پیشنهاد‌های مسقوط طلا (٧٠٩)

بازدید
١,٧١٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

نوعی مراقبت و حمایت از کسانی است که زندگی شون از این رو به اون رو شده و دچار مشکلات فراوان هستند.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

1 - بی دین یا بی مذهب ( کسی که هیچ دینی را قبول نداره و تصورش از دین فقط یک چیز ساخته افکار بشره ) اما بدین معنا نیست که آن شخص خدارو هم قبول نداره ک ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ایجاد خطرِ ناشی از سهل انگاری ( شامل حرکات و رفتارهای خطرناکی میباشد که منجر به از دست رفتن جان افراد شود )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

جلبک های همزیست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

یکی از معنیاش میشه رقابت جدا از معنی مشاجره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گرایش - جهت یافتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

تاکسی صدا زدن ( وقتی سر خیابون وایسادی و دست بلند میکنی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

یک نوع چاشنی بسیار تند هندی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مورد لباس: یعنی واقعا فیت و اندازه خودته ( این دیدگاه کاملا مثبته و بار منفی نداره )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست و همکار ( a colleague who becomes a friend )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به حساب - از جیب یکی خرج کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کمپین یا کارزار انتخاباتی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to react to something with an opposing opinion or action پاسخ یا عمل متقابل دادن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

واژه ی Breaking یعنی شکستن یا ایجاد شکاف! حالا چه ربطی به اخبار داره قضیه این جا شروع میشه که رویدادهای خبری چون همیشه تعدادشون زیاده و نمیشه یک جا ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای پایان یه بحث گرم یا گفت و گو از این عبارت استفاده میشه و معادلش در فارسی میشه " خوب اینم از این"

پیشنهاد
٠

کرک و پر ریختن - برگ ریزان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به گوش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یک "خطای عمدی" که در گذشته انجام شده و به صورت راز در دل شخص پنهان شده و ناگفته مانده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معانی: 1 - ناراحت و نگران Don't upset yourself by thinking about what might have been 2 - دگرگون یا تغییر ( واژگون نگید منظورمان change است خیلی باهم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عریان گرا مترادف کلمه nudist است ( این افراد معتقدند که پوشیدن هیچ لباسی سالم نیست برای بدن و از لحاظ روانشناسی انسان های نرمالی نیستند )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

incredibly

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

ماقبل - پیشین فیلم ( یه دفعه تو سری جدید فیلم کلی برمیگرده عقب که نشون بده چجوری کار به اونجا کشیده ) متضاد کلمه sequel که میشه دنباله ی فیلم یا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

موج سواری خوابیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

a protected area of land or water

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

تلفظ صحیح: سکپتیک✅ تلفظ غلط: اسکپتیک ❌ نمیدونم چرا سختش میکنن کلماتی که با S شروع میشن رو اس میخونند بعضیا به جای س سکون

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بی حالی، بی اشتیاقی - با بی رمقی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یه معنیش میشه غرق فکر - عمیقا در فکر یه معنی دیگه اشم میشه پکر - پکرانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سوژه نگاه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از خواب بیدار شده - از خواب پریده ( توسط کس دیگه ای یا صدایی چیزی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

جالب اینکه - جالب اینجاست که . . . I bought a bag of chips only to see there was air in it instead of chips یه بسته چیپس خریدم جالب اینکه دیدم هوا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساده زیست زندگی بی دغدغه و آرام و بی سروصدا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

شخصیت کاریزماتیک شخصیتی است که برای دیگران جذاب است و به عنوان الگو و فرد الهام بخش بر روی دیگران تاثیر می گذارد. افراد دارای کاریزما می توانند در بح ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The excitement of meeting and getting physical with someone new can distract you from feelings of sadness, loss, and rejection

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

امتناع از اخراج یا حذف ( مخصوص پناهجویی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

آخیش گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

He just got there with ( only ) minutes/seconds to spare در ثانیه های/ دقیقه های آخر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

= force oneself way through از لابه لای جمعیت و شلوغی رد شدن ( با کنار زدن مردم )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

صحت - واقع نمایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

قایق چوبی سبک و کوچک ساخته شده از تنه درخت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

برگزار کننده تور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

کاسته شده - افت کردن شدید Prices have been slashed by 50 percent

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

It means end a telephone conversation, stop using, or hang up the phone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رکوردهای جهانی گینس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

در حالت فعل: سیم یا زه انداختن - نخ کردن ( سوزن و غیره ) ، به رشته کشیدن - آویختن ( از دو سو )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

هرم هفت گانه در نمایش سیرک با راه رفتن روی بند و طناب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در کوه نوردی به معنای "بالا رفتن" متراف climb است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تیر خلاص رو زدن مثال: They told me I was too old for the job, and then to add insult to injury, they refused to pay my expenses آنها بهم گفتن که من ب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حسی که عاری از این صفات باشه afraid, worried, disappointed, upset , feeling shocked جا خوردن They were dismayed at the cost of the repairs اونا از ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

قرار بر ( انجام دادن کاری ) They were due to return from the vacation on Saturday قرار بر این بود که اونا روز شنبه از تعطیلات برگردند They were due ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

ترویج و تبلیغ دین ( در یک کشور خارجی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

اقامت گاه ( در سفرهای تفریحی یا تعطیلات ) همچنین به این اسم ها هم نام برده میشه: holiday cottage, holiday home, vacation home, or vacation property

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه دست خوشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طاقتم سر اومد!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

لمبوندن ( تند تند و نیمه جویده فرو کردن ) قورت دادن یا بلعیدن میشه swallow

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دروازه ی فوتبال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رستوران فضا باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خوراکی های آماده و بسته بندی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خیلی محبوب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قرنیز سقفی ( پلاستیک - چوب یا گچ و. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

افتادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

the biological clock is about fertility, particularly for women

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تند باد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

طغیان خشم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

drought : خشکسالی ( بی آبی ) famine: قحطی ( مواد غذایی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

حسابی ترکوندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زیاد طول نمیکشه تا . . . ( به زودی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضدحال - حال گیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

از هر لحاظ سیر کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

what about

پیشنهاد
٤

معادلش در فارسی: کسی رو از پا درآوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

{عامیانه} پهلو و دور شکم که از پیراهن میزنه بیرون و شبیه کیک یزدیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غلیظ thick, dense and heavy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ماتم کسی شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شخصی که اهل شهر وین باشه ( وین پایتخت کشور اتریش است که به انگلیسی وینا خوانده میشه Vienna )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

محض اطلاع

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شهرهای درحال رشد و بزرگ شدن ( از ناحیه ی اطراف )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

[خودمونی] گوگولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

نیمه ماهر - نیمه حرفه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تازه به بلوغ رسیده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

خبره بودن در کاری یا چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم مکانیکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شغل فارغ التحصیلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای مواقعی استفاده میشه که تاکید کنه یه چیزی خیلی عجیبه یا تعجب آوره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تسکین روحیه آخرین راه چاره بیمارانی که دیگر هیچ امیدی به معالجه و زنده ماندنشان نیست و فقط با قوت قلب دادن روی تخت بیمارستان میمانند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

افتادن - انداختن fall away from The jacket slipped off of Sally, but she grabbed it before it hit the floor she hung the robe on the back of the doo ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

من من کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کلید کردن روی چیزی پیله کردن یا توجه انداختن روی . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وام دانشجویی خصوصی ( شرکت های غیر وابسته به دولت )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عاید شدن - لحاظ شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

فرا گرفتن - در برگرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

میان ایالتی بین ایالتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

چرخ یا تایر کم باد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

AOE is an airport that provides customs and immigration services for incoming flights

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to increase the range of one's knowledge, understanding, or experience Travel can help to broaden your horizons/mind

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

نیروی سپاه پاسداران

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

It's simply a flight that returns to the original airport after stopping at one or more other airports

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

قبیح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زخم قبیح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

زهر خودشو ریختن ( روی کسی یا چیزی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

[در مکانیک و موتور] یدکی - اضافه برای مواقع اضطراری یا خرابی های فنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

متوجه نشدن و نامحسوس ماندن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

rejected landing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوز تقویتی یا دوز تکرار برای اطمینان و پشتیبانی بیشتر از سیستم ایمینی پس از واکسن های زده شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کیپ - هوابندی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

حرکت زدگی شامل: car sickness راه زدگی sea sickness دریا زدگی air sickness هوا زدگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

هوا زدگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دریا زدگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ربطی به چرخ داشتن و نداشتن نداره هر صندلی که بچرخه به دور خودشswivel chair میگن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سنگیزه های گوش داخلی ( inner ear ) از جنس کلسیم کربنات یا همان سنگ آهک ( limestone ) که کمک به شنوایی و حفظ تعادل میکنند

