تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

یه چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

رسانه ای، رسانه ای شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

اول و آخر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

صبح اول وقت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

اول از همه، قبل از هر چیزی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به سن کسی ( مثلاً به سن من )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

یک زمانی بود که

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

چندتا چندتا ( مثلاً یکی یکی یا سه تا سه تا . . . ) هفته ها، ساعت ها، روزها . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

مرتب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

به جای کسی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر عاقل باشی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از نو پایه ریزی کردن از نو ساختن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بهش بگو برود رد کارش یا پی کارش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد

امر و نهی کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

از گود بیرون گذاشتن از صحنه بیرون گذاشتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ارادت، احترام

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا در صورتیکه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

اگه کم گفته باشم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی اصول، نا منظم، آشفته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

قال گذاشتن کسی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خبردار ایستادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

پنهانکاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

رزمنده کارکشته، کار آزموده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بی سر و صدا.

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یاری خواهانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

شب کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

درماندگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

حوزه، حیطه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

سودآور، نافع، دارای نفع، نفع آور

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

۱. ( چیزی ) چشم کسی را گرفتن ۲. چشم تو چشم شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سرپیچی کردن از قانون

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

مسئولیت، وظیفه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

اقدامات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

جلب شدن توجه به چیزی، محو شدن در چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیش پرده فیلم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

خوراک غیر وطنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

غرورت را زیر پا گذاشتن

پیشنهاد
٢٥

بچه رو به عنوان فرزند خوانده به شخص دیگری دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

پر درد و سر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

نمودار درختی خانواده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

خوب و تحسین برانگیز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

حمایت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

رگباری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤١

بی حساب کتاب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

یهویی، بدون برنامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

عجولانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٠

عمیقاً

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٩

با تمام وجود

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

برای اولین بار

پیشنهاد

در حال پایان یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

خیلی آهسته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

هی کاری را تکرار کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

میان وعده خوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

برشته

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

به طور غیر عادی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

صدای توفان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( سر و صدای ) اطراف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

با حوصله کاری را انجام دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

یک زمانی، یک روزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٣

حافظ صلح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

خط آتش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

بدون تحریک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

به نظر درست اما ثابت نشده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بررسی کردن، تحقیق و تفحص کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

روانی، دیوانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بی احساس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

آزار، بدرفتاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

دید وسیع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

صدای قل قل هنگام جوشیدن آب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

خارق العاده، محشر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

شیب ملایم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

راه پیاده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

پر پیچ و خم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

به روز ترین، باب روز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

قلوه سنگ

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

سرمای ناخوشایند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شدت گرفتن ( باد )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جلوی آفتاب دراز کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

آرمیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

تماما، کلا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

گیر افتاده، گیر کرده، گرفتار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعلام حضور کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

توقف بین راه، توقف بین مسیر ( برای سوار شدن به هواپیمای دیگر )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پر تکان ( بالا و پایین رفتن )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بدتر از همه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

بدتر از همه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بدتر شدن، در سرازیری افتادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

هدر دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

عام، عمومی، کلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

تحت استرس بودن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

از زیر کار در رفتن، کم کاری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

افزایش حقوق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

کارآموزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

مسیر - فرایند

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

حقیقی، بر اساس حقیقت

پیشنهاد
٢

مقایسه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

تسلیم کردن، دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیرون رونده برون گرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

دور شدن یا نجات یافتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

سفت شدگی بافت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

خرید دارو بدون نسخه پزشک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ناخوشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. پیروزی در انتخابات با اختلاف زیاد ۲. رانش زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیش از حد درباره چیزی اندیشیدن، نگران بودن درباره چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نقض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شهادت نامه، سوگندنامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جعلی، غیر واقعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جعلی، غیر واقعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اشتباه گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وسوسه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحصیل کردن در ( رشته ) رشته تحصیلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

داغون ( از نظر روحی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. مبهم، نامعلوم، مورد تردید ۲. دودل، مردد ۳. غیر قطعی ۴. غیر قابل اعتماد، تا مشخص

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

۱. پس گرفتن ۲. عقب کشیدن، تو کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٧

تودار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. ترمیم، بازسازی، مرمت ۲. بازگردانی ۴. پس دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

برگرداندان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩٠

فعل: 1. لیز خوردن، سر خوردن 2. جیم شدن 3. ( یواشکی ) گذاشتن 4. ( یواشکی ) دادن چیزی به کسی 5. به طور پیوسته حرکت کردن 6. در رفتن 7. بدتر شدن، نزول کر ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

ذخیره ارزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٤

۱. سرکوب کردن ۲. پنهان کردن ۳. مخفی کردن ۴. جلوگیری کردن، سد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

خام بدون تحقیق

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. مشهود، توی چشم 2. چشمگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

1. پیشنهاد کردن یا دادن 2. مطرح کردن 3. در نظر داشتن؛ قصد داشتن 4. خواستگاری کردن - propose marriage : پیشنهاد ازدواج دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

فعل: 1. دست به کاری زدن، شروع کردن 2. روانه بازار کردن 3. به آب انداختن ( مثلا یک کشتی برای اولین بار ) 4. پرتاب کردن ( ماهواره ) 5. شروع کردن یا ب ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. چیز نادر یا کمیاب 2. هر چیز پر قیمت ( به خاطر کمیابی ) 3. کمیابی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

فعل 1. از سر گرفتن 2. دوباره به دست آوردن یا گرفتن اسم: 1. خلاصه، چکیده 2. سوابق کاری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون فکر، بدون سنجش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1. مبتدی، تازه کار 2. تازه وارد، نوآموز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

1. جمع شدن 2. کوچک کردن یا شدن 3. عقب کشیدن، دور شدن اسم: روانپزشک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

از موضوع اصلی خارج شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

1. گذاشتن یا دادن ( زمان، کمک، پول و . . . ) 2. کمک کردن 3. ( برای روزنامه و مجله و غیره ) نوشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

1. دادن، فرستادن 2. تسلیم شدن 3. گفتن، پیشنهاد دادن، اظهار داشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

1. فتح کردن، تسخیر کردن 2. مغلوب کردن، شکست دادن 3. غلبه کردن، به دست آوردن کنترل ( چیزی ) 4. فتح کردن ( قله ) 5. دست یافتن بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1. بخش، قسمتی، ناقص 2. طرفدار 3. مغرضانه، جانبدارانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

سیری ناپذیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

برجسته کردن، تاکید کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

فعل: 1. تغییر قیافه دادن 2. پنهان کردن، تغییر دادن 3. پنهان کردن اسم: 1. تغییر قیافه 2. in disguise با تغییر چهره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

نوآوری کردن، ابداع کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

اسم: 1. خطر 2. ریسک فعل: 1. ( حدس و تخمین و غیره ) زدن 2. ریسک کردن، به خطر انداختن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

لغزش، اشتباه، تخلف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تهمت، افترا تهمت زدن، افترا زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. شهری 2. مدنی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. شکایت کردن، دعوی کردن 2. sue for peace درخواست کردن برای صلح

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دو دلی، سر دو راهی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اسم: حکم، تصمیم صفت: 1. متصدی، حکومت کننده 2. غالب، حاکم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1. بد، ناگوار 2. adverse conditions شرایط نامساعد

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

اسم: 1. چیز ( چیزها ) 2. somebody’s stuff وسایل یا چیزهای کسی 3. چیز ( چیزها ) 4. آثار و کارهای هنری و ادبی 5. . . . and stuff و اینجور چیزا 6 ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. خاموش کردن 2. پایان دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

اسم: 1. منفذ 2. ( خشم و دق و دل ) را خالی کردن 3. چاک کت 4. مخرج فعل: خالی کردن ( مثلا دق و دلی یا عصبانیت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. استعفا دادن 2. به خود قبولاندن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

شاخص، معیار، استاندارد ارزیابی کردن با استانداردها، شاخص قرار دادن، اندازه گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤١

1. انجام دادن، عهده دار شدن 2. قول دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

مربی، راهنما راهبری کردن، راهنمایی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

1. اشاره کردن، گفتن 2. کم کم خود را جا کردن 3. داخل کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. سابقه کار 2. ارشدیت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

1. متمدن، بافرهنگ 2. زیر کشت 3. ( گیاه ) پرورشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. متمدن، بافرهنگ 2. ( گیاه ) پرورشی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. جانبداری، تبعیض 2. علاقه، دلبستگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. تبعیض 2. تمییز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1. تبعیض، جانبداری 2. گرایش، تمایل 3. مورب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٠

