outrigger

/ˈaʊˌtrɪɡər//ˈaʊtrɪɡə/

معنی: پایه، بست، پاروگیر، تیر دگل قایق، دم طیاره
معانی دیگر: شمع یا پایه ی موقت و غیره که بر بدنه ی اصلی وصل است، تیر کناره ی قایق (برای افزودن بر ثبات و نگهداری پارو و غیره)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an attached float extended on a frame to one side of a boat to provide added stability, as on seagoing canoes in the South Pacific.

(2) تعریف: any of various frameworks projecting from the side of a vehicle and used for added stability.

جمله های نمونه

1. There were banana gardens and pawpaw trees, and outriggers lazed on the lagoon.
[ترجمه گوگل]باغ‌های موز و درختان پنجه‌پا وجود داشت، و برآمدگی‌ها روی تالاب تنبلی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]در آنجا باغ های موز و درختان بادام قرار داشت و outriggers روی مرداب قدم می زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People paddle kayaks and outriggers along the shore, and catamarans whizz by, leaning precariously on one hull.
[ترجمه گوگل]مردم در امتداد ساحل با کایاک‌ها و قایق‌های بیرونی پارو می‌زنند و کاتاماران‌ها با تکیه بر یک بدنه به‌طور نامطمئن از کنار آن غوغا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]مردمی که در کنار ساحل شنا می کنند و زوزه کشان کشان کشان از کنار ساحل دور می شوند و به تنه یک تنه تکیه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The rear suspension location arms bolt to these outriggers, and will simply tear free if rust is bad.
[ترجمه گوگل]محل تعلیق عقب به این پایه‌ها متصل می‌شود و اگر زنگ زدگی خراب باشد، به سادگی پاره می‌شود
[ترجمه ترگمان]بازوهای معلق در قسمت عقب به این outriggers متصل می شوند و اگر زنگ بد باشد، آزاد خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The most serious of these is on the outriggers just forward of each rear wheel.
[ترجمه گوگل]جدی ترین آنها روی پایه های بیرونی درست جلوی هر چرخ عقب است
[ترجمه ترگمان]The این ها فقط جلو هر گردونه عقبی قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The cross members and bulkhead outriggers are in the same places and it fits straight on.
[ترجمه گوگل]اعضای متقاطع و پایه های دیواری در یک مکان قرار دارند و مستقیماً روی آن قرار می گیرند
[ترجمه ترگمان]اعضای متقاطع و outriggers دیواره در همان مکان قرار دارند و به طور مستقیم با آن متناسب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some went fishing from a small outrigger canoe they paddled out into the lagoon.
[ترجمه گوگل]برخی از یک قایق رانی کوچک به ماهیگیری رفتند و به داخل تالاب رفتند
[ترجمه ترگمان]برخی از قایق های کوچک قایق به ماهیگیری رفتند و با پارو از میان مرداب بیرون رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. An outrigger canoe glides across crystal waters off Palawan Island in the Philippines.
[ترجمه گوگل]یک قایق رانی بیرونی در آب های کریستالی جزیره پالاوان در فیلیپین می چرخد
[ترجمه ترگمان]یک قایق outrigger از طریق آب های کریستال از جزیره Palawan در فیلیپین عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The structural design of auxiliary frame and outrigger is revised and improved according to calculation results.
[ترجمه گوگل]طراحی ساختاری قاب کمکی و بیرونگر با توجه به نتایج محاسبات اصلاح و بهبود یافته است
[ترجمه ترگمان]طراحی ساختاری چارچوب کمکی و outrigger مطابق با نتایج محاسبه، اصلاح و اصلاح می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Its primary engines are located on outrigger pylons and struts to maximize cargo space within the hull.
[ترجمه گوگل]موتورهای اصلی آن بر روی دکل‌های بیرونی و پایه‌ها قرار دارند تا فضای بار را در بدنه به حداکثر برسانند
[ترجمه ترگمان]موتورهای اصلی آن بر روی تیره ای outrigger و struts قرار دارند تا فضای کالا را در بدنه به حداکثر برسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Alex: If you take the outrigger, you'll get there a few hours before them.
[ترجمه گوگل]الکس: اگر مات را بردارید، چند ساعت قبل از آنها به آنجا خواهید رسید
[ترجمه ترگمان]اگر قایق را در پیش بگیرید، چند ساعت قبل از آن ها به آنجا خواهید رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Paddlers perfect their racing strokes in an outrigger canoe off Oahu's windward coast.
[ترجمه گوگل]پاروها حرکت‌های مسابقه‌ای خود را در قایق‌رانی در سواحل بادگیر اوآهو کامل می‌کنند
[ترجمه ترگمان]یک قایق پارویی که در ساحل windward قایق به طرف باد می وزید، به سرعت حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Make sure outrigger were fully extended and installed on firm pad.
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که روکش به طور کامل کشیده شده و روی پد محکم نصب شده است
[ترجمه ترگمان]اطمینان حاصل کنید که outrigger به طور کامل گسترش یافته و روی یک پد نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This paper analyses the buckling of top - outrigger - braced frame - tube structures.
[ترجمه گوگل]این مقاله به تحلیل کمانش سازه‌های بالا - بیرون‌گر - قاب مهاربندی‌شده - لوله می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]این مقاله به تجزیه و تحلیل رفتار سازه های تقویت شده با outrigger بالا می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mechanical model for the elastic thick outrigger of roof coal is set up.
[ترجمه گوگل]مدل مکانیکی برای برآمدگی ضخیم الاستیک زغال سنگ سقف راه اندازی شده است
[ترجمه ترگمان]مدل مکانیکی برای the ضخیم الاستیک سقف ایجاد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The outrigger tripod is available in both a high and low profile version, to fulfill a diverse array of environmental requirements.
[ترجمه گوگل]سه پایه بیرونی در هر دو نسخه با مشخصات بالا و پایین موجود است تا مجموعه متنوعی از الزامات محیطی را برآورده کند
[ترجمه ترگمان]سه پایه outrigger هم در یک نسخه با پروفایل بالا و هم پایین در دسترس است تا یک آرایه متفاوت از الزامات محیطی را برآورده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پایه (اسم)
base, stand, stock, measure, leg, ground, pile, status, prop, mark, degree, grade, basis, stalk, root, stage, mount, rank, stratum, buttress, stanchion, foundation, bedrock, radix, fulcrum, headstock, outrigger, cantilever, sill, column, pillar, phase, footpath, fundament, groundsel, groundwork, mounting, pediment, principium, thallus

بست (اسم)
connector, girth, fastening, bracket, fastener, holder, outrigger

پاروگیر (اسم)
outrigger

تیر دگل قایق (اسم)
outrigger

دم طیاره (اسم)
outrigger

تخصصی

[زمین شناسی] دیرک، شمع، ستون

انگلیسی به انگلیسی

• structure extending from the side of a boat for purposes of stability; stabilizing structure which extends from an aircraft or other vehicle

پیشنهاد کاربران

نصب تجهیزات سنگین و حمل بار:
⭐پایه ها ( Outriggers ) ⭐
به ستون های هیدرولیکی جرثقیل که به اطراف گسترده میشن و بوسیله جک های هیدرولیکی وزن کل سیستم جرثقیل و بار رو به زمین منتقل میکنن، outrigger گفته میشه.
تکیه گاه جانبی
فارسی را پاس بداریم
ساپورت جانبی
a long piece of wood that is attached to the side of a boat, especially a canoe, to prevent it from turning over in the water
outrigger
تیر طره

بپرس