break the rules


(مشق نظام) آزاد راه رفتن، قدم رو نکردن، از مقررات تخطی کردن، قانون شکنی کردن، تخلف کردن

پیشنهاد کاربران

رفتارهای خودسرانه
سرپیچی کردن از قانون
شکستن قانون ها
We breaking the roles
Create don't hate
No country for old man

بپرس