پیشنهاد
٣

بنا به تجربه و قضاوت شخصی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اندام های حسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خطای دید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

محدود به زمین ( قادر به ترک سطح زمین نبودن ) مثلا انسان ها earthbound هستند چون نمیتوانند پرواز کنند درحالیکه پرندگان earthbound نیستند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Human - centered design is a problem - solving technique that puts real people at the center of the development process, enabling you to create produ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

درجه فوق لیسانس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دچار شکست شدن ( نور - صوت - موج و. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

having a continuous output, as opposed to a pulsed output

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سرواژه های یاد آورنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Intercepting a course means to get on the course and start tracking it رهگیری یا دنبال کردن یک مسیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

ایــــــمــــــن ( در برابر چیزی ) protected against sth immunity میشه ایمینی ( اسم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خدمات گمرکی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سر زنده و فعال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ثابت شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قوانین اصولی یا اساسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بند گردن آویز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم تجاری سوسیس معروف امریکایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سبز زیتونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در پزشکی: تب دار در استعاره: با حرارت - گرم و فعال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام تجاری یک نوع بیستکویت صبحانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Very early in the morning or very late at night

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به طور نگران کننده ای ( به نحوی هشدار دهنده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دو رقمی ( 10 - 99 ) تک رقمی میشه Single figures 1 تا 9

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تک رقمی 1 - 9 دو رقمی میشه double figures ( 10 - 99 )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

وزن کل ( شامل همه متعلقات اصلی بار اضافه شده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تسلیم اشتیاق/هوس شدن ( یعنی نتونی خودتو کنترل کنی و آن کار را انجام ندی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

To move continuously forward in a rolling motion, on wheels

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

[در حالت فعل] پیچ و خم رد کردن یا مارپیچی رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

موتور از کار افتاده مترادف engine out

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

موتور از کار افتاده مترادف dead stick

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گرما پویایی = the area of physics connected with the action of heat and other types of energy

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

غیر از رونوشت به ظبط کردن هم میگن ( مثلا روی نوار جهت پخش )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شرکتی سهامی است که دارای شرکت های زیرمجموعه دیگر است و کنترل شرکت های زیرمجموعه مستقیماً زیر نظر مدیران و هیئت مدیرهٔ شرکت اصلی است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

هم خوانی / وجه مشترک My musical tastes don't overlap with my brother's at all سلایق موسیقی من با برادرم اصلا باهم" هم خوانی یا وجه مشترک" نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

پرت شدن/پرت کردن بالا انداختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Suited to one مناسب کسی بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عامیانه دستشویی کردن ( شماره دو ) مترادف: pop a squat go poo ( کودکانه ) go number two

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

وسطـِ - نصفه چیزی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مطلب افزایی کردن، گنجاندن، وارد کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

UT مخفف ایالت یوتا ( Utah ) آمریکا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

فرودگاه های کوچک دور از شهر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

مربوط به هواشناسی و نام گذاری لایه های ابری پوشاننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

دودکش های بزرگ کارخانه جات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در نظام به معنای رهبر عقیدتی سیاسی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قمار و بازی های با ورق و ژتون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Popular psychology

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

close in time, quality, distance, or amount ?Are we anywhere near finishing yet or is there still some way to go اصلا هیچ نزدیک شدیم تا حالا به محل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

[در هواشناسی] هوای صاف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پشته ی کوه ( قسمت باریک و دراز قله )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انبوهی از درختان مجموعه یا دسته ای از درختان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بیرون زدن مترادف = stick out و jut out

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

به پایینترین حد خود رسیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نام رایج ابرهای سیروس گرفته شده از گیاه Hippuris که تاحدی شبیه دم اسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

همون بارانه منتها با قطره های خیلی ریز و کوچک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

لایه ی نازک، باریکه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بادهای مداوم یا تجاری! علت نام گذاری: شاید بادهای تجاری در وهله ی اول براتون تاحدی بی مفهوم باشه اما پیشینه آن برمیگرده به اوایل قرن شانزدهم که اروپ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

امتداد یافته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

اینکه تا چه حدی . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هواپیما یا گلایدرهای هواسر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برش داده شده خط خط شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

انبوهی از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

When an individual is wanted by law enforcement agencies, an arrest warrant is issued. Also when someone does not show up for their court date whethe ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از کسی سواستفاده کردن I was afraid you'd think we were imposing on you میترسیدم فکر کنی که ما داشتیم ازت سواستفاده میکردیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در پاسخ به کاربر H. Af: اینجا goodwill در حالت اسم ظاهر شده به معنای موسسه خیریه است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

to not be strict or exact about following a rule یکمی قوانین رو شل گرفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

انتظار زیادی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Wilco" is short for the phrase "will comply, " meaning that the speaker will follow the instructions to which they are replying

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لوله ی گاسپورت ( لوله ی انعطاف پذیری که از آن برای صدا رسانی از یک اتاقک به اتاقک دیگر به ویژه در هواپیماهای دهه 40 استفاده می شد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

محیط بان یا پارک بان کسی که شغلش محافظت و نگهداری از پارک ملیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علامت یا هشدارهای شنیداری مثلا از یک مسیر یاب در حین رانندگی استفاده میکنید وقتی برنامه هشدار میده "به دوربین کنترل سرعت نزدیک میشوید" این یک aural ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

انتخاب کردن، ترجیع دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سطح مقطع راداری ( RCS ) - میزان قابل شناسایی بودن یک شی توسط رادار را بیان می کند. هرچه این مقدار بیشتر باشد شکل برای رادار قابل رویت تر و آسانتر است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

as late as possible یا as late as practical یعنی نهایتا - ته تهش You need to be here as late as 7 because the bus arrives at 7:05 تو باید نهایتا تا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تحت عنوان ماده/قانون/حکم طبق ماده ی . . . طبق قانونِ . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

جلودار شدن - از حرکت واداشتن They intercepted a shipment of drugs from Central America

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

راه جنگلی ( یا کوهستانی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در مجاورت - در نزدیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمیته امداد - بهزیستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مگر در صورتیکه . . . مگه اینکه . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

هاشور خورده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a party event where attendees work together to solve a fake murder

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رقیق کننده رنگ - تینر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

To prevent a friend ( male or female ) or associate from attending a physics symposium پیچوندن یه رفیق از شرکت کردن در یه جلسه هیئت علمی ( این اصطلا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

رأی دادن ( cast فعل کمکی vote است و معنی give را میدهد ) مثال: A total of 27 million votes were cast in the referendum مجموع 27 میلیون رأی در رفران ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در جریان - پا برجا The regulations limiting fishing on this river are still in force قوانین محدودسازی ماهی گیری در این رودخانه هنوزم در جریانه/پابرج ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوباره برگشتن سر نقطه ی اول

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

1 - چلوندن پارچه ی خیس 2 - خسته و کوفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مکارانه - فریبکارانه صفت است و نباید به صورت اسم معنی بشه a deceitful behavior

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

خطاب به دو دوست عزیز Aida و Quiet اول طبق توصیف دیکشنری کمبریج : someone whose job is examining people's eyes and selling glasses or contact lenses ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دو تا معنی داره 1 - ( به طور کامل ) دور چیزی را زدن circumnavigate the earth 2 - قسمتی از جایی را دور زدن ( به جای اینکه از داخلش رد شی ) مترادف byp ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

غذاهای مربوط به کشورها و قوم های گوناگون از جمله Chinese food, Mexican food, Italian food, etc مثلا قرمه سبزی در منوی یک رستوران در کشور انگلستان می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلسه یا نشست هیئت علمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برگه یا پرونده سوابق پزشکی بیمار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

رنگ بندی - ( پالت یا صفحه رنگ ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رنگ بندی شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

1 - هیئت ( اسم ) - هیئت گذاری ( فعل ) The government has established a commission to investigate the problem of city violence 2 - حق کمیسیون - کار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

وابسته به عمل انجام شده یا موضوع حل و فصل شده ( که بحث درباره ی آن بی مورد است ) We don't have enough money to go, so it's all moot anyway.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

جواب این سوالمو بده جواب این یکی رو بده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

موسمی - فصلی غیر دایمی متضاد perennial ( یعنی همه ساله - جاودانه و همیشگی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

power transmission line خط انتقال توان / برق / نیرو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پل دره گذر ( چه راه آهن چه جاده فرقی نداره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تک زنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

حمامی که باعث آرامش روحی میشه آراسته شده با گل و شمع و موسیقی بدون کلام و ملایم گاهی هم از انواع صابون های گیاهی و دارویی جهت بالا بردن کیفیت آب استف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شنیداری - صوتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دور زدن مسیر ( برگشتن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

ناخود دار نامحدود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چهار ضلعی ( در هر شکلی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

منقضی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تن رنگ ( یعنی ردی یا اثری از یک رنگ موجود ) The paint we're using for the bathroom is white with a yellow tint رنگی که ما برای حمام و دستشویی استفا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

به 48 ایالت اصلی آمریکا که در مجاور هم قرار گرفته اند گفته می شود ( mainland states شامل هواوی، آلاسکا و جزایر پوتروریکو و ویرجین نمیشود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نقشه های تخت شده مخصوص دیوار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

توده خاکی یا خُشکی روی سطح کره ی زمین ( مجموعه قاره ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کلی - یه عالمه

پیشنهاد
٣

همین یه کارم نتونستی انجام بدی؟! خطاب به یه آدم به درد نخور که نتونه یه کار آسون انجام بده ( یعنی از سرما خوردن آسون تر نداریم و بدون اینکه کاری کن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

معادلش تو فارسی میشه "عجب چیزی" Wow, this new car of yours is really something!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خط روز گردان یا خط بین المللی زمان به طور حدودی هم راستا با مدار نصف النهار ۱۸۰ درجه است ( دایره بزرگ در وسط کره زمین از که قطب شمال تا جنوب امتداد ی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

به گفته ی . . . پس از این عبارت از نقل قول مستقیم استفاده میکنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سیم های مهارکننده یا نگهدارنده مخصوص دکل های بلند که آن را در وضعیت ایستاده نگه می دارد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

تجمع مردمی - خیزش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چراغ توکار ( محدود به سقف نیست میتونه در کف زمین یا دیوارم باشه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

In American culture, "the talk" usually refers to the point in a child's life where parents explain how child come to be

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

عنوان یا متن زیر عکس در مجلات، روزنامه، کتاب یا شبکه های اجتماعی مجازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یار سکس به طرف سکس در یک رابطه گفته میشه که هیچ تعهدی در بین شان نیست و فقط و فقط واسه رابطه جنسی با هم دوست و رفیق میشن و هر وقت هر دو اوکی بودن با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

یک واژه که در خلبانی وپرواز توسط برج مراقبت استفاده میشه به معنای تاکسی کردن ( حرکت آرام هواپیما ) روی باند پرواز در جهت عکس میباشد. مثلا اگر جریان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پیش پنداری ( از پیش درباره ی چیزی عقیده پیداکردن یا متصور شدن ) صفت است و بعد از آن کلماتی همچون: idea , notion , think , opinion میاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

اصلاح کردن . "In line 20, "men" should be amended ( = changed ) to "people

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ورود ناگهانی و ناخواسته به مکانی تحت کنترل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

FBO سازمانی است که توسط یک فرودگاه حق فعالیت در آن فرودگاه را دارد و ارائه خدمات هوانوردی مانند سوخت رسانی، بستن و پابند کردن هواپیما و پارکینگ، اجار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to stop operating متوقف کردن ( از کار ) یا همان خاموش کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کله ی برج مثل برج های مراقبتی فرودگاه یا همون برج میلاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خط توقف ترافیک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

منشعب شدن یا انشعاب گرفتن ( از مرکز چیزی ) The major avenues of the city all radiate from this central point

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

1 - قید کاری زدن He ruled out applying to college in Texas because he would rather go to school in Canada او قید درخواست دادن به دانشگاه تگزاس رو زد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با قاطعیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

متوقف شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

قسمت انتهایی و ابتدایی از آسفالت باند فرودگاه که با خط های زرد ^ مشخص شده و به عنوان جایگاه blast ( گاز خروجی موتور ) در نظر گرفته شده گاها stopway ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

Jet blast is the phenomenon of rapid air movement produced by the jet engines of aircraft, particularly on or before takeoff گازهای داغ خروجی از موتو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هلتی غیر صنعتی نوعی چکش برقی ( کوچک و سبک و تک دست )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تحصیلات یا فعالیت های تکمیلی قبل از فارغ تحصیلی شامل تحقیق، تدریس و مطالعه که معمولا 2 سال به طول می انجامد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

وودستاک جشنواره معروف موسیقی و رقص راک اند رول که در سال 1969 در ایالات متحده برگزار شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

آدم سبک، بی وقار ( متضاد dignified است یعنی آدم باوقار و متین )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نه با اون لحن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

درس یا هنرهای تقویت زبان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مختصر On the beam عمود بر - قائم بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواپیماهای نظامی قدیمی که امروزه در دست اشخاص یا ارگان های مدنی برای استفاده های گوناگون قرار دارند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

وقت The doctor has an open slot at 2 p. m

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

سنگ ریزه - ریگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غیر قابل بحث

پیشنهاد
٧

در مواقعی استفاده میشه که یک شخص به نحوی طعنه آمیز میخواد یه حرف تند به طرف مقابلش بزنه مثال: Not to put too fine a point on it, ( but ) his suggest ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

a compact package of emergency equipment including food and other items تجهیزات بقا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

آخوند یا ملای یهودیان ( ربی ) در اورشلیم به آموزگار تورات گفته می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

درآوردن - از جسم جدا کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

move fast move quickly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دو تا معنی داره: یکیش اضطراره یکیشم اضطرابه ( اینطوری گفتم که هیچوقت یادتون نره ) distress conditions شرایط اضطراری signs of distress نشانه های اض ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

لینک ویکی پدیا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آغازِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

شرت سفید و چسبان مردانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

همین اصطلاح بخوایم خیلی شدت بدیم بهش میگیم: Beats ( the hell out of ) me یعنی اصصصصصلا نمیدونم - به هیج وجه سر در نمیارم!!!!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

از شر غُر زدن ( یکی ) خلاص شدن just to get ( him ) off my case

پیشنهاد
٥

تقریبا از هر لحاظ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دوستان یه معنیشو نگفتین اینم اضافه کنم به معنای meet یا قرار ملاقات Give me a call if you'd like to hook up for lunch today

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

همسایه ی محتمل به خونه کناری شما که خالیه و هنوز کسی توش نیومده و این امکان رو داره که یکی توش بیاد گفته میشه I hope my potential neighbor won't be ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوست خانوادگی به شخصی گفته میشه که میونه ی خوبی با تمام اعضای یک خانواده داره یعنی در واقع با همه ی افراد آن خانواده دوسته مثلا شما به شخصه غیر از ر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هموار با چیزی، همتراز یا مسطح کردن با

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کنار رفتن - جا خالی دادن If you take evasive action, you deliberately move away from someone or something in order to avoid meeting them or being hi ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نرخ یا آهنگ نزدیک شدن دو جسم به یکدیگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( با دست ) درست کردن - شکل دادن He fashioned a hat for himself out of newspaper

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

لاله مردابی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the embodiment of something مظهرِ She was portrayed in the papers as the embodiment of evil

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

پوست خوشکیده گوشه ی ناخن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

A redout occurs when the body experiences a negative G - force sufficient to cause a blood flow from the lower parts of the body to the head برعکسشم ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

to work as a bartender : to prepare and serve drinks at a bar He tends bar at the restaurant میگردونه - میچرخونه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

عامیانه : یعنی مشتی!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

children ages 4 - 5 years old

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جلسه رفع اشکال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

What will you have what do you want to order تو چی میخوای ( بخوری یا سفارش بدی ) ؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بار گردانی ( مهارت کامل در مخلوط کردن مشروبات الکلی با طعم دهنده های مخصوص ) bartender میشه متصدی بار

پیشنهاد
٧

همش از جانب کسی موضوعی را شنیدن If we don't get her a dog we'll never hear the end of it اگه براش یه سگ نگیریم اون ماجرا تمومی نداره ( هی دوباره میگه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جدول اعداد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نیروی محرکه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیروی مرکز گرا: centripetal نیروی گریز از مرکز: centrifugal

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

نیروی گریز از مرکز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در فیزیک به معنای "یکنواختی" یا همان نیروی لختی است تعریف: تمایل اجسام به حفظ وضع حرکتی خود یعنی ماده ی ساکن می خواهد ساکن بماند و ماده ی در حال حرکت ...

