است با پوست براق و پدندان نیش بزرگ ندارد کافی است عکسشون رو در اینترنت ببینید. والروس دندان های نیش بسیار بزرگ دارد و به آن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهت روشن شدن مفهوم کلمه بد نیست بدانیم که معمولا در مواردی که اتفاق بد و منفی مورد نظر باشد، به کار می رود پس نوید دادن یا شگون معادل خوبی نیست چون ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در مثال زیر: one can learn a great deal about the world in the observable and speakable realms of taxonomy, ecostructure, and animal behavior یعنی به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از آرایه های ادبی است. در فارسی: جانبخشی به اشیا یا شخصیت بخشی به اشیا/ حیوانات یا به طور خلاصه " تشخیص" نامیده می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مکمل، تکمیل کننده، ضمیمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چینچیلا یه موشه! گربه سفید ایرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درمان اقامتی: نوعی از درمان که مستلزم ساکن شدن آزمودنیها یا بیماران در یک محل است. این با بستری شدن فرق دارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مورد �آواشناسی� به معنای تغییر لحن یا تغییر تن صداست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

حالتی که یک شی آویزان تاب می خورد و از این سو به آن سو می رود: آویزان، معلق، رها.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

عجیبه که اکثرا صفت معنی کردند. subsistence اسمه صفت نیست که بنویسید پایدار. معنیش میشه معیشت، تامین معاش، غذا پیدا کردن و غیره ظاهرا برخی دوستان با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

معماگونه توجه کنید که خود کلمه از معما ساخته شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در متون علمی - تحقیقی provocative در برابر conclusive قرار دارد یعنی عکس هم هستند. اولی یعنی برانگیزاننده دومی یعنی ثابت شده و قطعی در ست برعکس چیز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

در فرهنگ آکسفورد دو معنا برای canopy آورده اند: 1. پارچه ای که روی تخت را می پوشاند: تاجپوشش، قبه، سایبان 2. شاخ و برگهای بالایی درختان جنگل که تشکیل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنای دقیقش اینه گسترش شهر توسعه شهرنشینی به خود شهرنشینی به طور عام ارتباطی ندارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تداعی دور ( روانشناسی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پیشنهاد: دوستان از آنجا که بعضی کلمات مانند همین task بسیار عمومی و گسترده هستند در بسترهای مختلف معانی مختلف دارند پس پیشنهاد می کنم که در کنار معاد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در زمینه مغز و اعصاب: پیچیده، گسترده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کیسه ی صفرا، صفرا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برخلاف گفته دوستمان کورش، این یک حالت نیست یعنی صفت نیست بلکه دقیقا نوعی راه رفتن است یعنی فعل است و ایشان هم خودشون فعل آوردن در ترجمه کلمه اما عجیب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

میزان رسانش/رسانایی الکتریکی پوست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

رسانش الکتریکی پوست رسانایی الکتریکی پوست یک حالت فیزیولوژیک است که در برخی آزمایش های روان - تنی اندازه گیری می شود بیشتر برای ارزیابی وضعیت عاطفی/ه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

لش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصغر جان apartment complex میشه همان مجتمع آپارتمانی که گفتی. دیگر ارتباطی به دربست بودن ندارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه مربوط است به حوزه روان شناسی و عصب شناسی: کم تحریک پذیری ، کم تحریک شدگی حالتی است که در آن فرد دادههای احساسی - هیجانی کمتر از میزان نرمال دریا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم استخوان و عضلات

پیشنهاد
٠

دوستانف هر کلمه ای هاله ای از معنای ضمنی به دور خودش دارد و این به خاطر سابقه کاربردی آن کلمه است. خودمختار اصطلاحی است در جغرافیای سیاسی مانند اقلیم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

با صفا، آرام، فرحبخش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرسوده، خراب، درب و داغان، نیمه خراب ( درباره ساختمانها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیجان آور، برانگیزاننده عواطف و احساسات، عاطفه برانگیز، هیجان برانگیز ( صفت است، اسم نیست ) اینجا هیجان به معنای روانی آن مد نظر است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در فرهنگ آکسفورد، معادل و همسان gestalt است در حوزه روانشناسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نظرم باید برابرنهادهایی بسازیم که مختصر و مفید باشد مانند روان گزا که جناب رحمانی گفتند نه مثل واردکننده آسیب روانی!! چون گنجاندنش در متن کار سخت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

