sludgy

/sˈlədʒi//sˈlədʒi/

معنی: لجن الوده، پر از لجن
معانی دیگر: لجن الوده، پر از لجن

جمله های نمونه

1. Go for sludgy, smudgy shadows that eclipse the eye, giving shape and shade, dark thick lashes and structured brows.
[ترجمه گوگل]به سراغ سایه‌های لجن‌دار و لجن‌دار بروید که چشم را می‌گیرند، شکل و سایه می‌دهند، مژه‌های ضخیم تیره و ابروهای ساختار یافته
[ترجمه ترگمان]برو سراغ sludgy، سایه های ترسناک که چشم را خورشید گرفتگی می کند، شکل و سایه و ابروهای پرپشت تیره اش را پوشانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Reduce prominent lids with a matte, sludgy shade of eyeshadow over the entire lid, blended away up to the brow.
[ترجمه گوگل]پلک های برجسته را با سایه چشم مات و لجنی روی کل پلک که تا ابرو مخلوط شده است، کاهش دهید
[ترجمه ترگمان]پلک های برجسته را با یک رنگ مات، آهسته و آهسته بر روی کل در کاهش دهید و به پیشانی وارد شوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A sludgy black substance that polluted tap water at Randolph Air Force Base and forced a weekend shutdown is the famed "black gold" that made the state rich, officials said on Monday.
[ترجمه گوگل]مقامات روز دوشنبه گفتند، ماده سیاه لجنی که آب لوله کشی پایگاه نیروی هوایی راندولف را آلوده کرد و تعطیلی آخر هفته را مجبور کرد، "طلای سیاه" معروفی است که ایالت را ثروتمند کرد
[ترجمه ترگمان]مقامات روز دوشنبه اعلام کردند که یک ماده سیاه و لجنی که آب لوله کشی آلوده در پایگاه نیروی هوایی Randolph را آلوده می کند و تعطیلی آخر هفته اجباری است \"طلای سیاه\" است که دولت را ثروتمند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His voice is not sludgy and slow, as it was in "Brokeback Mountain. "
[ترجمه گوگل]صدای او مانند "کوهستان بروکبک" لجن و آهسته نیست
[ترجمه ترگمان]صدای او آرام و آهسته و همانطور که در \"کوه Brokeback\" بود، آرام و آهسته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Rescuers cut through a filtration tank filled with dense fish feces to reach four workers who fell into the sludgy dung on May 11 while cleaning the 49m tank at a farm in western Massachusetts, USA.
[ترجمه گوگل]امدادگران یک مخزن فیلتر پر از مدفوع متراکم ماهی را قطع کردند تا به چهار کارگری برسند که در روز 11 مه هنگام تمیز کردن مخزن 49 متری در مزرعه ای در غرب ماساچوست در ایالات متحده به داخل مدفوع لجن آلود افتادند
[ترجمه ترگمان]نجات دهندگان از طریق یک مخزن فیلتراسیون پر از مدفوع ماهی فشرده شدند تا به چهار کارگر برسد که در ۱۱ ماه مه در مدفوع خود قرار گرفتند و در حال تمیز کردن ۴۹ متری مخزن در مزرعه ای در غرب ماساچوست آمریکا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Policymakers are happy to have the economy show any signs of life, be they bright green or sludgy brown.
[ترجمه گوگل]سیاست گذاران خوشحال هستند که اقتصاد هر گونه نشانه ای از حیات را نشان می دهد، چه سبز روشن و چه قهوه ای لجنی
[ترجمه ترگمان]سیاست گذاران خوشحال هستند که اگر اقتصاد نشانه ای از زندگی را نشان دهند، سبز روشن و یا لجنی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. What a contrast to the UK, where last week's deluge ensured that parts of the country ground to a sludgy halt.
[ترجمه گوگل]چه تضاد با بریتانیا، جایی که طوفان هفته گذشته تضمین کرد که بخش‌هایی از کشور به حالت لجن‌آلود در حال توقف هستند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با بریتانیا، جایی که سیل هفته گذشته باعث شد تا بخش هایی از زمین کشور متوقف شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mystic energy penetrated the miners' slag pits and animated the sludgy runoff there.
[ترجمه گوگل]انرژی عرفانی به چاله های سرباره معدنچیان نفوذ کرد و رواناب لجن را در آنجا به حرکت درآورد
[ترجمه ترگمان]تمام انرژی درون معدن سنگ معدن را پر کرده و در آنجا مواد sludgy را به کار برده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Engineers hand-feed this robot insects, which it digests in a microbial fuel cell—essentially a tank of sludgy bacteria and oxygen—that converts the insects into electricity.
[ترجمه گوگل]مهندسان با دست به حشرات این ربات تغذیه می‌کنند که حشرات را در یک پیل سوختی میکروبی هضم می‌کند - اساساً مخزنی از باکتری‌های لجن‌دار و اکسیژن - که حشرات را به برق تبدیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]مهندسان این روبات را تغذیه می کنند که در یک پیل سوختی میکروبی - اساسا تانک باکتری ها و اکسیژن است - که حشرات را به الکتریسیته تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Space was tight, and I couldn't find anywhere to put my sludgy boots except practically on top of her black leather pocketbook.
[ترجمه گوگل]فضا تنگ بود و من جایی پیدا نکردم که چکمه‌های لجن‌دارم را بگذارم جز روی جیب چرمی مشکی او
[ترجمه ترگمان]فضا تنگ بود و نمی توانستم جایی را پیدا کنم که پوتین های sludgy را به جز بالای کیف چرمی مشکی او بگذارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Form the view point of waste water treatment dynamics, Compared the efficacy between TSU with traditional sludgy . Arqumentated the verified advantage of TSU.
[ترجمه گوگل]با تشکیل دیدگاه دینامیک تصفیه فاضلاب، کارایی بین TSU را با لجن سنتی مقایسه کرد مزیت تایید شده TSU را توجیه کرد
[ترجمه ترگمان]شکل دیدگاه دینامیک رفتار آب را تشکیل می دهد، در مقایسه با کارایی بین tsu با لجنی های سنتی استفاده از مزایای تایید شده of را تایید کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

لجن الوده (صفت)
slimy, sludgy

پر از لجن (صفت)
sloughy, sludgy

انگلیسی به انگلیسی

• muddy, slushy, filled with mire, having the consistency of sludge

پیشنهاد کاربران

بپرس