پیشنهاد
٢

در آن طرفِ / در آن سوی دیگر طیف A spectrum is a wide range, and the "ends of the spectrum" are the points at each end of the range, or the extremes. ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارزیابی کردن پیش از انجام کاری تا حدی به اصطلاح testing the waters ( سر و گوش آب دادن ) نزدیک است با این تفاوت که در putting feelers out این کار با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

فراگیریتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

معانی ( از آسون به سخت ) 1 - ارایه ی غذا یا همون سرو ?Do they serve meals in the bar 2 - ضربه اول توپ ( در ورزش هایی مثل تنیس ) ?Whose turn is it ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بازی های فکری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی تکنیک بازار یابی و تبلیغات است که با استفاده از محرک های تحریک اعصاب، خریدار را وادار به خرید کالا میکنه بدون آنکه شخص متوجه بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

شوهر دادن، زن دادن ( به شخصی از پیش تعیین شده )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

the norm ( C1 ) مرسوم - ( رول عادی یا امر عادی ) a situation or type of behavior that is expected and considered to be typical مثال: One child per f ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

بی ادبی نباشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

بارانهای موسمی بارانهای فصلی ( فصل باران های موسمی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

سمبوسه ( نوعی غذا ) اما در خود هندوستان یا فرهنگ هند به شوخی به "بیضه" میگن samosas وقتی نمیخوان مستقیم از کلمه testicles اسم ببرند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

این کلمه در فرهنگ هند به معنای "نجس" یعنی کسی که قابل لمس نیست تلقی میشود و واژه ای توهین آمیز است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

فقط محدود به دانشگاه نیست مدرسه - کالج و دانشگاه همه در برمیگیره معادلش در فارسی میشه تحصیلی یا محصل ( اگه به شخص اشاره کنیم I was never an academic ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

بچه ها به خشتک میگن seat یا seat of pants crotch میشه همون بین پا یا لاپا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به همراه خود داشته باشید ( با فعل های keep یا have میاد ) have it in your pockets or attached to you

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

used for emphasizing what you are saying It was a heck of a decision to have to make جانانه ( تاکیید بر بزرگی یا شدت و تعداد چیزی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

پست فطرت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

دست و پا زدن ( برای رهایی از مشکلی ) = thrashing around The animal thrashed about in pain حیوان بیچاره داشت از درد دست و پا میزدن ( از شدت درد به خ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاربرد این عبارت کاملا بریتیشه که به معنای مشتاق یا علاقه مند بودنه و معادل آن در انگلیسی امریکن eager, interested, enthusiastic می باشد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جریان پس رو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اینکه تا چه حد - تا چه مقدار . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

بسته پزشکی - کمک و امداد رسانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از ارث محروم بودن He is out of the will

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

هالو، پخمه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

کوتاه شده High Definition است به معنای کیفیت بالا یا وضوح بالا مثل بازی های گرافیکی کامپیوتری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

hi - def هم میگن به عنوان کوتاه شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ظاهری از . . . به ظاهر . . . The ceasefire brought about a semblance of order آتش بس ظاهری از نظم را به بار آورد ( به ظاهر نظم ) The city has now ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ظاهری از امید - ( به ظاهر امید )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Care Bears are multi - colored bears, originally painted in 1981 by artist Elena Kucharik to be used on greeting cards from American Greetings

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در موارد مربوط به خوردن غذا double dipping a food یعنی گذاشتن لقمه ای که گاز گرفتی داخل سس یا هر چی داخل کاسه باشه مثل خوردن چیپس با ماست موسیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

means what is good for the whole group

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

سیمای باز - رو باز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

be predicated on something یعنی مبتنی بر - وابسته به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در میانِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

توقفِ - پایان دادنِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در خصوص معنای پولی Bonds an agreement by a government or a company to pay you interest on the money you have lent وثیقه به مبلغ مالی یا دارایی میگن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگه اجازه بدین با اجازه تون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمان گذشته فعل: weep یعنی اشک ریختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

( away from the view of the audience ( opposed to onstage دور از دید بینندگان و شنوندگان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

گشت اخلاقی یا همان پلیش ارشاد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

خط نبرد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

( در مذهب یهود ) وابسته به خوراک حلال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

it is an old - fashioned way of saying to go someplace. It's not really used in common language anymore. "After dinner they all repaired to the libr ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

غالب بر، مسلط بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اول باید ببینید دنبال کدام معنیش میگردین: 1 - ناحیه ( شهر یا کشور ) prices are expensive in this area 2 - مساحت ( در ریاضی که طول ضربدر عرض ) the are ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

علوم عصب شناسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

دخیل در some parts of the brain that are involved in concentration بخش هایی از مغز که در تمرکز کردن دخیله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

در هوانوردی بالی که هنگام چرخش مارپیچی می افته بالا میشه upgoing wing و بالی که می افته پایین ( به طرف پایین متمایل میشه ) میگن downgoing wing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

هر کدام، هر یک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

چوب پنبه کش ( مثل شراب ) در بطری باز کن میشه Bottle opener

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

مارپیچی ( مثل فنر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

milady ( 1700 - 1800 ) French English my lady another spelling of m’lady

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

it means giving intense pleasure جیگر کسی رو حال آوردن ( با انجام کاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

لایه برداری ( پوست ) تفاوتش با فعل scrub در شدت حذف سلول ها و لای های مرده پوست است و scrub برای هر سطحی غیر از پوست استفاده میشه توجه کنید خانم های ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کیسه حمام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Spiral instability

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دستگاهی که با سکه پول کار میکند سکه خور

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

بالا تختی تخته ای که به طور عمود و در پشت سر به تختخواب می چسبد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهان فرهنگی ( همچنین جهان انسان شناختی یا جهان بشری نیز نامیده می شود ) - الگو یا ویژگی است که در همه فرهنگ های شناخته شده انسانی در سراسر جهان مش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

These include hearing, eating, seeing, washing, reading, communicating, walking, drinking, sitting, sleeping, dressing or undressing, using the toile ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک کلمه رسمی است و به صورت جمع میاد ( ablutions ) که در فرهنگ غربیان به معنای "استحمام و شستشو" میباشد در حالی که در کشورهای اسلامی از جمله عربستان ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک کلمه رسمی است و به صورت جمع میاد ( ablutions ) که در فرهنگ غربیان به معنای "استحمام و شستشو" میباشد در حالی که در کشورهای اسلامی از جمله عربستان ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

[در طراحی هواپیما] اثر مازه ای یا کیل مثل مازه کشتی که در زیر آن باعث میشه به طرفین نچرخه و همیشه مستقیم و رو به جلو باشه این اثر در هواپیما توسط شک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ایجاب کردن توجه خاص به چیزی verb. If something warrants a particular action, it makes the action seem necessary or appropriate for the circumstances

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تند باد، باد طوفانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

تفکر یا باور غلط ( عوام در برابر علم و منطق ) مثال: It is a common fallacy that women are worse drivers than men before 5th century people thought t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

تعلیق به محال به لاتین reduction to absurdity همچنین معروف به argumentum ad absurdum در منطق تلاشی است برای نشان دادن اینکه یک اظهار یا بیانیه در نها ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گاز گرفتن و جویدن ( مثل خوردن سیب یا سوخاری )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلیم شدن قربانی شدن در برابر چیزی I'm afraid I succumbed to temptation and had a piece of cheesecake شرمنده که تسلیمِ/قربانیِ وسوسه ام شدم و یه تیکه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

تا جلسه بعد "Up next" and "Coming up next"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

ضعف و ناتوانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رک و رو راست - صادقانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

شایعترین نوروپاتی عصب می باشد که در نتیجه فشردگی عصب میانی در ناحیه دالان مچ دست ( تونل کارپال ) ایجاد می شود. عصب میانی ( مدین ) در ناحیه مچ دست از ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از جون و دل دوستت دارم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

قسمت عقب aft قسمت جلو fore

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٦

دوستان جدا از معنی اصلیش اینم بدونید بد نیست یک اصطلاح در زبان انگلیسی داریم که برای تسلیت گفتن به کار می رود و معمولا به صورت مخفف �R. I. P� روی سنگ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

کلمات حاکی از محبت یا عشق مانند: baby honey sugar sweetheart و. . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناراحت بودن از دست یکی ( به خاطر بی جنبه و بی ظرفیت بودنش ) He was still sore at me for telling him he couldn't sing

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

بازنده ی بی جنبه و بی ظرفیت

پیشنهاد
٤

آر پی جی یا سلاح نارنجک انداز ضدتانک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

Rocket - Propelled Grenade یا به صورت سرواژه RPG یعنی نارنجک انداز ضدتانک پ. ن: role - playing game اسم یک بازی است و ارتباطی به این سلاح جنگی نداره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

lock روی هدف قفل کردن ( نشانه رفتن ) load مسلح کردن ( کشیدن گلنگدن ) فرمان آماده شلیک بودن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیچیده یا تو در تو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

داستان مردمی، قصه ی عامیانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

عامیانه - عام پسند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

عصبانیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منور نوعی از مواد آتشکاری است که نور روشن یا گرمای شدیدی را بدون انفجار تولید می کند verb: flare up

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بیرون زدن ( To stick out from ) protrude into sth protrude from sth

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فک زدن مداوم حرف زدن، وراجی کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اگر در جمله حالت "فعل" داشته باشه یعنی: به دست آوردن، کسب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

