for that matter
(برای تاکید مطلب دوم به کار می رود) اصلا، درآن باره، از آن بابت، تا آنجا که مربوط به این امر است
جمله های نمونه
1. He wasn't there on Monday. Nor on Tuesday, for that matter.
[ترجمه گوگل]او دوشنبه آنجا نبود نه روز سه شنبه، برای این موضوع
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه آنجا نبود و همچنین سه شنبه، برای آن موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]روز دوشنبه آنجا نبود و همچنین سه شنبه، برای آن موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. He doesn't trust his partner. For that matter I can't blame him.
[ترجمه فاطمه عبدی] او به شریکش اعتماد ندارد. من اصلا سرزنشش نمی کنم.|
[ترجمه زهرا قربانی] او به شریکش اعتماد ندارد، من نمیتوانم او را برای این موضوع ( در این مورد ) سرزنش کنم.|
[ترجمه گوگل]او به شریک زندگی خود اعتماد ندارد برای این موضوع نمی توانم او را سرزنش کنم[ترجمه ترگمان]اون به همکارش اعتماد نداره برای همین است که نمی توانم او را سرزنش کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I don't know, and for that matter, I don't care.
[ترجمه گوگل]من نمی دانم، و برای این موضوع، من اهمیتی نمی دهم
[ترجمه ترگمان]نمی دانم، و در این مورد برایم مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نمی دانم، و در این مورد برایم مهم نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Governors have rebelled, and, for that matter, Emperors have been deposed, or assassinated before this.
[ترجمه گوگل]فرمانداران شورش کرده اند، و به همین دلیل، امپراتورها قبل از این سرنگون شده یا ترور شده اند
[ترجمه ترگمان]فرمانداران شورش کرده اند و برای این موضوع امپراطوران از سلطنت خلع شده یا قبل از این ترور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فرمانداران شورش کرده اند و برای این موضوع امپراطوران از سلطنت خلع شده یا قبل از این ترور شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For that matter, so could Rob, but then again, time is on his side.
[ترجمه گوگل]برای این موضوع، راب نیز می تواند، اما باز هم زمان به نفع اوست
[ترجمه ترگمان]برای این موضوع، راب هم می تواند، اما دوباره، زمان در کنارش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای این موضوع، راب هم می تواند، اما دوباره، زمان در کنارش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Nor, for that matter, can family life be a question of chic.
[ترجمه گوگل]برای این موضوع، زندگی خانوادگی نیز نمی تواند شیک باشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای این موضوع، زندگی خانواده می تواند یک مساله شیک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این حال، برای این موضوع، زندگی خانواده می تواند یک مساله شیک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. So might Gianluigi's hunting rifle, for that matter.
[ترجمه گوگل]تفنگ شکاری جیانلوئیجی هم همینطور است
[ترجمه ترگمان]به خاطر این موضوع، ممکنه یه تفنگ شکاری باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر این موضوع، ممکنه یه تفنگ شکاری باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. All writers, and for that matter, all texts, have their individual qualities.
[ترجمه گوگل]همه نویسندگان، و از این جهت، همه متون، ویژگی های فردی خود را دارند
[ترجمه ترگمان]همه نویسندگان، و برای آن ماده، همه متون، ویژگی های فردی خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]همه نویسندگان، و برای آن ماده، همه متون، ویژگی های فردی خود را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Nor, for that matter, is life and death.
[ترجمه گوگل]برای این موضوع، زندگی و مرگ نیز وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]و برای این مساله مرگ و زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و برای این مساله مرگ و زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. For that matter, he'd seen that loft being put together, knew it almost as well as that self-opinionated young architect had.
[ترجمه گوگل]برای این موضوع، او آن اتاق زیر شیروانی را دیده بود که کنار هم چیده شده بود، تقریباً به همان خوبی که آن معمار جوان خودآگاه بود، می دانست
[ترجمه ترگمان]برای این کار، او دیده بود که این انبار که با هم چیده شده بودند، تقریبا به خوبی آن معمار خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای این کار، او دیده بود که این انبار که با هم چیده شده بودند، تقریبا به خوبی آن معمار خود بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He never suspected anything, nor did we for that matter.