1. مشورت کردن 2. اعطا کردن، دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. محصور، محصورشدگی 2. حصار کشی 3. پیوست نامه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1. بارور کردن، لقاح انجام دادن 2. کود دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

تعمیم دادن، عمومیت دادن، نتیجه کلی گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کینه با بی میلی انجام دادن یا دان حسادت ورزیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. ملافه، رومیزی 2. پارچه کتان 3. لباس زیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

مشترک، عمومی، همگانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهت گرفته، آرایشگرفته، . . . . گرا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣٦

1. حفظ کردن، نگه داشتن 2. متحمل شدن 3. زنده نگه داشتن، کافی بودن 4. قوت قلب دادن، نیرو دادن 5. تحمل کردن، نگه داشتن 6. حمایت کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بافت، ساختار، ویژگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

اسم 1. نظرسنجی 2. نقشه برداری، پیمایش 3. بررسی ساختمان قبل خرید ( از نظر عیب و ایراد ) 4. بررسی، مطالعه فعل 1. نظرسنجی کردن 2. بررسی کردن 3. بررسی ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

1. ذکر کردن، استناد کردن 2. احضار کردن به دادگاه 3. نام بردن، یاد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

موشکافی کردن، بدقت بررسی کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. پیشرفت 2. متوالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

برعکس

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

1. قبر 2. گور 1. وخیم، ناگوار، زیاد 2. وخیم، جدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

فعل 1. تدارک دیدن، برپا کردن 2. زیاد شدن، افزایش یافتن 3. سوار شدن 4. بالا رفتن 5. نصب کردن 6. پریدن یک حیوان روی یک حیوان دیگر برای جفت گیری 7. قرار ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

افراد دارای حق رای

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٨

اسم: 1. نگرانی 2. نگرانی، مهم 3. نگرانی 4. somebody’s concern مسئولیت 5. not somebody’s concern/none of somebody’s concern مهم نبودن 6. بیزینس، شرکت ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئولیت کسی، به عهده کسی

پیشنهاد
١

درگیر کردن با چیزی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. پاسخ دهنده 2. متهم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

اسم: 1. لطف 2. به نفع، طرفداری، حمایت 3. توجه، محبوبیت 4. in somebody’s favour به نفع 5. تبعیض 6. هدیه فعل: 1. ترجیح دادن 2. جانبداری کردن، تبعیض قا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

امتناع کردن، خودداری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

حفظ، نگهداری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. قیمت 2. بها 3. half/full price نصف قیمت، قیمتش 5. at any price به هر قیمتی 7. put a price on something قیمت گذاشتن روی چیزی 8. What price fame/glo ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. نسبتا 2. با اعتدال 3. moderately priced قیمت متعادل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠١

1. تخلیه 2. فروشگاه، محل عرضه کالا 3. پریز ( برق ) 4. مجرای خروجی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

متفاوت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨٠

1. افتادن، انداختن، رها کردن 2. افتادن 3. انداختن 4. سقوط کردن 5. پایین آوردن 6. بیرون انداختن 7. کنار گذاشتن، پایان دادن 8. پایان دادن به صحبت کردن ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

1. مجموع، مجموعه 2. سنگدانه 3. کل 4. جمعا شدن، در مجموع برابر بودن 5. جمع کردن، گرد هم آوردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کلی، نهایی، در مجموع، کلا، به طور کلی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

1. کیف اسناد و مدارک 2. آلبوم کار 3. سبد سهام 4. مسئولیت های یک شخص در دولت 5. سبد پروژه ها یا محصولات یا خدمات

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

غیرقانونی، نامشروع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. مهدکودک 2. گلخانه 3. محل نگهداری نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان 4. محل نگهداری نوزاد در خانه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. کارکرد 2. سرعت فروش 3. تغییر تعداد کارمندان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اسم: 1. جایزه 2. غرامت، اعطا، پاداش، افزایش ( حقوق ) فعل: 1. ( جایزه ) دادن 2. اعطا کردن، دادن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٠

1. تشخیص 2. قدردانی 3. شناسایی 4. به رسمیت شناختن، به رسمیت شناسی 5. شناخته شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

1. ماموریت، کار محوله 2. تکلیف ( درسی ) 3. واگذاری 4. واگذاری، دادن معنی کلی: چیز محول شده یا واگذار شده به شما

