predatory

/ˈpredəˌtɔːri//ˈpredətr̩i/

معنی: درنده، تغذیه کننده از شکار، یغماگر، لازم برای شکار
معانی دیگر: (جانور - زیست کننده از راه شکار جانوران دیگر) شکارگر، دد، صیدگر، چپاولگر، غارتگر، دزد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: predatorily (adv.), predatoriness (n.)
(1) تعریف: living on the flesh of other animals.
مشابه: carnivorous, rapacious, ravenous

- The panther is a predatory animal.
[ترجمه گوگل] پلنگ یک حیوان درنده است
[ترجمه ترگمان] پلنگ یک حیوان درنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: tending to abuse or victimize others.
مشابه: ravenous

- The neighborhood lived in fear of this predatory criminal.
[ترجمه گوگل] محله در ترس از این جنایتکار درنده زندگی می کرد
[ترجمه ترگمان] این محله از ترس این جنایت شکارچی جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: of, pertaining to, or characterized by thievery or violence.

- He was accused of several predatory attacks on elderly women.
[ترجمه گوگل] او به چندین حمله غارتگرانه به زنان مسن متهم شد
[ترجمه ترگمان] او متهم به چندین حمله شکارچی به زنان مسن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. some animals are predatory by nature
برخی حیوانات به طور غریزی درنده خو هستند.

2. the lion is a predatory animal
شیر یک حیوان شکاری است.

3. The domesticated cat retains its predatory instincts.
[ترجمه گوگل]گربه اهلی غرایز درنده خود را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]گربه اهلی، غرایز predatory خود را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Predatory pricing by large supermarkets was threatening the livelihood of smaller businesses.
[ترجمه گوگل]قیمت گذاری غارتگرانه توسط سوپرمارکت های بزرگ معیشت مشاغل کوچکتر را تهدید می کرد
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری predatory توسط سوپرمارکت ها، زندگی تجارت های کوچک را تهدید می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We were pestered by predatory salesmen.
[ترجمه گوگل]فروشندگان غارتگر ما را اذیت کردند
[ترجمه ترگمان] فروشنده های درنده از این موضوع خسته شدیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The owl is a predatory bird which kills its prey with its claws.
[ترجمه گوگل]جغد پرنده ای درنده است که طعمه خود را با چنگال می کشد
[ترجمه ترگمان]جغد یک پرنده شکاری است که طعمه خود را با چنگال خود می کشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Polypterus palmas is a nocturnal, predatory species.
[ترجمه گوگل]Polypterus palmas گونه ای شبگرد و درنده است
[ترجمه ترگمان]Polypterus palmas یک گونه predatory شبانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. It is well that large, predatory fish fast and the Red Tailed catfish is no exception.
[ترجمه گوگل]خوب است که ماهی های بزرگ و شکارچی سریع هستند و گربه ماهی دم قرمز نیز از این قاعده مستثنی نیست
[ترجمه ترگمان]خوب است که ماهی های بزرگ، شکارچی سریع و گربه ماهی سرخ شده نیز از این قاعده مستثنی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The welfare analysis of predatory pricing is also generally ambiguous.
[ترجمه گوگل]تحلیل رفاهی قیمت گذاری غارتگرانه نیز به طور کلی مبهم است
[ترجمه ترگمان]تحلیل رفاه قیمت گذاری شکارچی نیز به طور کلی مبهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That paper found no hard evidence linking predatory pricing and negligent auditing.
[ترجمه گوگل]آن مقاله هیچ مدرک محکمی که قیمت گذاری غارتگرانه و حسابرسی سهل انگارانه را مرتبط می کند، پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]این مقاله هیچ مدرک محکمی برای ارتباط قیمت گذاری شکارچی و حسابرسی بی توجهی پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Predatory pricing has been widely used by both incumbents and entrants to the eurobond markets.
[ترجمه گوگل]قیمت گذاری غارتگرانه به طور گسترده توسط شرکت های فعلی و شرکت کنندگان در بازارهای اوراق قرضه یورو استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]قیمت گذاری predatory به طور گسترده توسط incumbents و entrants به بازارهای eurobond مورد استفاده قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This behaviour is typical of many predatory mammals - and indeed birds.
[ترجمه گوگل]این رفتار برای بسیاری از پستانداران درنده - و در واقع پرندگان - معمول است
[ترجمه ترگمان]این رفتار در بسیاری از پستانداران شکارچی، و در واقع پرندگان رایج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sunshine brought out our predatory escort of dorados, and they seemed larger and fiercer than any we had encountered before.
[ترجمه گوگل]آفتاب اسکورت غارتگر دورادوهای ما را بیرون آورد و آنها بزرگتر و خشن تر از هر چیزی که قبلاً با آن روبرو شده بودیم به نظر می رسیدند
[ترجمه ترگمان]نور خورشید گروه وحشی ما را از dorados بیرون آورد و آن ها از هر چیزی که قبلا با هم برخورد کرده بودیم، بزرگ تر و درنده تر به نظر می رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mitchell knew they must look predatory on the spread of the low roof.
[ترجمه گوگل]میچل می‌دانست که آنها باید روی سقف کم ارتفاع، درنده به نظر برسند
[ترجمه ترگمان] میچل \"می دونست که اونا باید از گسترش سقف کوتاه\" درنده به نظر برسن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

درنده (صفت)
fierce, lupine, predatory, lupin

تغذیه کننده از شکار (صفت)
predaceous, predacious, predatory

یغماگر (صفت)
predatory

لازم برای شکار (صفت)
predatory, raptorial

انگلیسی به انگلیسی

• hunting other creatures for food; exploiting, taking advantage of others; robbing, pillaging
predatory animals kill and eat other animals.
predatory people or organizations are eager to take advantage of someone else's weakness or suffering.

پیشنهاد کاربران

سودجویانه
شکارگر ( جنسی )
غارتگرانه
یغماگر
حیواناتی که شکار میکنند ( مانند گرک و یا گربه، در تقابل با حیواناتی که شکار نمیکنند مانند گوسفند و یا شتر ) را predatory animals دسته بندی میکنند. مردهائی که بقصد تعرض جنسی زنها را دنبال میکنند predator مینامند. کلمه شکارگرانه که خانم ناهید ر پیشنهاد کرده اند احتمالا بهترین گذینه است.
سوءاستفاده گر، سودجو،
نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید.
تا جایی که من چک کردم غیر از معنای شکاری، شکارگرانه ، مربوط به شکار و غیره
...
[مشاهده متن کامل]

معنای سواستفاده گرانه و استثمارگرانه، همراه با نگاه خریدارانه و با نیت استفاده و مالک شدن دارایی های دیگران دارد. مانند مثال های زیر
Larger companies, which played a predatory role, swooped down to cash in on the new fad.
new laws have been passed designed to crack down on predatory lenders
predatory pricing practices
People who run small businesses are frightened by the predatory behaviour of the banks.
مثالها به ترتیب از فرهنگ کمبریج، آکسفورد، میریام - وبستر و کالینز آمده.

⁦✔️⁩از هم پاشیده،
از هم گسیخته،
دچار شکاف شده
Marriage
Power of attorney doesn’t help in tackling 💥predatory💥 marriage
. . . ازدواج از هم پاشیده
شکاری
تجاوزکارانه، متجاوز، غرض ورزانه
افسار گسیخته
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس