optometrist

/apˈtɑːməˌtrɪst//apˈtɑːməˌtrɪst/

معنی: عینک ساز
معانی دیگر: ویژه گر بینایی و عینک سازی، بینایی شناس

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who practices optometry.

جمله های نمونه

1. A swollen optic nerve found by her optometrist led to the discovery of the tumor.
[ترجمه Zahra] عصب بینایی متورمِ پیدا شده توسط پزشک بینایی سنج او، منجرم به کشف تومور شد.
|
[ترجمه گوگل]عصب بینایی متورم شده توسط اپتومتریست او منجر به کشف تومور شد
[ترجمه ترگمان]یک عصب آنی بینایی که توسط optometrist پیدا شد، منجر به کشف تومور شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Eleven optometrists working in 15 different locations were visited and interviewed with a structured questionnaire.
[ترجمه گوگل]یازده اپتومتریست که در 15 مکان مختلف کار می کردند، بازدید و با یک پرسشنامه ساختاریافته مصاحبه شدند
[ترجمه ترگمان]یازده optometrists که در ۱۵ محل مختلف کار می کنند، با یک پرسشنامه ساختاری مورد بازدید و مصاحبه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He had five other optometrists working for hi in the shopping plaza location, and netted over sixty thousand dollars a year.
[ترجمه گوگل]او پنج اپتومتریست دیگر داشت که برای سلام در محل میدان خرید کار می‌کردند و بیش از شصت هزار دلار در سال به دست آورد
[ترجمه ترگمان]او پنج optometrists دیگر داشت که برای سلام در مرکز خرید کار می کردند و یک سال بیش از شصت هزار دلار درآمد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was hacking with three other optometrists.
[ترجمه گوگل]او با سه اپتومتریست دیگر هک می کرد
[ترجمه ترگمان]او با سه optometrists دیگر هم هک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The views of participating optometrists were also sought.
[ترجمه گوگل]نظرات اپتومتریست های شرکت کننده نیز جویا شد
[ترجمه ترگمان]نظرات of شرکت کننده نیز مورد جستجو قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An optometrist can calculate the strength of glasses a person needs by judging the light reflected back from the retina.
[ترجمه گوگل]یک اپتومتریست می تواند قدرت عینک های مورد نیاز یک فرد را با قضاوت در مورد نور منعکس شده از شبکیه محاسبه کند
[ترجمه ترگمان]یک optometrist می تواند اندازه عینک یک فرد را با قضاوت نور بازتاب شده از شبکیه، محاسبه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Many optometrists are worried by this and feel there should be a routine in-depth eye test much earlier.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اپتومتریست ها از این موضوع نگران هستند و احساس می کنند که باید خیلی زودتر یک آزمایش معمولی و عمیق چشم انجام شود
[ترجمه ترگمان]بسیاری از optometrists از این مساله نگران هستند و احساس می کنند که باید یک آزمایش چشمی معمولی انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ilium is a particularly good city for optometrists because the General Forge and Foundry Company is there.
[ترجمه گوگل]ایلیوم شهر خوبی برای اپتومتریست ها است زیرا شرکت جنرال فورج و ریخته گری در آنجا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]Ilium یک شهر ویژه برای optometrists است، زیرا کل شرکت Forge و Foundry در آنجا حضور دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. High street optometrists perform the necessary eye examinations for these patients.
[ترجمه گوگل]اپتومتریست های خیابانی معاینات چشمی لازم را برای این بیماران انجام می دهند
[ترجمه ترگمان]optometrists های خیابان بالا معاینه چشم ضروری برای این بیماران را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. An ophthalmic optician or optometrist tests for and prescribes glasses and can diagnose eye conditions, but doesn't treat eye diseases.
[ترجمه گوگل]یک بینایی‌شناس یا اپتومتریست عینک را آزمایش می‌کند و تجویز می‌کند و می‌تواند بیماری‌های چشمی را تشخیص دهد، اما بیماری‌های چشمی را درمان نمی‌کند
[ترجمه ترگمان]یک تست ophthalmic optician یا optometrist برای تجویز و تعریف کردن گیلاس ها و تشخیص شرایط چشم، اما درمان بیماری های چشمی را درمان نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leif Johnson was an optometrist when he began his own distribution business.
[ترجمه گوگل]لیف جانسون زمانی که تجارت توزیع خود را شروع کرد، یک اپتومتریست بود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که Leif جانسون کار توزیع خود را آغاز کرد، Leif جانسون یک optometrist بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If your need glasses, you should see an optometrist.
[ترجمه گوگل]اگر نیاز به عینک دارید، باید به اپتومتریست مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]، اگه عینک نیاز داری باید یه عینک آفتابی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A trip to the optometrist can literally change your child's outlook and future adds Dr. Steele.
[ترجمه گوگل]دکتر استیل اضافه می کند که سفر به اپتومتریست به معنای واقعی کلمه می تواند دیدگاه و آینده کودک شما را تغییر دهد
[ترجمه ترگمان]سفر به the می تواند به معنای واقعی زندگی و آینده کودک شما را تغییر دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If you need glasses, you should see an optometrist.
[ترجمه گوگل]اگر به عینک نیاز دارید، باید به اپتومتریست مراجعه کنید
[ترجمه ترگمان]، اگه به عینک احتیاج داری باید یه عینک آفتابی ببینی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

