helical

/ˈhelɪkl̩//ˈhelɪkl̩/

معنی: شمسی
معانی دیگر: وابسته به یا به شکل حلزونی، مارپیچ، مارپیچ سان، پیچه دیس، heliacal انج، ستاره ای که قبل از طلوع یا افول خورشید قابل رویت است

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: helically (adv.)
• : تعریف: pertaining to, having the form of, or similar to a helix; spiral.

جمله های نمونه

1. This approach also simplifies the introduction of helical symmetry and enables helical deformations to be modelled in a controlled way.
[ترجمه گوگل]این رویکرد همچنین معرفی تقارن مارپیچ را ساده می‌کند و تغییر شکل‌های مارپیچ را قادر می‌سازد تا به روشی کنترل‌شده مدل‌سازی شوند
[ترجمه ترگمان]این روش همچنین معرفی تقارن helical را ساده می کند و تغییر شکل مارپیچی را ممکن می سازد تا به روش کنترل شده، مدل سازی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The helical axes have significantly different directions in the two structures, and it is not possible to superimpose the helices.
[ترجمه گوگل]محورهای مارپیچ دارای جهت های قابل توجهی در دو ساختار متفاوت هستند و امکان روی هم قرار دادن مارپیچ ها وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در این دو ساختار، axes مارپیچی به طور قابل توجهی جهت های مختلفی دارند، و ممکن نیست که the مارپیچ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Actually, the way helical molecules pack together is not of great interest because their structures are too rigidly determined and unyielding.
[ترجمه گوگل]در واقع، روشی که مولکول‌های مارپیچ در کنار هم قرار می‌گیرند، چندان جالب نیست، زیرا ساختار آن‌ها بسیار سخت تعیین شده و تسلیم‌ناپذیر است
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، روشی که مولکول های مارپیچی به هم متصل می شوند علاقه زیادی به آن ندارند، زیرا ساختارهای آن ها بسیار سفت و سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two helical nanofibers have absolutely opposite helical senses, but have identical cycle number, coil diameter, coil length, coil pitch, fiber diameter, and fiber cross section.
[ترجمه گوگل]دو نانوالیاف مارپیچ دارای حس‌های مارپیچ کاملاً متضاد هستند، اما دارای تعداد چرخه، قطر سیم پیچ، طول سیم پیچ، گام سیم پیچ، قطر فیبر و سطح مقطع فیبر هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو نانوالیاف مارپیچی کاملا مخالف دو نوع مارپیچ هستند، اما دارای عدد چرخه یک سان، قطر سیم پیچ، length coil، قطر الیاف، قطر الیاف و مقطع فیبر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Helical gear with different helix angles is a particular gear is widely used in polishing grinder.
[ترجمه گوگل]چرخ دنده حلزونی با زوایای مختلف مارپیچ یک چرخ دنده خاص است که به طور گسترده در آسیاب پرداخت استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]لوازم آرایش با زاویه مارپیچ متفاوت، یک چرخ دنده خاص است که به طور گسترده در grinder پولیش به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Purpose : To study the dual - phase helical dynamic CT signs of hepatic rnc - tastases.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه علائم CT دینامیک حلزونی دو فازی Rnc-tastases کبدی
[ترجمه ترگمان]هدف: مطالعه علائم مارپیچ دو فازی مارپیچی و مارپیچ of در rnc
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Based on the characteristic of cylinder helical spring, it builds the multi-objective optimizing mathematic model of spring under non-linear constraints.
[ترجمه گوگل]بر اساس ویژگی فنر مارپیچ سیلندر، مدل ریاضی بهینه‌سازی چند هدفه فنر را تحت محدودیت‌های غیر خطی می‌سازد
[ترجمه ترگمان]این مدل براساس ویژگی فنر مارپیچ cylinder، بهینه سازی چند هدفه و مدل ریاضی فنر تحت محدودیت های غیر خطی را می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A helical scanning technique is used to optimize the data transfer and storage rates.
[ترجمه گوگل]یک تکنیک اسکن مارپیچی برای بهینه سازی انتقال داده و نرخ ذخیره سازی استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]یک تکنیک scanning مارپیچی برای بهینه سازی انتقال داده و میزان ذخیره مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. With the helical antenna and a V-shaped plate antenna as a unit antenna and the second-order hexagon as the array, the antennas are integrated and simulated and get the low side-lobe characteristics.
[ترجمه گوگل]با آنتن مارپیچ و آنتن صفحه V شکل به عنوان یک آنتن واحد و شش ضلعی مرتبه دوم به عنوان آرایه، آنتن ها یکپارچه و شبیه سازی شده و ویژگی های لوب جانبی پایین را به دست می آورند
[ترجمه ترگمان]با آنتن های مارپیچ و آنتن های مقطع شکل V به عنوان یک آنتن واحد و چند ضلعی درجه دوم به عنوان آرایه، آنتن ها یکپارچه و شبیه سازی شده و خصوصیات بخش پایینی را به دست می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A helical spring has great flexibility and large deformation.
[ترجمه گوگل]فنر مارپیچ دارای انعطاف پذیری زیاد و تغییر شکل زیاد است
[ترجمه ترگمان]یک فنر مارپیچ، انعطاف پذیری زیادی دارد و تغییر شکل بزرگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Gel mobility anomaly is detected only in cases where the distance of the two elements is in an appropriate helical phase.
[ترجمه گوگل]ناهنجاری تحرک ژل تنها در مواردی تشخیص داده می شود که فاصله دو عنصر در فاز مارپیچی مناسب باشد
[ترجمه ترگمان]در مواردی که فاصله میان دو عنصر در یک فاز مارپیچی مناسب باشد، پدیده تحرک با ژل تنها در مواردی تشخیص داده می شود که فاصله میان دو عنصر در یک فاز مارپیچی مناسب قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She first confirmed Watson's hypothesis that in the tobacco mosaic virus small protein sub-units were arranged in a helical fashion.
[ترجمه گوگل]او ابتدا فرضیه واتسون را تأیید کرد که در ویروس موزاییک تنباکو، زیر واحدهای پروتئینی کوچک به صورت مارپیچ چیده شده بودند
[ترجمه ترگمان]او ابتدا فرضیه واتسون را تایید کرد که در فرآیند تنباکو، virus کوچک پروتیین در یک مد مارپیچی قرار داده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can conceive of globular protein molecules folding from chains of left- and right-handed amino acids but not helical protein molecules.
[ترجمه گوگل]شما می توانید مولکول های پروتئین کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسیدهای چپ و راست تا می شوند، اما مولکول های پروتئین مارپیچ نیستند
[ترجمه ترگمان]شما می توانید مولکول های پروتئینی کروی را تصور کنید که از زنجیره های آمینو اسید چپ و راست به دست می آیند اما مولکول های پروتئینی مارپیچی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The standard three knife block can be replaced with a Tersa block that uses helical disposable knives if desired.
[ترجمه گوگل]بلوک سه چاقوی استاندارد را می توان با بلوک ترسا جایگزین کرد که در صورت تمایل از چاقوهای یکبار مصرف مارپیچی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]بلوک استاندارد سه چاقو را می توان با یک بلوک Tersa جایگزین کرد که در صورت تمایل، از چاقوهای disposable استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شمسی (صفت)
heliacal, helical

تخصصی

[عمران و معماری] مارپیچ
[برق و الکترونیک] حلزونی، مارپیچی
[نساجی] مار پیچ - حلزونی
[ریاضیات] ارتفاع، بلندی، حلزونی، مارپیچی

انگلیسی به انگلیسی

• spiral, coiled

پیشنهاد کاربران

بپرس