inertial

جمله های نمونه

1. inertial force
نیروی لختی

2. inertial mass
جرم لختی

3. Strapped in, Leese released the inertial reel lock so that he could lean forward to do the cockpit check.
[ترجمه گوگل]لیز قفل اینرسی را رها کرد تا بتواند برای انجام بررسی کابین خلبان به جلو خم شود
[ترجمه ترگمان]در داخل، Leese قفل چرخ inertial را آزاد کرد تا او بتواند به جلو خم شود تا کنترل کابین خلبان را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Draper was a pioneer in the development of inertial navigation systems.
[ترجمه گوگل]دریپر پیشگام در توسعه سیستم های ناوبری اینرسی بود
[ترجمه ترگمان]Draper یک پیشگام در توسعه سیستم های ناوبری اینرسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A simple inertial or Doppler navigation has a common defect that position errors are always increasing with flight time or distance, therefore an external reference system is necessary.
[ترجمه گوگل]یک ناوبری ساده اینرسی یا داپلر یک نقص مشترک دارد که خطاهای موقعیت همیشه با زمان یا مسافت پرواز افزایش می یابد، بنابراین یک سیستم مرجع خارجی ضروری است
[ترجمه ترگمان]یک پیمایش داخلی یا داپلر ساده دارای یک عیب مشترک است که خطاهای موقعیت همیشه با زمان پرواز یا فاصله افزایش می یابند، بنابراین یک سیستم مرجع خارجی لازم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An inertial navigation simulation system which uses 1553 B buses, 429 buses and Ethernet network is designed.
[ترجمه گوگل]یک سیستم شبیه سازی ناوبری اینرسی با استفاده از 1553 باس B، 429 اتوبوس و شبکه اترنت طراحی شده است
[ترجمه ترگمان]یک سیستم شبیه ساز پیمایش داخلی که از اتوبوس های خطی استفاده می کند، ۴۲۹ اتوبوس و شبکه اترنت طراحی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paper introduces a very low cost strapdown inertial guidance system consisting of piezoelectric gyros and low cost accelerometers.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک سیستم هدایت اینرسی با هزینه بسیار کم متشکل از ژیروسکوپ پیزوالکتریک و شتاب‌سنج‌های کم هزینه را معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک سیستم راهنمایی inertial با هزینه بسیار پایین متشکل از ژیروها و accelerometers کم هزینه را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Linear and nonlinear error models for Inertial Navigation System( INS ) initial alignment are established.
[ترجمه گوگل]مدل های خطای خطی و غیرخطی برای تراز اولیه سیستم ناوبری اینرسی (INS) ایجاد شده است
[ترجمه ترگمان]مدل های خطای خطی و غیر خطی برای سیستم پیمایش داخلی (INS)alignment اولیه ایجاد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The testing results in two inertial guidance systems show that the concept is practicable and reliable.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایش در دو سیستم هدایت اینرسی نشان می دهد که این مفهوم عملی و قابل اعتماد است
[ترجمه ترگمان]نتایج آزمایش ها در دو سیستم راهنمایی اینرسی نشان می دهند که این مفهوم عملی و قابل اعتماد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Forward seat belts each comprised a two-piece lap strap, fastened by a buckle, and an inertial reel diagonal shoulder strap.
[ترجمه گوگل]کمربندهای ایمنی رو به جلو هر کدام از یک بند دو تکه، که توسط یک سگک بسته می‌شد و یک بند شانه‌ای مورب قرقره اینرسی تشکیل می‌شد
[ترجمه ترگمان]کمربندهای صندلی جلو هر کدام شامل یک بند کفش دو تکه بودند که با قلاب بسته شده بود و یک کمربند کتف مورب در نوسان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This again shows how the metric connections correspond to the inertial accelerations and forces of classical mechanics.
[ترجمه گوگل]این دوباره نشان می‌دهد که چگونه اتصالات متریک با شتاب‌های اینرسی و نیروهای مکانیک کلاسیک مطابقت دارند
[ترجمه ترگمان]این امر نشان می دهد که چگونه ارتباطات متریک با شتاب های داخلی و نیروهای مکانیک کلاسیک مطابقت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Your clocks are equally valid only if you each continue to occupy an inertial reference frame.
[ترجمه گوگل]ساعت‌های شما فقط در صورتی معتبر هستند که هر کدام همچنان یک قاب مرجع اینرسی را اشغال کنند
[ترجمه ترگمان]ساعت شما به همان اندازه معتبر است اگر هر یک به اشغال یک چارچوب مرجع داخلی ادامه دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And he can not do this while staying in the same inertial frame.
[ترجمه گوگل]و او نمی تواند این کار را در حالی که در همان چارچوب اینرسی قرار دارد انجام دهد
[ترجمه ترگمان]و او نمی تواند این کار را در حالی انجام دهد که در یک کادر ساکن می ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The so-called argue in a cycle comes from searching and identifying a inertial frame by law of inertia. The usual inertial frames in which the laws of. . .
[ترجمه گوگل]به اصطلاح استدلال در یک چرخه از جستجو و شناسایی یک چارچوب اینرسی توسط قانون اینرسی ناشی می شود قاب های اینرسی معمولی که در آن قوانین
[ترجمه ترگمان]اصطلاح بحث شده در یک چرخه از جستجو و شناسایی یک چارچوب اینرسی با قانون جبر ناشی می شود آخرین فریم های اینرسی که در آن قوانین مربوط به …
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] اینرسی - ماند
[ریاضیات] اینرسی، جبری، قوه ی جبری، خاصیت جبری

انگلیسی به انگلیسی

• inactive, unmoving; lazy, slothful, sluggish; pertaining to the properties of inertia (physics)

پیشنهاد کاربران

مانایی، لَختی،
( فیزیک ) به تمایل اجسام به حفظ حرکت پیشین خود و یا به عبارت دیگر، مقاومت اجسام در برابر تغییر وضعیت حرک مانایی یا لختی گفته می شود.
اینرسی
[فیزیک]
نیروی لَختی یا مانْدگری
تمایل اجسام به حفظ حالت و سرعت قبلی خود را لختی گویند.
به قانون اول نیوتون قانون لختی نیز گفته می شود.

بپرس