handout

/ˈhænˌdɑːwt//ˈhændaʊt/

معنی: خیرات، خیر، اعانه، نوبت بازی
معانی دیگر: صدقه، اعانه (معمولا به صورت خوراک یا لباس نیم دار)، دستمردی، بلا گردان، دهش، رجوع شود به: news release، (بین دیگران) پخش کردن، منتشر کردن، دادن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a charitable offering of food, clothing, money, or the like to the poor or needy.
مشابه: charity

(2) تعریف: a sample or piece of printed matter distributed free of charge.
مشابه: bonus
عبارت ( phrase )
• : تعریف: to give to each person; pass out; distribute.
مشابه: deal

- We handed out candy on Halloween.
[ترجمه Alireza] ما در هالوین آب نبات پخش کردیم
|
[ترجمه dr. amiri] ما در هالوین اب نبات توزیع کردیم
|
[ترجمه گوگل] ما در هالووین آب نبات دادیم
[ترجمه ترگمان] ما تو هالووین آب نبات دادیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. All those eligible will receive a cash handout.
[ترجمه گوگل]همه واجدین شرایط یک برگه نقدی دریافت خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]همه این افراد واجد شرایط، اعانه نقدی دریافت خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She came to me asking for a handout.
[ترجمه گوگل]او نزد من آمد و از من درخواست داد
[ترجمه ترگمان]اون اومد پیش من و درخواست کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Each family is being given a cash handout of six thousand rupees.
[ترجمه گوگل]به هر خانواده مبلغ شش هزار روپیه پول نقد داده می شود
[ترجمه ترگمان]به هر خانواده یک اعانه نقدی از شش هزار روپیه داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Stuff your money. We don't want a handout.
[ترجمه NILOOFAR] پولاتو جمع کن. نیازی به کمک نداریم.
|
[ترجمه Hana] پول هایت را جمع کن . ما کمک نمی خواهیم.
|
[ترجمه گوگل]پولت را پر کن ما جزوه نمی خواهیم
[ترجمه ترگمان] خرت و پرت ها رو جمع کن ما که نیازی به کمک نداریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I've listed some useful reading material on the handout.
[ترجمه گوگل]من برخی از مطالب خواندنی مفید را در جزوه فهرست کرده ام
[ترجمه ترگمان]من مطالب خواندنی خوبی را در بروشور فهرست کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On page two of your handout you will find a list of the books that I have referred to during the lecture.
[ترجمه گوگل]در صفحه دو جزوه خود فهرستی از کتابهایی را که من در طول سخنرانی به آنها اشاره کرده ام خواهید دید
[ترجمه ترگمان]در صفحه دو از بروشور تان لیستی از کتاب هایی را پیدا خواهید کرد که در طی سخنرانی به آن ها مراجعه کرده ام
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. More information can be found in the handout.
[ترجمه گوگل]اطلاعات بیشتر را می توانید در جزوه بیابید
[ترجمه ترگمان]اطلاعات بیشتری در بروشور یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This is only a sort of handout. You may take it with a grain of salt.
[ترجمه گوگل]این فقط یک نوع جزوه است می توانید آن را با یک دانه نمک مصرف کنید
[ترجمه ترگمان]این فقط یک جور handout می توانید با یک دانه نمک آن را بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We were given a handout on job hunting.
[ترجمه گوگل]یک جزوه در مورد کاریابی به ما داده شد
[ترجمه ترگمان]ما یه نفر رو استخدام کردیم که دنبال کار بگردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A handout or employee brochure with the basic facts can be distributed.
[ترجمه گوگل]جزوه یا بروشور کارمند با حقایق اساسی می تواند توزیع شود
[ترجمه ترگمان]بروشور یا بروشور کارمند با حقایق اساسی را می توان توزیع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's a four-page handout that you can pick up as you leave.
[ترجمه گوگل]یک جزوه چهار صفحه ای وجود دارد که می توانید هنگام خروج آن را بردارید
[ترجمه ترگمان]یک نفر چهار صفحه ای است که می توانید همان طور که شما می روید آن را بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Please read the handout.
[ترجمه گوگل]لطفا جزوه را بخوانید
[ترجمه ترگمان]لطفا the را بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Please read the handout carefully.
[ترجمه گوگل]لطفا جزوه را با دقت بخوانید
[ترجمه ترگمان]لطفا the را با دقت بخوانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Raffles hopes for a handout from this suddenly rich former recipient of his kicks.
[ترجمه گوگل]رافلز امیدوار است که از این دریافت کننده ناگهانی ثروتمند سابق ضربات خود را دریافت کند
[ترجمه ترگمان]را فلز امیدوار بود که یک نفر از این پول، از این خبر ثروتمند و ثروتمند، دریافت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. One of my jobs was to hand out the prizes.
[ترجمه گوگل]یکی از کارهای من اهدای جوایز بود
[ترجمه ترگمان]یکی از کاره ای من این بود که جایزه ها رو بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. Pork-barrel politicians hand out rents to win votes and influence people.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران بشکه خوک برای به دست آوردن رای و تاثیرگذاری بر مردم رانت می دهند
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران پو رک اجاره کرده اند تا آرا را تصاحب کنند و مردم را تحت تاثیر قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. He came forward with his hand out. "Mr and Mrs Selby?" he enquired.
[ترجمه گوگل]با دست بیرون اومد جلو "آقا و خانم سلبی؟" او پرسید
[ترجمه ترگمان]او با دست خود به جلو آمد و گفت: \" آقا و خانم Selby؟ او پرسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The teacher asked her to hand out the worksheets.
[ترجمه گوگل]معلم از او خواست تا برگه ها را پخش کند
[ترجمه ترگمان]معلم از او خواست تا the را تحویل دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. He reached his hand out for the money.
[ترجمه گوگل]دستش را برای پول دراز کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا پول را بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. Today the country's nationalists rule the roost and hand out the jobs.
[ترجمه گوگل]امروز ملی گرایان کشور بر این کشور حکمرانی می کنند و مشاغل را واگذار می کنند
[ترجمه ترگمان]امروزه ملی گراها این کشور را اداره می کنند و کار را رها می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. He put his hand out formally, and Liza took it.
[ترجمه گوگل]دستش را رسما بیرون آورد و لیزا آن را گرفت
[ترجمه ترگمان]دستش را به صورت رسمی درآورد و لیزا آن را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. I rustled up a few helpers to hand out leaflets.
[ترجمه گوگل]چند نفر از کمک‌ها را بلند کردم تا اعلامیه‌ها را پخش کنند
[ترجمه ترگمان]من چند تا کمکش کردم که اوراق و منتشر کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Please hand out the reading materials to the students.
[ترجمه گوگل]لطفا مطالب خواندنی را در اختیار دانش آموزان قرار دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا مطالب خواندنی را به دانش آموزان تحویل دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. She held her hand out flat, to halt him.
[ترجمه گوگل]دستش را صاف دراز کرد تا او را متوقف کند
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد تا او را متوقف کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. It is doubtful whether our resources will hand out for more than two or three days more.
[ترجمه گوگل]این که آیا منابع ما بیش از دو یا سه روز بیشتر در اختیار ما قرار می‌گیرد یا خیر، تردید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]جای تردید است که آیا منابع ما بیش از دو یا سه روز بیشتر دست به دست هم خواهند داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. She put her hand out and tried to touch her mother's arm.
[ترجمه گوگل]دستش را بیرون آورد و سعی کرد بازوی مادرش را لمس کند
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و سعی کرد بازوی مادرش را لمس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Will you help me to hand out the materials for the lecture?
[ترجمه گوگل]آیا به من کمک می کنید تا مطالب سخنرانی را در اختیار شما قرار دهم؟
[ترجمه ترگمان]آیا به من کمک می کنید که مواد لازم برای سخنرانی را بدست بیاورم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. As Nanna took Ruth by the hand out into the street, the horse hitched to the coal cart shook its head.
[ترجمه گوگل]وقتی نانا دست روت را به خیابان برد، اسبی که به گاری زغال سنگ چسبیده بود سرش را تکان داد
[ترجمه ترگمان]وقتی که مامان بزرگ با دست روت را به خیابان برد، اسب به سمت گاری ذغال خیز برداشت و سرش را به علامت نفی تکان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. Gabriel twisted his hand out of Lucie's grip and ran to shelter behind Garvey.
[ترجمه گوگل]گابریل دستش را از چنگ لوسی بیرون آورد و به سمت گاروی پناه برد
[ترجمه ترگمان]گابریل دستش را از چنگ لوسی بیرون کشید و دوان دوان خود را به پشت گاروی رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خیرات (اسم)
alms, charity, handout

خیر (اسم)
good, well, benefit, boon, alms, handout, welfare, almsdeed, philanthropy, aught, property, benefaction, weal, well-doing

اعانه (اسم)
bounty, benefit, contribution, relief, handout, subsidy, subvention

نوبت بازی (اسم)
handout

انگلیسی به انگلیسی

• donation; announcement to the press; news release; printed matter
a handout is money, clothing, or food which is given free to poor people.
a handout is also a document, copies of which are given to a number of people in a meeting or a class.
something given to a needy person or beggar (food, clothing, etc.); circular or leaflet given out for free distribution
distribute, give out, dispense

پیشنهاد کاربران

hand something ↔ out
phrasal verb
to give something to each person in a group Synonym : distribute:
Could you start handing these books out please?
اعانه، خیرات، نوبت بازی
something given freely to the poor
هر چیزی که دادنی باشه
hand out فعل هست ولی handout اسمه.
فعل hand out معنی ( رایگان ) توزیع/منتشر/تقسیم کردن میده.
اسم handout به معنی:
۱. برگه راهنما ( شبیه به جزوه ولی نه جزوه درسی )
۲. خیرات ( که معمولا در این حالت به شکل جمع یعنی handouts میاد )
خلاصه درس
خلاصه سخنرانی
چکیده ی درس
چکیده سخنرانی
1 - سندی از جزئیات مهم سخنرانی ( از نظر ظاهری مثل بروشور یک محصول ) // جزوه سخنرانی - مقاله سرفصل
۲ - کمک های معیشتی دولت
A handout is something given freely or distributed free to those in need.
1 -
something such as food, clothing, or money that is given free to someone who has a great need for it
اعانه، کمک، صدقه، بخشش
I'm not interested in government handouts - all I want is a job.
...
[مشاهده متن کامل]

"Dependence on central government handouts"
2 -
a document given to students or reporters that contains information about a particular subject
سندی که به دانش آموزان یا خبرنگاران داده می شود و حاوی اطلاعاتی درباره یک موضوع خاص است.
جزوه یا برگه راهنما
On page two of your handout you will find a list of the books that I have referred to during the lecture.
I've listed some useful reading material on the handout.
At the beginning of term, we got handouts to read about all the different clubs and activities.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/handout
Hand out means to give something to everyone
محول کردن
Handout image
عکسی که هی داره بازنشر میشه
in one sense, means pamphlet
اهداکردن
Create Handouts / ایجاد جزوه ها
با کمک این گزینه می توان مطالب پاورپوینت را به ورد تبدیل کرد.
handout ( روابط عمومی و تبلیغات بازرگانی )
واژه مصوب: اطلاعیه
تعریف: مطلبی حاوی اطلاعات موردنظر یک سازمان که روابط عمومی آن برای اطلاع رسانی به رسانه ها یا قرار دادن در اختیار مخاطبان تهیه و تدوین می کند
برگه ای که به دانش جویان در کلاس و یا حاضرین و شرکت کنندگان در یک سخنرانی داده می شود، که حاوی خلاصه ای از درس و یا محتوای سخنرانی است.
But my parents raised me to work hard;
they frowned on taking handouts
That's one reason I've funded the coffeehouse
entirely with my own money.
از جمله بالا مفهوم کلمه رو دقیقا متوجه میشد و نیازی به ترجمه و تفسیر زیاد ندارد
صورتجلسه
Take a look at the tips on the handout before the meeting
[NOUN]
handout بصورت چسبیده اسم هست
✔️جزوه یا برگه راهنما
Sorry, what I mean is, we need two handouts per person
✔️ اعانه - خیرات - صدقه
People need income not handouts
✔️ چیزی که دست به دست یا بازنشر میشه بصورت آزاد و رایگان مانند عکس یا بروشور
...
[مشاهده متن کامل]

Definition
a free document that gives information about an event or a matter of public interest
e. g.
This handout photo provided by Iran's Revolutionary Guard Corps ( IRGC ) official website Sepah News on November 5, 2022, shows the launch of the locally - made Ghaem - 100 ( Qaem - 100 ) satellite launcher in an undisclosed location
⭐⭐⭐
[VERB]
hand out فعل عبارتی هست
✔️ ( بین دیگران ) پخش کردن، منتشر کردن
China hands out at least twice as much development money as the US and other major powers, new evidence shows, with most of it coming in the form of risky high - interest loans from Chinese state banks
BBC. co. uk@

برای کسی مجازات تعیین کردن
Meaning: say officially that someone receive punishment
Example: why don't u consider handing out punishments؟
بخشیدن
What gives you the right to hand out life and death ?
Star Trek TOS

handout
به معنی خیرات
یا به معنی سر فصلی از مطالب و توضیحات که در جلسه ای مطرح میشوند
اما hand out
تقسیم کردن و پخش کردن بین افراد میباشد.
در رشته کامپیوتر >>دست نویس

مطالب آموزشی
به معنای حکم بریدن در دادگاه نیز بکار میرود
A three - months sentence was handed out to the teenage boy.
handout the agenda
مثلا اینجا فعله
پس فعل هم میتونه باشه

Give to each person
Only had handouts to read:تنها موضوعاتی را برای خواندن داشت

منتقل کردن
دست برگ:یک یا چند برگ کاغذ حاوی اطلاعات کلی درباره یک موضوع که برای دنبال کردن مطلب در کلاس یا سخنرانی و امثال آن در میان حاضران پخش می کنند.
پخش یا منتشر کردن بین دیگران
برگه ای که در زمان سخنرانی به حضار داده میشود که شامل نکات اصلی سخنرانی است
پخش یا توزیع کردن چیزی به دیگران
دوستی نوشتند اگر فعل باشد معنی جزوه ! اشتباه است . با رجوع به دیکشنری متوجه خواهید شد که
handout کلا اسم است با دو معنی :
1 ) خیرات
2 ) جزوه یا برگه راهنما
You give sth to each person in a group
pass out متضادش هم میشه collect
دست به دست کردن چیزی

بذل و بخشش/ صدقه
handout اگر اسم باشه خیرات معنی میده
اگر فعل باشه برگه راهنما معنی میده
جزوه، بروشور
بدون چیزی سپری کردن
پولی که به گدا یا نیازمند میدی
جزوه، نوشته
دست بکش
دستبرگ
اعلان برگ، آگهنامه، آگهی نامه، آگه برگ، آگهی برگ
توزیع کردن
جزوه، بروشور، اوراق، اعلامیه
جزوه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٤٩)

بپرس