پیشنهادهای امیر جباری، مدرس و مترجم (٣٤٢)
آدم خفن و کار درست
ارائه
تشکر و قدردانی غیر مالی
جوجه گیری کردن
کسی که نسبت به درد و لذت بی تفاوت باشد.
واقع نمایانه
"چیزی اساسی و ضروری" مثلاً: Good customer service is the bread and butter of any successful business. ( خدمات مشتری خوب برای هر کسب وکار موفقی ض ...
چهره
با چیزی یکپارچه بودن
شماره چشم
آگاهی بخشی
تأثیرگذار بودن
حاکمیت ( اقتدار ) را در دست گرفتن
در تلفظ کلمه ی sword، حرف w ناخوانا ( یا سایلنت ) می باشد
متضادِ persuade
به معنی "با هیجان و یا اشتیاق خیلی زیاد در مورد شخص صحبت کردن" و Gush about همین معنی رو میده ولی برای اشخاص نه و فقط برای اشیاء بکار میره!
Pull on something یعنی کشیدن چیزی به آرامی
Pace yourself یعنی قدم به قدم انجام بده
ساده و مؤثر
Make out
جلو زدن ( در مسابقه )
پیاز داغ چیزی را بیشتر کردن
دنده ی اتومبیل
اگر به صورت ویند تلفظ بشه به معنای کوک کردن یا کوک شدن است.
این واژه به اسپانیولی به معنای "چشم انداز" یا "دیدگاه" می باشد.
جوش
بچرخ تا بچرخیم
اینم از این
خر پول
به کسی خیانت کردن
راه میانبر
اصلی
اوضاع
یک معنیش هم تکان دادن هست
ولخرجی
به معنی "سالم" هست! مثلاً twenty twenty hearing یعنی شنوایی سالم
در معنای عامیانه، واژَنِ زن معنی میده
خدا بهش ( مذکر ) رحم کنه!
حرفمو آویزه ی گوشت کن!
شلوار کشی
درجه یک
بهداشتی
دستور [در معنای عام]
سه دستی
مرمّتِ بنا
بریتیشِ این کلمه میشه parlour
خامه ای که روی شیرینی میزنن و حالتِ پُف کرده داره
عملکرد شناختی
تصادف اورژانسی
شیب دار
متوقف کردن
خرده گرفتن از
مدت زمان کوتاه
تو رَگی
Redundancy
نفرت انگیز
ناز دادن
جناح
فریب دادن
عامی
لق بودن
Livery stable یعنی اسطبل نگهداری و خوراک دهی اسبِ دیگران در مقابل پول
Midget
Come what may, I will solve that! هر مشکلی پیش بیاد، حلش میکنم!
هر چه پیش آید،
این عبارت فقط به معنای "معطل شدن" است.
ابراز علاقه ی بدون مقدمه
از نظرِ کسی
کشتی جنگی
خیانت کردن هم معنی میده
به معنی غیر قابل وصف هم میشه، مثلاً Infectious enthusiasm
مربوط به پانکِراس
Keynote talk هم می گویند
به دار آویخته شد
زیر سؤال بردن
عنوان کردن، مطرح کردن
روز شادی و خوشحالی، لحظه ی خوشی
"افتخاری" هم معنی میده؛ مثلاً استادی که بطور افتخاری در دپارتمان دیگری ( علاوه بر دپارتمان تخصصی خودش ) هم استاد است، میگن که ایشون by courtesy استاد ...
پاره شدن هم معنی میده، مثلاً: These socks don't run easily for a long time
[ریاضیات] "برقرار بودن"
جابجا پذیر
نوشیدنِ با نِی
روش های وابسته به حفظ طوطی وار کردن
نماینده بودن، نمایندگی کردن
خیره کننده
"مثل توپ صدا کردن" هم معنی میده!
دقت کنید که این کلمه به معنای دفاع کردن از خود در مقابل کسی یا چیزی است؛ مثلاً: She managed to fend off the dog with a stick. او با یک چوب دستی به خ ...
بیان کردن
این فعل اصولاً بار معنایی منفی داره
فروش زیاد
باز شدن ( مثل باز شدن چتر! )
سرتیترِ روزنامه و مجلات کردن
تست هوشیاری معنی دقیق تری هست
برخورد کردن با، تصادف کردن با
به طور تمام، به طورِ کامل
تذکر دادن
فرد خاطی
عصیان گر
املای درست واژه name - calling است.
