interstate

/ˌɪntərˈsteɪt//ˌɪntəˈsteɪt/

معنی: بین ایالتی، بین ایالتها و کشورهای مختلف
معانی دیگر: میان ایالتی، بزرگراه میان ایالتی، (امریکا)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: concerning or connecting two or more states, esp. of the United States.

- interstate transport
[ترجمه گوگل] حمل و نقل بین ایالتی
[ترجمه ترگمان] حمل و نقل ایالتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a major highway extending through two or more states, esp. one that is part of the U.S. Interstate Highway System.
مشابه: highway

جمله های نمونه

1. interstate 70
بزرگراه (میان ایالتی) شماره 70

2. interstate commerce
بازرگانی میان ایالتی

3. my house is near the gilman exit on interstate five
خانه ی من در نزدیکی خروجی گیل من در بزرگراه پنجم قرار دارد.

4. Interstate 8 bypasses the town to the north.
[ترجمه گوگل]بین ایالتی 8 شهر را به سمت شمال دور می زند
[ترجمه ترگمان] ۸ قسمت از شهر رو به سمت شمال قطع میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Get on the interstate leading toward Miami.
[ترجمه گوگل]سوار بین ایالتی شوید که به سمت میامی منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]در بزرگراه ایالتی که به میامی منتهی می شود، بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I've always banked at First Interstate Bank.
[ترجمه گوگل]من همیشه در اولین بانک بین ایالتی بانک کرده ام
[ترجمه ترگمان]من همیشه در بانک First درجه یک ذخیره کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He previously worked for Interstate Engineering in Jamestown as a project engineer.
[ترجمه گوگل]او قبلا برای مهندسی بین ایالتی در جیمزتاون به عنوان مهندس پروژه کار می کرد
[ترجمه ترگمان]او قبلا برای مهندسی بین ایالتی در جیمزتاون زاده شده بود که یک مهندس پروژه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Thirty-two of the top 39 First Interstate executives received two-to three-times their annual pay as severance benefits.
[ترجمه گوگل]سی و دو نفر از 39 مدیر اجرایی اول بین ایالتی دو تا سه برابر حقوق سالانه خود را به عنوان مزایای پایان کار دریافت کردند
[ترجمه ترگمان]سی و دو نفر از ۳۹ مدیر ارشد میان ایالتی، دو تا سه برابر سود سالانه خود را به عنوان مزایای محروم دریافت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Interstate 680 runs through the area where Communities for a Better Environment conducted its tests.
[ترجمه گوگل]بین ایالتی 680 از منطقه ای عبور می کند که انجمن ها برای محیط زیست بهتر آزمایش های خود را در آنجا انجام دادند
[ترجمه ترگمان]بزرگراه میان ایالتی ۶۸۰ از منطقه ای عبور می کند که در آن جوامع برای یک محیط بهتر آزمایش ها خود را انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The accident happened on Interstate 84 in Manchester, about miles east of Hartford, during evening rush hour.
[ترجمه گوگل]این حادثه در بین ایالتی 84 در منچستر، در حدود مایلی شرق هارتفورد، در ساعت شلوغی عصر رخ داد
[ترجمه ترگمان]تصادف در یکی از بزرگراه های میان ایالتی ۸۴ در منچستر، در حدود ۶ مایلی شرق شهر هارتفورد، در ساعت شلوغی عصرگاهی آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The morning landing halted traffic on nearby Interstate 5 as many motorists stopped to watch the action.
[ترجمه گوگل]فرود صبح، ترافیک را در نزدیکی 5 بین ایالتی متوقف کرد زیرا بسیاری از رانندگان برای تماشای این اقدام توقف کردند
[ترجمه ترگمان]در حالی که بسیاری از رانندگان برای نظارت بر این اقدام توقف کردند، فرود صبح در نزدیکی بزرگراه میان ایالتی ۵ متوقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Interstate 5 was fogbound early Monday morning.
[ترجمه گوگل]بین ایالتی 5 در اوایل صبح دوشنبه مه گرفت
[ترجمه ترگمان]صبح روز دوشنبه ۵ از میان ایالتی ۵ رد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the interstate highway which runs nearby, nothing about this bluff looks any different from thousands of others.
[ترجمه گوگل]از بزرگراه بین ایالتی که در نزدیکی آن قرار دارد، هیچ چیز در مورد این بلوف با هزاران راه دیگر متفاوت به نظر نمی رسد
[ترجمه ترگمان]از بزرگراه های بین ایالتی که اطراف را اداره می کنند، هیچ چیز در مورد این bluff متفاوت از هزاران نفر دیگر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But along the Interstate 91 corridor of New Hampshire and Vermont, fewer than 20 percent of such patients have lumpectomies.
[ترجمه گوگل]اما در امتداد کریدور بین ایالتی 91 نیوهمپشایر و ورمونت، کمتر از 20 درصد از این بیماران لامپکتومی دارند
[ترجمه ترگمان]اما در امتداد بزرگراه میان ایالتی ۹۱ از نیو همپشایر و ورمونت، کم تر از ۲۰ درصد از این بیماران دچار مشکل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بین ایالتی (صفت)
interstate

بین ایالتها و کشورهای مختلف (صفت)
interstate

تخصصی

[حقوق] بین الدول، بین ایالات

انگلیسی به انگلیسی

• large highway which runs through two or more states (especially one that is part of the u.s. interstate highway system)
between states, connecting two or more states
in the united states, an interstate is a main road that goes between states.
interstate means between states; used especially of the united states.

پیشنهاد کاربران

interstate ( adj ) ( ɪntərˌsteɪt ) =between states, e. g. interstate commerce.
interstate
آزادراه
معمولا در آمریکا آزادراه های بزرگ ایالت ها را به هم وصل می کنند.
میان ایالتی
بین ایالتی
بینادولتی

بپرس