توپ سفید در بازی بیلیارد که برای نشانه گیری استفاده میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برهم زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

( that's how we roll ( our life منظور از roll چرخوندن زندگیست میتونه معناهای نزدیکی تو فارسی داشته باشه از جمله: ما اینطوری حال میکنیم این چیزیه که ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

( امریکایی - خودمانی ) - جیب آدم خواب یا مست را زدن، دزدیدن Kids on the streets rolled drunks for small change بچه تو خیابون خرده پول های مست هارو بر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کنوانسیون یا آداب فرهنگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فورا - همین حالا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Opposable thumbs is what humans and apes have

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

1 - نارسایی - ناکامی 2 - در مکانیک یعنی preignition 3 - گیر کردن گلوله در تفنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

اعتصاب کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Boy Howdy was an American country music band founded in 1990 in Los Angeles, California.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یادداشت برداری از متن یا صوت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

تا جایی که، به حدی که

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

درگیری هوایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

spanwise جریان هوا در طول بال chordwise جریان هوا در عرض بال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مرد خوش هیکل و جذاب، هیکل دار و گیرا، ( مرد ) تیکه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

forced to do it, because you are desperate مجبور به انجام کاری از روی ناچاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Halflings are a fictional race found in some fantasy novels and games کوتوله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تند He was very scathing about the report, saying it was inaccurate

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بال سه گوش به طرحی از بال هواگرد می گویند که به شکل مثلث است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

هموار و یک نواخت متضاد: turbulent یعنی آشفته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

آغازین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون دعوتی رفتن به مهمونی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

It is similar to saying "wow" or "holy crap" but implies a more laid back manner

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

همه میدانیم که آسمان آنقدر بزرگ است که حتی دانشمندان ناسا هم هنوز نمیدانند تا کجا ادامه داره و انتهاش به کدام سقف ختم میشه بنابراین همیشه میگیم آسمان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

افزاینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ضریب برآ روشی برای اندازه گیری نیروی برآ ( lift ) نسبت به زاویه ی حمله ( angle of attack ) مثلا تا چند درجه زاویه حمله مجازه که ما افزایشش بدیم و آ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ساده بیان شده به سادگی بیان شده - گفته شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Daniel Bernoulli ریاضی دان سویسی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a child's word for a railway train or locomotive دوستان این کلمه درسته منظور قطاره ولی فقط بچه ها ازش استفاده میکنن یا مادری که بخواد به بچه اش بگه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

yard sales یا garage sales حراج وسایل خونه تو حیاط یا پارکینگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

خودی نشون دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

house cat and alley cat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

a telepathic message is sent from one person to another by using thoughts, not by talking or writing دل به دل راه داشتن اونا میگن فکر به فکر راه داش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

عبارت بیان تعجب Used as an exclamation of surprise

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مترادفش میشه withdrawal method هر دو یکین که تو ایران بهش میگن پیشگیری طبیعی بارداری ولی در اصل همون "روش پس کشی" میگن پزشکان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

cardinal اصلی intercardinal فرعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حاصلِ، نتیجه ی رشدِ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

جمع هم رده جمع هم سن جمع هم صنف

پیشنهاد
٨

اوضاع جدی ( ناجور و نابسمان ) نیازمند اقدامات جدی ( غیر متعارف ) است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

He hasn't changed a lick او یه ذره هم تکون نخورده ( تغییر نکرده اصلا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

to go or make progress at the same speed as ( someone or something else ) Our production can't keep pace with the orders coming in محصولات ما نمیتون ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

printout چاپ ( اسم ) print out چاپ کردن ( فعل ) ?can you print out this document I need a printout of this sheet

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

چرخشی که حول محور عمودی باشه yaw گفته می شود. حالا چه ماشین، هواپیما یا هر چی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

relating to or designed for children between the ages of 9 and 12

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

راجع به - درباره ی جایگزین کلمه ی about است در مکالمات رسمی و formal

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مترادف suction است یعنی مکش، مکیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف aberration یعنی انحراف ( از مسیر )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حلقه نگهدارنده gimbal ring

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

A slang term for a man who: ( 1 ) Has a reputation for skills as a lover; ( 2 ) Has a large penis; ( 3 ) Has or has had, or is perceived to have ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

ناگهانی - یک دفعه ای

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به سوراخ های ریز هم گفته میشه مثل سوراخ های یک کف شور فاضلاب یا منافذ هر چیز دیگری که گاز یا مایع ازش رد میشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

exercise یعنی عمل کردن بنابراین میشه با احتیاط عمل کردن ( یا ریسک نکردن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تکرار مکررات حرفی یا جمله ای است که اگه به معنیش توجه کنیم چندان دارای مفهوم نیست و چیزیه که در جای مناسبش بدون فکر کردن گفته میشه بخاطر همینه میگن ت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک رستوران معروف آمریکایی در جنوب کالیفرنیا که صورت سلف سرویس بوفه ای خدمات ارایه میده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در مکالمه اگه کسی سخنی بگه و دیگری در جواب بگه way ahead of you یعنی خودم میدونستم ( لازم نبود بگی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شاید نشه با کلمه نوشت ولی میشه همون صدای لباسشویی که میره رو دور تندش یا سشوار یا جارو برقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

انحراف از منحرف شدن از پرت شدن از محدوده ی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

[در هوانوردی] سطح مبنا یا سطح فرضی ( یعنی ما فرض میکنیم که وجود فیزیکی داره ) خطی فرضی است که در آن فشار استاندارد جو اتمسفر برابر است با 29. 92 ای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

disinfection ضد عفونی مخصوص آلودگی های میکروبی، ویروسی یا باکتریایی decontaminate یعنی آلودگی زدایی شامل آلودگی های شیمیایی ناشی از فعالیت رادیواک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

to go somewhere quietly and quickly

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

انجماد سریع در فیزیک و شیمی به فرآیند منجمد کردن اشیا در نیتروژن مایع و در زمان بسیار کوتاه گفته میشود flash - frozen

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم: formula فرمول H2O is the chemical formula for water هاش2 او فرمول شیمیایی آب است فعل: formulate فرموله کردن - ساختن New drugs are being formula ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اسم: formula فرمول H2O is the chemical formula for water هاش2 او فرمول شیمیایی آب است فعل: formulate فرموله کردن - ساختن New drugs are being formula ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

wound گذشته ی فعل wind است به معنای چرخاندن یا کوک کردن ( البته در حالت اسم معنای باد میده که اینجا کار نداریم ) وقتی کوک مثلا ساعتی ( یا هر چی ) را ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مقیاس عینی و واقع بینانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شرح و توضیح گفته ای به بیانی ساده تر جهت شفاف سازی منظور گوینده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

اجتماعی بودن I work 50 hours a week, so there's not much time for socializing من هفته ای 50 ساعت کار میکنم بنابراین وقت زیادی ندارم واسه اجتماعی بودن ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

رابط ( میانجی ) بین انسان و ماشین آلات human - machine interface به صورت سر واژه HMI گفته یا نوشته میشه man - machine interface هم میگن هر دو یکین ( ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

محکم گرفتن با دست و چنگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

معطل کردن Most of them went up to their hotel rooms, but I hung back اکثرشون رفتن بالا تو اتاق هتل شون ولی من معطل کردم. ( خودمو - بنا به هر دلیلی ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صرفا جهت شفاف سازی - صرفا جهت اینکه همو فهمیده باشیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در حالت اسم یعنی assignment میشه تکلیف . . . our assignment is to give a presentation about تکالیف ما انجام یک ارائه درباره ی . . . است فعل واگذار ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زبان شناسی ( به انگلیسی: linguistics ) علمی است که به مطالعه و بررسی زبان می پردازد. در واقع، زبان شناسی می کوشد تا به پرسش هایی بنیادی همچون: �زبا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

لوله فشار سنج آلات هواپیما مانند: ارتفاع سنج - سرعت سنج و نشانگر سرعت عمودی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

دلداری - دلخوشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از وسط نصف شده - هر جسم کاملی که از وسط دو نیم بشه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

در خصوص اینکه . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

مدار شکن یا جریان قطع کن همون فیوزه و دقیقا شبیه به فیوز عمل میکنه با این تفاوت که فیوز یکبار مصرفه یعنی بعد از اینکه یک جریان قوی ازش رد شد و سیم دا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

به روشن کردن موتور هواپیماهای ملخی هم گفته میشه که با دست ملخو میچرخونن تا روشن شه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

متعلقات

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

to stop doing or using one thing and start another تغییر دادن ( مثل شغل - رشته و. . . )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

از صفر شروع کردن - دوباره از اول شروع کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

Don't settle for less دلخوش به این مقدار نباشید!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعی ورزش گروهی به صورت رقص ( برای سلامتی قلب و رو فرم بودن )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

