• : تعریف: a large black crowlike bird with glossy feathers and a croaking call.
صفت ( adjective )
• : تعریف: glossy black in color, esp. of hair.
فعل ناگذر ( intransitive verb )حالات: ravens, ravening, ravened
• (1)تعریف: to eat greedily; devour. • مشابه: gobble
• (2)تعریف: to pursue quarry in a predatory way; search hungrily for prey.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to feed on greedily; tear into. • مشابه: gobble
اسم ( noun )
• : تعریف: plundering or robbing. • مشابه: depredation, plunder
جمله های نمونه
1. Bring up a raven and he'll pick out your eyes.
[ترجمه ناصر صمیمی] از یه کلاغ مراقبت کن و او چشات رو دربیاره
|
[ترجمه گوگل]یک کلاغ بیاور تا چشمانت را ببرد [ترجمه ترگمان]یه کلاغ بیار و چشمات رو باز میکنه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Her charming face was framed with raven hair.
[ترجمه گوگل]چهره جذاب او با موهای کلاغی قاب شده بود [ترجمه ترگمان]صورت زیبایش با موهای مشکی چسبانده شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Some people believe the raven is a portent of death.
[ترجمه گوگل]برخی معتقدند که کلاغ نشانه مرگ است [ترجمه ترگمان]بعضی از مردم بر این باورند که زاغ نشانه مرگ است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Her pale face was framed by raven locks.
[ترجمه گوگل]صورت رنگ پریده اش با قفل های زاغ قاب شده بود [ترجمه ترگمان]صورت رنگ پریده اش توسط قفل raven قاب شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A raven had landed on the fish and was pecking out its eye.
[ترجمه گوگل]کلاغی روی ماهی فرود آمده بود و داشت چشمش را بیرون می زد [ترجمه ترگمان]زاغ روی ماهی فرود آمده بود و چشم از حدقه بیرون می زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A raven swooped down from its perch in the rafters and dived at the wizard, talons open and gleaming.
[ترجمه گوگل]کلاغی از روی قایقهای خود به پایین خم شد و با چنگالهای باز و درخشان به سمت جادوگر شیرجه زد [ترجمه ترگمان]یک کلاغ از جایگاه خود روی تیره ای سقف شیرجه زد و به طرف ساحر شیرجه رفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We met at Raven Square, Welshpool in time for the 12 o'clock train.
[ترجمه گوگل]به موقع قطار ساعت 12 در میدان ریون، ولزپول ملاقات کردیم [ترجمه ترگمان]ما در میدان Raven، Welshpool در زمان قطار ساعت ۱۲ ملاقات کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Raven ran a weekly class on the New Testament.
[ترجمه گوگل]ریون یک کلاس هفتگی در مورد عهد جدید برگزار کرد [ترجمه ترگمان]Raven یک کلاس هفتگی را در عهد جدید اداره می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Paula Grey, a raven haired girl in her early thirties with strong bone structure, had just entered the office.
[ترجمه گوگل]پائولا گری، دختری با موهای کلاغ در اوایل سی سالگی با ساختار استخوانی قوی، به تازگی وارد دفتر شده بود [ترجمه ترگمان]پائولا گری، یک دختر سیاه پوست در اوایل دهه سی با ساختمانی قوی و قوی وارد دفتر شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Left: the Raven range includes breakfasts, lunches and diners.
[ترجمه گوگل]سمت چپ: محدوده ریون شامل صبحانه، ناهار و شام است [ترجمه ترگمان]چپ: محدوده سیاه بسته شامل صبحانه، ناهار و شام است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I preferred the raven, that black leaf torn from the dark forest.
[ترجمه گوگل]من زاغ را ترجیح دادم، آن برگ سیاهی که از جنگل تاریک پاره شده بود [ترجمه ترگمان]من کلاغ را ترجیح می دادم، آن برگ سیاه که از جنگل تاریک کنده شده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A raven protected the holy corpse from predators until nightfall, when his fellow Christians were able to retrieve his body.
[ترجمه گوگل]یک زاغ از جسد مقدس در برابر شکارچیان محافظت می کرد تا اینکه شب شد، تا زمانی که هموطنان مسیحی او توانستند جسد او را پس بگیرند [ترجمه ترگمان]یک کلاغ از اجساد مقدس تا شب، از شکارچی مقدس محافظت می کرد، وقتی که مسیحیان او قادر به برداشتن جسدش بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Robert D. . Raven is the salt of the earth.
[ترجمه گوگل]رابرت دی ریون نمک زمین است [ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه، نمک زمین است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. A bluejay was there, too, and a raven gave its deep rasping territorial calls.
[ترجمه گوگل]یک بلوجی نیز آنجا بود، و یک زاغ صداهای ارضی عمیق خود را انجام داد [ترجمه ترگمان]A نیز آنجا بود و زاغ صدای deep را به صدای territorial داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Raven Arms was born, specializing in a. 25 caliber gun George Jennings designed.
[ترجمه گوگل]ریون آرمز متولد شد، متخصص در a اسلحه کالیبر 25 جورج جنینگز طراحی کرد [ترجمه ترگمان]کلاغ سیاه به صورت specializing در آسمان به دنیا آمده بود \" همون اسلحه کالیبر ۲۵ \" جورج جنینگز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• any of several species of large black birds (such as crows) gorge, eat voraciously; ravage, plunder, seize having a glossy black coloring a raven is a large black bird with a deep harsh call. raven hair is shiny and black; a literary use.
پیشنهاد کاربران
ادبی: موی مشکی براق
کلاغ
ادگار آلن پو هم یک شعر به نام the raven داره به معنای غراب یا کلاغ. هر چند crow و raven و rook متفاوت اند ولی در فارسی به همه کلاغ و غراب و زاغ میگیم
رنگ ( ( پَر کلاغی ) )
نام یک نژاد کلاغ - یه اسم - اسم یکی از قهرمانان زن، در دی سی