این اختلال طیف وسیعی از ترس ها از ترس از مکان های عمومی مانند مترو، مرکز خرید و . . . گرفته تا ترس از مکان های شلوغ، مکان های تنگ و تاریک و مکان هایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

صفت است درب و داغان قراضه کهنه از هم پاشیده خرابه پوسیده لکنته و غیره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شق و رق راه رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گذران کردن با کمترین ساختن با نداری ساختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت: تورفته، نشست کرده، گود افتاده مثال: sinking couch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

فعل: لش کردن، غش کردن ( مجازاً ) ، ولو شدن، لم دادن اسم: 1. حالت ولو شدن، تنبلی و کندی، 2. آدم دست وپا چلفتی/بی خاصیت/ بی عرضه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از بیخ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تفاوت condo با آپارتمان اینه که اولی خریداری شده است ولی دومی یک واژه کلی است که برای واحدهای درون یک ساختمان به کار می رود و به وضعیت استیجاری یا خر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Blackout windows یعنی پنجره هایی که پرده ضخیم معروف به بلک اوت دارن و نور رو کامل می گیرن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برند بی کیفیت و گمنام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خشونت، زنندگی، بی رحمی، سبعیت، زبری، زمختی، دشواری، سختی، خامی و خشنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر Htm محترم، درست است که کلمه تخصصی برای اصولگرا همان است که فرمودید اما hardliner به صورت عمومی و با نقش صفت دقیقا به معنای اصولگراست. به تعریف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چوب بست، داربست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پر عزیز، off the hook یعنی از مخمصه و گرفتاری رها شدن و در نتیجه به وضعیت نرمال برگشتن. دردسر رو رد کردن. واقعا انتظار میره دوستان به جای استفاده ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نماینده ی کارگران ( که به اتحادیه معرفی می شود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید. تا جایی که من چک کرد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه اختصاصی حوزه فیزیولوژی عصبی است به معنای غیرارادی/ ناآگاه درست است که این واژه به لحاظ ریشه از autonomy آمده اما به صورت صفت ادامه آن نیست و تنه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

با توجه به تعریف آکسفورد the quality of reacting quickly and positively. responsiveness با response متفاوت و از آن فراتر است. یعنی واکنش سریع و مثب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نخستین و اصلیترین معنایش ارضای نیاز/شهوت است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی جذابیت، نخواستنی، نه چندان جالب. چیزهایی که چنگی به دل نمی زنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

ابداع، ابتکار، تدبیر، ماشین، دستگاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حالا که به گذشته نگاه میکنم، با نگاه به گذشته

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

اسم: ضرورت صفت: ضروری، حیاتی، بسیار مهم *** اسم: دستور، فعل امر خلاصه تمام معنیها گفته شد. هشدار: به هیچ وجه معنای حتمی و همچنین اجباری ندارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دکتر باطنی آن را اعتباربخشی و اثبات نیز آورده اند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به عنوان فعل: یک معنی اش این است: تسلیم ( نظر/دستور دیگران ) شدن، جا زدن، ضعف نشان دادن تعریف دیکشنری کالینز و کیمبریج: If you say that someone rolls ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ابزارآلات، ماشین آلات با توجه به تعریف آن در دیکشنری ها، دقیقا معنای ابزارآلات یا ماشین آلات می دهد. که در آن ماشین یا ابزار جایگزین قسمت اول کلمه ش ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

تعریف دایره المعارف بریتانیکا Hundreds of varieties of metal machine tools, ranging in size from small machines mounted on workbenches to huge produc ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

( صفت ) مطمئن به نفس، مسلط، مسلط به نفس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودکشی منجر به مرگ، خودکشی واقعی در مقایسه با Suicide Attempt که یعنی اقدام به خودکشی و suicidal ideation که یعنی افکار خودکشی/ فکر به خودکشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٩

این واژه، معنای منفی دارد پس کلماتی مانند زودآیند، زودهنگام یا پیش رو و غیره که بار معنایی خنثی یا مثبت دارند، معادل های خوبی نیستند. اما قریب الوقو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در روانشناسی: اختلال هراس دوستان اختلال هراس ( panic disorder ) را با حمله هراس/وحشت ( panic attack ) یکی نگیرید.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

panic اصطلاح تخصصی حوزه روانشناسی محسوب میشود که معنای آن به سراسیمگی و به خصوص دلهره نزدیک است. قطعا به معنای هول شدن و هول کردن و دستپاچه شدن نیست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوستانی که مثال هایی مثل Hill Drive یا Ocean Drive آوردند توجه نکردند اینها اسم خاص است. اسم آن محله هیل درایو و اُشن درایو است. پس به معنای محله یا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

a large and powerful state formed from a federation or union of nations. منظور سازمان ها و اتحادیه هایی نظیر اتحادیه اروپاست. یا دولت هایی مانند دول ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