اقدام اصلاحی - اقدامات صحیح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

A relief valve or pressure relief valve ( PRV ) is a type of safety valve used to control or limit the pressure in a system

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

بلبرینگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

رکورد زنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نگاه کردن به چیزی از زاویه ای دیگر we're talking about a tiny bird living in the forest. to put it into perspective, I add a coin next to its pictur ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

برنامه ی . . . هنوز سرجاش بودن ( تغییر نکردن ) :?Are we still on for tennis ?The plan to play ( tennis ) hasn't changed, right ? Do you still want ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

با لگد به باسن زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مقابله کردن با - مبارزه کردن با I'm fighting off a sore throat

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

قفل هوا ( هنگامی که در اثر گرما بخشی از سوخت موتور بخار میشه باعث تشکیل حباب در داخل پمپ یا شلنگ سوخت میشه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

هوای به دام انداخته شده توسط حرکت وسیله نقلیه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برتر از - سر تر از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

روز قیامت مسیحی ( ظهور حضرت عیسی ) و پایان دنیا

پیشنهاد
٧

گوش به خبر بودن آگاه از اتفاقات دور و بر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

without knowing very far ahead of time that something is going to happen خبریو بدون اطلاع قبلی یه دفعه و در فرصت کوتاهی بگی sorry for inviting on su ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

the time in a woman's life when she gradually stops having periods ( = blood flow from her uterus each month ) بند آمدن قاعدگی مثال: Most women go t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

زمان اختصاص داده شده یا وقف شده ( همیشه خانواده نیست. این زمان میتونه برای یه دکتر نسبت به مریضش باشه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

2 تا معنی داره - اولیش دوستان بهش اشاره کردن ( به گوش خوردن یا شنیدن راجب. . . ) - دومی که همیشه در حالت منفی استفاده میشه و با ضمیر it همراه است ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

زمین گلف بچگانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

[مکانیک خودرو] کالیپر ترمز دیسکی ( همون پنچه ای که دیسک رو میگیره )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

همان وایت برد یا تخته سفید البته باقابلیت پاک کردن آسان و صاف تر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

دل تو دل نداشتن

پیشنهاد
١٢

یعنی بدون هیچی خودش عمل کنه و توسعه پیدا کنه ( متکی به خود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

[در محاوره] to make someone or something seem more important or better than they really are شاخ کردن یا بزرگ و برجسته نشان دادن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

دوستان دقت کنید از اوایل میشه in the early as early as برای مواقعیه که در زمان کنونی اشاره میکنیم به خیلی وقتها پیش in the early 1947 یعنی در اوایل ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

وقتی یه نفر صحبت میکنه و کلمه ای یا عبارتی به حرفاش اضافه میکنه و طرف مقابلش میگه nice touch یعنی این یکیو خوب اومدی بدان معنی که با این حرفت یا این ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خلاصه شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

دستاورد - موفقیت بزرگ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

معادلش تو فارسی میشه "تو آب نمک گذاشتن" اونا میگن روی گاز گذاشتن ( put it on the back burner ) یعنی فعلا ولش کنی و بزاری آماده یه جا باشه تا بعد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٩

مفصل ( با جزئیات )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

خود vacuum یعنی "مکش" فضای خالی جارو برقی میشه vacuum cleaner

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

کانال کشی ( مثل کانال کولرهای بامی که هوا رو از طریق کانال به اتاق هدایت میکنه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

powerplant پیشرانه ( بدون فاصله بین دو کلمه ) معمولا به نیروگاه میگن plant

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جدا از بحث ضمیمه شده یه معنی دیگه داره : closed off on all sides یه استوانه تصور کنید که هر دو سرش بسته شده باشه میشه enclosed cylinder و نقش صفت ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

to change from one thing to another, often to something bad تبدیل شدن به - تغییر یافتن به

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

یکی از حالت های motion sickness هستش یعنی حرکت زدگی carsick واسه ماشینه ( ماشین زدگی ) airsick واسه هواپیما ( هوا زدگی ) seasick واسه کشتی ( دریا ز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

یکی از حالت های motion sickness هستش یعنی حرکت زدگی carsick واسه ماشینه ( ماشین زدگی ) airsick واسه هواپیما ( هوا زدگی ) seasick واسه کشتی ( دریا ز ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

یکی از حالت های motion sickness هستش یعنی "حرکت زدگی" carsick واسه ماشینه ( ماشین زدگی ) airsick واسه هواپیما ( هوا زدگی ) seasick واسه کشتی ( دریا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

یکی از حالت های motion sickness هستش یعنی حرکت زدگی carsick واسه ماشینه airsick واسه هواپیما seasick واسه کشتی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

ظرافت - زیبایی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی حال - بی حس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٨

موج زدن ( نوعی حرکت در جا )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٤

متشکل از

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

ببینید معنی این واژه بستگی به حالت یا همان فرم کلمه داره به شرح زیر: 1 - واژه virtual تقریبی معنی میشه مثال: Air traffic came to a virtual standstil ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

کــمکی - تقریبا هیچی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

زندگی مستقل از سیستم شهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

Department of Homeland Security وزارت امنیت داخلی National Security Agency آژانس امنیت ملی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

هواگاز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

مترادف standby ولی غیر رسمی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

لوله خروجی اگزوز

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

جهت دهی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

به هر طریق دیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

هستهٔ مرکزی شهری - منطقه کلان شهری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

a pilot who travels around the country giving exhibits of stunt flying and parachuting خلبانانی بودند که در ایام اوایل پرواز شهر به شهر سفر میکردن ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

یک عبارت slang به معنای دهنت سرویس شد اینجوریم میگن You just got owned" or "Pwned

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

حرفی که تو دل زده میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

نوعی هلیکوپتره که به جای اینکه کل بدنه رو به جلو خم بشه فقط موتوراش به سمت های مختلف کج میشن و تغییر جهت میده در نتیجه بدنه ثابت میمانه مانند عکس زیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

شرکتهای حمل و نقل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

وضع قانون - قانون جدید

پیشنهاد
٣

واقعا نمیدونم چجوری بگم ( وقتی یه جایی تو صحبت کردن کم میاری و دنبال کلمه مناسبش میگردی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

به جز قول دادن معنی "احتمال یا شانس موفقیت" را هم داره The new movie promises to be one of the biggest money - makers of all time مثال دیکشنری کمبر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ملاک - معیار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

گشتی ( جهت شناسایی نیروی دشمن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مرتب کردن - گذاشتن وسایل سرجای خود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

در انگلیسی باستان thou به معنای "تو" است و به are هم میگفتن art thou art یعنی تو هستی مثلا where art thou یعنی کجایی - امروزه در انگلیسی مدرن میگیم ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دوره دیده Tim is now a qualified architect شایسته ی ?What makes you think that you are qualified for this job

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

حرفه تفریحی He's a professional musician, but his avocation is photography.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواپیمای آتشنشانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کسی که لباس جنس مخالف را می پوشد ( چه زن چه مرد فرقی نداره )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

[در هوانوردی] پرواز روی خشکی از نقطه A به نقطه B گفته میشود. ( منظور از نقطه فرودگاهه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تا حد زیادی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کیف کردن به چیزی I always relish a challenge

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

desiring or aspiring to be a specified type of person "a would - be actress who dresses up as Marilyn Monroe" علاقمند یا مشتاق به بودن ( معمولا کاره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

شهوانی - جنسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

صرفه جویی آب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

salvage: بازیابی ( مصرف مجدد ) recycle: بازیافت فرقشون اینه که در بازیابی بدون ایجاد تغییر در آن شئ دوباره ازش استفاده میکنی در حالی که بازیافت نیاز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

( آمریکا - خودمانی ) ناکس . . Junk میشه آشغال

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

من درآوردی - ( نه بر پایه ی مقررات و قوانین ) ?Did you have a reason for choosing your destination or was it arbitrary

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

کمتر چیزی که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

دانه ریز ( همانند پودر )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

یک نوع واحد سرعت 1Mach ( M ) = 761. 2 miles per hour ( mph )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

معیار - عامل ?What factors are important to you on deciding a university to attend چه معیارهایی برات مهمه برای تصمیم گیری روی اینکه چه دانشگاهی بری؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

!Great thinking! Wonderful idea! Brilliant thought

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

غلبه کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

هواپیمای پدالی یا بال زن اولین نمونه اختراعی لیوناردو داوینچی در قرن 15هم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

چسبیدن به موضوع اصلی ( پرهیز از حاشیه رفتن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

پاک کردن یا درآوردن اسم کسی از بین خلافکارا یا کسی که کار اشتباهی انجام داده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

