canon

/ˈkænən//ˈkænən/

معنی: تصویب نامه، حکم، قانون شرع، معیار، دره عمیق و باریک، قانون کلی، مجموعه کتب
معانی دیگر: اصل، سنجه، ملاک، آثار اصیل (در مقابل آثاری که به غلط به کسی نسبت داده شده)، کلیات، مجموعه ی آثار، آثار اساسی، مجموعه ی قوانین کلیسا، قانون کلیسا، شرعیات، (نادر) قانون، مقررات، بخش هایی از انجیل که (بنابر نظر برخی) توسط خداوند مستقیما الهام شده است، بخش هایی از انجیل که اصیل و مورد قبول تشخیص داده شده است، (اغلب با c بزرگ) فهرست مقدسان کلیسای کاتولیک، بخش اصلی مراسم عشای ربانی، (موسیقی) متداخل، همپوش، هم سوار، (در کلیساهای بزرگ یا وابسته به دانشگاه) کانن، کشیش، رجوع شود به: canon regular، تصمیم، قانون گزاری کردن، n : canyon : دره عمیق وباریک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a religious law, code, or body of laws.
مترادف: code, decretal, doctrine, dogma, law
مشابه: belief, ethic, ideology, line, precept, principle, regulation, rule, tenet

(2) تعریف: a generally or universally accepted standard, principle, or criterion, or a set of these.
مترادف: belief, criterion, line, norm, standard, tenet
مشابه: bench mark, doctrine, dogma, model, precept, principle, yardstick

(3) تعریف: secular or religious writings of the Bible that have been determined to be authentic or sacred.
مترادف: scripture
مشابه: Bible, Holy Writ

(4) تعریف: in music, a passage or movement in which a melodic line is exactly repeated, with the repetitions overlapping each other.
مشابه: movement, passage, repetition
اسم ( noun )
(1) تعریف: a member of the chapter of priests serving in a cathedral or a collegiate church.
مشابه: clergyman, cleric, clerical, ecclesiastic, father, priest

(2) تعریف: a member of one of certain Roman Catholic orders.

جمله های نمونه

1. sa'di's canon is more than a thousand pages
کلیات سعدی از هزار صفحه متجاوز است.

2. the victorian canon
آثار عمده ی دوره ی ویکتوریا

3. it is not easy to determine omar khayyam's canon
تعیین آثار واقعی عمر خیام آسان نیست.

4. The Church's canon law forbids remarriage of divorced persons.
[ترجمه گوگل]قانون کلیسا ازدواج مجدد افراد مطلقه را ممنوع می کند
[ترجمه ترگمان]قانون کلیسایی کلیسا ازدواج مجدد افراد مطلقه را ممنوع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He had to read a canon of accepted literary texts.
[ترجمه گوگل]او مجبور بود یک قانون متون ادبی پذیرفته شده را بخواند
[ترجمه ترگمان]مجبور بود یک کتاب از متون ادبی پذیرفته شده را بخواند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Richard refused to trade in his old Canon cameras.
[ترجمه گوگل]ریچارد از خرید و فروش دوربین های قدیمی کانن خودداری کرد
[ترجمه ترگمان]ریچارد از معامله با دوربین کانن قدیمی اش سر باز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. 'Wuthering Heights' is a central book in the canon of English literature.
[ترجمه گوگل]"بلندی های بادگیر" یک کتاب اصلی در قانون ادبیات انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]وودرینگ هایتز کتاب اصلی در کتاب اصلی ادبیات انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Canon John and the capacity audience of well-wishers were presented with a wealth of talent and a variety of music.
[ترجمه گوگل]کانن جان و ظرفیت مخاطبان خیرخواه با استعدادهای فراوان و انواع موسیقی تقدیم شد
[ترجمه ترگمان]\"کانن جان\" و \"حضار\" با استعداد افرادی که خیرخواه بودند، به همراه ثروت و تنوع موسیقی به نمایش در آمدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Canon Bob Spence, the senior Catholic priest in Darlington, said he was delighted with the news.
[ترجمه گوگل]کانن باب اسپنس، کشیش ارشد کاتولیک در دارلینگتون، گفت که از این خبر خوشحال است
[ترجمه ترگمان]کانن باب اسپنس، کشیش ارشد کاتولیک در Darlington، گفت که از این خبر خوشحال است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the twelfth century the canon lawyers devised an elaborate, and comparatively humane, legal framework for poor relief.
[ترجمه گوگل]در قرن دوازدهم وکلای حقوقی یک چارچوب حقوقی مفصل و نسبتاً انسانی برای امداد رسانی ضعیف ابداع کردند
[ترجمه ترگمان]در قرن دوازدهم، وکلای خلیفه یک چارچوب استادانه و نسبتا انسانی تر و قانونی برای رهایی از مستمندان ابداع کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For a time he served as canon and treasurer of Salisbury Cathedral, having been ordained a priest several years before.
[ترجمه گوگل]او برای مدتی به عنوان کانون و خزانه‌دار کلیسای جامع سالزبری خدمت کرد و چندین سال قبل به عنوان کشیش منصوب شد
[ترجمه ترگمان]برای مدتی به عنوان خلیفه و خزانه دار کل کلیسای جامع، که چند سال پیش کشیش شده بود، خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. No one who had seen Canon Grindal's ugly face and then heard his beautiful chord-like voice could ever forget.
[ترجمه گوگل]هیچ کس که چهره زشت کانن گریندال را دیده بود و سپس صدای زیبای آکورد مانند او را شنیده بود هرگز نمی توانست فراموش کند
[ترجمه ترگمان]کسی که صورت زشت و زشتی Canon را ندیده بود و صدای beautiful را که هرگز نمی توانست فراموش کند، شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Canon used mechatronics - electronically controlled precision mechanics - to produce the miniature printer.
[ترجمه گوگل]کانن از مکاترونیک - مکانیک دقیق کنترل شده الکترونیکی - برای تولید چاپگر مینیاتوری استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]کانن استفاده از مکانیک دقت کنترل شده را برای تولید چاپگر کوچک مورد استفاده قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Canon law, on the other hand, was the clay with which the pope could mould society.
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، قانون کانون، خاکی بود که پاپ می توانست جامعه را با آن شکل دهد
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، قانون کانن همان ماده ای بود که پاپ می توانست جامعه را در آن قالب کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Private interment took place in York led by Canon O'Mahony with immediate family and Martha present.
[ترجمه گوگل]تشییع خصوصی در یورک به رهبری کانن اوماهونی با حضور خانواده و مارتا انجام شد
[ترجمه ترگمان]دفن خصوصی در یورک توسط کانن O با خانواده فوری و مارتا حاضر انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. And a film and video canon, or standard of excellence, is developing by which to measure theatrical productions of Shakespeare.
[ترجمه گوگل]و یک کانون فیلم و ویدئو، یا استاندارد برتری، در حال توسعه است که با آن تولیدات نمایشی شکسپیر را اندازه گیری می کند
[ترجمه ترگمان]و یک فیلم و یک فیلم یا یک استاندارد عالی در حال توسعه است که برای اندازه گیری تولیدات نمایشی شکسپیر در حال توسعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. As a body they upheld the interpretation of canon law as prohibiting women from this ceremony.
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان یک نهاد از تفسیر قانون شرع به عنوان منع زنان از این مراسم حمایت کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به عنوان یک تن، تفسیر قانون شرع به عنوان منع زنان از این مراسم را تایید کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. In rabbinic canon law, the rabbi explained, human life does not simply begin at conception.
[ترجمه گوگل]خاخام توضیح داد که در قانون شرعی خاخام، زندگی انسان به سادگی از لقاح آغاز نمی شود
[ترجمه ترگمان]خاخام توضیح داد که در قانون شرع اسلام، زندگی انسانی به سادگی از مفهوم آغاز نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تصویب نامه (اسم)
decision, act, canon

