تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. استعفا دادن 2. به خود قبولاندن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

شاخص، معیار، استاندارد ارزیابی کردن با استانداردها، شاخص قرار دادن، اندازه گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

1. انجام دادن، عهده دار شدن 2. قول دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

مربی، راهنما راهبری کردن، راهنمایی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. اشاره کردن، گفتن 2. کم کم خود را جا کردن 3. داخل کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. سابقه کار 2. ارشدیت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١١

1. متمدن، بافرهنگ 2. زیر کشت 3. ( گیاه ) پرورشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. متمدن، بافرهنگ 2. ( گیاه ) پرورشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

1. جانبداری، تبعیض 2. علاقه، دلبستگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

1. تبعیض 2. تمییز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1. تبعیض، جانبداری 2. گرایش، تمایل 3. مورب

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٩

1. مشورت کردن 2. اعطا کردن، دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. محصور، محصورشدگی 2. حصار کشی 3. پیوست نامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

1. بارور کردن، لقاح انجام دادن 2. کود دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تعمیم دادن، عمومیت دادن، نتیجه کلی گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

کینه با بی میلی انجام دادن یا دان حسادت ورزیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٧

1. ملافه، رومیزی 2. پارچه کتان 3. لباس زیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

مشترک، عمومی، همگانی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

جهت گرفته، آرایشگرفته، . . . . گرا

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣٥

1. حفظ کردن، نگه داشتن 2. متحمل شدن 3. زنده نگه داشتن، کافی بودن 4. قوت قلب دادن، نیرو دادن 5. تحمل کردن، نگه داشتن 6. حمایت کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

بافت، ساختار، ویژگی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

اسم 1. نظرسنجی 2. نقشه برداری، پیمایش 3. بررسی ساختمان قبل خرید ( از نظر عیب و ایراد ) 4. بررسی، مطالعه فعل 1. نظرسنجی کردن 2. بررسی کردن 3. بررسی ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٤

1. ذکر کردن، استناد کردن 2. احضار کردن به دادگاه 3. نام بردن، یاد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

موشکافی کردن، بدقت بررسی کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

1. پیشرفت 2. متوالی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٢

برعکس

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٧

1. قبر 2. گور 1. وخیم، ناگوار، زیاد 2. وخیم، جدی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

فعل 1. تدارک دیدن، برپا کردن 2. زیاد شدن، افزایش یافتن 3. سوار شدن 4. بالا رفتن 5. نصب کردن 6. پریدن یک حیوان روی یک حیوان دیگر برای جفت گیری 7. قرار ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

افراد دارای حق رای

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٦

اسم: 1. نگرانی 2. نگرانی، مهم 3. نگرانی 4. somebody’s concern مسئولیت 5. not somebody’s concern/none of somebody’s concern مهم نبودن 6. بیزینس، شرکت ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

مسئولیت کسی، به عهده کسی

پیشنهاد
١

درگیر کردن با چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

1. پاسخ دهنده 2. متهم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٦

اسم: 1. لطف 2. به نفع، طرفداری، حمایت 3. توجه، محبوبیت 4. in somebody’s favour به نفع 5. تبعیض 6. هدیه فعل: 1. ترجیح دادن 2. جانبداری کردن، تبعیض قا ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧

امتناع کردن، خودداری کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

حفظ، نگهداری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢

1. قیمت 2. بها 3. half/full price نصف قیمت، قیمتش 5. at any price به هر قیمتی 7. put a price on something قیمت گذاشتن روی چیزی 8. What price fame/glo ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. نسبتا 2. با اعتدال 3. moderately priced قیمت متعادل

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩٧

1. تخلیه 2. فروشگاه، محل عرضه کالا 3. پریز ( برق ) 4. مجرای خروجی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

متفاوت

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٧٧

1. افتادن، انداختن، رها کردن 2. افتادن 3. انداختن 4. سقوط کردن 5. پایین آوردن 6. بیرون انداختن 7. کنار گذاشتن، پایان دادن 8. پایان دادن به صحبت کردن ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٨

1. مجموع، مجموعه 2. سنگدانه 3. کل 4. جمعا شدن، در مجموع برابر بودن 5. جمع کردن، گرد هم آوردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

کلی، نهایی، در مجموع، کلا، به طور کلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥٠

1. کیف اسناد و مدارک 2. آلبوم کار 3. سبد سهام 4. مسئولیت های یک شخص در دولت 5. سبد پروژه ها یا محصولات یا خدمات

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

غیرقانونی، نامشروع

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. مهدکودک 2. گلخانه 3. محل نگهداری نوزادان تازه متولد شده در بیمارستان 4. محل نگهداری نوزاد در خانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

1. کارکرد 2. سرعت فروش 3. تغییر تعداد کارمندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

اسم: 1. جایزه 2. غرامت، اعطا، پاداش، افزایش ( حقوق ) فعل: 1. ( جایزه ) دادن 2. اعطا کردن، دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٦

1. تشخیص 2. قدردانی 3. شناسایی 4. به رسمیت شناختن، به رسمیت شناسی 5. شناخته شده

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٢

1. ماموریت، کار محوله 2. تکلیف ( درسی ) 3. واگذاری 4. واگذاری، دادن معنی کلی: چیز محول شده یا واگذار شده به شما