all but

/ˈɒlbʌt//ɔːlbʌt/

معنی: تقریبا، بنزدیکی
معانی دیگر: 1- تقریبا، 2- همه بجز، به استثنای، قریبا

جمله های نمونه

1. Many journalists here choose to pigeon all but the most innocuous of stories.
[ترجمه گوگل]بسیاری از روزنامه‌نگاران اینجا انتخاب می‌کنند که همه داستان‌ها را به جز بی‌ضررترین داستان‌ها تهیه کنند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از روزنامه نگاران در اینجا هر چیزی جز most و innocuous داستان ها را انتخاب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She all but fainted when she heard the news.
[ترجمه مولود] او تقریبا از هوش رفت وقتی خبر را شنید
|
[ترجمه گوگل]او با شنیدن این خبر غش کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی خبر را شنید از هوش رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The traditional way of life has all but disappeared.
[ترجمه گوگل]روش سنتی زندگی کاملاً ناپدید شده است
[ترجمه ترگمان]شیوه سنتی زندگی همه چیز به جز ناپدید شدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. By 1980, Miami beach had all but totally eroded.
[ترجمه گوگل]در سال 1980، ساحل میامی کاملاً فرسایش یافته بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۰ ساحل میامی به کلی ویران شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The drug produced an improvement in all but one case.
[ترجمه گوگل]این دارو در همه موارد به جز یک مورد بهبود ایجاد کرد
[ترجمه ترگمان]این دارو در هر یک از موارد یک بهبود ایجاد کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The general was an unattractive man to all but his most ardent admirers.
[ترجمه گوگل]ژنرال برای همه به جز سرسخت ترین تحسین کنندگانش مردی غیرجذاب بود
[ترجمه ترگمان]ژنرال مردی جذاب و جذاب بود که از همه admirers بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His left arm was all but useless.
[ترجمه گوگل]دست چپش کاملاً بی فایده بود
[ترجمه ترگمان]دست چپش کاملا بی فایده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. She is vice-president in all but name.
[ترجمه گوگل]او به جز نام، معاون رئیس جمهور است
[ترجمه ترگمان]او معاون رئیس همه جز نام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It was all but impossible to read his writing.
[ترجمه گوگل]خواندن نوشته های او غیرممکن بود
[ترجمه ترگمان]نوشتن نوشته های او غیر ممکن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Europe will be represented in all but two of the seven races.
[ترجمه گوگل]اروپا در همه مسابقات به جز دو مسابقه از هفت مسابقه حضور خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]اروپا در مجموع دو مسابقه از هفت مسابقه نمایش داده خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. She was his wife in all but name.
[ترجمه roxana] او اسماً همسرش بود
|
[ترجمه گوگل]او به جز نام، همسر او بود
[ترجمه ترگمان]او همسرش بود اما نام داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her forty-fourth birthday had just passed, unnoticed by all but herself.
[ترجمه گوگل]چهل و چهارمین سالگرد تولد او به تازگی تمام شده بود و همه به جز خودش متوجه نشدند
[ترجمه ترگمان]تولد چهل و چهارم او بدون جلب توجه همه به تنهایی سپری شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He runs the company in all but name.
[ترجمه roxana] در ظاهر او شرکت را اداره می کند
|
[ترجمه گوگل]او شرکت را به جز نامش اداره می کند
[ترجمه ترگمان]او شرکت را به جز نام اداره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The game was all but over by the time we arrived.
[ترجمه گوگل]زمانی که ما رسیدیم بازی تمام شده بود
[ترجمه ترگمان]وقتی ما رسیدیم، بازی تمام شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تقریبا (قید)
much, about, circa, near, nigh, almost, approximately, nearly, some, all but, well-nigh, sort of, thereabout

بنزدیکی (قید)
all but

انگلیسی به انگلیسی

• everything except for, everyone with the exception of

پیشنهاد کاربران

Almost
1 _تقریبا The subject was all but forgotten این موضوع دیگه از یادها رفته بود. 2_بجز، هر چی بجز. all but the one همه بجز این یکی!!
به نقل از هزاره:
1. تقریباً
2. به جز

بپرس