get the better of someone

پیشنهاد کاربران

مستولی شدن - غلبه کردن - تحت تاثیر قرار گرفتن
با توجه به متن به اشکال مختلفی ترجمه میشود
برای مثال یکی از معانی آن به این صورت است:
Ms McKeigh's nausea got the better of her.
حالت تهوع خانم مک کی بدتر شد.
...
[مشاهده متن کامل]

اینجا نمی توان از "شکست دادن"، "غلبه کردن"، "تاثیر گذاشتن" یا غیره استفاده کرد. منظور این است که حال او بدتر شد و حالت تهوعش غیرقابل کنترل شد.
معنی دیگری در دیکشنری کمبریج نوشته شده: If a feeling gets the better of you, you cannot stop yourself from allowing that feeling to make you do something, despite knowing that what you are doing is wrong
که میتوان این عبارت را به صورت غلبه کردن و تحت تاثیر چیزی قرار گرفتن ترجمه کرد چرا که اگر احساسیgets the better of you شود، شما با وجود آنکه میدانید کار اشتباهی است اما باز آن کار را انجام میدهد و در واقع نمی توانید مانع آن احساس شود.

( also get the best of someone )
to defeat someone in a competition
شکست دادن کسی ( در یک مسابقه )
He fought fiercely, but his opponent easily got the better of him.
She played well, but her opponent got the better of her.
معادلش در فارسی: کسی رو از پا درآوردن
شکست دادن

بپرس