catch phrase

/ˈkætʃˈfreɪz//kætʃfreɪz/

تکیه کلام، واژه یا عبارتی که جلب توجه کند، واژه ی گیرا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a phrase that gains wide public currency, esp. by being frequently repeated.
مشابه: catchword

جمله های نمونه

1. These two catch phrases would later be appropriated by the marketers charged with selling the Macintosh.
[ترجمه گوگل]این دو عبارت جذاب بعداً توسط بازاریاب‌هایی که مسئول فروش مکینتاش هستند، استفاده می‌شوند
[ترجمه ترگمان]این دو عبارت را بعدا توسط بازاریابان به منظور فروش (مکینتاش)ضبط خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is sometimes described in the catch phrase that we must treat like cases alike.
[ترجمه گوگل]این گاهی اوقات در عبارت catch توضیح داده می شود که ما باید مانند موارد یکسان رفتار کنیم
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات در جمله بعدی توضیح داده می شود که ما باید مانند موارد مشابه رفتار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. That was a catch phrase he would skip.
[ترجمه گوگل]این عبارت جالبی بود که او از آن صرف نظر می کرد
[ترجمه ترگمان]این جمله ای بود که او می توانست از آن دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bugs Bunny's catch phrase is " What's up, Doc? "
[ترجمه king. lpk] تکه کلام باگز بانی هست ``چه خبرا، دکتر؟``
|
[ترجمه گوگل]عبارت جالب Bugs Bunny این است: "چه خبر، دکتر؟"
[ترجمه ترگمان]\"phrase catch\" (Bunny Bunny)این است: \"دکتر چی شده، دکتر؟\" \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The catch phrase is really lame however.
[ترجمه گوگل]با این حال، عبارت گرفتن واقعاً لنگ است
[ترجمه ترگمان] به هر حال این جمله خیلی ضایع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. 'Just Do It' has become one of the most overused catch phrases in recent memory.
[ترجمه Mina] عبارت "فقط انجامش بده" تبدیل به یکی از رایج ترین تکه کلام های اخیر شده است
|
[ترجمه گوگل]«فقط انجامش بده» به یکی از پرکاربردترین عبارات در حافظه اخیر تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]تنها این کار به یکی از ترین عبارت های گیر در حافظه اخیر تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nearly every economic summit since the first one in 1975 has come up with a catch phrase.
[ترجمه گوگل]تقریباً در هر اجلاس اقتصادی از اولین نشست در سال 1975، یک عبارت جالب وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تقریبا همه اجلاس اقتصادی از زمان اولی در سال ۱۹۷۵ با عبارت catch مطرح شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. But when it did, it became an immediately catch phrase at home.
[ترجمه گوگل]اما وقتی این کار را کرد، بلافاصله به یک عبارت جذاب در خانه تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]اما وقتی این کار را کرد، بلافاصله در خانه جمله ای به زبان آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The candidates employ top public relations and advertising men, who invent clever catch phrase.
[ترجمه گوگل]نامزدها از روابط عمومی و مردان تبلیغاتی برتر استفاده می کنند که عبارت هوشمندانه ای را ابداع می کنند
[ترجمه ترگمان]نامزدها روابط عمومی بالا و مردان تبلیغاتی را به کار می گیرند که این عبارت ماهرانه را اختراع می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I love it. I think it's such a unique word. I just find it irresistible which is prob. why it became kind of a catch phrase.
[ترجمه گوگل]عاشقشم من فکر می کنم این یک کلمه منحصر به فرد است من فقط آن را غیرقابل مقاومت می دانم که یک مشکل است چرا به نوعی تبدیل به یک عبارت جذاب شد
[ترجمه ترگمان] عاشقشم فکر می کنم کلمه منحصر به فرد باشد من فقط اونو غیرقابل مقاومت پیدا می کنم که ممکنه درد داشته باشه چرا این یک جور عبارت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Perhaps heeding the catchphrase of his manager, Malcom Hardee, he failed to show.
[ترجمه گوگل]شاید با توجه به عبارت جذاب مدیرش، مالکوم هاردی، نتوانست آن را نشان دهد
[ترجمه ترگمان]شاید به گفته مدیر او، Malcom Hardee، که موفق نشد به نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The public soon learned to associate the catchphrase 'Ooh, you are awful' with the inimitable Dick Emery.
[ترجمه گوگل]مردم به زودی یاد گرفتند که عبارت «اوه، تو وحشتناکی» را با دیک امری تکرار نشدنی مرتبط کنند
[ترجمه ترگمان]دیری نگذشت که مردم به بیان کلام او پی بردند: اوه، تو در مقایسه با امری که غیرقابل تقلید است، وحشتناک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It was a catchphrase for national shame now, applicable to virtually every snafu.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر این یک عبارات مهم برای شرم ملی بود که تقریباً برای هر اسنافو قابل استفاده است
[ترجمه ترگمان]این یک عبارت برای شرمساری ملی بود که عملا برای هر snafu قابل استفاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The catchphrase, after all, is a fixture in an otherwise protean world of television comedy.
[ترجمه گوگل]به هر حال، این عبارت جذاب، ثابتی در دنیایی است که در غیر این صورت پروتایی کمدی تلویزیونی است