شبکه نگاری، شبکه شناسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

میز کار یا ایستگاه کاری/درسی/تحقیقاتی و غیره

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

cynical معنایی دو گانه دارد هم ویژگی کسی است که نسبت به انسان و جهان بدبین است و افراد را در پی سود و منفعت شخصی میپندارد هم درباره همان کسی به کار م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

جرائم جدی ( حقوق )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( صفت ) تحکم آمیز، از بالا به پایین، عاقل اندر سفیه، خودپسندانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

دفتر، دفترچه دفتری است مخصوص نگاه داشتن حساب و کتاب های مختلف از جمله حساب فروش، خرید، حساب بانکی، حساب سود و غیره. میتوان آن را به سادگی دفتر حساب ک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوش آمدن ها و بد آمدن ها خوشایندها و ناخوشایندهای ( فردی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

فن آموزگاری، فن/علم تعلیم و تربیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

( در درمان ) سابقه پزشکی در رشته های دیگر همدبه معنای سابقه و پس زمینه فرد در آن موضوع خاص است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

در انگلیسی به واژگانی می گویند که نمی توان آن ها را از طریق قواعد آوایی مرسوم آموخت و بایدآن ها را از روی شکل ظاهری به خاطر سپرد واژگان بصری/دیداری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آویزون. دختر یا پسری که دور و بر فرد مورد علاقه اش می پلکد بدون آنکه توجهی از او دریافت کند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

صداکشی، آموزش خواندن و نوشتن از طریق صداکشی. با آواشناسی ( phonetics ) که شاخه ای از زبان شناسی است اشتباه نگیرید

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

با حروف بزرگ معمولا منظور جنگ داخلی آمریکا است. ( یا هر جایی که در متن مورد نظر است )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

ددپایان رده ای از دایناسورها با پاهای سه انگشتی، و غالبا گوشتخوار.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

tyrannosaur یا tyrannosaurus یک نوع دایناسور گوشتخوار است مربوط به اواخر دوران کرتاسه. در فارسی تیرانوسور یا تیرانوسوروس تلفظ میشود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دلمرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سنگها را وا کردن - کامل مورد بحث قرار دادن - حل و فصل کردن - حرف ناگفته باقی نگذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در تکمیل صحبت TERRAFXRM نکته دیگر اینکه این واژه ( معمولا در زمینه اجتماعات محدود ) گاهی درباره وظایف و موضوعات به کار میره و نه صرفا اشیا و امکانات ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مات و مبهوت ( به دلیل اینکه فرد اصلا درکی از موضوع ندارد یا بی خبر است. )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( فعل ) حرص خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اهل خانه، اهالی منزل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

شرط اینکه به خانواده ای بگیم گسترده اینه که با هم زندگی کنند در نتیجه همینطوری به دایی و عمو و پدر و مادربزرگ و غیره نمیشه گفت خانواده گسترده. اگر ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

برای اینکه با هم اشتباه نگیریم tempo یعنی سرعت اجرای ضربها ( تندا ) rythem یعنی ضرباهنگ ( کنار هم قرار گرفتن کشش های زمانی مختلف در یک الگوی متناوب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناگسستنی - گسست ناپذیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادلهای رایج دولت شهر یا دولت ملت هستند.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

نقطه ای که یک فعالیت یا رویداد آغاز به شکلگیری میکند: نقطۀ پرش، نقطۀ شروع، آستانۀ شکلگیری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

میانجی، آشتی دهنده، واسطه ( صلح )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ناانسانی بودن ( اسم )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست به دست هم دادن ( برای به انجام رساندن کاری )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

productivity معنای خلاقیت نداره حتی در زبانشناسی. دوستان توجه کنند که کلمات سابقه معنایی دارند و به راحتی نمی توان واژه ای مانند خلاقیت را که کاملا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

برای متفاوت بودن با غیر انسانی که معادلی است برای inhuman میتوانیم از ناانسانی برای impersonal استفاده کنیم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مطرود، رانده شده، تک افتاده، جدا شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

جامع الاطراف، عمومی دان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوچرو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

وجهه منطقی دادن، مستدل کردن، منطقی جلوه دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

vantage point کمین گاه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

با دقت، با دقت و جزئی نگری، با توجه دقیق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

میزان، میزان شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیوندجویانه، خویشاوندی، خویشی جویانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان پیشنهاد میکنم قبل از معنی نوشتن، چند دیکشنری انگلیسی را نگاه کنید. humanization هیچ ارتباطی با تعالی و تزکیه نفس و کمال و غیره ندارد. humani ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

معنای این کلمه به همکاری و کمک متقابل اشاره دارد یا حداقل امتیاز و فایده مادی یا معنوی مثبت نه صرفا هر چیزی که متقابل باشد. مساعدت، همیاری، بده بستا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پالوده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( درباره ایده ها ) برگرفته، دست دوم، در تضاد با ایده های نو و بدیع و خلاق

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

دیریاب، دشواریاب، دشوارفهم و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

نازل، ضعیف، سطح پایین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

با توجه به معنای آن در خود فرهنگ های انگلیسی، به معنای پیاده روی در طبیعت است حالا این طبیعت ممکن است هر جایی از جمله کوه باشد. پس معنای کوهنوردی غلط ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

انسان ریخت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

ابهت، سهم ( به معنای ترس )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

دستنخورده، بکر ( در مورد محیط های طبیعی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

پرنده نگر از birding یعنی پرنده نگری، مطالعه غیرحرفه ای پرنده ها در فرهنگهای معتبری مانند وبستر و کالینز به معنای پرنده نگر و معادل birdwatcher آمده ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مفروض

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

( صفت ) ستایش آمیز، تحسین آمیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مصوبه، قانون، مقررات چون دوستانی هستند که بی آن که بدانند دیس لایک می زنند و باعث می شوند دیگران به اشتباه بیفتند، مثال و تعریف فرهنگ آکسفورد را هم ...

پیشنهاد
٥

با توجه به تعریف زیر as a basis for discussion or reasoning و مثال: "suppose, for the sake of argument, that this is the legal position" یعنی برای جل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دکتر محمد ابراهیم محجوب حرفشان درست است و به درستی به آن نکته اشاره کرده اند اما ایشان باید به این نکته هم توجه میکردند که لفظ ظاهری کلمه هم باید معن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برآیند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

این فعل معادل خیلی سرراستی در فارسی نداره اما به معنای محسوب شدن و به منزله ی ( چیزی/کسی ) بودن به معنای . . . بودن است حالا بستگی به جمله داره که ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

منظور خود توپ نیست. منظور نوعی ضربه با توپ است که از بیسبال گرفته شده. در فوتبال هم الان هست: توپ کات دار، ضربه ی کات دار. ضربه ای که در حین حرکت تو ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( درباره قوانین و دستورات و. . . ) شل گرفتن، جدی نگرفتن، سهل انگاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

لاف زدن، سخن گزاف گفتن، گزافه گویی کردن، گزاف گفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

در نسبت به افراد: روادار - آسان گیر - انعطاف پذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جیگر داشتن، جیگر، جرات، بی عاری، بی عار بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

موقتا سر پا شده، ( چیزی که ) به فراخور نیاز ترتیب داده شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

جُستارنویس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جُستار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

طب - پزشکی - دارو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( در مورد کودکان ) شلوغ کردن، دویدن و سروصدا کردن، جایی را روی سرشان گذاشتن مثلا he was running wild in supermarket یعنی فروشگاه را روی سرش گذاشته ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

زمانی که کودکان به عنوان تنبیه باید تنها در اتاق سپری کنند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

عوامل مخل - عوامل اخلالگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سخنرانی انگیزشی یا تهییجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

ریزه خواری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عینک دو لنزه، عینک دو عدسی، عینک دور و نزدی، عینک دو دید/ دو کانونی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

این کلمه به معنی شوخی سرکاریه. اون دوستانی که گفتم ایستگا گرفتن و سرکار گذاشتن درست فرمودن. شوخی خرکی و زننده اصلاً معنی نمی ده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مثال زیر معنای دارای تبعات منحوس، بدشگون دارد such radical actions would be of consequence در مورد اشخاص یعنی شخص صاحب نفوذ، صاحب جایگاه، ارزشمند ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

در برخی کشورها کشیش نشین، در برخی دیگر بخش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

