audibly

/ˈɑːdəbli//ˈɔːdəbli/

معنی: با صدای رسا
معانی دیگر: باصدای رسا

جمله های نمونه

1. 'Yes?' she said, yawning audibly.
[ترجمه گوگل]'آره؟' او با خمیازه های شنیدنی گفت
[ترجمه ترگمان]بله؟ در حالی که با صدای بلندی خمیازه می کشید، گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Her breath was hissing in and out audibly as if her teeth were clenched.
[ترجمه گوگل]نفس‌هایش به‌طوری شنیده می‌شد که انگار دندان‌هایش را روی هم فشار داده بودند
[ترجمه ترگمان]نفسش در سینه حبس شده بود و انگار دندان هایش به هم ساییده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And they are audibly unsure how keen on privatisation the government really is.
[ترجمه گوگل]و آنها کاملاً مطمئن نیستند که دولت واقعاً چقدر به خصوصی سازی علاقه دارد
[ترجمه ترگمان]و آن ها به سختی نمی دانند که دولت چقدر مشتاق خصوصی سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His sentence edged around a raspy cough, then audibly trailed off.
[ترجمه گوگل]جمله‌اش حول یک سرفه‌ی خشن پیچید، سپس به‌طور شنیدنی به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]جمله اش به صدای خر خر خر افتاد و بعد صدای بلندی به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He heard the clock ticking audibly and half suspected that he had been dozing.
[ترجمه گوگل]او صدای تیک تاک ساعت را شنید و نیمی از او مشکوک شد که چرت زده است
[ترجمه ترگمان]صدای تیک تاک ساعت را شنید که انگار چرت زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He appeared at her side, breathing audibly, a moment after she reached the stop.
[ترجمه گوگل]لحظه ای پس از رسیدن او به ایستگاه، در کنار او ظاهر شد و به طور شنیدنی نفس می کشید
[ترجمه ترگمان]او در کنار او ظاهر شد، نفس بلندی کشید، یک لحظه بعد از آن که به ایستگاه رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The ship's timbers groaned audibly during the storm.
[ترجمه گوگل]چوب های کشتی در طول طوفان به طور شنیدنی ناله می کردند
[ترجمه ترگمان]الوارهای کشتی با صدای بلندی که در طول توفان به گوش می رسید ناله می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The third girl answered the most audibly.
[ترجمه گوگل]دختر سوم شنیدنی ترین جواب را داد
[ترجمه ترگمان]دختر سومی با صدای بلند گفت:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Linda cry all day and sniffle audibly around the corner.
[ترجمه گوگل]لیندا تمام روز گریه می کند و با صدای بلند گوشه ای را بو می کشد
[ترجمه ترگمان]لیندا تمام روز گریه می کرد و در گوشه اتاق زمزمه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Under the unfathomable sea, life glows both audibly or mutely.
[ترجمه گوگل]در زیر دریای غیرقابل درک، زندگی هم به صورت شنیده و هم بی صدا می درخشد
[ترجمه ترگمان]در دریای بی انتهای دریا زندگی هر دو با صدایی بلند و بی صدا می درخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Resistors are neither technically nor audibly perfect.
[ترجمه گوگل]مقاومت ها نه از نظر فنی و نه از نظر شنیداری کامل هستند
[ترجمه ترگمان]Resistors نه از لحاظ فنی، نه با صدای بلند، نه کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Christ will return bodily, visibly, audibly, to consummate salvation.
[ترجمه گوگل]مسیح به صورت جسمانی، آشکار و شنیدنی باز خواهد گشت تا رستگاری را به کمال برساند
[ترجمه ترگمان]مسیح با صدایی که به زحمت شنیده می شود، با صدای بلند گفت: مسیح زنده خواهد گشت و نجات کامل خواهد یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The visor darkened almost to black opacity, and the suit's cooler began audibly to work harder.
[ترجمه گوگل]گیره تقریباً تا حد تیرگی سیاه شد و خنک کننده کت و شلوار با صدای بلند شروع به کار کرد
[ترجمه ترگمان]آشغالگیر تقریبا به تیرگی سیاه تیره شد و کولر با صدای بلند شروع به کار کرد تا سخت تر کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She began to show signs of impatience and snorted audibly.
[ترجمه گوگل]او شروع به نشان دادن نشانه هایی از بی حوصلگی کرد و به طور شنیدنی خرخر کرد
[ترجمه ترگمان]او شروع به نشان دادن نشانه هایی از بی حوصلگی کرد و با صدای بلندی خرناس کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pumping up her smile, she was too weak to speak audibly.
[ترجمه گوگل]در حالی که لبخندش را بالا می برد، ضعیف تر از آن بود که به طور شنیدنی صحبت کند
[ترجمه ترگمان]لبخندش را بالا زد، ضعیف تر از آن بود که با صدای بلند حرف بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

با صدای رسا (قید)
audibly

انگلیسی به انگلیسی

• in an audible voice, out loud

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : _
اسم ( noun ) : audibility
صفت ( adjective ) : audible / auditory
قید ( adverb ) : audibly
شنیداری - صوتی
به صورتی که قابل شنیدن باشه
بلند

بپرس