putter

/ˈpətər//ˈpʌtə/

معنی: چوگان دسته کوتاه، ور رفتن، ول گشتن، مهمل گشتن
معانی دیگر: (شخص یا ابزار) گذارنده، قرار دهنده (رجوع شود به: put)، (بازی گلف)، چوگان فلزی (برای راندن گوی به سوراخ)، (معمولا با: around یا with یا along) ور رفتن، وقت تلف کردن، بازی گلف چوگان دسته کوتاه، معمولا باabout وaround ور رفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: putters, puttering, puttered
مشتقات: putteringly (adv.), putterer (n.)
• : تعریف: to move about or work randomly and with little effort.
اسم ( noun )
(1) تعریف: in golf, a short, flat-faced club that is used in putting.

(2) تعریف: one who putts or is putting.
اسم ( noun )
• : تعریف: someone or something that puts.

جمله های نمونه

1. She liked to putter in the kitchen.
[ترجمه گوگل]او دوست داشت در آشپزخانه بگذارد
[ترجمه ترگمان]دوست داشت در آشپزخانه با چوب گلف بازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He's a good putter.
[ترجمه گوگل]او بازیکن خوبی است
[ترجمه ترگمان]چوب گلف خوبیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He grabbed the putter from me and funneled all his temporary hatred for the game into effort and sank that twenty-footer.
[ترجمه گوگل]او توپ را از دستم گرفت و تمام نفرت موقتش از بازی را در تلاش فرو برد و آن بیست پا را غرق کرد
[ترجمه ترگمان]او the را از من گرفت و تمام نفرت موقت او را به خاطر بازی به انجام رساند و در طول بیست و یکم غرق شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A £1 95 investment in a Blackjack putter is the catalyst which has brought about a change in fortune for Davies.
[ترجمه گوگل]سرمایه‌گذاری 195 پوندی روی یک بازیکن بلک جک کاتالیزوری است که باعث تغییر در ثروت دیویس شده است
[ترجمه ترگمان]یک سرمایه گذاری ۹۵ میلیون پوندی در یک putter بلک جک، کاتالیزور است که باعث تغییر ثروت برای دیویس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Craig Stadler lost his putter on Thursday.
[ترجمه گوگل]کریگ استدلر روز پنجشنبه بازیکن خود را از دست داد
[ترجمه ترگمان]کریگ وایت putter را در روز پنجشنبه از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My Ray Cook putter has me hitting 2-footers like Ray Charles.
[ترجمه گوگل]بازیکن ری کوک من را مجبور می کند مانند ری چارلز به دو پا ضربه بزنم
[ترجمه ترگمان]نام \"ری کوک My\" من را به ۲ - footers مانند ری چارلز ضربه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They patented the Sam Torrance Putter and Sam signed a contract.
[ترجمه گوگل]آنها سام تورنس پاتر را ثبت کردند و سام قراردادی را امضا کرد
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال سم لر تور را گرفتند و سام قرارداد را امضا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Avoid grounding your putter head at address should there be any chance of the ball moving.
[ترجمه گوگل]در صورتی که احتمال حرکت توپ وجود داشته باشد، از زمین زدن سر پرتاب کننده خود در آدرس خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I reminded him about the putter and took possession of it in the car park.
[ترجمه گوگل]من در مورد پاتر به او یادآوری کردم و در پارکینگ آن را در اختیار گرفتم
[ترجمه ترگمان]درباره چوگان به او یادآوری کردم و آن را در پارک اتومبیل برداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He accidentally snapped his putter in half during one tournament.
[ترجمه گوگل]او در طول یک تورنمنت به طور تصادفی بازیکن خود را به دو نیم کرد
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I like to putter around in the garden.
[ترجمه گوگل]من دوست دارم در باغ بچرخم
[ترجمه ترگمان] دوست دارم توی باغ بازی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. B: I like a putter that looks and feels good.
[ترجمه گوگل]ب: من از یک پاتر که ظاهر و احساس خوبی دارد، دوست دارم
[ترجمه ترگمان]ب: من یک putter را دوست دارم که ظاهر خوبی دارد و احساس خوبی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. So the basic training according to shot putter is more important.
[ترجمه گوگل]بنابراین آموزش اولیه با توجه به تیراندازی اهمیت بیشتری دارد
[ترجمه ترگمان]بنابراین تمرین پایه با توجه به putter از اهمیت بیشتری برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The putter was hurled into a dusty corner of the attic.
[ترجمه گوگل]پرتاب کننده به گوشه ای خاکی از اتاق زیر شیروانی پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]دسته چوگان به گوشه کثیفی از اتاق زیر شیروانی پرت شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I am interested in buying a new putter.
[ترجمه گوگل]من علاقه مند به خرید یک پاتر جدید هستم
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چوگان دسته کوتاه (اسم)
putter

ور رفتن (فعل)
twiddle, toy, niggle, scamp, meddle, paddle, jauk, fribble, hang around, putter

ول گشتن (فعل)
traipse, hang around, putter, slosh

مهمل گشتن (فعل)
putter

انگلیسی به انگلیسی

• golf club with a narrow head used to make light strokes on the green
dawdle, move about aimlessly
a putter is a club used for hitting a golf ball when it has reached the green.
when a boat or vehicle putters, its engine makes a slow throbbing sound as it moves.
to putter also means the same as to potter about; used in american english.

پیشنهاد کاربران

در بازی گلف به صورت کلی ۲ نوع چوب وجود دارد یکی driver با کفه ی گرد برای ضربات اول و طولانی دیگری putter با کفه ی پهن برای ضربات کوتاه و هدایت توپ به داخل سوراخ
اطلاعات تکمیلی: زمین بازی را course می نامند
...
[مشاهده متن کامل]

به نقطه شروع بازی tee و به نقطه پایان green می گویند
به فاصله بین tee تا green قسمت fairway گفته میشود
سوراخ های بزرگ و شنی زمین هم bunker نام دارد که باید سعی کنید توپ نره آن بخش
shot ضربه به توپ
par تعداد ضربات مجاز به داخل هر سوراخ برای کسب امتیاز. اگر با بیشتر از آن مقدار توپ را وارد سوراخ کنید به ازای هر ضربه اضافی over par و اگر موفق بشید با کمتر از آن حد توپ را وارد کنید به همان مقدار under par میشید.

چوب گلف

بپرس