[ترجمه گوگل]او هرگز به چیزی مشکوک نبود و ما هم به این موضوع مشکوک نبودیم
[ترجمه ترگمان]او هرگز به چیزی بدگمان نمی شد و ما هم این کار را نمی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او هرگز به چیزی بدگمان نمی شد و ما هم این کار را نمی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Or raven-black hair, for that matter.
[ترجمه گوگل]یا موهای مشکی کلاغی
[ترجمه ترگمان]یا موهای سیاه پوستی برای این موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا موهای سیاه پوستی برای این موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Or, for that matter, between one grammatical idea and another.
[ترجمه گوگل]یا، برای آن موضوع، بین یک ایده دستوری و ایده دیگر
[ترجمه ترگمان]یا، برای آن ماده، بین یک ایده دستوری و یک ایده دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا، برای آن ماده، بین یک ایده دستوری و یک ایده دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And I said well I said for that matter we should really uh think about getting generators.
[ترجمه گوگل]و من گفتم خوب گفتم برای این موضوع باید واقعاً به فکر تهیه ژنراتور باشیم
[ترجمه ترگمان]و من گفتم به خاطر این موضوع که باید راجع به getting فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و من گفتم به خاطر این موضوع که باید راجع به getting فکر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Don't talk like that to your mother, or to anyone else for that matter.
[ترجمه گوگل]نه با مادرت و نه با هیچ کس دیگری اینطور صحبت نکن
[ترجمه ترگمان]راجع به این موضوع با مادرت صحبت نکن، یا برای این موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]راجع به این موضوع با مادرت صحبت نکن، یا برای این موضوع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
پیشنهاد کاربران
به همین ترتیب، در همین راستا، به طور مشابه ( معادل دقیقی در زبان فارسی ندارد به نظرم )
I didn't sleep well last night. Actually, I didn't sleep well the whole week, for that matter
I didn't sleep well last night. Actually, I didn't sleep well the whole week, for that matter
خودمونیم، راستش را بخواهی ، درواقع امر
به همان نسبت، به همان میزان
used to indicate that a subject, though mentioned second, is as relevant as the first
برای اشاره به موضوعی که اگر چه ثانویه و فرعی ذکر شده اما به اندازه ی موضوع نخست مرتبط و وارد است.
برای اشاره به موضوعی که اگر چه ثانویه و فرعی ذکر شده اما به اندازه ی موضوع نخست مرتبط و وارد است.
نقل از merriam webster
so far as that is concern: تا آنجائیکه به آن مربوط می شود - به همین تربیب
so far as that is concern: تا آنجائیکه به آن مربوط می شود - به همین تربیب
معنی اصلا در جملاتی مانند این جملات را می دهد ( اصلا کمک شما رو نخواستیم ) یا مثلا ( آقا اصلا کار من بود خوب شد. )
در ترجمه به فارسی نیازی نیست همه ی عبارت های انگلیسی را تک تک به فارسی برگردانیم.
این عبارت هم معمولا همین گونه است و از آن بگذرید و معنی اش نکنید.
چون بر گرداندن آن به فارسی هم بی معنی است و هم خواننده را سردرگم می کند.
این عبارت هم معمولا همین گونه است و از آن بگذرید و معنی اش نکنید.
چون بر گرداندن آن به فارسی هم بی معنی است و هم خواننده را سردرگم می کند.
از این قبیل، از این دست، از همین باب
همچنین، در کنار، به علاوه
در همین باره
علاوه براین / بعلاوه ی
کمابیش، بیش وکم
کلا، اصلا، در آن باره
با مثال بهتر بفهمید:
do not smoke here, do not smoke anywhere else for that matter!
اینجاسیگار نکش، کلا هیچ جا سیگار نکش😒
با مثال بهتر بفهمید:
do not smoke here, do not smoke anywhere else for that matter!
اینجاسیگار نکش، کلا هیچ جا سیگار نکش😒
کلاً، اصلاً