[ترجمه ترگمان]بعد از همه این جمله، این عبارت در دنیای غیر otherwise کمدی تلویزیونی ثابت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's a shame because, to paraphrase Ginola's cringing catchphrase in the L'Oreal ads, she's worth it.
[ترجمه گوگل]این مایه شرمساری است زیرا، به تعبیر عبرت گیر جینولا در تبلیغات لورآل، او ارزشش را دارد
[ترجمه ترگمان]باعث تاسفه، چون این تیکه تیکه cringing که توی تبلیغات آل Oreal بود، ارزشش رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The catchphrase "simples" (meaning something very easy to achieve) from the Meerkat TV advertisements tops a list of the words of 2009 compiled by the Oxford English Dictionary, the Sun reported.
[ترجمه گوگل]به گزارش سان، عبارت «ساده» (به معنای چیزی که بسیار آسان برای دستیابی به آن است) از تبلیغات تلویزیونی Meerkat در صدر فهرستی از کلمات سال 2009 است که توسط فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد گردآوری شده است
[ترجمه ترگمان]سان گزارش داد عبارت \"simples\" (معنای چیزی بسیار ساده برای دستیابی به آن)از تبلیغات تلویزیونی Meerkat در صدر فهرست کلمات سال ۲۰۰۹ که توسط فرهنگ انگلیسی آکسفورد گردآوری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He ended with his catchphrase: "A mouse can be just as dangerous as a bullet or a bomb.
[ترجمه گوگل]او در پایان این جمله را به پایان رساند: «یک موش می‌تواند به اندازه یک گلوله یا بمب خطرناک باشد
[ترجمه ترگمان]او به عبارت خود خاتمه داد: \" یک موش می تواند به اندازه یک گلوله یا یک بمب خطرناک باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The expression also became a catchphrase of the anti-globalization movement.
[ترجمه گوگل]این عبارت همچنین تبدیل به عبارات مهم جنبش ضد جهانی شدن شد
[ترجمه ترگمان]این عبارت نیز به عبارت \"عبارتی از جنبش ضد جهانی سازی\" بدل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. They use the catchphrase “EfficientDynamics” to describe their efforts to reconcile the two.
[ترجمه گوگل]آنها از عبارت "EfficientDynamics" برای توصیف تلاش های خود برای آشتی دادن این دو استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها از عبارت \"EfficientDynamics\" برای توصیف تلاش های خود برای آشتی دادن این دو استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. We’ve all heard the trite “time is money” catchphrase, but what relevance does it have in day to day life in terms of improving your financial situation?
[ترجمه گوگل]همه ما عبارت رایج «زمان پول است» را شنیده‌ایم، اما چه ارتباطی در زندگی روزمره از نظر بهبود وضعیت مالی شما دارد؟
[ترجمه ترگمان]همه ما شنیده ایم که \"زمان\" یک عبارت \"پول\" است، اما چه ارتباطی در زندگی روزمره با شرایط بهبود وضعیت مالی شما دارد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Norvelle, whose catchphrase is "Chase Me", asked magistrates not to ban him after he admitted doing 83mph in a 50mph zone.
[ترجمه گوگل]نورول، که عبارت جذابش «مرا تعقیب کن» است، پس از اعتراف به انجام سرعت 83 مایل در ساعت در منطقه 50 مایل در ساعت، از قضات دادگاه خواست که او را ممنوع نکنند
[ترجمه ترگمان]Norvelle که عبارت \"من Me\" است از قضات خواست تا پس از پذیرش ۸۳ مایل بر ساعت در منطقه ۵۰ مایل بر ساعت، او را منع کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. Three push-ups: Another Internet catchphrase, this one derived from an unconvincing alibi used in the death of a high school student.
[ترجمه گوگل]سه بار فشاری: یک عبارت جذاب اینترنتی دیگر، این یکی از حقایقی غیرقابل قبولی که در مرگ یک دانش آموز دبیرستانی استفاده شده است
[ترجمه ترگمان]سه خط فشار: یک عبارت دیگر اینترنت، این یکی برگرفته از alibi unconvincing است که در مرگ یک دانش آموز دبیرستانی مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. The following day, all catchphrase are removed entirely.
[ترجمه گوگل]روز بعد، تمام عبارات به طور کامل حذف می شوند
[ترجمه ترگمان]روز بعد، همه تیکه تیکه پاره شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. By the end of the plan period the goal of establishing a “harmonious socialist society”, a favourite catchphrase of Mr Wen’s and Mr Hu’s, appeared even more remote than at the beginning.
[ترجمه گوگل]در پایان دوره طرح، هدف ایجاد یک «جامعه سوسیالیستی هماهنگ» که عبارت مورد علاقه آقای ون و آقای هو بود، بسیار دورتر از ابتدا به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در پایان این برنامه، هدف ایجاد یک \"جامعه سوسیالیستی هماهنگ\"، عبارت مورد علاقه آقای ون و آقای هیو، حتی از ابتدا هم دورتر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• key words, important phrase; password
a catch-phrase is a sentence or phrase which becomes popular or well-known for a while because it is often used.
phrase that attracts attention

پیشنهاد کاربران

عبارت یا حرفی که بیشتر روی زبان هاست
تیکه کلام
شعار، تکیه کلام ( شخص معروف ) ، شعار تبلیغاتی
تکیه کلام، کلمات و جملات گیرا و جذاب
a briefly popular or fashionable wordn; a phrase that has become a catchword
تکیه کلام
سخن مشهور - سخنی که بر دهان افراد می
چرخد
تکیه کلام افراد مشهور را catch phrase و تکیه کلام افراد عادی pet phrase میگویند.

بپرس