دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
١٠,٠٧٦
رتبه
رتبه در دیکشنری
٣٦٩
لایک
لایک
١,٠٢٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٨٢

آبادیس

امتیاز
امتیاز در بپرس
٠
رتبه
رتبه در بپرس
٠
لایک
لایک
٠
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

اخراج از بازی فوتبال کارت قرمز دریافت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

کوته نظرانه

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

فروکاستن

تاریخ
١ ماه پیش
دیدگاه
٠

خوشبختانه

تاریخ
٢ ماه پیش
دیدگاه
٠

به سراغ کسی آمدن، بر کسی عارض شدن

جدیدترین ترجمه‌ها

تاریخ
١ ماه پیش
متن
I'm so anxious I'm just a bundle of nerves.
دیدگاه
٠

آن قدر مضطربم که اعصابم به هم ریخته است.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
I was just a bundle of nerves.
دیدگاه
٠

اعصابم به هم ریخته بود.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
Last Thursday, I was a bundle of nerves, waiting for my date to arrive.
دیدگاه
٠

پنج شنبۀ گذشته که منتظر موعد قرارم بودم خیلی اعصابم به هم ریخته بود.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
She has become a bundle of nerves at the slightest sound.
دیدگاه
٠

با کوچک ترین صدایی اعصابش به هم می ریزد.

تاریخ
١ ماه پیش
متن
She was a bundle of nerves before the audition.
دیدگاه
٠

قبل از امتحان خیلی مضطرب و نگران بود.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

پاسخی موجود نیست.