elongate

/əˈlɒŋɡet//ˈiːlɒŋɡeɪt/

معنی: دراز کردن، طولانی کردن، امتداد دادن، کشیده کردن
معانی دیگر: دراز شدن یا کردن، کشیده کردن یا شدن، طویل کردن یا شدن، دراز شده، باریک شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: elongates, elongating, elongated
• : تعریف: to make longer; lengthen.
مترادف: extend, lengthen
متضاد: abbreviate, shorten
مشابه: enlarge, increase, stretch

- Stretching elongates the muscles.
[ترجمه گوگل] حرکات کششی باعث کشیده شدن عضلات می شود
[ترجمه ترگمان] کشش عضلات را سفت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to grow longer; extend.
مترادف: lengthen
متضاد: shorten
مشابه: enlarge, extend, increase, stretch
صفت ( adjective )
مشتقات: elongative (adj.)
• : تعریف: drawn out or extended; elongated.
مترادف: extended, lengthened
متضاد: abbreviated, shortened
مشابه: narrow, slender, slim, stretched, thin

جمله های نمونه

1. to elongate one's neck
گردن خود را دراز کردن

2. The cells elongate as they take in water.
[ترجمه گوگل]سلول ها با جذب آب دراز می شوند
[ترجمه ترگمان]این سلول ها هنگامی که در آب شنا می کنند، دراز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Corn is treated when the stalk starts to elongate.
[ترجمه گوگل]زمانی که ساقه شروع به دراز شدن کند ذرت را درمان می کنند
[ترجمه ترگمان]زمانی که ساقه شروع به دراز کردن می کند، ذرت مورد درمان قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This time Laura did not elongate herself so much as stretch herself into a kind of thin phlegmy mess.
[ترجمه گوگل]این بار لورا آنقدر خود را دراز نکرد که خود را به نوعی درهم ریختگی خلط نازک کشاند
[ترجمه ترگمان]این بار لورا چندان به خود زحمت نداده بود که خود را در یک آشفتگی خلط مانند فرو برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the leaves elongate the dark and break through the surrounding coleoptiles.
[ترجمه گوگل]در برگها تاریکی دراز می شود و کلئوپتیل های اطراف را می شکند
[ترجمه ترگمان]در برگ ها، تاریکی را طولانی تر کرده و از میان the اطراف عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In grasses the leaves elongate in the dark and break through the surrounding coleoptiles.
[ترجمه گوگل]در علف‌ها، برگ‌ها در تاریکی کشیده می‌شوند و کلئوپتیل‌های اطراف را می‌شکنند
[ترجمه ترگمان]در چمن، برگ ها در تاریکی دراز کشیده و از میان coleoptiles اطراف عبور می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. IBA treatment can promote the root elongate growth and the root lignification of M. hupehensis Rehd.
[ترجمه گوگل]تیمار IBA می تواند رشد درازی ریشه و لیگن شدن ریشه M hupehensis Rehd را تقویت کند
[ترجمه ترگمان]درمان IBA می تواند رشد طولانی ریشه و the ریشه ای M را ارتقا دهد hupehensis Rehd
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We plan to elongate the cooperation with that company in Australia.
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم همکاری با آن شرکت در استرالیا را طولانی کنیم
[ترجمه ترگمان]ما قصد داریم هم کاری با این شرکت در استرالیا را طولانی تر کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The instrument includes an elongate shaft having a proximal end and a distal end.
[ترجمه گوگل]این ابزار شامل یک شفت دراز است که یک انتهای پروگزیمال و یک انتهای دیستال دارد
[ترجمه ترگمان]این ابزار شامل یک شفت حلزونی با انتهای مجاور و انتهای دور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. RTV, flexible, elongate and excellent oil resistance, blue.
[ترجمه گوگل]RTV، انعطاف پذیر، دراز و مقاومت روغن عالی، آبی
[ترجمه ترگمان]انعطاف پذیر، انعطاف پذیر، دراز شونده و عالی روغن، آبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. These elongate sand bodies are attached to a bulge of the mainland.
[ترجمه گوگل]این بدنه های شنی کشیده به برآمدگی خشکی متصل هستند
[ترجمه ترگمان]این بدنه های بلند شن به برآمدگی سرزمین اصلی متصل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The syrinx can expand and elongate over time, destroying the centre of the spinal cord and causing symptoms that vary with the syrinx's size and location.
[ترجمه گوگل]سیرینکس می تواند در طول زمان منبسط و کشیده شود و مرکز نخاع را از بین ببرد و علائمی را ایجاد کند که بسته به اندازه و مکان سیرینکس متفاوت است
[ترجمه ترگمان]The می تواند در طول زمان منبسط و طویل شود و مرکز طناب نخاعی را خراب کرده و باعث ایجاد نشانه هایی باشد که با اندازه و مکان syrinx فرق می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These sandstone bodies form elongate lenses.
[ترجمه گوگل]این بدنه های ماسه سنگی عدسی های کشیده را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]این بدن های sandstone، لنزهای پیچ خورده را شکل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stem erect or floating, elongate, 5 - angled, nodes often with adventitious roots.
[ترجمه گوگل]ساقه ایستاده یا شناور، دراز، 5 - زاویه دار، گره هایی اغلب با ریشه های فرعی
[ترجمه ترگمان]ساقه ها عمودی یا شناور، طویل، ۵ - زاویه دار، و اغلب با ریشه های کاذب هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دراز کردن (فعل)
streak, extend, porrect, crane, lengthen, elongate, protract, prolong, prolongate

طولانی کردن (فعل)
stretch, extend, imp, lengthen, elongate, prolong, prolongate, draw out, stretch out

امتداد دادن (فعل)
stretch, elongate, protract, prolong, prolongate, eke out

کشیده کردن (فعل)
elongate

انگلیسی به انگلیسی

• lengthen, extend, make longer
if you elongate something, you stretch it so that it becomes longer; a formal word.

پیشنهاد کاربران

امتداد یافته
بلند/دراز شدن ( موی سر و صورت و غیره )
Where you’ll be a few months in, when your curls start to elongate and fall down around your face

بپرس