excel

/ɪkˈsɛl//ɪkˈsɛl/

معنی: بهتر بودن از، برتری داشتن بر، تفوق جستن بر
معانی دیگر: پیشی گرفتن، برتر بودن، پیش بودن از، سرآمد بودن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: excels, excelling, excelled
• : تعریف: to do or perform better than others; surpass others.
مترادف: prevail, tower
مشابه: dominate, exceed, lead, predominate, shine, transcend, win

- The Brazilian national team excels at soccer.
[ترجمه محمد م] تیم فوتبال برزیل در فوتبال برتر هستند
|
[ترجمه Elinor] تیم ملی برزیل بهتر هستش
|
[ترجمه گوگل] تیم ملی برزیل در فوتبال عالی است
[ترجمه ترگمان] تیم ملی برزیل در فوتبال برتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She wants not only to do well; she wants to excel.
[ترجمه محمد م] او نمی خواهد که فقط خوب انجامش دهد، می خواهد که برتر باشد
|
[ترجمه همایون] او نه تنها می خواهد خوب کار انجام دهد , بلکه می خواهد سرآمد دیگران باشد
|
[ترجمه گوگل] او نه تنها می خواهد که خوب کار کند او می خواهد برتری یابد
[ترجمه ترگمان] او نه تنها می خواهد خوب عمل کند؛ او می خواهد پیشرفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: to surpass or outdo.
مترادف: exceed, outclass, outdo, outstrip, surpass, top
مشابه: ace, beat, best, better, cap, defeat, dominate, eclipse, lead, outdistance, outrun, outshine, transcend, trump

- Their company excels all others in sales of these products.
[ترجمه گوگل] شرکت آنها در فروش این محصولات از سایرین برتری دارد
[ترجمه ترگمان] شرکت آن ها در فروش این محصولات برتری دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to excel in chess
در شطرنج برتر بودن