عینک ساز (اسم)
oculist, optometrist, optician, spectacle maker

انگلیسی به انگلیسی

• one who practices optometry, one who is licensed to examine the eyes to diagnose visual defects and prescribe corrective lenses or other forms of treatment

پیشنهاد کاربران

عینک ساز
مثال:
Suppose you've been having trouble with your eyes and you decide to go to an optometrist for help.
فرض کنید که شما مشکلی برای چشمهایتان بوجود آمده و تصمیم گرفتید که برای کمک پیش یک عینک ساز بروید.
optometrist ( n ) ( ɑpˈtɑmətrɪst ) =a person whose job is to examine people's eyes for medical conditions and to find out if they need glasses
optometrist
خطاب به دوست عزیز مسقوط طلا؛
معنی عینک ساز کاملا غلطه
چون شما اگر یکم ریشه شناسی کلمات انگلیسی رو مطالعه کنید متوجه میشین که کلمه optometrist از دو کلمه opsis یا optikos به معنی vision ( بینایی ) و کلمه metron به معنی measurement ( اندازه گیری ) تشکیل شده
...
[مشاهده متن کامل]

پس optometrist پزشک متخصص سنجش بینایی هست.
برای منبع هم میتونین کتاب Word Power Made Easy از Norman Lewis صفحه ی ۹۴ مطالعه کنین : )

خطاب به دو دوست عزیز Aida و Quiet
اول طبق توصیف دیکشنری کمبریج :
someone whose job is examining people's eyes and selling glasses or contact lenses to correct sight problems
ترجمه: کسی که شغلش سنجش چشم مردم است و به بهشون عینک یا لنز تماس میفروشه برا اصلاح مشکل بینایی!
...
[مشاهده متن کامل]

شما اسم اینو چی میذارید؟
کاربر اول نوشته عینک سازی رو پاک کنید غلطه حتی خود بینایی سنجی هم چیزیه که در ایران جا افتاده.
بینایی سنجی که شما میفرمایی کار منشی پزشکان چشم هستش که قبل از ورود به اتاق معاینه یه تست بینایی و فشار سنج چشم ازت گرفته میشه نه چیز دیگه پس قطعا برات عینک هم نمیسازه و بهت بفروشه! با یه بار مراجعه به دکتر چشم کاملا متوجه خواهید شد این از شما
و کاربر دوم که فرمودی : معنی این کلمه میشه چشم پزشک و اون Optician هست که معنیش میشه عینک ساز
این دوتا جفتشون یکین!
تو آمریکا میگن optometrist و تو بریتانیا optician یا ophthalmic optician
کلام آخر - هیچ عینک سازی بدون تخصص نمیاد برای چشم مردم عینک درست کنه و گاهی از روی نسخه دکتر میسازتش طرف شغلش اینه
پس معنی {عینک ساز} کاملا صحیحه ✓

optometrist ( پزشکی )
واژه مصوب: دیدآزما
تعریف: کسی که چشم و ساختارهای مربوط به آن را برای کشف اختلالات بینایی معاینه کند و با تجویز عدسی های مناسب و دیگر اقدام ها به رفع آنها بپردازد
معنی این کلمه میشه "چشم پزشک" _ اون Optician هست که معنیش میشه "عینک ساز"
لطفا معنی عینک سازی رو پاک کنید چون کاملااااا غلطه
حتی خود بینایی سنجی هم چیزیه که در ایران جا افتاده والا کاملا ناکافی برای توصیف واژه اپتومتریست هست .
با تشکر
بینایی سنجی

بپرس