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

1. کنار، دور 2. کنار 3. غایب 4. به فاصله 5. بعد 6. فاصله 7. کنار، جای دیگر 8. تمام شدن، از بین رفتن 9. پیوسته در حال 10. کل ( مثلا کل شب یا روز ) 11 ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٧

اسم : 1. رسم، مرسوم، آداب و رسوم 2. عادت 3. customs گمرک 4. مشتری دائم صفت: سفارشی، به سفارش مشتری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

امضا کردن، تصویب کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1. بحبوحه 2. در میان، در وسط

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

1. بی پول 2. go broke ورشکسته شدن 3. go for broke دل به دریا زدن، ریسک کردن 4. if it ain't broke, don't fix it سری که درد نمی کند دستمال نبند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

خود بس، بی نیاز، خود بسنده، خودکفا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

شور انگیز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

کلیدی، قسمت کلیدی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

خزانه دار، صندوقدار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

علائم نوشتاری مانند نقطه، ویرگول، علامت سوال . . .

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

سرپیچی کردن، زیر پا گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

رسوخ کردنف پخش شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

زیرپا گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٨

1. نشست، مجمع 2. توافقنامه، پیمان 3. آداب و رسوم، عرف، رسم 4. قاعده، سبک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩٣

1. احساس، عقیده 2. be under the impression ( that ) این تصور را داشتن 3. ادا، تقلید 4. تصور، خیال 5. رد، اثر 6. تعداد چاپ 7. تاثیرف اثر 8. نمایش

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

1. مورد پسند 2. مطلوب، مساعد 3. مناسب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

1. گروهی از نوازندگان 2. گروه، دسته 3. محدوده 4. بند ( مثلا بند کیف، ساعت ) 5. نوار، باریکه دسته بندی کردن، با بند بستن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1. تفکیک، جداسازی 2. اختلاف 3. تقسیم 4. قسمت، بخش ( در یک سازمان یا اداره . . . ) 5. ( ارتش ) لشکر 6. ( ورزش ) دسته بندی مثلا دسته یک 7. دسته بندی پ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کجا محل، جا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

مالیات مالیات گرفتن فشار آوردن بر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

1. رفتن و آوردن، آوردن 2. ( به قیمت . . . ) به فروش رفتن 3. به وجود آوردن 4. سیلی زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

اسم: 1. تکه 2. قراضه، باطله، اوراق 3. ته مانده، باقیمانده غذا 4. خرده 5. دعوا فعل: 1. کنار گذاشتن 2. اوراق کردن 3. دعوا کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

گسترده، فراوان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

1. جزئی، مختصر، ناچیز 2. محجوبف باحیا 3. لباس پوشیده و ساده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

فعل: 1. اظهار تاسف کردن 2. نالیدن، گله و شکایت کردن اسم: 1. گله و شکایت 2. مرثیه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ازوقتی که از زمانی که

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1. نظریه پردازی کردن، گمان پردازی کردن، حدس زدن 2. ( سهام یا زمین و غیره ) خرید و فروش کردن، سرمایه گذاری کردن در

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

تبعید تبعید کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اسم 1. توقف 2. call a halt ( to something ) متوقف کردن 3. محل توقف اتوبوس ها برای سوار و پیاده کردن ( ایستگاه نیست ) فعل 1. متوقف کردن 2. از حرکت ا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

1. ترقی خواهانه، مدرن 2. تدریجی، رو به رشد 3. ترقی خواه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

قابل توجه، چشمگیر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. عادت 2. همیشگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. آوردگاه، محل مسابقات 2. عرصه، صحنه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

صفت 1. بی طرف 2. ( تقریبا ) بی رنگ 3. بدون بار الکتریکی، ( برق ) نه مثبت نه منفی 4. خنثی 5. بدون تغییر اسم 1. ( اتوموبیل و غیره ) دنده خلاص 2. بی طرف

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

محل

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٢

فعل 1. مواجه شدن، روبرو شدن 2. برخورد کردن ( با . . . ) اسم برخورد، رویارویی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٨

( آدم ) بیخود، بی دادب، نفرت انگیز ( بوی ) نامطبوع، ناخوشایند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

( پیشامد یا واقعه ) تلخ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

خاطره

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

اضطراب آور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. زیاده روی 2. خوشگذرانی 3. چشم پوشی و گذشت ( نسبت به اشتباهات دیگران )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیشامد، احتمال