جا باز کردن برای وسایل دیگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

معنی اول: تعمیر کردن و درست کردن معنی دوم: نزدیک ترین معادلش به فارسی میشه "جور کردن" ( کسی یا چیزی ) به این دو مثال دقت کنید: Jack tried to fix me ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

معنی: امنیت پرواز تعریف: شخصی مسلح و آموزش دیده عضو سازمان Federal Air Marshal Service ( در ایالات متحده ) که جهت برقراری امنیت اعضای کابین و مسافرا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

تا خر خره غرق کاری بودن - یک سر داره هزارتا سودا هم معنیش میشه up to one's ears be over one's head یه معنی دیگه ام میده که البته اونجا از حرف اضافه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

somebody can dish it out but they can’t take ( it used to say that someone often criticizes other people, but does not like being criticized ) راح ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

دیدار دو میدانی ناحیه ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

داشتن ( چیزی یا موفقیتی ) در توشه تجربیات Basic computer skills are a good thing to have under your belt مهارت های پایه کامپیوتر چیز خوبیه برای داشت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آماده قاپیدن و گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

قشقرق راه انداختن - شلوغ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دوستان توجه داشته باشید که goodbye party نه امریکنه نه بریتیش فقط معنای تحت لفظیشه یعنی "مهمانی خداحافظی" و گرنه اونا در مکالمه اصلا از این کلمه استف ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

کندن برچسب لباس

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

بی فایده - چه اهمیت A moot point is a fact that doesn't matter because it's not relevant to the current situation.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

آدم ریز بین

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

امانت داری

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

در معرض نابودی - تو لبه ی پرتگاه بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پشت گوش انداختن و اهمیت ندادن - بیخیال چیزی شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

از چشم کسی افتادن - سبک شدن از نگاه یه نفر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

the things that cause someone to behave a certain way : the feelings, opinions, concerns, etc قلق کسی رو دونستن If you know what makes a customer ti ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

the things that cause someone to behave a certain way : the feelings, opinions, concerns, etc قلق کسی رو دونستن If you know what makes a customer ti ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حواس سر جاش نبودن مترادفش میشه be not with it !It's no excuse to say that you feel out of it هیج بهونه ای وجود نداره واسه اینکه بگی حواسم سر جاش نی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

طی کردن از راه قانونی - کاغذ بازی اداری گاهی با صفت paper همراه میشه ( go through the paper channels )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

"مرد محبوب روز" یا "قهرمان سر زبان ها" ترجمه شده در فیلم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

قصه ی غم انگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

به سر زدن ( از شدت عصبانی ) ?Does she really go off the deep end and want to resign او واقعاً زده به سرش و میخواد استعفا بده؟

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

روزنامه چی یا روزنامه رسان newspaper route هم میگن کسی که هر روز یه مسیر مشخصو میاد و میره و روزنامه های خبری را پخش میکنه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

روز دروغ آوریل: در بسیاری از کشورها به عنوان یک روز ویژه با گفتن دروغ هایی به شوخی در ۱ آوریل گرامی داشته می شود. دروغ گویی در این روز از صبح تا شب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اَمان دادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤١

حتما معنی که دنبالشی اینجا پیدا میکنی: rock چندین معنی داره ۱ - در حالت اسم که همه تقریبا میدونن تخته سنگ یا صخره هستش ۲ - به یه نوع نبات چوبی هم میگ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

نگه داشتن - گذاشتن برای یه وقت دیگه Let's hold this discussion over until they arrive بیا این بحث رو نگه داریم تا اونا میرسند I'm going to hold ove ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

صلب مالکیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

( اقدامات پیشگیرانه پزشکی ) مثل چکاپ دوره ای به منظور جلوگیری از بروز بیماری در آینده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

شورت مردانه مخصوص شنا در ساحل

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

خیال باطل ( شرایط یا شخصی که امیدی به بهتر شدن آن نیست )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

این اصطلاح تقریبا همیشه با ضمیر it آغاز میشه و پس از آن that میاد به معنای مشخصه که - معلومه که - تابلویه که مثال: It stands to reason that she isn' ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

think sth of sth/sb نظر ( خاصی ) راجع به کسی یا چیزی داشتن ?What do you think of the new manager نظرت در مورد مدیر جدید چیه؟ . Audiences did not th ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

بازار کشاورزان مکانی برای برای فروش مواد غذایی به طور مستقیم توسط کشاورزان به مصرف کنندگان است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

تحقیق کردن روی - مطالعه روی معادل در جستجوی میشه Finding

پیشنهاد
٧

شنیدین که میگن پول پول میاره ( money begets money ) اینم عین همونه دانش دانش میاره یعنی هر چقدر روی یک موضوع بیشتر مطالعه داشته باشی درک و آگاهی بهت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدم بی تعارف ( رک و صادق )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلمه conservative در موارد ظاهر به معنی ساده و سبکی سنتی است. تعریف در فرهنگ لغت کمبریج همراه با لینک مستقیم: If you are conservative in your appea ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

[دستگاه بدنسازی] زیر بغل سیم کش قایقی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

یک برنامه تلویزیونی است که در آن تعدادی از مردم عادی ( غیر معروف ) به طور دایم صحنه هایی از زندگی طبیعی را به نمایش میگذارند و بیشتر جنبه سرگرمی داره ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

speaking skill مهارت صحبت کردن تلفظ صحیح: سپیکینگ سکیل به هیچ عنوان اِسپیکینگ یا اِسکیل نگید دوستان این نوع تلفظ کاملا غلطه متاسفانه بسیاری از افراد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

داستان تلفظ: ستوری ( استوری نگید استوری کاملا فارسیه )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

یعنی خدا نکنه یه کلمه راه شو گم کنه وارد فارسی بشه تمام ملت میریزن کارشناس میشن هر کی از خودش یه چی در میاره معادل کلمات با توجه به تعریف در دیکشنری ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

daisy یا daisies ( به صورت جمع ) گل بابونه گل مینا میشه leucanthemum شباهت بسیاری باهم دارند و هر دوی این گل ها مصرف دارویی دارند و در طب سنتی مورد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

حرف های معنی دار اهمیت داشتن He said mean things to her او حرفای معنی داری بهش زد I thought our friendship meant something to you فکر میکردم رابطه ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

sorry about that ۲ تا معنی داره یکیش در جواب Excuse me گفته میشه یعنی خواهش میکنم بفرمایین ( به منظور کمک کردن ) دومیش یعنی معذرت میخوام ببخشید ( با ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

نو آور - نوین ( تازه پا به عرصه ی وجود گذاشتن ) innovative English انگلیسی نوین خلاقانه میشه creative فرق دارن با هم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فراز قاره ای

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

آدم سرد با رفتار غیر دوستانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کمک خلبان مترادف Co - pilot است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوره زمونه Email and the Internet are indispensable in this day and age اینترنت و ایمیل واجبه تو این دوره زمونه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سوالات استدلالی یا تشریحی که نیاز به شرح و وصف دارند ( نمی توان با بله یا خیر به آنها پاسخ داد )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

در حالت اسم: ۱ - رشته ۲ - تار ۳ - کنار دریا در حالت فعل: گیر افتادن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

مخ زن شغلی / نیرویاب مکار شخصی است که افراد را تشویق به ترک شغل شان میکند با پیشنهاد شغلی بهتر با درآمدی بیشتر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مشکلات پزشکی ( بیماری های خاص )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در روانشناسی و پزشکی: بهبود افسردگی / کسالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

نام یا برند شرکت داروسازی ایبوپروفن ( برای از بین بردن درد یا کاهش تب و التهاب )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

اسم یک شرکت داروسازی آمریکایی است که در زمینه تولید داروهای مثل استامینوفن فعالیت دارد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

حق یا اجازه انتشار یک کتاب به زبان اصلی در کشوری دیگر foreign rights acquisition کسب حق انتشار در خارج ( به زبان اصلی ) Translation rights حق ان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

داروی آرام بخش ( کاهنده یا کند کننده ی میزان فعالیت اعصاب و عضلات بدن )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قبیح - زننده ( چیزی باعث شوک میشه و غیرقابل قبوله )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

نام دیگر decompression sickness یا بیماری کاهش فشار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

باد کردن، ورم کردن ( به علت فشار از داخل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

to fail to win or achieve something کم آوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

سر سبز - پر شاخ و برگ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مسئول چمن های زمین بازی یا پارک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

روند یا مراحل پرواز خط سیر پرواز ( خلاصه ای از آنجه که قراره در طول پرواز انجام بشه از ابتدا تا انتها )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

[زیست شناسی] باریک بینی نوعی اختلال بینایی است که در آن شخص دید جانبی خود را در اثر کمبود اکسیژن در بدن از دست میدهد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

