mnemonics

/nəˈmɑːnɪks//nɪˈmɒnɪks/

(با فعل مفرد)، (دانش روش های قوی کردن حافظه) یادافزایی، یاد افزاشناسی، روش تقویت هوش وحافظه از راه قیاس منطقی، دارگونه حافظ ومادر خدایان شعر وادب

جمله های نمونه

1. Systematic mnemonics is the use of the same notation for a given topic wherever that topic occurs.
[ترجمه گوگل]یادگاری سیستماتیک استفاده از نماد یکسان برای یک موضوع معین در هر جایی است که آن موضوع رخ می دهد
[ترجمه ترگمان]mnemonics سیستماتیک استفاده از همان نماد برای یک موضوع خاص در هر جایی که موضوع اتفاق می افتد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Deliberate mnemonics are devices which help the user to remember and recall the notation for given subjects.
[ترجمه گوگل]یادداشت های عمدی ابزارهایی هستند که به کاربر کمک می کنند تا نماد موضوعات مورد نظر را به خاطر بسپارد و به خاطر بیاورد
[ترجمه ترگمان]mnemonics عمدی دستگاه هایی هستند که به کاربر کمک می کنند به خاطر داشته باشند و نماد گذاری برای سوژه های داده شده را به یاد بیاورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mnemonics used in the Relationships Listing map on to the text strings used within a module header.
[ترجمه گوگل]یادداشت های مورد استفاده در لیست روابط به رشته های متنی استفاده شده در هدر ماژول نگاشت می شوند
[ترجمه ترگمان]The مورد استفاده در نقشه روابط در فهرست متن مورد استفاده در سرصفحه پیمانه قرار گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. However, the mnemonics are not necessary for a complete automated analysis.
[ترجمه گوگل]با این حال، یادگاری برای تجزیه و تحلیل کامل خودکار لازم نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، mnemonics برای یک آنالیز خودکار کامل ضروری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Yet mnemonics is largely ignored in language learning materials and language teaching manuals.
[ترجمه گوگل]با این حال، یادگاری تا حد زیادی در مواد یادگیری زبان و کتابچه های آموزش زبان نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]با این حال mnemonics عمدتا در دستورالعمل های یادگیری زبان و راهنماهای آموزش زبان نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mnemonics are made up of letter to represent the operation code.
[ترجمه گوگل]Mnemonics از حروف برای نمایش کد عملیات ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]Mnemonics برای نشان دادن کد عملیات از کاغذ تشکیل شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mnemonics is important in learning English.
[ترجمه گوگل]Mnemonics در یادگیری زبان انگلیسی مهم است
[ترجمه ترگمان]Mnemonics در یادگیری زبان انگلیسی مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Research shows mnemonics plays a primary role in knowledge acquisition, especially in language learning.
[ترجمه گوگل]تحقیقات نشان می دهد که یادگاری نقش اصلی را در کسب دانش، به ویژه در یادگیری زبان ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات نشان می دهند که mnemonics نقش اساسی در فراگیری دانش، به خصوص در یادگیری زبان بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Grasping scientific mnemonics is important for improving learning efficiency and memory.
[ترجمه گوگل]درک حافظه علمی برای بهبود کارایی یادگیری و حافظه مهم است
[ترجمه ترگمان]mnemonics علمی Grasping برای بهبود کارایی یادگیری و حافظه مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Research mnemonics plays a primary role in knowledge acquisition, especially in language learning.
[ترجمه گوگل]حافظه های پژوهشی نقش اصلی را در کسب دانش، به ویژه در یادگیری زبان ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات mnemonics نقش اصلی در فراگیری دانش، به خصوص در یادگیری زبان بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Even though an assembly language consists of recognizable mnemonics and meaningful words, it's not easy to program in. It is referred to as a "low-level language".
[ترجمه گوگل]حتی اگر یک زبان اسمبلی متشکل از کلمات یادداشتی قابل تشخیص و کلمات معنادار باشد، برنامه‌نویسی در آن آسان نیست از آن به عنوان یک "زبان سطح پایین" یاد می‌شود
[ترجمه ترگمان]با وجود اینکه یک زبان اسمبلی متشکل است از کلمات قابل تشخیص و کلمات معنی دار، برنامه در آن آسان نیست از آن به عنوان \"زبان سطح پایین\" یاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mnemonics are not optional.
[ترجمه گوگل]Mnemonics اختیاری نیستند
[ترجمه ترگمان]Mnemonics اختیاری نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Button icons, a default button, HTML in a button, and button mnemonics.
[ترجمه گوگل]نمادهای دکمه، یک دکمه پیش فرض، HTML در یک دکمه، و یادداشت های دکمه
[ترجمه ترگمان]شمایل های دکمه، یک دکمه پیش فرض، HTML در یک دکمه و دکمه mnemonics را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Soon, assembly language was invented. It maps machine instructions to human - readable mnemonics, as ADD and MOV.
[ترجمه گوگل]به زودی زبان اسمبلی اختراع شد این دستورالعمل‌های ماشین را به صورت ADD و MOV به یادداشت‌های قابل خواندن انسان نگاشت می‌کند
[ترجمه ترگمان]به زودی زبان اسمبلی اختراع شد آن دستورالعمل های ماشین را به mnemonics قابل خواندن برای انسان، به عنوان ADD و MOV نگاشت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• principles and strategies of memory

پیشنهاد کاربران

[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
یادآورها
کمک های حافظه با سیستمی مانند حروف هستند که به یادآوری کمک می کنند.
یادیار ها
نمونیک

بپرس