پیشنهاد
٠

سر کسی داد زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٨

به تصویر کشیدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٥

1. قانون اساسی 2. بنیه 3. ساختار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

اسم 1. گام های بلند 2. گام، قدم 3. take something in your stride با آرامش برخورد کردن 4. get into your stride به راه افتادن 5. طرز راه رفتن 6. break ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

کند شدن متوقف شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

به راه افتادن

پیشنهاد
٦

با آرامش برخورد کردن با چیزی

پیشنهاد
٣

با آرامش برخورد کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٨

اسم 1. اوراق قرضه 2. پیوند 3. قید، بند 4. اتصال 5. قرارداد 6. وثیقه 7. ضمانتنامه فعل 1. به هم چسبیدن 2. رابطه یا پیوند برقرار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٩

مشوق، انگیزه، ایده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨٦

1. به دنبال 2. تعقیب 3. سرگرمی و فعالیت های شخصی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٤

1. بستن دائمی مکانی ( تعطیلی ) 2. بستن جاده ( موقت ) 3. پایان، خاتمه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٧

مقرر شده ( توسط قانون ) تجویز شده ( توسط پزشک )

پیشنهاد
١

دمش رو رو کولش گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

رک و بی پرده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. تسلیم شدن 2. از پای در پامدن، هلاک شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

شوکه کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٩

پرهیز کردن، امتناع کردن، خودداری کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣١

جدل برانگیز، جنجالی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

در شرایط برابر یا یکسان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شرایط برابر یا یکسان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

( زبان فرانسه ) حس بیهودگی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

نازایی، عقیمی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1. نازا، عقیم 2. سترون شده، ضدعفونی شده، گندزدایی شده 3. بی حاصل 4. بی روح، ملال انگیز 5. ( زمین ) نابارور

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

تصور کردن، انگاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

بیهوده، بی فایده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

1. به کسی بستگی داشتن 2. به عهده کسی بودن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

شروع کردن ( از جای متوقف شده ) ، از سر گرفتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

دوپینگ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١١

اسم 1. وضعیت، وضع 2. دولت 3. کشور، کشوری 4. ایالت 5. the States ایالات متحده آمریکا فعل بیان کردن، ذکر کردن، نوشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1. هدف 2. مقصد 3. واقعی، بر اساس حقیقت، واقع بین 4. عینی، قابل مشاهده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

1. تمرین 2. in practice در عمل 3. فعالیت، عمل 4. کار 5. be common/standard/normal practice روش متداول/استاندارد/معمول 6. good/best/bad practice کار خ ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

تمرین یا تکرار عالی می کند

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد

تمرین نداشتن

پیشنهاد
١

به اجرا گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦٥

1. کوبیدن، خوردن به 2. ضربه زدن، زدن 3. خطور کردن یا به نظر رسیدن 4. اعتصاب کردن 5. حمله کردن ( به کسی ) 6. صدمه ( یا ضربه ) زدن ( به کسی یا چیزی ) ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

( جرقه یا کبریت ) زدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

پیدا کردن طلا ( منظور ثروتمند شدن به خاطر چیزی )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشف کردن ( طلا یا نفت )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٠

جمع کردن کمپ

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

به یک اندازه اهمیت دادن ( به دو چیز ) ، توازن برقرار کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

صفت 1. اوایل، اولیه 2. زود 3. آغازین 4. نخستین 5. the early hours نیمه شب ( بین ساعت 12 شب و صبح ) 6. an early start شروع در صبح زود 7. at/from an e ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهمترین، بیشترین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. کلیت 2. اکثریت، عموم

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

مهمترین، اصلی ترین

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧٧

فعل 1. انجام دادن 2. رهبری کردن ( ارکستر و غیره ) 3. conduct yourself مواظب رفتار خود بودن، به طریقی رفتار کردن 4. انتقال دادن ( گرما یا جریان ) 5. ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1. مرخص کردن، عزل کردن، بیرون کردن 2. تخلیه کردن 3. شلیک کردن، تیر انداختن 4. انجام دادن یا ادا کردن ( وظیفه یا دین یا تعهد . . . ) 5. تخلیه کردن ال ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

