laminar

/ˈlæmənər//ˈlæmənə/

تیغک دار، تیغه دار، تیغه تیغه ای، فلسچه دار، پهنکی، تیغکی (laminal هم می گویند)، laminal دارای ورقه های نازک

جمله های نمونه

1. Such arrangements can give high accuracy in low-speed laminar flows.
[ترجمه گوگل]چنین ترتیباتی می تواند دقت بالایی را در جریان های آرام با سرعت پایین ارائه دهد
[ترجمه ترگمان]چنین arrangements می توانند دقت بالایی در جریان آرام آرام داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. These changes arise from changes in the laminar velocity profile.
[ترجمه amin] این تغییرات ناشی از تغییرات در پروفیل سرعت ارام هستند
|
[ترجمه گوگل]این تغییرات ناشی از تغییرات در پروفیل سرعت آرام است
[ترجمه ترگمان]این تغییرات ناشی از تغییرات در پروفیل سرعت laminar هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At smaller Re, the difference between laminar and turbulent flow rates is too small.
[ترجمه گوگل]در Re کوچکتر، تفاوت بین نرخ جریان آرام و آشفته بسیار کم است
[ترجمه ترگمان]در Re کوچک تر، تفاوت بین نرخ جریان آرام و اغتشاش بسیار کم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The temperature measurement and control in the laminar furnace is the key factor for maintaining experiment conditions of biomass devolatilization.
[ترجمه گوگل]اندازه‌گیری و کنترل دما در کوره آرام، عامل کلیدی برای حفظ شرایط آزمایش تخلیه بیوماس است
[ترجمه ترگمان]اندازه گیری دما و کنترل در کوره laminar فاکتور کلیدی برای حفظ شرایط آزمایش زیست توده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The laminar algal are mainly composite by planktonic algae and it's pyrolysis products, and most of the algal are the Granoreticella of Chlorophyta .
[ترجمه گوگل]جلبک‌های آرام عمدتاً توسط جلبک‌های پلانکتونیک و محصولات پیرولیز آن ترکیب می‌شوند و بیشتر جلبک‌ها Granoreticella of Chlorophyta هستند
[ترجمه ترگمان]جلبک دریایی (laminar)عمدتا با جلبک دریایی composite (algae)و محصولات گرماکافت (pyrolysis)و بیشتر of the (Granoreticella of)هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Laminar flow, sometimes known as streamline flow, occurs when a fluid flows in parallel layers, with no disruption between the layers.
[ترجمه گوگل]جریان آرام، که گاهی اوقات به عنوان جریان جریانی شناخته می شود، زمانی اتفاق می افتد که یک سیال در لایه های موازی جریان می یابد و هیچ گونه اختلالی بین لایه ها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]جریان سیال، که گاهی به عنوان جریان ساده جریان نامیده می شود، زمانی رخ می دهد که یک سیال در لایه های موازی، بدون ایجاد اختلال بین لایه ها رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A multi-objective inverse design approach of natural laminar flow (NLF) airfoils based on the N-factor method for target pressure distribution is developed.
[ترجمه گوگل]یک رویکرد طراحی معکوس چند هدفه ایرفویل های جریان آرام طبیعی (NLF) بر اساس روش فاکتور N برای توزیع فشار هدف توسعه داده شده است
[ترجمه ترگمان]روش طراحی معکوس چند هدفه جریان آرام آرام (NLF)براساس روش N - عاملی برای توزیع فشار هدف توسعه یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This paper studied two - dimensional steady laminar flow over a porous medium stretching surface with suction injection.
[ترجمه گوگل]این مقاله جریان آرام آرام دوبعدی را بر روی یک سطح کششی متخلخل با تزریق مکش مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله جریان آرام دو بعدی در یک سطح متخلخل با مکش مکش با مکش مکش بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The air flow was regarded as quasi - laminar.
[ترجمه گوگل]جریان هوا به صورت نیمه آرام در نظر گرفته شد
[ترجمه ترگمان]جریان هوا به عنوان شبه - مورد توجه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objector To evaluate the value of laminar flow in the treatment of bums.
[ترجمه گوگل]Objector برای ارزیابی ارزش جریان آرام در درمان ناهمواری ها
[ترجمه ترگمان]Objector برای ارزیابی ارزش جریان آرام در رفتار of
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective: To discuss the anatomical significance of thoracic laminar slope angle (LSA)on thoracic ossification of ligamentum flavum(TOLF).
[ترجمه گوگل]هدف: بحث درباره اهمیت تشریحی زاویه شیب آرام قفسه سینه (LSA) بر استخوان‌سازی قفسه سینه لیگامنتوم فلاووم (TOLF)
[ترجمه ترگمان]هدف: برای بحث در مورد اهمیت تشریحی زاویه شیب thoracic (lsa)در ناحیه قفسه سینه ligamentum of (TOLF)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Laminar - turbulent transition is an old yet unsolved problem.
[ترجمه گوگل]لامینار - انتقال آشفته یک مشکل قدیمی و در عین حال حل نشده است
[ترجمه ترگمان]گذار آشفته و آشفته هنوز یک مشکل قدیمی و حل نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. For the steady laminar helical flow of incompressible viscous liquid, the component of curl is a harmonic function, and the existence of a potential functio. . .
[ترجمه گوگل]برای جریان مارپیچ آرام آرام مایع چسبناک تراکم ناپذیر، جزء کرل یک تابع هارمونیک و وجود یک تابع بالقوه است
[ترجمه ترگمان]برای جریان سیال آرام سیال تراکم ناپذیر سیال لزج، جز of یک تابع هارمونیک و وجود یک functio بالقوه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Laminar blending and intercalation compounding were two new technologies to improve plastic barrier property.
[ترجمه گوگل]اختلاط لایه‌ای و ترکیب درون‌یابی دو فناوری جدید برای بهبود ویژگی مانع پلاستیکی بودند
[ترجمه ترگمان]ترکیب laminar و ترکیب میان لایه ای دو تکنولوژی جدید برای بهبود ملک موانع پلاستیکی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This paper introduces a strip laminar cooling process simulation software for the hot strip mill.
[ترجمه گوگل]این مقاله یک نرم‌افزار شبیه‌سازی فرآیند خنک‌سازی آرام نواری را برای آسیاب نوار داغ معرفی می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله یک نرم افزار شبیه سازی فرآیند خنک سازی جریان آرام برای آسیاب نوار داغ را معرفی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] آرام - لایه ای - خطی - ورقه ای - بدون اغتشاش - غیر متلاطم - جداری - هموار
[زمین شناسی] خطی، آرام، لایه ای
[پلیمر] آرام، لایه ای
[آب و خاک] ورقه ای، خطی

انگلیسی به انگلیسی

• made up of overlapping layers, layered, laminated

پیشنهاد کاربران

هموار و یک نواخت
متضاد: turbulent یعنی آشفته
laminar ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: برگ لایه ای
تعریف: شامل برگ لایه یا شبیه به آن
Laminar Flow - به اصطلاح جریان آرام و ثابت و پایدار
در مکانیک سیالات
در مقابل Turbulent Flow

بپرس