متزلزل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

خوراک جو ( در بومشناسی و تکامل )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

صفت است: برابریخواه، مساوات طلب، تساوی طلب، تساوی طلبانه از دوستان عزیز تقاضا دارم صفت رو به اسم ترجمه نکنند باعث گمراهی دیگران خواهد شد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

وصله پینه - وصله پینه کردن - رفو کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

مجازاتگر مثلا والدین مجازاتگر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

رفتارشناسی ( این کلمه به لحاظ علمی در مورد حیوانات به کار می رود نه انسان ها )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

عامیانه میگن لالمونی گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا آخرِ. . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

تفاوت pidgin و creole از لحاظ کاربرد گفته شد. اما تفاوت آن ها به لحاظ ساختاری این است که اولی ترکیبی ساده و ناقص از زبان های مختلف است و در واقع یک ز ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

خاموش و روشن کردن؛ فعال و غیر فعال کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور غیر عادی، به صورت عجیب و غریب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

گوشه گیر خجالتی مردم گریز خودکم بین * دقت کنید که در فرهنگ زبانی انگلیسی، self effacing به معنای فروتنی و تواضعِ منفی است و بنابراین از نظر مفهومی به ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شکل صفت: پالایشگر، پالاینده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

عرف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تقبیح شده، مذموم، ناپسند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

میدانم در گوگل ترنسلیت و به تبعیت از آن در بسیاری از دیکشنری های فارسی - انگلیسی این اصطلاح را اردوگاه کار اجباری معنی کرده اند اما اشتباه است. اولا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیراهه رفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناشیانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

انفجار خشم ( روانشناسی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

در پاسخ به دوست عزیز، ممد عرض کنم اون متن های فیسبوکی به کنار، اگر شما به ریشه کلماتی مانند پاس دادن، پاسدار، پاس شبانه، سه پاس از شب و. . . دقت کنید ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

این کلمه به عنوان صفت برای شخص: دیوانه، بسیار احمق مثال از آکسفورد: adjective 1. ( of a dog, fox, or seal ) making a sharp explosive cry. "a barki ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بچه مهد کودکی، بچه ای که به کودکستان می رود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در اصطلاح یعنی غول، مثلا غول فروشگاه های اینترنتی، غول علوم کامپیوتر و . . .

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بددهنی و فحاشی، استفاده از کلمات نامناسب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پذیرش ( بیمار )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در رابطه با ذهن انسان معنای سازوکار ذهن هم دارد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معنای ادبی ) لخت، بی پیرایه، فقیر، خالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناامید کننده،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعث سرافکندگی فقط معنای آزاردهنده و خسته کننده ندارد. به مثال زیر دقت کنید it can be very frustrating to find that the size you want isn't there

پیشنهاد
٣

پیشگویی خود اثبات گر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

در بعضی متون به معنای انفعال است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ترکیب ( دارویی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

به هنجاری، معمولی بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی این عبارت قبل از اسم می آید یعنی محض - خالص - تمام عیار مثلا شکست محض out and out failure

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درمانی مثلا medical research پژوهش های درمانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

( در زمینه دانشگاه ) کمک هزینه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مدرسه نمونه، مدرسه نمونه مردمی، هیئت امنایی تعریف دیکشنری کمبریج: در آمریکا، مدرسه ای که بودجه دولتی میگیرد اما به طور خصوصی توسط هیئتی از افراد ناشن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

به بچه مایه دارهای مدرسه میگویند. در کانتکست مدرسه بچه پولدار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

توان مالی، استطاعت مالی با توجه به تعریف خود دیکشنریهای انگلیسی the money necessary for a particular purpose

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویرایش کردن، ویراستاری کردن، ویرایش و تصحیح، the job of checking and making changes to a text in order to prepare it to be published

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مانند آن، ( در اشاره به مورد قبلی ) آن I hope you will judge my . theory, not on the basis o f its simplicity or lack thereo امیدوارم نظریه مرا بر ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( کسی را ) بد کردن، بد دانستن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

زوج

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

چِت، خمار، هپروتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

بزرگ نما

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

در فرهنگ ما شبیه و معادل �شیربها� است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوجنسی/ دوجنسه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

من نمی دونم تاکید بر اصلاح نژاد از کجا آمده. این واژه فقط به معنای� جفت گیری و زادولد� میان نژادهای مختلف یک گونه است و لزوما همیشه به معنای اصلاح نژ ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

لشگرکشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصطلاح شامپانزه ی کوتوله، ترجمه ی مستقیم pygmy chimpanze است. این اصطلاح در بسیاری از متون انگلیسی هست. اما کاربرد خود "بونوبو" در فارسی هم کاملا رای ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

نامیمون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

بالغ، به سن بلوغ رسیده، در سن باروری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ارتباط گیرنده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

ذهن خوان - ذهنخوان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

متمایز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

رفتارشناس، ethology= رفتارشناسی کردارشناس میشود praxeologist . بین این واژه و رفتارگرایی یعنی behaviorism و praxeology یعنی مطالعه اعمال هدفمند انسا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

کردارشناسی. رفتارشناسی معادل اشتباهی برای این کلمه است. این یک بحث فلسفی است در مورد اعمال هدفمند انسان. بنابراین کردار که رفتاری هدفمند و انسانی ا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به دنبال خود کشیدن، کشان کشان بردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

بی هوشی بی حسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مجموعه قوانینی که از زمان های دور به مرور شکل گرفته است نه قوانینی که در دنیای مدرن توسط ساستمدران وضع شده باشد. حالا این اصطلاح قانون عرفی چقدر نزدی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

این کلمه در درجه دوم معنی نفس نفس زدن میدهد. معنی اصلی آن یعنی از تعجب بگوییم: هاه!

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

( بازی یا نمایش ) ببین و بگو

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بد غذایی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

سرگردان - درمانده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

سرخوشانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرخوشانه، با خوش خیالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروتعمیم، فروتعمیم دهی، فرو تعمیم دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

فراتعمیم، فرا تعمیم دهی، فرا تعمیم دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

sensation در مقابل perception یعنی ادراک حسی در برابر ادراک ذهنی. یا خلاصه حس در برابر فکر و تصور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درک، تصور،

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تبعیض آمیز، تمایزآمیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

پی آیند، بعدی، متاخر، پس آیند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در روانشناسی امروز به این میگن: ترمز روانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

گاهی به معنای تطابق، شباهت، همخوانی است

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

پیشوا، مراد این کلمه دقیقا معادل کلمه مراد در ادبیات عرفانی ماست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

حیرت انگیز، تفکربرانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

اگر صفت باشد: پیش از بلوغ، به بلوغ نرسیده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

از آن دوستی که نوشته خواهر و برادر ناتنی که بگذریم ( چرا نظرش هنوز حذف نشده؟؟؟ ) ، sibling یعنی افرادی که یا از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند یا از ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

فیزیولوژی اعصاب، علم شناخت کارکردهای سیستم عصبی توجه: فیزیولوژی اعصاب با عصب شناسی متفاوت است. حوزه دیگری است.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

موهوم، مرموز، وهم آلود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

متشخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

نشان دادن عواطف و افکار= واکنش= برخورد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

( دو چیز را ) با هم در نظر گرفتن. معمولا در تحقیقات دو متغیر یا مقدار را با هم در نظر میگیرند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خودسرانه، خودسر. زیرا تعریفش در دیکشنری کمبریج اینه the act of allowing yourself to have or do anything that you enjoy

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برخلاف تصور برخی دوستان اپیدمیولوژی مخصوص به بیماریهای واگیردار نیستکه اساساً باید از ویروس ها ایجاد بشوند بلکه بیشتر مربوط به بیماریهای شایع و عمومی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

هم بسته، همبسته دقت کنید که correlational صفت است نه اسم.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

دید کلی، دید همه جانبه، نگاه از بالا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توجه کنید که 1. خاکچال یکی از روشهای محیط زیستی ِدفن پسماند تر است و معمولا در سبک زندگی پسماندصفر انجام میدهند تا از تبدیل زباله ها به شیرابه سمی جل ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شناخته شده ( در مورد آثار به ویژه )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

مشخصاً، به طور مشخص. این قید برای این هست که یک موضوع جزئی رو از یک موضوع کلی جدا کنه. مثلا بگه پلیس یا محقق دقیقا دنبال چی هست. دقیقا یا دقیقتر هم م ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

محتوم، لایتغیر، همیشگی، چیزی که به هر حال هست

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

محققان/ دانشمندان حوزه رشد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

شعار، تکیه کلام ( شخص معروف ) ، شعار تبلیغاتی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

امر بدیهی، امر مسلم، حقیقت مسلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

سرزنشگر - بیش از حد منتقد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

ترسو، ضعیف، بی عرضه