publicity٠٦:٢٧ - ١٤٠٠/٠٩/٣٠رسانه ای، رسانه ای شدن
گزارش5 | 0
time of life١١:٥٤ - ١٤٠٠/٠٩/٠١به سن کسی ( مثلاً به سن من )
گزارش0 | 0
time was٢١:١١ - ١٤٠٠/٠٨/٣٠یک زمانی بود که
گزارش0 | 0
at a time٠٧:٢٦ - ١٤٠٠/٠٨/٢٦چندتا چندتا ( مثلاً یکی یکی یا سه تا سه تا . . . ) هفته ها، ساعت ها، روزها . . .
گزارش9 | 0
restructure٢٣:٠٨ - ١٤٠٠/٠٨/١١از نو پایه ریزی کردن از نو ساختن
گزارش2 | 0
awe١٧:٠٠ - ١٤٠٠/٠٥/١٩ارادت، احترام
گزارش5 | 1
incase١٣:٣٧ - ١٤٠٠/٠٣/١٩تا در صورتیکه
گزارش2 | 0
erratic١٩:٠٠ - ١٤٠٠/٠١/٣١بی اصول، نا منظم، آشفته
گزارش7 | 1
furtive١٩:٤٦ - ١٣٩٩/١١/١١پنهانکاری
گزارش5 | 1
veteran١٣:٣٩ - ١٣٩٩/١٠/٣٠رزمنده کارکشته، کار آزموده
گزارش5 | 0
tacit١٩:٠١ - ١٣٩٩/١٠/١٠بی سر و صدا.
گزارش5 | 1
appealing٠٠:٠٣ - ١٣٩٩/١٠/١٠یاری خواهانه
گزارش12 | 1
distress٢١:٥٤ - ١٣٩٩/١٠/٠٩درماندگی
گزارش7 | 0
area١٨:٠٨ - ١٣٩٩/١٠/٠٩حوزه، حیطه
گزارش18 | 1
advantageous١٤:٤٢ - ١٣٩٩/١٠/٠٦سودآور، نافع، دارای نفع، نفع آور
گزارش7 | 0
commitment١٣:١٣ - ١٣٩٩/٠٩/١٩مسئولیت، وظیفه
گزارش14 | 1
counter١٩:١٦ - ١٣٩٩/٠٩/١٧رد کردن
گزارش7 | 1
engross١٢:٣٣ - ١٣٩٩/٠٩/١٦جلب شدن توجه به چیزی، محو شدن در چیزی
گزارش9 | 1
troubled٢١:٥٨ - ١٣٩٩/٠٩/١٤پر درد و سر
گزارش9 | 1
family tree٢١:٤٩ - ١٣٩٩/٠٩/١٤نمودار درختی خانواده
گزارش12 | 1
highly١٠:١٠ - ١٣٩٩/٠٩/١٤خوب و تحسین برانگیز
گزارش7 | 0
blessing٠٩:٢٢ - ١٣٩٩/٠٩/١٤حمایت
گزارش14 | 1
barrage٠٩:١٦ - ١٣٩٩/٠٩/١٤رگباری
گزارش2 | 0
arbitrary١١:٥٢ - ١٣٩٩/٠٩/١٣بی حساب کتاب
گزارش51 | 0
snap١١:٣٩ - ١٣٩٩/٠٩/١٣عجولانه
گزارش7 | 0
in depth١١:٣٦ - ١٣٩٩/٠٩/١٣عمیقاً
گزارش2 | 1