تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

سفت شدگی بافت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

خرید دارو بدون نسخه پزشک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

ناخوشی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

۱. پیروزی در انتخابات با اختلاف زیاد ۲. رانش زمین

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٥

بیش از حد درباره چیزی اندیشیدن، نگران بودن درباره چیزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٠

نقض

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١

شهادت نامه، سوگندنامه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣

جعلی، غیر واقعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥

جعلی، غیر واقعی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

اشتباه گرفتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

وسوسه کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

تحصیل کردن در ( رشته ) رشته تحصیلی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٥

داغون ( از نظر روحی )

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦

۱. مبهم، نامعلوم، مورد تردید ۲. دودل، مردد ۳. غیر قطعی ۴. غیر قابل اعتماد، تا مشخص

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

۱. پس گرفتن ۲. عقب کشیدن، تو کشیدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٥

تودار

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٦

۱. ترمیم، بازسازی، مرمت ۲. بازگردانی ۴. پس دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

برگرداندان

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨٨

فعل: 1. لیز خوردن، سر خوردن 2. جیم شدن 3. ( یواشکی ) گذاشتن 4. ( یواشکی ) دادن چیزی به کسی 5. به طور پیوسته حرکت کردن 6. در رفتن 7. بدتر شدن، نزول کر ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

ذخیره ارزی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

۱. سرکوب کردن ۲. پنهان کردن ۳. مخفی کردن ۴. جلوگیری کردن، سد کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد

خام بدون تحقیق

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

1. مشهود، توی چشم 2. چشمگیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

1. پیشنهاد کردن یا دادن 2. مطرح کردن 3. در نظر داشتن؛ قصد داشتن 4. خواستگاری کردن - propose marriage : پیشنهاد ازدواج دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧٥

فعل: 1. دست به کاری زدن، شروع کردن 2. روانه بازار کردن 3. به آب انداختن ( مثلا یک کشتی برای اولین بار ) 4. پرتاب کردن ( ماهواره ) 5. شروع کردن یا ب ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

1. چیز نادر یا کمیاب 2. هر چیز پر قیمت ( به خاطر کمیابی ) 3. کمیابی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٥١

فعل 1. از سر گرفتن 2. دوباره به دست آوردن یا گرفتن اسم: 1. خلاصه، چکیده 2. سوابق کاری

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

بدون فکر، بدون سنجش

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

1. مبتدی، تازه کار 2. تازه وارد، نوآموز

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

1. جمع شدن 2. کوچک کردن یا شدن 3. عقب کشیدن، دور شدن اسم: روانپزشک

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

از موضوع اصلی خارج شدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٨

1. گذاشتن یا دادن ( زمان، کمک، پول و . . . ) 2. کمک کردن 3. ( برای روزنامه و مجله و غیره ) نوشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤٢

1. دادن، فرستادن 2. تسلیم شدن 3. گفتن، پیشنهاد دادن، اظهار داشتن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

1. فتح کردن، تسخیر کردن 2. مغلوب کردن، شکست دادن 3. غلبه کردن، به دست آوردن کنترل ( چیزی ) 4. فتح کردن ( قله ) 5. دست یافتن بر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣٠

1. بخش، قسمتی، ناقص 2. طرفدار 3. مغرضانه، جانبدارانه

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

سیری ناپذیر

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٧

برجسته کردن، تاکید کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

فعل: 1. تغییر قیافه دادن 2. پنهان کردن، تغییر دادن 3. پنهان کردن اسم: 1. تغییر قیافه 2. in disguise با تغییر چهره

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٨

نوآوری کردن، ابداع کردن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

اسم: 1. خطر 2. ریسک فعل: 1. ( حدس و تخمین و غیره ) زدن 2. ریسک کردن، به خطر انداختن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

لغزش، اشتباه، تخلف

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٤

تهمت، افترا تهمت زدن، افترا زدن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٩

1. شهری 2. مدنی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. شکایت کردن، دعوی کردن 2. sue for peace درخواست کردن برای صلح

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٣

دو دلی، سر دو راهی

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٢

اسم: حکم، تصمیم صفت: 1. متصدی، حکومت کننده 2. غالب، حاکم

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

1. بد، ناگوار 2. adverse conditions شرایط نامساعد

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

اسم: 1. چیز ( چیزها ) 2. somebody’s stuff وسایل یا چیزهای کسی 3. چیز ( چیزها ) 4. آثار و کارهای هنری و ادبی 5. . . . and stuff و اینجور چیزا 6 ...

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
١٤

1. خاموش کردن 2. پایان دادن

تاریخ
٤ سال پیش
پیشنهاد
٣١

اسم: 1. منفذ 2. ( خشم و دق و دل ) را خالی کردن 3. چاک کت 4. مخرج فعل: خالی کردن ( مثلا دق و دلی یا عصبانیت )