yaw

/ˈjɒ//jɔː/

معنی: انحراف، تجاوز از حدود، انحراف کشتی از مسیر خود، از مسیر خود منحرف شدن
معانی دیگر: (مانند کشتی در دریای طوفانی) به چپ و راست خم شدن، نوسان کردن، شکرفیدن، (هواپیما و غیره) یک بال را پایین و دیگری را بالا بردن (مثلا هنگام چرخش)، یک وری شدن، نویدن، (به یک سو) خم شدن (هواپیما و کشتی و غیره)، نوانش، چپ راست روی

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: yaws, yawing, yawed
(1) تعریف: to weave, move unsteadily, turn, or pitch from side to side, esp. on a vertical axis.
مشابه: pitch

(2) تعریف: to veer temporarily from an intended course, as a ship.
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to cause to move unsteadily or deviate from the intended course.
اسم ( noun )
• : تعریف: the action or extent of deviating from an intended course or direction.

جمله های نمونه

1. The ship yawed as the heavy wave struck abeam.
[ترجمه گوگل]هنگامی که موج سنگین با پرتو برخورد کرد، کشتی خمیازه کشید
[ترجمه ترگمان]کشتی همچنان که امواج سنگین به نظر می رسید از کشتی دور می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He spun the steering-wheel so that we yawed from side to side.
[ترجمه گوگل]فرمان را چرخاند تا از این طرف به آن طرف خمیازه بکشیم
[ترجمه ترگمان]او فرمان را چرخاند تا ما از این طرف به آن طرف برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The destructive lesions seen in yaws do not occur, however, and bone lesions seldom cause trouble.
[ترجمه گوگل]ضایعات مخربی که در انحراف چشم دیده می شود، رخ نمی دهد، و ضایعات استخوانی به ندرت باعث ایجاد مشکل می شوند
[ترجمه ترگمان]به هر حال، جراحت های مخرب در yaws دیده نشدن که به ندرت اتفاق می افتند و جراحت های استخوانی به ندرت به دردسر می افتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In the past the yaw damper has occasionally moved sharply, causing abrupt plane movements.
[ترجمه گوگل]در گذشته دمپر انحراف گاهی به شدت حرکت می کرد و باعث حرکت ناگهانی هواپیما می شد
[ترجمه ترگمان]در گذشته، damper انحراف گاهی به سرعت حرکت کرده و باعث حرکت ناگهانی هواپیما می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As with yaws, penicillin is the treatment of choice.
[ترجمه گوگل]همانند انحراف، پنی سیلین درمان انتخابی است
[ترجمه ترگمان]مانند with، پنی سیلین روش انتخاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As the drop-ship yawed away, fleeing, a hem of the cat's cradle dipped towards it.
[ترجمه گوگل]همانطور که سفینه در حال فرار بود، یک لبه از گهواره گربه به سمت آن فرو رفت
[ترجمه ترگمان]همان طور که کشتی در حال فرار بود، لبه تخت خواب گربه به سمت آن خم شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The book says if you keep yawing the aircraft from side to side the wheel may release.
[ترجمه گوگل]این کتاب می‌گوید که اگر هواپیما را از این طرف به سمت دیگر خمیازه دهید، ممکن است چرخ آن آزاد شود
[ترجمه ترگمان]این کتاب می گوید اگر شما هواپیما را از یک طرف به طرف دیگر هدایت کنید، چرخ می تواند آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The small jet yawed sharply to the right, upwards and towards the Ilyushin airline.
[ترجمه گوگل]جت کوچک به شدت به سمت راست، به سمت بالا و به سمت خطوط هوایی ایلیوشین خم شد
[ترجمه ترگمان]جت کوچک به سرعت به سمت راست و به سمت راست و به سمت خط هوایی Ilyushin رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The road yaws out in front of us, and it is clear that yet another armadillo has been chucked overboard.
[ترجمه گوگل]جاده در مقابل ما پیچ می خورد، و واضح است که باز هم یک آرمادیلو دیگر از دریا پریده است
[ترجمه ترگمان]جاده جلوی ما را می گیرد و واضح است که با این حال armadillo دیگری به دریا پرتاب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to the time error, the yaw maneuvering command was generated and route dynamic planning on the basis of the pre-determined route was done to control the impact time.
[ترجمه گوگل]با توجه به خطای زمانی، فرمان مانور انحراف ایجاد شد و برنامه ریزی دینامیکی مسیر بر اساس مسیر از پیش تعیین شده برای کنترل زمان ضربه انجام شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به خطای زمانی، فرمان مانور انحراف ایجاد شد و برنامه ریزی پویا مسیر براساس مسیر پیش تعیین شده برای کنترل زمان ضربه انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Disturbances about the yaw axis of an airplane will result in disturbances about the roll axis.
[ترجمه گوگل]اختلال در محور انحراف هواپیما منجر به اختلال در محور چرخش می شود
[ترجمه ترگمان]اختلالات مربوط به محور انحراف یک هواپیما منجر به آشفتگی های مربوط به محور چرخش خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Effects of yaw rate feedback control law on handling and stabilities of automobiles with Steer-by-Wire are researched.
[ترجمه گوگل]اثرات قانون کنترل بازخورد نرخ انحراف بر روی هندلینگ و پایداری خودروها با Steer-by-Wire بررسی شده است
[ترجمه ترگمان]اثرات قانون کنترل بازخورد نرخ انحراف بر کنترل و ثبات خودرو با هدایت (انحراف از طریق سیم خاردار)مورد بررسی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Meanwhile, it also discusses the influence of roll yaw on sideslip in spin, and of moving round plumb line on angle of bank.
[ترجمه گوگل]در همین حال، همچنین تأثیر انحراف رول بر لغزش کناری در چرخش، و حرکت شاقول گرد بر زاویه کرانه را مورد بحث قرار می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در همین حال، همچنین در مورد تاثیر انحراف چرخش بر روی sideslip در اسپین و حرکت در امتداد خط عمود بر زاویه بانک بحث می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The principle and typical application of single chip yaw rate gyroscope are introduced, then the design notes of yaw rate measure instrument are presented.
[ترجمه گوگل]اصل و کاربرد معمولی ژیروسکوپ نرخ انحراف تک تراشه معرفی شده است، سپس نکات طراحی ابزار اندازه گیری نرخ انحراف ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]اصل و کاربرد متداول ژیروسکوپ سرعت چرخش چیپ معرفی می شوند، و سپس یادداشت های طراحی ابزار اندازه گیری نرخ انحراف ارائه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The simulation algorithms of wave high, yaw force, rolling moment and sway moment were put forward.
[ترجمه گوگل]الگوریتم‌های شبیه‌سازی موج بالا، نیروی انحراف، گشتاور غلتشی و ممان نوسانی ارائه شدند
[ترجمه ترگمان]الگوریتم شبیه سازی موج بلند، زاویه انحراف، لحظه چرخش و لحظه نوسان به جلو ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