تو بوق و کرنا کردن
نکبت
مثل فنر پریدن
نظر
Postpone
این واژه در بریتیش استفاده میشه. معادل اِمریکائیش curb میشه
انداختن، افکندن
چر ت ورزی
طرفداری کردن
مثلاً وقتی داری قهوه مینوشی، یه حرف نا مناسب زده میشه و تو از هیجان قهوه اتُ تُف میکنی بیرون؛ اون میشه spit out کردن
فرار کردن
نذر
دوشیزه
غرق در
این لغت در معنای کنسول بازی با استرس روی سیلاب اول و در معنای تسلی دادن با استرس بر سیلاب دوم اَدا میشود
تتمه
دوست دو رو
مگه داریم! مگه میشه؟
Incinerate
پرورش دهنده، مربی، آموزگار
کما اینکه
Service
تداعی کردن
در خلالِ
از چیزی سرچشمه گرفتن
به پیش غذا در اسپانیا گویند که در بیشترِ مشروب فروشی ها ( یا رستوران ها ) به همراه نوشیدنی الکلی یا غیر الکلی سِرو میشود.
Ghee
Dried Lime
از دید رفته، از دل رفته
[خودمانی] وقتی که میخوای به کسی بفهمونی که هر کی دونگ خودشو بده، اینو میگی. یعنی، "دونگی حساب کنیم؟"
Home country
این کلمه در معنای اسمی با استرس روی سیلاب اول تلفظ میشود؛ در حالیکه این لغت در معنای فعلی با استرس روی سیلاب دوم
ناهمگن
به تلفظ نکردنِ صدای /j/ یا ( Yod ) در انگلیسی آمریکایی گویند. این حذف شدن اغلب در صورتی اتفاق میافتد که Yod بعد از صداهای /t/، /d/، /n/، /s / واقع شو ...
معنی: تلفظ کلمات بر مبنای اینکه اگر حرف r قبل از حروف صدا دار و یا جزئی از سیلاب آخر باشد، این حرف تلفظ بشود. ( Rhoticity در انگلیسی آمریکایی، بر خ ...
قطع رابطه
در جهت مثبت
سفت و سخت
شهر بازی
حال و هوا عوض کردن هم معنی میده
Academic probation = مشروطی در دانشگاه
رو راستی
رایج شدن - شایع شدن
توی دردسر افتادن
تعداد
دور اندیشی
مُفصّل
چیزی که مثل چوب سفت میشه
املای آمریکاییِ این کلمه appall است.
این واژه برگرفته از یک واژه ی لاتین به معنای ep�grafe است.
به کار بردن
واحد پول امارات
به حساب آوردن
Involve
To make
ظهور
تکنیک
تعمق کردن
Overthink
پایین ترین حد ممکن
محافظت کردن
با صدای بلند
ناتوان
متعهد
ضمن خدمت
سعادت دادن
《بالفعل شدن》 هم معنی میده. مثلاً در مورد توانایی بالقوه ی ( potential ) یک فرد که بالفعل ( realize ) میشه، میگیم توانایی بالقوه اش realize شده.
خیر خواهی
آزار دهنده
ظَهر نویسی شده
چند فرهنگی
First - aid plaster
وقتی میخوان بگن یه چیزی خیلی خوبه ( very nice ) ، میشه از فعل rule استفاده کرد؛ مثلاً: این مکان خیلی خوبه! = This place rules!
این واژه انگلیسی نیست و ایتالیایی است و معادل انگلیسی آن "series" می باشد؛ به هر دو صورتِ مفرد و جمع به همین شکل نوشته میشود.
When necessary در صورت نیاز
هم پایه
بر حذر بودن
اگر جمله ای غیر سؤالی به حالت سؤالی توسط گوینده بیان شود، uptalk رخ میدهد و جمله ی با هدفِ غیر سؤالی بودن، سؤالی بنظر میرسد که مد نظر گوینده نمی باشد ...
هر گونه
با to به معنای برای چیزی مورد استفاده قرار گرفتن
رشد
در معرض
به سختی
لاتی
از این لحاظ
پیش رفتن
چک لیست
به کاربرد این کلمه در جمله ی زیر دقت کنید: If you need a primer on this, you may check my video tutorial on my channel اگر نیاز به یادگیری مقدماتی د ...
دارای حق انحصار
کاربردی و به دَرد بخور
مقداری است که داده های مرتب شده ( صعودی یا نزولی ) را به قسمت های مساوی تقسیم میکند. مثلاً quartile نوعی از quantile می باشد که مجموعه ی داده های مر ...
تایپ دَه انگشتی
مسئله و مشکل
ریاضیاتی
اختصاص دادن
درختچه ی چینی که گل های سفید یا صورتی داشته و هنگام شب به رنگ قرمز غلیظ درمی آید.
animate یعنی به حرکت درآوردن و animated میتواند به معنی به حرکت در آمده باشد.
بیکار
برگزار کننده
اصلی
اسم مقدس
این واژه بیشتر در British English بکار میره!
مثلاً: The girl gives me a good impression این دختر حس خوبی به من میدهد.
Ventilated space = هوای آزاد
نکته: در British English، از to fancy به جای to feel like استفاده میشود که to feel like در American English استفاده میشود.
نوشیدنی الکلی ترکیبی
به اِمِریکن در معنای ناتوان، از disabled استفاده میکنن که در بریتیش از این واژه ( یعنی invalid ) استفاده میشه.
Hit the curb
من یه مثال میزنم: The girl leans out of the window. یعنی: دختر از پنجره به بیرون خم میشود.
نوعی آسیب که پنجه پا وارد میشود
موردِ مناسب
تحسین
املای کلمه ی extention ایراد داره! در اصل، extension cord ( یا extension lead ) هست!
به سه راهی ( یا سیم رابط که پریز داره! ) میگن: Extension cord یا Extension lead
To put on layers یعنی: چندین لباس را روی هم پوشیدن ( به منظور گرم تر شدن )
وقتی به زبانی که بهش زیاد مسلط نیستیم و موقعی که حین تکلم سکوت میکنیم؛ به اون سکوت کردن to clam upمیگن.
کنایه از شخصِ خیلی استوار و مقاوم
نمک پاش
به پا شدن
( ناگهان و به سرعت ) به عقب رفتن یا برگشت کردن ( بیشتر در جنگ )
Intransitive and transitive verb
نه از. وقتی این عبارت در ابتدای جمله میاد، دقیقاً جمله ی حال کامل ( یا ماضی نقلی ) رو میسازه با این تفاوت که جمله با تأکید است. مثلاً: Not since I ...
کمک کننده
مصدر محض. مثلاً: Don't pay ==> not pay To go ==> go
زنگ مدرسه
عامل مُد
پذیرفتن
پشت کسی رو خالی کردن
به نمایش گذاشتن
سخن فریبنده
To wheedle money out of somebody = با چاپلوسی و یا به زور پول از کسی گرفتن
Before our eyes = جلوی چشمِ ما
چراگاه ها
درگیر شدن با موضوعی به معنای وارد شدن به حوزه ی کاری به خصوصی.
به صورت پرسشی به معنیِ "میدونی؟" استفاده میشه.
On time = درست سر وقت In time = قبل از وقتِ مقرر Late = دیر
گُل کردن هم معنی میده
به عنوان مترادف این کلمه میشه philanthropy رو در نظر داشت.
معلوم و مشخص
خوش بین باش!
Wind up in منتهی شدن به
مخالفت
فردِ دنیا ندیده
با تقوی
برمَلا شده
Salubrious marriage = ازدواج سالم و موفق
مثال زدنی
متنِ نوشته شده ی صدایِ انسان
To expel
فی البداهه
Hold up یعنی مانع ایجاد کردن Traffic یعنی آمد و شُد در کل به معنی ترافیک ایجاد کردن است.
هر چیزی که دادنی باشه
ستیزه کار
معالجه
X featuring y همخوانیِ X با y
مدتی پیش
یکی از دوستان، به نام learner اگه اشتباه نکنم، خوب گفتن👏 من میخوام تکمیلش کنم: Jump در اینجا به معنی پیشی گرفتن هست؛ پیشی گرفتن از صدای شلیکِ تفنگ، ...