قانع کسی که به چیزی که داره کاملا راضیه و هیچ تلاشی نمیکنه بیشتر به دست بدست بیاره ( یعنی در واقع براش مهم نیست )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

دستپاچه - دارای تیک عصبی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

وزارت دفاع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

وزارت امور خارجه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

to extend into something or some place وارد جایی یا چیزی شدن مثال: The table was so big that it projects into the adjoining meeting room میزه اونقدر ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

واضح - صاف و زلال ( بدون مانع یا انسدادی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

سیستم تعادل یا دهلیزی توضیحات تکمیلی: سیستم وستیبولار اغلب به عنوان حس تعادل نیز خوانده می شود. این سیستم در بخشی از گوش داخلی قرار دارد و به حلزون ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

طبقه/سطح فوقانی ابر که وقتی در هواپیما از بالا به آن نگاه میکنی شبیه یک عرشه ی ابری است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

نامحسوس اتفاقی افتادن ( بدون اینکه متوجه بشی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

دادخواست میشه petition سندی یا برگه ای است که تعدادی از افراد آن را امضا می کنند جهت درخواست عملی یا فعالیتی از دولت یا غیر دولت ( میتونه هر گونه داد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

dramatic واضح dramatically به وضوح

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قاطعانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

a large amount of money پول هنگفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

[فیزیک] نیروی لَختی یا مانْدگری تمایل اجسام به حفظ حالت و سرعت قبلی خود را لختی گویند. به قانون اول نیوتون قانون لختی نیز گفته می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

کاملا محرمانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

دوربین شکاری تک چشمی که روی اسلحه نصب میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

تیرک های برق گیر که روی لبه ی بال و دم هواپیما نصب می شوند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

جرقه یا برق ناشی از صاعقه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

آتش سنت المو ( St. Elmo’s Fire ) نام یک پدیده جوی الکتریکی است، که با تخلیه بارهای الکتریسیته ساکن همراه است. این پدیده هنگامی به وقوع می پیوندد که پ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

بادی که از دریا به طرف ساحل می وزد onshore است و برعکس بادی که از ساحل به طرف دریا می وزد offshore است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

It means that something is out of range فراتر از حیطه ی فراتر از یا خارج از چهارچوب / محدوده ی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

you’ve got a point به نکته ی مهمی اشاره کردی! حرف شما منطقیه used for showing that you think someone has made an important statement

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

If two people let bygones be bygones, they decide to forget about unpleasant things that have happened between them in the past

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

مختصات جغرافیایی محل تقاطع خطوط عرض جغرافیایی با طول جغرافیایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

به نقاط سبز رنگ روی صفحه رادار که نشان دهنده موقعیت اشیا یا هر جسمی باشد هم گفته می شود.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

غیر تنظیمی حالاتی که هیچ سیگنالی به آن اعمال نشده است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

جشن ( مناسبت خاص )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برای ضربات کوتاه و هدایت توپ به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برای ضربات کوتاه و هدایت توپ به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

فاقد جهت خاصی ( موثر در تمام جهات )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

مجموع سرعت نزدیک شدن دو وسیله ی نقیله به هم Closing speed is often used to explain the potential damage that could be caused by ​two vehicles having ...

پیشنهاد
١٠

دستتو بکش! بهش دست نزن!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

[هوانوردی] قیف گمراه کننده ایستگاه VOR

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

میله ای راه راه و خط خطی با رنگ های سفید و قرمز و گاهی هم آبی که در آمریکا بر سر درِ مغازه های سلمانی نصب میشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٧

سبک قدیمی - ظاهر قدیمی BMW still retains its retro in new models ب. ام. و همچنان در مدل های جدیدش ظاهر قدیمی ( اصالتشو ) حفظ کرده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در محاوره آمریکایی شنیده شده به این کلمه "تشک" هم میگن معادل mattress

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

a long piece of wood that is attached to the side of a boat, especially a canoe, to prevent it from turning over in the water

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

در لحظه ای که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

یقیناً به جرأت میشه گفت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

ته نشست ( مواد جامد و ریز در کف ) رسوب میشه fouling اصلا رسوب چیز دیگست خیلی باهم فرق دارن زمانیه که مواد میچسبه به سطح و به آسانی کنده نمیشه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

گُلباد قطب نما صفحهٔ مدوری است بر روی قطب نماهای ساده که به ۳۶۰ درجه تقسیم شده است.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصولاً

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

قابل رویت - قابل پیش بینی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

پدافند هوایی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

( با تلاش ) به دست آوردن to obtain something, especially after an effort

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

جان سالم بدر بردن - صدمه ندیدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

۱. خلاصه و مختصر چیزی ۲. رویکرد to give the main facts about something

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

رابطه یا نسبت مستقیم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

جاده های دو بخشی راهی است عریض و دو طرفه با حداقل دو خط عبور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٦

اتوبان - بزرگ راه British: Motorway American: Highway / Freeway

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

هنگ کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

دست و پا کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

فرودگاه میانی یا بین راهی مثال میزنم: فرض کنید شما می خواید از فرودگاه تبریز به سمت شیراز پرواز کنید اما در تهران یا اصفهان یک توقف بین راهی خواهید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

a place where someone or something usually lives, works or operates from محل استقرار ( چیزی یا کسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

شایسته نام نامی به جا aptly در این حالت صفت است که معمولا کلمه بعد از آن ed می گیرد. اگر در حالت قید بیاید aptly یعنی به درستی - به شیوه ای درست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

حس لمسی قوه ی حسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اختلاف بین True North ( شمال واقعی ) و Magnetic North ( شمال مغناطیسی ) را با خطوطی فرضی روی نقشه نشان میدهند که به آن isogonic line یا خطوط هم ارز م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

reckoning به معنای ناوبری است اما واژه dead چی؟ شک و شبهه های بسیاری در مورد معنای دقیق این کلمه وجود دارد که همگی برمیگردد به دوران اوایل پرواز و حت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

تا دم مرگ، تا آخر ، به هر قیمتی شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

the part of a person's life when they do a job or are at work دوره سنی اشتغال و کار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

To slowly fill with water

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اوضاع رو از چیزی که هست بدتر کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

نواختن و زدن موسیقی ( دست کشیدن بر روی تارهای گیتار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بهره بردن - سود کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گیرایش همگانی

پیشنهاد
١١

پاکیزگی نشانه ایمان است عربی: النظافة من الایمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

فرستادن دنبال کسی یا چیزی I'd send you along my brother برادرمو میفرستم دنبالت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

تا میرسه به . . . حتی شاملِ ( برای تاکید در شمردن و دربرگیری حتی جزئی ترین و ناچیز ترین چیزها )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در بیشتر جهات، از بسیاری از لحاظ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

به منظورِ

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

تا همین اواخرِ . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

انحراف باد wind drift = wind deflection

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اگر در وسط جمله به کار رود به معنای "بایستی" و اگر در اول بیاید یعنی ناچارا, ناگریزا

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

هواپیمای کوچک تک موتوره مخصوص فرود روی زمین های ناهموار و غیر اسفالت که عموما در لای بوته و جنگل ها مشغول به جابجایی انواع محموله هستند. چرخ این نوع ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

[غیر رسمی, محاوره ای] ?What are you getting at میخوای چی بگی - منظورتو واضح بگو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تکرار کردن یه کلمه یا جمله به صورت مکرر you are repeating yourself تو روی تکراری ( همش یه چیزو داری تکرار می کنی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

عمل کردن در بازه ی . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

خیلی خوب شناختن کسی یا چیزی I know you all too well, Jack من تورو خیلی خوب میشناسم جک!

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

به شوخی گرفتن - مسخره بازی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

منسوب به دستیابی موفقیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیاد به چشم خوردن یا به حساب آمدن ( معمولا در جملات منفی ) مثال: Although it doesn't amount to much in a small car, it may be a lot for a large tra ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

علاوه بر آن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

برابر بودن با کسی یا چیزی - هم رده بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بن خرید پس از خرید هر کالا، به حساب مشتریان اضافه می‏ شود که در واقع ارزش مشخصی دارد و میتوان در خریدهای بعدی از تخفیف برخوردار شد و یا با جمع کردن ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

بن خرید پس از خرید هر کالا، به حساب مشتریان اضافه می‏ شود که در واقع ارزش مشخصی دارد و میتوان در خریدهای بعدی از تخفیف برخوردار شد و یا با جمع کردن ت ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

[هوانوردی] سقف مطلق ارتفاعی که هواپیما دیگر نمی تواند بیشتر اوج بگیرد. ( سقف مطلق برای هر هواپیما متفاوت است ) منبع: کتاب پرواز جپیسن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

[هوانوردی] ارتفاعی که در آن هواپیماهای تک موتوره نمی توانند بیشتر از ۱۰۰ فیت در دقیقه اوج بگیرند.