انحراف (اسم)
aberrance, deviation, deflection, departure, aberration, perversion, deviance, inclination, leaning, trepan, perturbation, digression, skew, offset, slope, leeway, corruption, deflexion, refraction, fall-off, detour, deviancy, invert, perversity, yaw

تجاوز از حدود (اسم)
yaw

انحراف کشتی از مسیر خود (اسم)
yaw

از مسیر خود منحرف شدن (فعل)
yaw

تخصصی

[برق و الکترونیک] سمت
[مهندسی گاز] انحراف
[صنعت] حرکت راست به چپ
[ریاضیات] انحراف، منحرف شدن

انگلیسی به انگلیسی

• deviation; angle of deviation (aerodynamics, nautical)
deviate from course (aerodynamics, nautical)
if an aircraft or a ship yaws, it turns to one side so that it changes the direction in which it is moving; a technical term.

پیشنهاد کاربران

انحراف یا چپ و راست شدن به اطراف
چرخشی که حول محور عمودی باشه yaw گفته می شود. حالا چه ماشین، هواپیما یا هر چی
yaw
واژهYaw که در صفحه اول در مورد بالهای هواپیما معنی شده کاملأ اشتباه است ما در علم هواپیمایی هنگامی که قسمتی از بال هوا پیما ( aileron ) یکی بالاو دیگری پایین باشد هواپیما روی بال راست یا بال چپ چرخیده
...
[مشاهده متن کامل]
و حول محور طولی فرضی به چپ یا راشت میچرخد که به این حرکت roll ( چرخیدن ) یا بنک براست یا بنک بچپ که در لاتین bank گفته میشود ولی واژه ی yaw به معنای پیچیدن و منحرف شدن کشتی و هواپیما در سطح افق با بهره گیری از قسمت دم یعنی سکان یا تیغه ی عمودی بدون چرخش به دور خودش فقط با چپ و راست شدن سکان عمودی کشتی یا هواپیما حول محور عمودی به چپ یا راست منحرف میشود با عرض پوزش از اینکه طولانی شد ولی کاربردی بود.

بپرس