شروع ناگهانی، شیوع، وقوع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٦

رایج، متداول، غالب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1. پریز 2. سرپیچ، سوکت 3. سوراخ یا حفره یا چاله

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. آب انبار، دریاچه مصنوعی برای ذخیره آب برای استفاده مردم 2. ذخیره 3. مخزن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

1. گذاشتن 2. lay bricks/carpet/concrete/cables etc چیدن آجرها، پهن کردن فرش ( روی کف ) ، خواباندن لوله روی زمین و . . . 3. تخم گذاشتن 4. چیدن میز ( ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1. گذاشتن 2. lay bricks/carpet/concrete/cables etc چیدن آجرها، پهن کردن فرش ( روی کف ) ، خواباندن لوله روی زمین و . . . 3. تخم گذاشتن 4. چیدن میز ( ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١

بنای چیزی را گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٠

بنای چیزی را گذاشتن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١١

عابر پیاده، معمولی، پیش پا افتاده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

خشمگین شدن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. معمول 2. رایج، شایع 3. مشترک 4. عمومی 5. معمولی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨١

1. اداره، مدیریت 2. دولت، حکومت 3. اجرا، دادن یا خوراندن دارو توسط پرستار 4. قسمت اداری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

1. خدمات شهری مانند گازف برق، آب، تلفن و . . . 2. کارایی 3. شرکت های خدمات شهری مانند شرکت آب، شرکت رق، . . . 4. برنامه کامپیوتری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

1. مهارت 2. حوزه اختیارات، اختیار

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

معکوس، وارونه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1. بهداشت 2. سیستم فاضلاب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٢

پادگان، سربازان درون پادگان

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

1. پیشینه، ریشه ( خانواده، تحصیل، . . . ) ، سابقه، گذشته 2. زمینه 3. پیش زمینه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٧

موضوعاً مربوط به موضوع

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٣

1. واداشتن، موجب شدن 2. فوری، بی درنگ 3. سروقت، به موقع 4. سرساعت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٩

1. کیفیت 2. صفت، خصوصیت 3. مرغوبیت 4. خیلی خوب، مرغوب

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

1. منطقه حفاظت شده 2. پناهگاه، پناه 3. جای مقدس در کلیسا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1. خالی کردن 2. خلاص شدن از چیزی ( مثل دور ریختن زباله ) 3. به هم زدن یا تمام کردن یک رابطه 4. به قیمت ارزان فروختن 5. کپی کردن حافظه کامپیوتر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

1. ترخیص، خلع 2. تخلیه 3. ترشح، چرک 4. تخلیه الکتریکی 5. انجام یا ادای دین ( وظیفه، بدهی . . . ) 6. شلیک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. معالجه 2. رفتار 3. برخورد 4. پالایش یا عمل آوری

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥١

1. خلاصی از چیزی مثل دور ریختن 2. در اختیار کسی 3. زباله خرد کن ( در زیر سینک ظرف شویی ) 4. فروش 5. خرج

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. نشت 2. درز ( اطلاعات )

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

1. زباله دانی 2. انبار یا زاغه ( برای مهمات، غذا . . . در ارتش ) 3. ذخیره مهمات، غذا و . . . در ارتش 4. محل زندگی کثیف و زشت و نامرتب ( شاید مثل زبا ...

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

1. انتخابات دور دوم 2. روان آب ( جریان آب بالادست به پایین دست ) 3. فاضلاب حاصل از مواد شیمایی و فضولات حیوانی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤٠

1. شکست، خرابی، فروپاشی ( خانواده ) 2. تقسیم بندی، بخش بندی 3. به هم ریختگی یا اختلال عصبی

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

تماما استفاده کردن یا مصرف کردن

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

خطر، ریسک

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
١٤

ناهمخوانی، نابرابر، تفاوت، اختلا

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٢١

1. از دست دادن 2. ضرر 3. مرگ، تلفات ( جمع ) 4. غم فراغ یا دوری 5. ضرر یا خسارت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٨

اشکال، بدی، عیب، ضرر

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

تخریب شده، بدتر شده، خراب شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣

متلاشی، خرد شده، شکسته، تکه تکه

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون مجوز

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

1. میزان، مقدار 2. مبلغ، نرخ 3. سرعت

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٤

از بین رفته، ویران شده

تاریخ
٥ سال پیش
پیشنهاد
٦

کساد شده، رکود