حکم (اسم)
brief, attachment, dictum, statement, edict, canon, precept, sentence, rule, decree, verdict, mandate, commission, pardon, fiat, arbiter, ruling, warrant, ordonnance, statute, commandment, finding, doom, writ, ordinance, rescript

قانون شرع (اسم)
direction, canon

معیار (اسم)
test, criterion, touchstone, canon, gauge, scale, standard, yardstick, paragon

دره عمیق و باریک (اسم)
canon, canyon

قانون کلی (اسم)
direction, canon

مجموعه کتب (اسم)
canon, library

تخصصی

[کامپیوتر] یکی دیگر از شرکت هایی است بسیار معروف که در زمینه لوازم جانبی کامپیوتر فعالیت دارد. از محصولات معروف این شرکت می توان به چاپگر، اسکنر و دوربین های عکاسی دیجیتالی نام برد .

انگلیسی به انگلیسی

• japanese corporation founded in 1937 and headquartered in tokyo, world-renowned manufacturer of a wide variety of optical and imaging products (such as cameras, lenses, digital video cameras, etc.) and business machines (such as printers, copy machines, computer printers, laser facsimiles, etc.)
church law; accepted principle, criterion; list of christian saints; books of the bible recognized by the christian church; clergyman, religious cleric; (music) contrapuntal piece of music in which one musical line of a melody is imitated in an accurate manner in other parts
a canon is one of the clergy on the staff of a cathedral.
a canon is also a basic rule or principle; a formal use.

پیشنهاد کاربران

یه اصطلاح در سینما و انواع دنیاهای داستانی
وقتی که در داستان مربوطه چند ورژن مختلف روایت داریم یا مثلا کرکتر اصلی چند تا روایت داستانی مختلف تو آثار مختلف براش شده، اون روایتی که اصلی و درست هست و معیار قرار میگیره رو اصطلاحا canon میگن
حقوق:
Canons of construction of statute:اصول تفسیر قانون موضوعه
به اصطلاح اینکه یک مسئله توی فیلم یا یه زمینه خاص بالاخره تایید بشه، میگن کانن شده.
( مسیحیت )
کتب کانونی ( یا کانُنی )
مجموعه کتب معیار ( مورد قبول کلیسا )
پیشکسوت
a light narrow boat for one are to people that you move theough the water using a flat piece of wood.
مصوبه، قانون، مقررات
چون دوستانی هستند که بی آن که بدانند دیس لایک می زنند و باعث می شوند دیگران به اشتباه بیفتند،
مثال و تعریف فرهنگ آکسفورد را هم اضافه می کنم:
a general law, rule, principle, or criterion by which something is judged.
...
[مشاهده متن کامل]

"the appointment violated the canons of fair play and equal opportunity"

قانون

مجموعه آثار یک شاعر یا نویسنده، کلیات
شرعی، مذهبی
معیار سنجش
نوعی فرم در موسیقی کنترپوانتیک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس