immune

/ˌɪˈmjuːn//ɪˈmjuːn/

معنی: مصون، ازاد، دارای مصونیت قانونی و پارلمانی
معانی دیگر: ایمن، مستثنی، معاف، بخشوده، به کنار، (معمولا با: against یا from) در پناه، در امان، مورد حراست، ناشنوا (نسبت به التماس و غیره)، نفوذ ناپذیر، مقاوم دربرابر مر­ بر اثر تلقیح واکسن، مصون کردن، محفوظکردن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: resistant to a disease, either naturally or by medical means.
متضاد: susceptible
مشابه: invulnerable, resistant, unsusceptible

- Humans are immune to many diseases that affect cats and dogs.
[ترجمه گوگل] انسان ها در برابر بسیاری از بیماری هایی که گربه ها و سگ ها را تحت تاثیر قرار می دهند مصون هستند
[ترجمه ترگمان] انسان ها نسبت به بسیاری از بیماری هایی که گربه ها و سگ ها را تحت تاثیر قرار می دهند، مصونیت دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She was vaccinated against measles as a child, so she is immune to it now.
[ترجمه گوگل] او در کودکی علیه سرخک واکسینه شده بود، بنابراین اکنون در برابر سرخک مصون است
[ترجمه ترگمان] او در مقابل سرخک در برابر سرخک مبتلا شده و حالا در برابر آن مصونیت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: protected or exempt from something that others are not exempt from.
مترادف: unsusceptible
متضاد: prone, susceptible
مشابه: exempt, invulnerable, protected, resistant, safe, superior, unaffected

- Even the very wealthy are not immune from the effects of an economic recession.
[ترجمه گوگل] حتی افراد بسیار ثروتمند نیز از اثرات رکود اقتصادی در امان نیستند
[ترجمه ترگمان] حتی ثروتمندان از اثرات رکود اقتصادی مصون نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: not affected by something that does or might affect others.

- They thought their stock portfolio was relatively immune to market variations.
[ترجمه گوگل] آنها فکر می کردند سبد سهام آنها نسبت به تغییرات بازار مصون است
[ترجمه ترگمان] آن ها فکر می کردند که پورتفولیوی سهام آن ها نسبت به تغییرات بازار نسبتا مصون است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He's a cold man who seems to be immune to the pain of others.
[ترجمه گوگل] او مرد سردی است که به نظر می رسد از درد دیگران مصون است
[ترجمه ترگمان] او مرد سردی است که به نظر می رسد از درد دیگران مصون باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- As a politician, she had become fairly immune to unfounded criticism.
[ترجمه گوگل] به عنوان یک سیاستمدار، او نسبتاً از انتقادهای بی اساس مصون شده بود
[ترجمه ترگمان] به عنوان یک سیاست مدار، او به شدت از انتقادات بی مورد مصون بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. immune complex
همتافت ایمنی

2. immune from extra taxation
مستثنی از مالیات اضافی

3. immune to diphtheria
مصون نسبت به دیفتری

4. bacteria which are immune to antibodies
باکترهایی که نسبت به پادتن ها مصون هستند

5. the president is immune against legal prosecution
رئیس جمهور در برابر پیگرد قانونی مصونیت دارد.

6. he is a stubborn man who is immune to pleas
او مردی لجوج است که گوشش به درخواست و تقاضا بدهکار نیست.

7. I am immune from the disease, for I had it once.
[ترجمه گوگل]من از این بیماری مصون هستم، زیرا یک بار آن را داشتم
[ترجمه ترگمان]من از بیماری مصون هستم، چون یک بار آن را داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The vaccination doesn't necessarily make you completely immune.
[ترجمه گوگل]واکسیناسیون لزوماً شما را کاملاً ایمن نمی کند
[ترجمه ترگمان]واکسیناسیون لزوما شما را به طور کامل ایمن نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The nature of promises is that they remain immune to changing circumstances.
[ترجمه گوگل]ماهیت وعده ها این است که از تغییر شرایط مصون می مانند
[ترجمه ترگمان]طبیعت وعده هایی این است که آن ها نسبت به تغییر شرایط در امان می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Once we've had the disease, we're immune for life.
[ترجمه گوگل]زمانی که به این بیماری مبتلا شدیم، مادام العمر مصون هستیم
[ترجمه ترگمان]وقتی بیماری رو داشتیم، از زندگی مصون هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Most adults are immune to Rubella.
[ترجمه گوگل]بیشتر بزرگسالان در برابر سرخجه مصون هستند
[ترجمه ترگمان]اغلب بزرگسالان از Rubella مصون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Few men are immune to her charms.
[ترجمه گوگل]تعداد کمی از مردان از جذابیت های او مصون هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از افراد در برابر جذابیت های او مقاوم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. No one should be immune from prosecution.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نباید از تعقیب مصون باشد
[ترجمه ترگمان]هیچ کس نباید از پی گرد قانونی مصون باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The immune system is the body's defence against infection.
[ترجمه گوگل]سیستم ایمنی دفاع بدن در برابر عفونت است
[ترجمه ترگمان]سیستم ایمنی، دفاع از بدن در برابر عفونت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Many people are immune to this disease.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد از این بیماری مصون هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم نسبت به این بیماری مصون هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مصون (صفت)
defended, immune, protected, inviolable, untouchable, guarded

ازاد (صفت)
free, open, loose, self-administered, patent, exempt, immune, degage, unattached, footloose, unrestrained, gratis

دارای مصونیت قانونی و پارلمانی (صفت)
immune

تخصصی

[حقوق] مصون

انگلیسی به انگلیسی

• one who is immune, one who is insusceptible to a disease
not susceptible to a disease, safe from disease; inoculated; resistant; exempt, free, protected
if you are immune to a disease, you cannot be made ill by it.
if you are immune to something harmful, it cannot affect you or happen to you.

پیشنهاد کاربران

آقا
پس immune system چی میشه؟
حتما می فرمایید سیستم ایمن؟؟؟
مثال:
Lack of sleep can compromise the immune system
کمبود خواب سیستم ایمن رو کاهش میده؟؟؟
این که معنی نمیده
نقش صفت این کلمه برا اینه که ما بدونیم باید کجا استفاده کنیم ( این کلمه رو ) نه این که بگیم چون صفت حتما معنی ایمنی میدهد
...
[مشاهده متن کامل]

دوستان اشتباه نکنید، ایمنی میشه immunity که طبیعتا اسم هستش و immune معنیش میشه ایمن که صفت هستش
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : immunize
✅️ اسم ( noun ) : immunity / immunology / immunization
✅️ صفت ( adjective ) : immune / immunological
✅️ قید ( adverb ) : _
ایــــــمــــــن ( در برابر چیزی )
protected against sth
immunity میشه ایمینی ( اسم )
You're immune to sports
نسبت به ورزش مقاومت نشون میدی
ایمنی ، مقاوم 💪🏻👸
resistant to a infection
به معنی ایمن نه ایمنی
چون ایمنی اسم است و کلمه immune صفت است
ایمنی. ایمن سازی
ایمنی/ مث immune system ینی سیستم ایمنی

بپرس