2. Because he was so small, Larry could not excel in sports.
[ترجمه محمد کاشی] بخاطر ریزه میزه بودن زیادش، لری نمیتونست تو ورزش موفق باشه
|
[ترجمه گوگل]لری از آنجایی که او بسیار کوچک بود، نمی توانست در ورزش برتر باشد
[ترجمه ترگمان]چون خیلی کوچک بود، لری در ورزش مهارت نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At least Hannah had the security of knowing that she excelled in swimming.
[ترجمه گوگل]حداقل هانا این اطمینان را داشت که بداند در شنا مهارت دارد
[ترجمه ترگمان]حداقل هانا می دانست که او در شنا کردن مهارت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Clarence Darrow wanted to become a prominent lawyer, but he felt that he must first excel in history.
[ترجمه گوگل]کلارنس دارو می خواست وکیل برجسته ای شود، اما احساس می کرد که ابتدا باید در تاریخ به برتری برسد
[ترجمه ترگمان]کلارنس درو می خواست وکیل برجسته ای شود، اما احساس می کرد که باید در تاریخ برتری داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Biographers excel at dredging up little known facts.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه نویسان در لایروبی حقایق ناشناخته برتر هستند
[ترجمه ترگمان]Biographers در لایروبی حقایق شناخته شده کوچک به برتری رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They each excel in their respective fields.
[ترجمه گوگل]آنها هر کدام در زمینه های مربوط به خود برتر هستند
[ترجمه ترگمان]هر کدام از آن ها در زمینه های مربوطه خود برتر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If your talent combines with diligence, you can excel in your pursuit.
[ترجمه گوگل]اگر استعداد شما با پشتکار ترکیب شود، می توانید در پیگیری خود برتر باشید
[ترجمه ترگمان]اگر استعداد شما با دلیجان ترکیب می شود، می توانید در تعقیب خود برتری داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How can I read a Microsoft Excel file on a computer that only has Works installed?
[ترجمه گوگل]چگونه می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را در رایانه ای که فقط Works نصب شده است بخوانم؟
[ترجمه ترگمان]چطور می توانم یک فایل مایکروسافت اکسل را روی یک کامپیوتر بخوانم که فقط کار کرده باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Internal: What must we excel at.
[ترجمه گوگل]داخلی: در چه چیزی باید برتر باشیم
[ترجمه ترگمان]داخلی: ما چه باید در این زمینه برتر باشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Perhaps they will excel at struggling through the maze of government regulations and prosper in the concrete and paper jungles of commerce.
[ترجمه گوگل]شاید آنها در مبارزه در پیچ و خم مقررات دولتی برتری پیدا کنند و در جنگل های بتنی و کاغذی تجارت پیشرفت کنند
[ترجمه ترگمان]شاید آن ها در تقلا از میان هزارتوی مقررات دولتی و پیشرفت در جنگل های بتونی و کاغذ تجارت برتری داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Excel, on the other hand, is a well-developed product which has stood the test of time.
[ترجمه گوگل]اکسل، از سوی دیگر، محصولی توسعه یافته است که آزمون زمان را پس داده است
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، اکسل یک محصول توسعه یافته است که تست زمان را داشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's not bad to succeed, to excel, and it's always satisfying to solve a difficulty.
[ترجمه گوگل]بد نیست موفق شوید، برتر شوید و حل یک مشکل همیشه راضی کننده است
[ترجمه ترگمان]موفقیت برای موفقیت بد نیست، و همیشه رضایت بخش است که یک مشکل را حل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The wheels have Excel rims and Talon hubs, which are used by many top motocross teams.
[ترجمه گوگل]چرخ ها دارای رینگ های اکسل و هاب Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر موتور کراس استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]چرخ ها دارای rims های اکسل و Talon هستند که توسط بسیاری از تیم های برتر motocross استفاده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An area where WordPerfect really does excel is that of printer drivers.
[ترجمه گوگل]حوزه ای که WordPerfect واقعاً در آن برتری دارد، درایورهای چاپگر است
[ترجمه ترگمان]ناحیه ای که در آن WordPerfect واقعا برتری دارد، گرداننده چاپگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Excel 4 has the answer to my prayers in the Scenario Manager.
[ترجمه گوگل]اکسل 4 جواب دعای من را در مدیر سناریو دارد
[ترجمه ترگمان]اکسل ۴ پاسخ دعاهای من در مدیر سناریو را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. In college, he continued to excel, earning praise in the classroom almost as often as on the basketball court.
[ترجمه گوگل]در کالج، او به برتری خود ادامه داد و تقریباً به همان اندازه که در زمین بسکتبال در کلاس درس به دست آورد، تحسین شد
[ترجمه ترگمان]در کالج، او به برتری خود ادامه داد، و تقریبا به همان اندازه که در حیاط بسکتبال بود، تحسین را در کلاس به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. The Arabs did not just excel at managing debt.
[ترجمه گوگل]اعراب فقط در مدیریت بدهی برتری نداشتند
[ترجمه ترگمان]اعراب فقط در مدیریت بدهی برتری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بهتر بودن از (فعل)
cote, excel, surpass

برتری داشتن بر (فعل)
excel, outclass

تفوق جستن بر (فعل)
excel

تخصصی

[کامپیوتر] برنامه اکسل . - نوعی برنامه ی معروف صفحه ی گسترده که در سال 1985 میکروسافت آن را برای مک اینتاش ساخت، و بعدها با میکروسافت ویندوز تطابق پیدا کرد.

انگلیسی به انگلیسی

• be talented, do very well; surpass, do better than
if someone excels at or in something, they are very good at it.

پیشنهاد کاربران

دست بالا بودن
توفیر داشتن
excel ( v , n )
/ɪkˈsel/
excellent ( adj )
/ˈek. səl. ənt/
excellence ( n )
/ˈek. səl. əns/
excellenty ( adv )
/ˈek. səl. ənt. li/
excellency ( n )
/ˈek. səl. ən. si/
بهتر بودن از
خبره بودن در کاری یا چیزی
به درجه عالی بودن رسیدن
برتری - بهترین بودن
کتاب کار
پیشی جستن
دست بالای دست بردن ؛ برتری جستن. تفوق جستن :
بسی دست بردیم بالای دست
بر این در کلیدی نیامد بدست.
امیرخسرو.
در کاری عملکرد عالی داشتن
بهتر و کارآمد تر از همه بودن
قبول شدن
Do sth extremely well کاری را عالی انجام دادن
جلو زدن
برتری، رجحان
برتر بودن نسبت به دیگران
be better than
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس