mercenary

/ˈmɜːrsəˌneri//ˈmɜːsɪnəri/

معنی: پولکی، سرباز مزدور، ادم اجیر، مغرض، قابل فروش
معانی دیگر: نبرد پیشه، (کسی که برای پول هر کاری می کند) مزدور، خریدنی، آزمند، پول دوست، مزدوروار، آزمندانه

جمله های نمونه

1. a mercenary doctor who pays more attention to money than to his patients
پزشک آزمندی که به پول بیش از بیمارش توجه دارد

2. Virtue flies from the heart of a mercenary man.
[ترجمه گوگل]فضیلت از دل مرد مزدور بیرون می زند
[ترجمه ترگمان]فضیلت از قلب یک سرباز مزدور پرواز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She did it for purely mercenary reasons.
[ترجمه Metis] او این کار را صرفا به دلایل مادی انجام داد.
|
[ترجمه گوگل]او این کار را به دلایل صرفاً مزدورانه انجام داد
[ترجمه ترگمان]این کار را صرفا به خاطر دلایل purely انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. James is so mercenary that he'd turn in his own mother for the reward money.
[ترجمه Metis] جیمز به قدری پول پرسته که به خاطر پول جایزه حاضره مادر خودشم بفروشه
|
[ترجمه گوگل]جیمز آنقدر مزدور است که مادرش را برای پول جایزه تحویل می دهد
[ترجمه ترگمان]جیمز آنقدر اجیر شده بود که به خاطر پول جایزه، مادرش را تبدیل به پول کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She's interested in him for purely mercenary reasons.
[ترجمه فیروزه] اون صرفا به دلایل مادی بهش علاقه منده.
|
[ترجمه گوگل]او به دلایل صرفاً مزدورانه به او علاقه مند است
[ترجمه ترگمان]او به دلایل purely به او علاقه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. meanly avaricious and mercenary.
[ترجمه گوگل]بدخواه و مزدور
[ترجمه ترگمان]meanly و حریص و اجیر شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You're a mercenary and you kill people with laser guns!
[ترجمه گوگل]تو یک مزدور هستی و مردم را با اسلحه لیزری می کشی!
[ترجمه ترگمان]تو یه سرباز مزدور هستی و با سلاح لیزری مردم رو می کشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So the choice often comes down to mercenary peacekeeping or no peacekeeping.
[ترجمه گوگل]بنابراین انتخاب اغلب به حفظ صلح مزدور یا عدم حفظ صلح بستگی دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین انتخاب اغلب به حفظ صلح بانی یا هیچ حافظ صلح مربوط می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His actions are entirely mercenary.
[ترجمه گوگل]اقدامات او کاملاً مزدورانه است
[ترجمه ترگمان]اعمال او کاملا سرباز مزدور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was a Protestant mercenary from Moravia who foresaw Habsburg victory and joined up on the side of the emperor.
[ترجمه گوگل]او یک مزدور پروتستان از موراویا بود که پیروزی هابسبورگ را پیش بینی کرد و در کنار امپراتور پیوست
[ترجمه ترگمان]او یک سرباز مزدور پروتستان در موراوی بود که پیش بینی پیروزی Habsburg را پیش بینی کرده و در کنار امپراطور به او ملحق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For better or worse, with sincerity or mercenary attachment, the hip musical climate was heavily involved.
[ترجمه گوگل]خوب یا بد، با اخلاص یا وابستگی مزدورانه، فضای موسیقی هیپ به شدت درگیر بود
[ترجمه ترگمان]برای بهتر یا بدتر، با خلوص نیت و یا عشق mercenary، جو موسیقی هیپ هاپ به شدت درگیر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sponsors were criticized for their mercenary attitude toward the Olympic games.
[ترجمه گوگل]حامیان مالی به دلیل نگرش مزدورانه خود نسبت به بازی های المپیک مورد انتقاد قرار گرفتند
[ترجمه ترگمان]حامیان برای نگرش mercenary نسبت به بازی های المپیک مورد انتقاد قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Mercenary men lust for wealth.
[ترجمه گوگل]مردان مزدور هوس ثروت دارند
[ترجمه ترگمان]مردان را به ثروت و ثروت جذب می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The mercenary ones simply put up with them and pretend that they love them for what they can get out of them.
[ترجمه گوگل]مزدوران به سادگی آنها را تحمل می کنند و وانمود می کنند که آنها را دوست دارند برای آنچه که می توانند از آنها بدست آورند
[ترجمه ترگمان]سربازان مزدور به سادگی آن ها را جمع و جور می کنند و وانمود می کنند که آن ها را به خاطر کاری که می توانند از آن ها بیرون کنند، دوست دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پولکی (اسم)
mercenary, pensionary

سرباز مزدور (اسم)
mercenary

ادم اجیر (اسم)
mercenary

مغرض (صفت)
mercenary, self-interested

قابل فروش (صفت)
alienable, salable, marketable, mercenary, venal, vendible

انگلیسی به انگلیسی

• hired worker; hired soldier; greedy person
of or pertaining to a desire for monetary gain; hired for service
a mercenary is someone who is paid to fight for countries or groups that they do not belong to.
if something is done in a mercenary way or if you say that someone is mercenary, you mean they are interested only in the money they can get.

پیشنهاد کاربران

1. پول پرست
2. سرباز مزدور/ مزدور
dog of war
جیره خوار، ولایت معاش
Russia deploys up to 20, 000 mercenaries in battle for Ukraine’s Donbas region
a professional soldier hired to serve in a foreign army
a soldier who fights for any country or group that pays them
مزدور یا سرباز حرفه ای به نیروی نظامی یا شبه نظامی گفته می شود که بدون انگیزه های ملی - مذهبی و فقط در برابر دریافت دستمزد به صورت پیمانکار جنگی عمل می کند. به عقیده برخی شاید بتوان مزدوری را در زمره قدیمی ترین مشاغل تاریخ بشر به حساب آورد.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Mercenary
N / Adj
مزدور ( خائن به لشکر و کشور و ارتش خود ) - سرباز پولکی ( که استخدام میشه و میجنگه برای یک گروه در قبال پول )
مزدور
اصل این کلمه در فارسی مزدوَر یا همان مزدبَر یعنی کارگر است. اما به مرور زمان تبدیل به مزدور شده که البته معنای منفی بر آن بار می شود.
مزدور
مزدور کسی که برا پول هر کاری بکنه

بپرس