مناسب بودن برای داخلِ چیزی مثلاً: این سیم در داخل این محل جای میگیرد. . The wire goes in here
عامیانه ⬅️ دنبال داستان گشتن
آزرده خاطر شده
نقض کردن
I 《used to》 all do my homework by the time I completely took off my clothes at age of 7 - 8, when I arrived home from school. من وقتی ۸ - ۷ سالَم ...
تحریک
جایگاه
بی ایمان
تلاش برای غلبه بر کسی یا چیزی
حکایت های پند آمیز
مکان های بین راهیِ رایگان به منظور اقامت کوتاهِ مسافران
صنعت آهنگری
شخصیت
Egotist = egoist
We are a little cramped because of low space. به علت کمبودِ جا، گاهی بهمون سخت میگذره.
دریافت شدن
خالی
پول خرج کردن
به صورت رسمی تأیید کردن ( یا تأیید شدن )
بُریدن
On the pretext that هم بکار میرود.
سفت چسبیدن به چیزی و در این امر پافشاری کردن.
سازگاری داشتن
قطعه ی نسبتاً بزرگ چوب
توبره کردن
سخت کوش
مثلاً میشه به علامتِ ~ نسبتش داد.
تسلی بخش
فهمیده
Bandwagon به معنی ارابه ی دسته ی موزیک سیار است که در کارناوال ها و رژه ها میان جمعیت حرکت میکند؛ اما، معنای اصطلاحی ِ on the bandwagon که بیشتر با g ...
تن باله آبی
در محدوده ی قابلِ شنیدن.
حراج فوق العاده
جاساز کردن
دوستان، سریال قصه های جزیره، به انگلیسی اسمش: Road to Avonlea بود که به معنی: در راهِ آوِنلی معنی میده که به صورتِ قصه های جزیره ترجمه شده است.
هر کَس
ناملموس
To become failure یعنی: آدم یا چیزِ ناموفق شدن
مثلاً: a b در این مثال، a و b عَمَلوند هستند و عملِ جمع، عملگر است. معادل انگلیسی شون: عملوند = operand عملگر = operator
یکتاپرست
به هر فعلی که ing اضافه کنیم میگن: مثلاً: Live به معنی زندگی کردن، present participle داره و Living هست. مثال های دیگه: Go - - > going Care - - > ...
سهل انگار
مرتب ( قید )
مربوط بودن به
تشخیصِ یک یا چند چیز از بین دو یا چند مورد
جذاب
شخص جذاب ( از لحاظ جنسی )
همسو
کشمَکش
Stupid
بدگویی کردن، مترادف با abuse و همچنین malign
بی کلاس و پُشت کوهی، عقب افتاده
غرق شدن در چیزی هم معنی میده
از این طرف به آن طرف ( با بار معنایی منفی ) مثلاً: The bureau was so big, and he was sent from pillar to post to get to the desired office. اداره ...
همون ferry در معنای قایقی مسافربری یا باربری ( عموماً مسافربری ) که در رودخانه حرکت میکند.
آدم مرموز ولی پوچ
به چشمک زدنِ تصویر در صفحه نمایش هم گفته میشه
این کلمه متضاد typical است.
فاقد تطابق
بیش از حد حسودی کردن
بهره برده از
سر به سر کسی گذاشتن
"زنده باد زندگی"
این واژه تشریحِ جسد به منظور فهم علت و کم و کیفِ مرگ معنی میده، اما واژه dissection اغلب به معنیِ تشریح با اهدافِ علمی در خصوص نحوه کارکردِ عضو یا اع ...
در دسترسِ شما
به جمع کردن قالی به شکل رول هم میگن
پیام واره یا پیام واره دادن ( در کامپیوتر ) : به این معنی که یک پیامی مثلاً در وسط صفحه کامپیوتر ظاهر میشه.
داستانهای تخیلی
هورا هورا!
عضوِ تیم
بخشی از تنه ی درخت که گره دار است.
علاج همه دردها
هر نوع دارایی که پرهزینه و بی فایده باشد
بجا آوردن یا شناختن کسی هم معنی میده. مثلاً: Look at that mature man over there! Did you spot him??
شلوغ پلوغی
Ardent search یعنی تحقیقِ پُر تب و تاب
اخراج کردنِ بازیکن از زمین بازی هم معنی داده
بی خردانه
نابخردانه
سهم خود را از کار انجام دادن Adam has pulled his weight for building the structure.
عیب گذاشتن