carpal tunnel

جمله های نمونه

1. The problems-from bad backs to carpal tunnel syndrome to headaches-have made the headlines of every health magazine in the country.
[ترجمه گوگل]مشکلات - از کمر بد، سندرم تونل کارپال تا سردرد - سرفصل همه مجلات سلامت در کشور شده است
[ترجمه ترگمان]مشکلات - از پشت بد به سندروم tunnel carpal تا سردرد - تی تر هر مجله سلامت در کشور شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Needle examination in carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]معاینه سوزن در سندرم تونل کارپال
[ترجمه ترگمان] جای سوزن به مچ مچ دستش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Courses include anatomy, kinesiology, carpal tunnel therapy, splinting and taping techniques, and other methods.
[ترجمه گوگل]دوره ها شامل آناتومی، حرکت شناسی، درمان تونل کارپال، تکنیک های اسپلینت و نوار چسب و روش های دیگر است
[ترجمه ترگمان]این دوره ها عبارتند از آناتومی، kinesiology، روش درمانی carpal، تکنیک های splinting و ضبط، و روش های دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main occupational hazard is carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]خطر اصلی شغلی سندرم تونل کارپال است
[ترجمه ترگمان]خطر اصلی شغلی سندرم تونل carpal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The doctors thought he had carpal tunnel syndrome - after all, he practiced piano about 80 hours per week.
[ترجمه گوگل]پزشکان فکر می کردند که او مبتلا به سندرم تونل کارپال است - بالاخره او حدود 80 ساعت در هفته پیانو تمرین می کرد
[ترجمه ترگمان]دکترها فکر می کردند که او سندروم tunnel دارد - بعد از همه اینها، او در حدود ۸۰ ساعت در هفته پیانو تمرین می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Long term repetitive action stress can lead to Carpal Tunnel.
[ترجمه گوگل]استرس اقدام تکراری طولانی مدت می تواند منجر به تونل کارپال شود
[ترجمه ترگمان]استرس عملیاتی طولانی مدت می تواند منجر به تونل Carpal شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Doctors say she is suffering from carpal tunnel syndrome, whereby nerves in the wrist become trapped.
[ترجمه گوگل]پزشکان می گویند که او از سندرم تونل کارپال رنج می برد که در آن اعصاب مچ دست به دام می افتد
[ترجمه ترگمان]پزشکان می گویند که او از سندرم tunnel رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Conclusion High frequency ultrasound is of high diagnostic value in cubital and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری سونوگرافی با فرکانس بالا در سندرم تونل کوبیتال و کارپال ارزش تشخیصی بالایی دارد
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری فراصوت با فرکانس بالا، از ارزش تشخیصی بالا در syndrome تونل cubital و carpal است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. After severance of transverse carpal ligament and synovectomy of flexor tendons in the carpal tunnel, the outcomes were satisfactory in all the 36 cases.
[ترجمه گوگل]پس از قطع رباط عرضی کارپ و سینووکتومی تاندون های فلکسور در تونل کارپ، نتایج در تمام 36 مورد رضایت بخش بود
[ترجمه ترگمان]پس از قطع اتصال ligament عرضی و synovectomy of flexor در تونل carpal، نتایج در تمام ۳۶ مورد رضایت بخش بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Human adults given growth hormone have suffered from acromegaly ( excess bone growth ) and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]بزرگسالان انسانی که هورمون رشد دریافت می کنند از آکرومگالی (رشد بیش از حد استخوان) و سندرم تونل کارپ رنج می برند
[ترجمه ترگمان]بزرگسالانی که هورمون رشد داده اند از acromegaly (رشد استخوان بیش از حد)و سندرم تونل carpal رنج برده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Changes in nerve conduction velocity and EMG findings in cases of Nerve Compression Syndromes are presented, using Carpal Tunnel Syndrome and Anterior Interosseous Nerve Compression as examples.
[ترجمه گوگل]تغییرات در سرعت هدایت عصبی و یافته های EMG در موارد سندرم فشرده سازی عصبی با استفاده از سندرم تونل کارپال و فشرده سازی عصب بین استخوانی قدامی به عنوان مثال ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]تغییرات در سرعت انتقال عصبی و یافته های EMG با استفاده از Syndrome تونل Nerve و Compression عصبی Anterior Interosseous به عنوان مثال، ارائه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. My mother worked in offices for twenty years, and she finally had carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]مادرم بیست سال در مطب کار کرد و بالاخره به سندرم تونل کارپال مبتلا شد
[ترجمه ترگمان]مادرم بیست سال بود که در دفتر کار می کرد و بالاخره دچار یک سندرم tunnel شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We suggest that traditional Chinese medicine be considered an alternative therapy for thoracic outlet syndrome and carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]ما پیشنهاد می کنیم که طب سنتی چینی به عنوان یک درمان جایگزین برای سندرم خروجی قفسه سینه و سندرم تونل کارپ در نظر گرفته شود
[ترجمه ترگمان]ما پیشنهاد می کنیم که پزشکی سنتی چینی به عنوان درمان جایگزین برای سندرم خروجی قفسه سینه و سندرم تونل carpal در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Of course, many more, such as Scleroderma, Sjogren's syndrome, Vasculitis, Myositis(includes polymyositis and dermatomyositis), Tennis Elbow, Frozen Shoulder, Carpal Tunnel Syndrome, and so on .
[ترجمه گوگل]البته بسیاری موارد دیگر مانند اسکلرودرمی، سندرم شوگرن، واسکولیت، میوزیت (شامل پلی میوزیت و درماتومیوزیت)، آرنج تنیس بازان، شانه یخ زده، سندرم تونل کارپال و غیره
[ترجمه ترگمان]البته، بسیاری دیگر، مانند Scleroderma، سندرم Sjogren، Vasculitis، myositis، myositis (شامل polymyositis و dermatomyositis)، Tennis رفتگی شانه، سندرم Tunnel Carpal، و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. BACKGROUND To study the electrobiology characteristics of 14 cases of carpal tunnel syndrome.
[ترجمه گوگل]پیش زمینه مطالعه ویژگی های الکتروبیولوژیکی 14 مورد سندرم تونل کارپال
[ترجمه ترگمان]سابقه مطالعه ویژگی های electrobiology ۱۴ مورد سندرم تونل carpal
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• passageway in the wrist through which the tendons of the flexor muscles of the hand and fingers pass

پیشنهاد کاربران

شایعترین نوروپاتی عصب می باشد که در نتیجه فشردگی عصب میانی در ناحیه دالان مچ دست ( تونل کارپال ) ایجاد می شود.
عصب میانی ( مدین ) در ناحیه مچ دست از زیر بافت همبندی مچ دست ( نگهدار خم کننده دست ) و از روی استخوان های مچ عبور می کند، اگر به هر دلیلی این فضا تنگ شده باشد و به این عصب فشار وارد شود اختلالات حسی و حرکتی در انگشتان دست بروز می کند که به این بیماری سندرم کارپال تونل گفته می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

سندرم تونل کارپال

بپرس